توافق یا ترفندی برای حفاظت از شیشە عمر!
16:12 - 7 آذر 1392
Unknown Author
بیژن قبادی
بعد از یک دهە کش و قوس بر سر پروندە اتمی رژیم جمهوری اسلامی و ترفندها و حیلەهای سردمداران رژیم تهران، نهایتا در نشست روز ٢٤ نوامبر طرفهای مرتبط با اعلام رسیدن بە توافقی مدت دار ظاهرا این مقولە وارد مرحلەای تازە شدە است. با توجە بە سوابق رژیم جمهوری اسلامی در این بارە و نیز سیاستهای چندگانە دول غربی و ارگانهای بین المللی دخیل در این موضوع لازم است بە نکاتی چند اشارە کنیم. از دیر باز موضوع هجوم نظامی بە ایران در صورت عدم تمکین رژیم حاکم بر این کشور بە قوانین مصوب مجامع جهانی و نیز تعهدات بین المللی خود و با بیان این مطلب کە “ گزینە نظامی روی میز است”، ورد زبان برخی از گروەبندیهای درون ساختارهای قدرتمند است.
اگر ما مروری گذرا بر حداقل ربع قرن اخیر داشتە باشیم، ناکامیها، خسارات واردە، تحمیل هزینەهای گزاف مالی و انسانی، تخریب زیر ساخت اقتصادی و طبیعی، رشد و گسترش جریانات خشونت طلب و تروریست و خیل بیشمار عوارض و تبعات انکار ناپذیر آن، جلو چشمانمان سان دیدە و رژە میروند. از آن سو نیز تحرکات اعتراضی افکار عمومی جامعە جهانی علیه سیاست تجاوز و اشغالگری نظامی، بالانس کفە توازن را برخلاف و بە ضد خواست نیروهای مهاجم، بە هم زدە است.
در جریان هجوم نظامی بە افغانستان، امروز بعد از دو دهە اوضاع افغانستان و عوارض و تبعات آن بر کسی پوشیدە نیست. قضیە عراق نیز کە بە هیچ عنوان برای کسی قابل انکار نیست، در جریان مداخلە نظامی در لیبی، چە دستاوردی عاید جامعە جهانی و یا مردم لیبی شد؟
خود قدرتهای غربی در این مقطع زمانی بە این نتیجە رسیدەاند کە برای کسب منافع بازرگانی و تجاری و کسب سود بیشتر و بازاری بکر و وسیع برای تقاضای انواع کالاهای تولیدی کارتلهای غرب یا بە زعم خودآنها، مهار دولتها و دولتمردان یاغی و سرکش، صرفا بە عامل نظامی متکی نبودە و یا شاید از دید انباشت سرمایە، نگاە و رویکردی تک بعدی است. لذا لشکر کشی، هجوم و دخالت نظامی، همچنانکە در سوریە علیرغم وحشیگریهای حکومت بشار اسدو شاخ و شانە کشیدنها و لاف و گزافهای آقای اوباما، این گزینە کارایی نداشتە و بلااستفادە ماند. هرچند کە نمیتوان منکر نقش چین و روسیە در این معاملە و تقسیم ناحیە تحت نفوذ و حوزە حضور شد.
دراین میان رژیم جمهوری اسلامی هم با آگاهی از این موضوع کە در هر صورتی لااقل در کوتاە مدت، “ تهدید بە گزینە نظامی” چیزی جز یک ژست تبلیغی نیست، همانند” خط قرمز” و استفادە از” سلاحها شیمیایی” از سوی حاکمان سوریە.
سران جمهوری اسلامی در زمینە تظاهر و فریب افکار عمومی و دروغگویی، حرفەای هستند، “دروغگویی مصلحتی” یکی از فروع باورهای کذایی دینی آنهاست. آنها بازی تا دقیقە نود و حتی تا وقت اضافی، بەناگاە و غیر قابل منتظرە تغییر جهت دادە و همچنانکە تاکنون چندین بار شاهد بودەایم، با این تاکتیک بە ریش جهانیان خندیدەاند. رژیم اسلامی حاکم بر ایران هموارە در تنگناههای مکرر پیش روی خود، از این تاکتیک و حیلەهای مشابە بهرە جستە و از مخمصەهای خود ساختە گریز زدە است. مروری کوتاه بر عمر این رژیم، خود مؤید این واقعیت است. در دولتهای چندگانە کە هیچگاە نیز اختیاری از خود نداشتەاند، با بحران سازی در تلاش برای رهانیدن خود از بحران ماقبل بودەاند. در دولت موقت بازرگان با توجە بە فضای ساختە شدە ضد آمریکایی، اقدام بە اشغال سفارت آمریکا نمودند. در صدارت بنی صدر با شروع و تداوم جنگ و شعار فتح کربلا و قدس، فضای سرکوب و ایجاد رعب و وحشت را ایجاد نمودە و در لفافە آن هجوم بە دگر اندیشان، مخالفین(انواع جریانات سیاسی) و حتی هم پیمانان( نهضت آزادی، حزب خلق مسلمان، فرقان و ...) و نیز مخالفین خنثی خود نظیر حزب تودە و اکثریت، آغاز شد کە اوج آن در سالهای اوایل دهە شصت را کسی فراموش نکردە است. با بە بن بست رسیدن در میادین جنگ، با عدول از شعار” جنگ جنگ تاپیروزی” و چشم پوشی از” فتح کربلا و قدس” بصورتی تاکتیکی، و نهایتا سرکشیدن” جام زهر” در برهە زمانی ریاست جمهوری سید علی خامنەای نشان، دادند کە استعداد وافری در بکار گیری هر ترفند و حیلەای برای بقای خود دارند.
با مرگ خمینی و ارتقای درجە آقای خامنەای و آغاز ریاست جمهوری رفسنجانی، “دولت سازندگی” برای دورانی هشت سالە جامعەی ایرانی را فریفت. با رشد جمعیت مضاعف ایران و سربر آوردن مطالبات و خواستهای آنها و نیز بن بستهای پیش روی جمهوری اسلامی و بیاعتباری بین المللی این رژیم، با علم کردن “ گفتگوی تمدنها” و رفرمیسم اسلامی” اصلاحات”و روی سن آوردن محمد خاتمی،اینبار نیز کلاهی شرعی برای تمامی جرائم ارتکابی رژیم دوختە و با قربانی کردنی عناصری پادو و حلقەی آخرین زنجیر نظیر سعید امامی ها، نە تنها بە شعور آحاد ایرانیان، بلکە بە تمامی جهانیان اهانت و بی حرمتی کردند.
دولت هشت سالە” مهرورزی” احمدی نژاد نیز کە اظهرومن الشمس است.
درآمدهای نفتی هشت سال اخیر کە بیش از نیم تریلیون دلار یعنی در واقع برابر با تمام درآمدهای نفتی ایران از کشف و استخراج تا پایان دولت هشتم جمهوری اسلامی است، علیرغم سردادن شعار عوامفریبانە و پوپولیستی احمدی نژاد مبنی بر آوردن پول نفت بر سر سفرە مردم تحت نام “ دولت مهرورزی”، ایران در این زمان با بحرانی ترین دوران و مقاطع اقتصادی، سیاسی، امنیتی، بین المللی و اجتماعی تاریخ خود روبرو شد.فلاکت اقتصادی گریبانگیر لایەهای مختلف طبقاتی شد کە عوارض و تبعات آن فاجعە بارتر از آن است کە تصور شود.
اکنون بعد از خاتمە دو دورە ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و مجموعە پیامدهای آن، رژیم جمهوری اسلامی با ترفندی نوین برای چندمین بار اقدام بە فریب جهانیان نمود. بیرون کشیدن شیخ حسن روحانی از صندوقهایبنام انتخابات، با کلید معروفش استارت این پروژە جدید و پشت بند آن بە قول خودشان توافق با دول غربی برسر پروندە اتمی آن کشور بود.
حال بعد از آن همە هزینە تراشی، چنگ و دندان نشان دادن و هوچیگری، چرا رژیم حاکم بر ایران تن بە این توافق صوری داد؟
قبل از هرچیز بنا بر اعتقادات مذهبی آنان، تمامی غیر هم کیشان کافر محسوب شدە و توافق و صلح با کافر غیر از موارد استثنایی و گزینەای تاکتیکی برای گریز از تنگنا و تقویت و آمادە سازی خود هیچ مفهوم دیگری ندارد. جمهوری اسلامی استراتژی فتح جهان را در مخیلە خود دارد تمامی دادەها از آمریکای مرکزی گرفتە تا کشور چین این را میگویند، خاورمیانە کە با نگاهی بە اوضاع پاکستان، افغانستان، عراق، سوریە، بحرین، یمن، لبنان و فلسطین عملا تبدیل بە حیات خلوت ایران شدەاند. با توجە بە اوضاع کشورهای مورد مداخلە و هجوم نظامی قرارگرفتە در دو دهەی گذشتە، اطمینان دارد کە مورد هجوم نظامی قرار نخواهد گرفت. هر چند کە زندگی و معیشت ایرانیان برای سران حکومت پشیزی نمی ارزد، اما با توجە بە سخنرانی برخی خطیبان نماز جمعە و بحث های گوشە و کنار مقامات ردە بالای حکومتی، تنگنای معیشتی در ایران و احتمال انفجار پتانسیل بالقوە اجتماعی عامل اصلی وحشت سران رژیم و تن در دادن آنان بە این معاملە است. هرچند کە خود بە امتیاز دادن و عقب نشینی های فاحش از مواضع پیشین خود واقفند، اما در این چند روزە دیدیم کە در اوج وقاحت و بیشرمی با مردم ایران دروغ گفتند.
اما دول غربی درگیر در پروندە اتمی ایران چە بهرەای از آن بردەاند و از این معاملە چە سودی عاید رژیم ایران شدە است؟ دول غربی و در رأس آنان ایالات متحدە کە هموارە نقش برادر بزرگتر و یا بە تعبیری دیگر، کدخدا را بازی کردە است نشام می دهد کە جهان را از هستەای شدن رژیم ایران و خطر جنگی اتمی نجات دادە است. برای سرکوب متمردین و یاغیان و سرپیچی آنان از قواعد بازی از هر ابزاری استفادە میکند. با شل نمودن و یا لغو برخی تحریمها، منافذی قانونی و رسمی برای داد و ستد بازرگانی با ایران و کسب سود از این راە، فراهم میشود. جوابی بە تمامی مواضع تاکنونی آنان مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران بە سلاح هستەای( هرچند در ظاهر و بە شیوەای صوری)چون هیچ تضمینی برای عدم تلاش مخفیانە ایران همچنانکە تاکنون بودە است، برای نیل بە اهداف بلند پروازانەاش وجود ندارد. اهرم فشاری بر کشورهای منطقە و بویژە کشورهای عربی برای تن دادن بە خواستهای غرب و تمکین بە آنها.
از این طرف ایران برخی از فشار و تنگناهها بر خود را تقلیل دادە است، دست خود را برای سرکوب بی مهابا در داخل در اگر هر حرکت اعتراضی باز گذاشتە چونکە کشورهای غربی از ترس قوام نگرفتن دلمە معاملات خود با ایران ،واکنشی آنچنانی نشان نخواهند داد همچنانکە در سوریە بە چند شعار” محکوم می کنیم” و “ محکوم است” بسندە کردند. برای مدتی دیگر همچون ادوار قبل با مستمسک” دولت تدبیر و امید”روحانی و امید کاذب دادن بە مردم و هدایت آنان بە سوی سرابی دیگر را رهنمون خواهند بود. لذا در این مقطع مناسبترین گزینە و سوپاپ اطمینانی برای تخلیە انبار آمادە اشتعال اجتماعی در ایران است کە در خلاء نبود احزاب قدرتمند سیاسی، اپوزیسیونی کار آمد و مورد اعتماد و آلترناتیوی مناسب برای هدایت، هماهنگی، کانالیزە وهدفدار نمودن مبارزات پراکندەی مردم معترض و بجان آمدە، این تسلسل باطل تداوم خواهد یافت.
بعد از یک دهە کش و قوس بر سر پروندە اتمی رژیم جمهوری اسلامی و ترفندها و حیلەهای سردمداران رژیم تهران، نهایتا در نشست روز ٢٤ نوامبر طرفهای مرتبط با اعلام رسیدن بە توافقی مدت دار ظاهرا این مقولە وارد مرحلەای تازە شدە است. با توجە بە سوابق رژیم جمهوری اسلامی در این بارە و نیز سیاستهای چندگانە دول غربی و ارگانهای بین المللی دخیل در این موضوع لازم است بە نکاتی چند اشارە کنیم. از دیر باز موضوع هجوم نظامی بە ایران در صورت عدم تمکین رژیم حاکم بر این کشور بە قوانین مصوب مجامع جهانی و نیز تعهدات بین المللی خود و با بیان این مطلب کە “ گزینە نظامی روی میز است”، ورد زبان برخی از گروەبندیهای درون ساختارهای قدرتمند است.
اگر ما مروری گذرا بر حداقل ربع قرن اخیر داشتە باشیم، ناکامیها، خسارات واردە، تحمیل هزینەهای گزاف مالی و انسانی، تخریب زیر ساخت اقتصادی و طبیعی، رشد و گسترش جریانات خشونت طلب و تروریست و خیل بیشمار عوارض و تبعات انکار ناپذیر آن، جلو چشمانمان سان دیدە و رژە میروند. از آن سو نیز تحرکات اعتراضی افکار عمومی جامعە جهانی علیه سیاست تجاوز و اشغالگری نظامی، بالانس کفە توازن را برخلاف و بە ضد خواست نیروهای مهاجم، بە هم زدە است.
در جریان هجوم نظامی بە افغانستان، امروز بعد از دو دهە اوضاع افغانستان و عوارض و تبعات آن بر کسی پوشیدە نیست. قضیە عراق نیز کە بە هیچ عنوان برای کسی قابل انکار نیست، در جریان مداخلە نظامی در لیبی، چە دستاوردی عاید جامعە جهانی و یا مردم لیبی شد؟
خود قدرتهای غربی در این مقطع زمانی بە این نتیجە رسیدەاند کە برای کسب منافع بازرگانی و تجاری و کسب سود بیشتر و بازاری بکر و وسیع برای تقاضای انواع کالاهای تولیدی کارتلهای غرب یا بە زعم خودآنها، مهار دولتها و دولتمردان یاغی و سرکش، صرفا بە عامل نظامی متکی نبودە و یا شاید از دید انباشت سرمایە، نگاە و رویکردی تک بعدی است. لذا لشکر کشی، هجوم و دخالت نظامی، همچنانکە در سوریە علیرغم وحشیگریهای حکومت بشار اسدو شاخ و شانە کشیدنها و لاف و گزافهای آقای اوباما، این گزینە کارایی نداشتە و بلااستفادە ماند. هرچند کە نمیتوان منکر نقش چین و روسیە در این معاملە و تقسیم ناحیە تحت نفوذ و حوزە حضور شد.
دراین میان رژیم جمهوری اسلامی هم با آگاهی از این موضوع کە در هر صورتی لااقل در کوتاە مدت، “ تهدید بە گزینە نظامی” چیزی جز یک ژست تبلیغی نیست، همانند” خط قرمز” و استفادە از” سلاحها شیمیایی” از سوی حاکمان سوریە.
سران جمهوری اسلامی در زمینە تظاهر و فریب افکار عمومی و دروغگویی، حرفەای هستند، “دروغگویی مصلحتی” یکی از فروع باورهای کذایی دینی آنهاست. آنها بازی تا دقیقە نود و حتی تا وقت اضافی، بەناگاە و غیر قابل منتظرە تغییر جهت دادە و همچنانکە تاکنون چندین بار شاهد بودەایم، با این تاکتیک بە ریش جهانیان خندیدەاند. رژیم اسلامی حاکم بر ایران هموارە در تنگناههای مکرر پیش روی خود، از این تاکتیک و حیلەهای مشابە بهرە جستە و از مخمصەهای خود ساختە گریز زدە است. مروری کوتاه بر عمر این رژیم، خود مؤید این واقعیت است. در دولتهای چندگانە کە هیچگاە نیز اختیاری از خود نداشتەاند، با بحران سازی در تلاش برای رهانیدن خود از بحران ماقبل بودەاند. در دولت موقت بازرگان با توجە بە فضای ساختە شدە ضد آمریکایی، اقدام بە اشغال سفارت آمریکا نمودند. در صدارت بنی صدر با شروع و تداوم جنگ و شعار فتح کربلا و قدس، فضای سرکوب و ایجاد رعب و وحشت را ایجاد نمودە و در لفافە آن هجوم بە دگر اندیشان، مخالفین(انواع جریانات سیاسی) و حتی هم پیمانان( نهضت آزادی، حزب خلق مسلمان، فرقان و ...) و نیز مخالفین خنثی خود نظیر حزب تودە و اکثریت، آغاز شد کە اوج آن در سالهای اوایل دهە شصت را کسی فراموش نکردە است. با بە بن بست رسیدن در میادین جنگ، با عدول از شعار” جنگ جنگ تاپیروزی” و چشم پوشی از” فتح کربلا و قدس” بصورتی تاکتیکی، و نهایتا سرکشیدن” جام زهر” در برهە زمانی ریاست جمهوری سید علی خامنەای نشان، دادند کە استعداد وافری در بکار گیری هر ترفند و حیلەای برای بقای خود دارند.
با مرگ خمینی و ارتقای درجە آقای خامنەای و آغاز ریاست جمهوری رفسنجانی، “دولت سازندگی” برای دورانی هشت سالە جامعەی ایرانی را فریفت. با رشد جمعیت مضاعف ایران و سربر آوردن مطالبات و خواستهای آنها و نیز بن بستهای پیش روی جمهوری اسلامی و بیاعتباری بین المللی این رژیم، با علم کردن “ گفتگوی تمدنها” و رفرمیسم اسلامی” اصلاحات”و روی سن آوردن محمد خاتمی،اینبار نیز کلاهی شرعی برای تمامی جرائم ارتکابی رژیم دوختە و با قربانی کردنی عناصری پادو و حلقەی آخرین زنجیر نظیر سعید امامی ها، نە تنها بە شعور آحاد ایرانیان، بلکە بە تمامی جهانیان اهانت و بی حرمتی کردند.
دولت هشت سالە” مهرورزی” احمدی نژاد نیز کە اظهرومن الشمس است.
درآمدهای نفتی هشت سال اخیر کە بیش از نیم تریلیون دلار یعنی در واقع برابر با تمام درآمدهای نفتی ایران از کشف و استخراج تا پایان دولت هشتم جمهوری اسلامی است، علیرغم سردادن شعار عوامفریبانە و پوپولیستی احمدی نژاد مبنی بر آوردن پول نفت بر سر سفرە مردم تحت نام “ دولت مهرورزی”، ایران در این زمان با بحرانی ترین دوران و مقاطع اقتصادی، سیاسی، امنیتی، بین المللی و اجتماعی تاریخ خود روبرو شد.فلاکت اقتصادی گریبانگیر لایەهای مختلف طبقاتی شد کە عوارض و تبعات آن فاجعە بارتر از آن است کە تصور شود.
اکنون بعد از خاتمە دو دورە ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و مجموعە پیامدهای آن، رژیم جمهوری اسلامی با ترفندی نوین برای چندمین بار اقدام بە فریب جهانیان نمود. بیرون کشیدن شیخ حسن روحانی از صندوقهایبنام انتخابات، با کلید معروفش استارت این پروژە جدید و پشت بند آن بە قول خودشان توافق با دول غربی برسر پروندە اتمی آن کشور بود.
حال بعد از آن همە هزینە تراشی، چنگ و دندان نشان دادن و هوچیگری، چرا رژیم حاکم بر ایران تن بە این توافق صوری داد؟
قبل از هرچیز بنا بر اعتقادات مذهبی آنان، تمامی غیر هم کیشان کافر محسوب شدە و توافق و صلح با کافر غیر از موارد استثنایی و گزینەای تاکتیکی برای گریز از تنگنا و تقویت و آمادە سازی خود هیچ مفهوم دیگری ندارد. جمهوری اسلامی استراتژی فتح جهان را در مخیلە خود دارد تمامی دادەها از آمریکای مرکزی گرفتە تا کشور چین این را میگویند، خاورمیانە کە با نگاهی بە اوضاع پاکستان، افغانستان، عراق، سوریە، بحرین، یمن، لبنان و فلسطین عملا تبدیل بە حیات خلوت ایران شدەاند. با توجە بە اوضاع کشورهای مورد مداخلە و هجوم نظامی قرارگرفتە در دو دهەی گذشتە، اطمینان دارد کە مورد هجوم نظامی قرار نخواهد گرفت. هر چند کە زندگی و معیشت ایرانیان برای سران حکومت پشیزی نمی ارزد، اما با توجە بە سخنرانی برخی خطیبان نماز جمعە و بحث های گوشە و کنار مقامات ردە بالای حکومتی، تنگنای معیشتی در ایران و احتمال انفجار پتانسیل بالقوە اجتماعی عامل اصلی وحشت سران رژیم و تن در دادن آنان بە این معاملە است. هرچند کە خود بە امتیاز دادن و عقب نشینی های فاحش از مواضع پیشین خود واقفند، اما در این چند روزە دیدیم کە در اوج وقاحت و بیشرمی با مردم ایران دروغ گفتند.
اما دول غربی درگیر در پروندە اتمی ایران چە بهرەای از آن بردەاند و از این معاملە چە سودی عاید رژیم ایران شدە است؟ دول غربی و در رأس آنان ایالات متحدە کە هموارە نقش برادر بزرگتر و یا بە تعبیری دیگر، کدخدا را بازی کردە است نشام می دهد کە جهان را از هستەای شدن رژیم ایران و خطر جنگی اتمی نجات دادە است. برای سرکوب متمردین و یاغیان و سرپیچی آنان از قواعد بازی از هر ابزاری استفادە میکند. با شل نمودن و یا لغو برخی تحریمها، منافذی قانونی و رسمی برای داد و ستد بازرگانی با ایران و کسب سود از این راە، فراهم میشود. جوابی بە تمامی مواضع تاکنونی آنان مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران بە سلاح هستەای( هرچند در ظاهر و بە شیوەای صوری)چون هیچ تضمینی برای عدم تلاش مخفیانە ایران همچنانکە تاکنون بودە است، برای نیل بە اهداف بلند پروازانەاش وجود ندارد. اهرم فشاری بر کشورهای منطقە و بویژە کشورهای عربی برای تن دادن بە خواستهای غرب و تمکین بە آنها.
از این طرف ایران برخی از فشار و تنگناهها بر خود را تقلیل دادە است، دست خود را برای سرکوب بی مهابا در داخل در اگر هر حرکت اعتراضی باز گذاشتە چونکە کشورهای غربی از ترس قوام نگرفتن دلمە معاملات خود با ایران ،واکنشی آنچنانی نشان نخواهند داد همچنانکە در سوریە بە چند شعار” محکوم می کنیم” و “ محکوم است” بسندە کردند. برای مدتی دیگر همچون ادوار قبل با مستمسک” دولت تدبیر و امید”روحانی و امید کاذب دادن بە مردم و هدایت آنان بە سوی سرابی دیگر را رهنمون خواهند بود. لذا در این مقطع مناسبترین گزینە و سوپاپ اطمینانی برای تخلیە انبار آمادە اشتعال اجتماعی در ایران است کە در خلاء نبود احزاب قدرتمند سیاسی، اپوزیسیونی کار آمد و مورد اعتماد و آلترناتیوی مناسب برای هدایت، هماهنگی، کانالیزە وهدفدار نمودن مبارزات پراکندەی مردم معترض و بجان آمدە، این تسلسل باطل تداوم خواهد یافت.