توافق هستهای نقطهضعف مقاومت رژیم در برابر خواستهها
14:35 - 14 شهریور 1394
Unknown Author
چنگیز شكاك
طیف بسیاری از فعالان سیاسی، حقوقبشر و اپوزیسیون واقعی، توافق هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و گروه١+٥ را برای وضع سیاسی، حقوقبشر و دمكراسی ناامیدكنندهمیدانند و نگران سركوبهای زیادتر از طرف رژیم هستند كهبهنظرشان كشورهای غربی مخصوصا ایالاتمتحدهآمریكا با این توافق، پشت بهخواستههای مردم ایران برای آزادی و دموكراسی كردند و از همهمهمتر زیر پا گذاشتن حقوق اساسی مردم از طرف رژیم را نادیدهگرفتند.
برخلاف نظر اكثریت مخالفتهای بی سروصدای توافق هستهای، نقطهضعف جمهوری اسلامی بهشیوهعملی از همین توافق پدیدار شدهكهفشارهای بینالمللی نشان داد كهاین رژیم در مقابل فشارها توانایی مقاومت ندارد و تسلیم خواستهها خواهد شد. همانطور كهدیدیم چگونهدر مقابل خواستههای جهانی، بدون آنكهسخنی از ارادهملی و حقوق ملت بزنند كهقبلا این شعارها پایهو اساس برنامهاتمی بود، دست از كنجكاوی و بلند پروازیهاش برای بهدستآوردن بمب اتم برداشت و سر میز مذاكرهتن بهخواستههای طرف مقابل داد.
سردمداران جمهوری اسلامی بخصوص دولت روحانی برای سرپوش گذاشتن این معما (فشارهای بینالمللی و تاثیرات آن) یك سیاست فریبندهپیش گرفتند و بهخورد مردم دادند. هر آنكهموافق توافق هستهایست صلح طلب، ضد جنگ و تحریم است كهبهبود وضع اقتصادی و تنش زدایی سیاسی را در اولویت قرار دادهو بهعنوان یك انسان خوب بهجامعهمعرفی میكنند.
از طرف دیگر، مخالفان توافق هستهای را بهعنوان كسانی بد معرفی میكنند كهحامی جنگ و تحریم هستند. برای اپوزیسیۆن هم این معادلهجا خوش كردهكهموافقان توافق هستهای حامیان جمهوری اسلامی و انسانهای بد هستند و مخالفان هم گویا خواهان سقوط رژیمند كهبهنظرشان آمریكا یا اسرائیل به بهانهبرنامهاتمی ایران و كوششهایش برای بهدست آوردن بمب اتمی بهكشور حملهخواهد كرد و نمونهافغانستان و عراق و آمادگی برای نشست اپوزیسیۆن را پیش میكشیدند.
هیچ كدام از این تحلیل و معادلهها پاسخگوی وضعیت كنونی جهان در برابر جمهوری اسلامی نبودهو نیست، واقعیت سیاست دمكراتهای آمریكا و رئیس جمهور باراك اوباما و وضعیت اقتصادی و سیاست خارجهشان خلاف این تحلیلها را نشان داد و یك تجربهبی سابقهای برای فعالانسیاسی و اپوزیسیون واقعی بهارمغان آورد.
تنها اهرمی كهجمهوری اسلامی را ناچار كرد دست از بلند پروازیهایش بردارد و توانایی مقاومت از خود نشان ندهد و تسلیم خواستههای جهانی شود، اهرم فشار بود و بس. همان اهرمی كهتحریمهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و علمی بهدنبال داشت و حكومت اسلامی در مقابل این تحریمهای دست و پاگیر تاب تحمل نداشت و به دستور خامنهای بهناچاری سر میز مذاكرهرفت.
احتمال تحت فشار قرار دادن زیادتر ایران هم وجود دارد. ۲۰۰ ژنرال و دریادار بازنشسته ارتش آمریکا در نامهای خطاب به کنگره این کشور از نمایندگان هردو جناج دمكرات و جمهوریخواه خواستهاند تا به توافق اتمی با ایران رای منفی بدهند.
تحت فشار قرار دادن كنگرهآمریكا برای پشت پا زدن توافق هستهای، یك نوع فشار دیگری ضد ایران است كهبایستی امتیازات بیشتری بدهد.
نویسندگان نامه اخیر مدعی شدهاند که توافق با ایران میتواند ایران را خطرناکتر، خاورمیانه را بیثباب تر و تهدیدهای تازهای برای منافع آمریکا و متحدانش ایجاد کند. بدون آنكهاشارهای بهوضع حقوقبشر و دمكراسی در ایران كنند.
دو مسئول سابق وزارت خزانهداری آمریکا هم برای كنترل ایران بعد از توافق هستهای بر لزوم تقویت فشارهای اقتصادی علیه ایران تاکید میكنند.
خوآن زارات دستیار اول وزیر خزانهداری در امور مربوط به مقابله با تامین مالی تروریسم در دولت جورج بوش و چیپ پونسی مدیر سیاستگذاری استراتژیک در دفتر مقابله با تروریسم وزارت خزانهداری در همان دولت در مقالهای برای واشنگتون پوست نوشتند: باید بعد از توافق هستهای از امكانات دارایی و اقتصادی آمریكا برای مقابلهبا تهدیدهای رو بهافزون ایران در خارج از مزرهایش استفادهكرد، كهبهنظرشان اگر توافق هستهای هم تصويب و اجراء شود، خطرات ناشی از يك ایران قوی و جسور گسترش خواهد یافت. بر این نكتهتأكید میكنند كهاین خطرات نباید بهمثابههزينه توافق هستهای قابل قبول باشد.
متأسفانههیچ فشار فعالانسیاسی و اپوزیسیۆن بهمصالح حقوقبشر و دمكراسی بر كنگرهآمریكا و كشورهای دیگر و شورای امنیت بینالملل ندیدیم كهمیتوانستند نقش فعالی در این بارهداشتهباشند و هنگام مذاكرهبا شیوههای مختلف راهپیمایی، سمینار و فشار خواستههایشان بهمذاكرهكنندگان برسانند.
چگونگی كشاندن جمهوری اسلامی زیر پای مذاكرهبرای دست برداشتن از بلند پروازیهای اتمی بایستی مورد بحث و جدل قرار بگیرد، نهموافق و مخالف بودن توافق هستهای. پی بردن بهاین مورد و موشكافی این معادلهبحث جداگانهای بهمیان خواهد آورد كهبا شروعش، مسئلهمخالف و موافق را كنار خواهد زد و دیدگاه تازهای برای مقاومت و پیشبرد خواستههای آزادیخواهانهمطرح خواهد كرد.
همان طرحی كهاحزاب كُردی در دههاول انقلاب برای مقاومت و دفاع در برابر سیاست جنگ طلبانه، فتوا و حملهنظامی بهكُردستان داشتند و با مقاومت مسلحانهبزرگترین هزینهاقتصادی، سربازی، سیاسی و انسانی بهدوش رژیم تحمیل كردند. بعد از جنگ سهماهه،جمهوری اسلامی را روی میز مذاكرهكشاندند.
اگر این مقاومت ادامهپیدا میكرد، تا الان چندین بار جمهوری اسلامی را پای مذاكرهكشاندهبود، هرچند در سال ١٩٨٦ بنام مذاكره و سهر میز مذاكرهدبیر كل حزب دمكرات كُردستان ایران را در وین بهشهادت رساندند. با این حال، هر این مقاومت مسلحانهبود كهجمهوری اسلامی را پای مذاكرهكشاند، اما بهیك هدف جداگانه.
جمهوری اسلامی ایران با این وضعیت نالهبار كهبهخاطر افزون طلبیهایش در عراق، سوریه، لبنان و یمن دچار شده، بیشتر از هر زمان دیگری قابل شكنندهاست و توان مقاومت در برابر فشارهای دیگری ندارد. وضع داخلی هم بهخاطر همین فشارها و سیاست سركوبگرانهرژیم از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عیان است كهخود داستان دیگریست.
تنها اپوزیسیون ایرانی كهبهدرستی توانایی زیر فشار قراردادن رژیم و ناچاركردن بهپای مذاكرهدارد، احزاب كُردی هستند. حزب دمكرات با سابقهدرخشانش در دفاع و مقاومت مسلحانهو پتانسیل سربازی و سازماندهی برای مقاومت برابر افزون طلبیهای رژیم این امكان را دارد كهبا مرحلهنوین مبارزهكهچند ماهیست شروع كرده، یك توافق دیگری بهمنفعت و مصلحت دمكراسی و حقوقبشر بخصوص رهایی ملت كُرد رقم بزند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
طیف بسیاری از فعالان سیاسی، حقوقبشر و اپوزیسیون واقعی، توافق هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و گروه١+٥ را برای وضع سیاسی، حقوقبشر و دمكراسی ناامیدكنندهمیدانند و نگران سركوبهای زیادتر از طرف رژیم هستند كهبهنظرشان كشورهای غربی مخصوصا ایالاتمتحدهآمریكا با این توافق، پشت بهخواستههای مردم ایران برای آزادی و دموكراسی كردند و از همهمهمتر زیر پا گذاشتن حقوق اساسی مردم از طرف رژیم را نادیدهگرفتند.
برخلاف نظر اكثریت مخالفتهای بی سروصدای توافق هستهای، نقطهضعف جمهوری اسلامی بهشیوهعملی از همین توافق پدیدار شدهكهفشارهای بینالمللی نشان داد كهاین رژیم در مقابل فشارها توانایی مقاومت ندارد و تسلیم خواستهها خواهد شد. همانطور كهدیدیم چگونهدر مقابل خواستههای جهانی، بدون آنكهسخنی از ارادهملی و حقوق ملت بزنند كهقبلا این شعارها پایهو اساس برنامهاتمی بود، دست از كنجكاوی و بلند پروازیهاش برای بهدستآوردن بمب اتم برداشت و سر میز مذاكرهتن بهخواستههای طرف مقابل داد.
سردمداران جمهوری اسلامی بخصوص دولت روحانی برای سرپوش گذاشتن این معما (فشارهای بینالمللی و تاثیرات آن) یك سیاست فریبندهپیش گرفتند و بهخورد مردم دادند. هر آنكهموافق توافق هستهایست صلح طلب، ضد جنگ و تحریم است كهبهبود وضع اقتصادی و تنش زدایی سیاسی را در اولویت قرار دادهو بهعنوان یك انسان خوب بهجامعهمعرفی میكنند.
از طرف دیگر، مخالفان توافق هستهای را بهعنوان كسانی بد معرفی میكنند كهحامی جنگ و تحریم هستند. برای اپوزیسیۆن هم این معادلهجا خوش كردهكهموافقان توافق هستهای حامیان جمهوری اسلامی و انسانهای بد هستند و مخالفان هم گویا خواهان سقوط رژیمند كهبهنظرشان آمریكا یا اسرائیل به بهانهبرنامهاتمی ایران و كوششهایش برای بهدست آوردن بمب اتمی بهكشور حملهخواهد كرد و نمونهافغانستان و عراق و آمادگی برای نشست اپوزیسیۆن را پیش میكشیدند.
هیچ كدام از این تحلیل و معادلهها پاسخگوی وضعیت كنونی جهان در برابر جمهوری اسلامی نبودهو نیست، واقعیت سیاست دمكراتهای آمریكا و رئیس جمهور باراك اوباما و وضعیت اقتصادی و سیاست خارجهشان خلاف این تحلیلها را نشان داد و یك تجربهبی سابقهای برای فعالانسیاسی و اپوزیسیون واقعی بهارمغان آورد.
تنها اهرمی كهجمهوری اسلامی را ناچار كرد دست از بلند پروازیهایش بردارد و توانایی مقاومت از خود نشان ندهد و تسلیم خواستههای جهانی شود، اهرم فشار بود و بس. همان اهرمی كهتحریمهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و علمی بهدنبال داشت و حكومت اسلامی در مقابل این تحریمهای دست و پاگیر تاب تحمل نداشت و به دستور خامنهای بهناچاری سر میز مذاكرهرفت.
احتمال تحت فشار قرار دادن زیادتر ایران هم وجود دارد. ۲۰۰ ژنرال و دریادار بازنشسته ارتش آمریکا در نامهای خطاب به کنگره این کشور از نمایندگان هردو جناج دمكرات و جمهوریخواه خواستهاند تا به توافق اتمی با ایران رای منفی بدهند.
تحت فشار قرار دادن كنگرهآمریكا برای پشت پا زدن توافق هستهای، یك نوع فشار دیگری ضد ایران است كهبایستی امتیازات بیشتری بدهد.
نویسندگان نامه اخیر مدعی شدهاند که توافق با ایران میتواند ایران را خطرناکتر، خاورمیانه را بیثباب تر و تهدیدهای تازهای برای منافع آمریکا و متحدانش ایجاد کند. بدون آنكهاشارهای بهوضع حقوقبشر و دمكراسی در ایران كنند.
دو مسئول سابق وزارت خزانهداری آمریکا هم برای كنترل ایران بعد از توافق هستهای بر لزوم تقویت فشارهای اقتصادی علیه ایران تاکید میكنند.
خوآن زارات دستیار اول وزیر خزانهداری در امور مربوط به مقابله با تامین مالی تروریسم در دولت جورج بوش و چیپ پونسی مدیر سیاستگذاری استراتژیک در دفتر مقابله با تروریسم وزارت خزانهداری در همان دولت در مقالهای برای واشنگتون پوست نوشتند: باید بعد از توافق هستهای از امكانات دارایی و اقتصادی آمریكا برای مقابلهبا تهدیدهای رو بهافزون ایران در خارج از مزرهایش استفادهكرد، كهبهنظرشان اگر توافق هستهای هم تصويب و اجراء شود، خطرات ناشی از يك ایران قوی و جسور گسترش خواهد یافت. بر این نكتهتأكید میكنند كهاین خطرات نباید بهمثابههزينه توافق هستهای قابل قبول باشد.
متأسفانههیچ فشار فعالانسیاسی و اپوزیسیۆن بهمصالح حقوقبشر و دمكراسی بر كنگرهآمریكا و كشورهای دیگر و شورای امنیت بینالملل ندیدیم كهمیتوانستند نقش فعالی در این بارهداشتهباشند و هنگام مذاكرهبا شیوههای مختلف راهپیمایی، سمینار و فشار خواستههایشان بهمذاكرهكنندگان برسانند.
چگونگی كشاندن جمهوری اسلامی زیر پای مذاكرهبرای دست برداشتن از بلند پروازیهای اتمی بایستی مورد بحث و جدل قرار بگیرد، نهموافق و مخالف بودن توافق هستهای. پی بردن بهاین مورد و موشكافی این معادلهبحث جداگانهای بهمیان خواهد آورد كهبا شروعش، مسئلهمخالف و موافق را كنار خواهد زد و دیدگاه تازهای برای مقاومت و پیشبرد خواستههای آزادیخواهانهمطرح خواهد كرد.
همان طرحی كهاحزاب كُردی در دههاول انقلاب برای مقاومت و دفاع در برابر سیاست جنگ طلبانه، فتوا و حملهنظامی بهكُردستان داشتند و با مقاومت مسلحانهبزرگترین هزینهاقتصادی، سربازی، سیاسی و انسانی بهدوش رژیم تحمیل كردند. بعد از جنگ سهماهه،جمهوری اسلامی را روی میز مذاكرهكشاندند.
اگر این مقاومت ادامهپیدا میكرد، تا الان چندین بار جمهوری اسلامی را پای مذاكرهكشاندهبود، هرچند در سال ١٩٨٦ بنام مذاكره و سهر میز مذاكرهدبیر كل حزب دمكرات كُردستان ایران را در وین بهشهادت رساندند. با این حال، هر این مقاومت مسلحانهبود كهجمهوری اسلامی را پای مذاكرهكشاند، اما بهیك هدف جداگانه.
جمهوری اسلامی ایران با این وضعیت نالهبار كهبهخاطر افزون طلبیهایش در عراق، سوریه، لبنان و یمن دچار شده، بیشتر از هر زمان دیگری قابل شكنندهاست و توان مقاومت در برابر فشارهای دیگری ندارد. وضع داخلی هم بهخاطر همین فشارها و سیاست سركوبگرانهرژیم از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عیان است كهخود داستان دیگریست.
تنها اپوزیسیون ایرانی كهبهدرستی توانایی زیر فشار قراردادن رژیم و ناچاركردن بهپای مذاكرهدارد، احزاب كُردی هستند. حزب دمكرات با سابقهدرخشانش در دفاع و مقاومت مسلحانهو پتانسیل سربازی و سازماندهی برای مقاومت برابر افزون طلبیهای رژیم این امكان را دارد كهبا مرحلهنوین مبارزهكهچند ماهیست شروع كرده، یك توافق دیگری بهمنفعت و مصلحت دمكراسی و حقوقبشر بخصوص رهایی ملت كُرد رقم بزند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.