تصمیمهای از جنس احساس برای آشتی با طبیعت کُردستان
15:35 - 26 اردیبهشت 1393
Unknown Author
شورش عزیزی
خجسته سحر آشتی با طبیعت در کُردستان؛ چند وقتی است که با شکستن اسلحه و آزاد سازی حیوانات، رنگ عمل گرفته و اینگونه است که شبکه تلویزیونی استان فرهنگی فعال گردیده و هر چند صباحی خبری از شکستن اسلحههای شکاری و آزاد سازی حیوانات میدهد، اما دریغ و صد افسوس که هنوز هم در اکثریت شهرهای استان کُردستان، مغازهای برای فروش وسایل شکار مشغول فعالیت است. اینگونه است که باید یاد این روایت افتاد: \" رطب خورده کی منع رطب کند.\" اگر قرار است حافظ طبیعت باشیم چرا مجوز شکار صادر میگردد؟ اگر طبیعت دوست هستیم چرا مغازههای فروش وسایل شکار هنوز هم فعالند؟ اصلا شکار چیست؟ شکارچی کیست؟
شِکار (نخجیر) به معنی کشتن یا به چنگ آوردن موجودی زنده توسط موجود زندهی دیگری است. به شخصی که این کار را انجام میدهد، شکارچی (نخجیربان) گویند.
انسانهای اولیه قبل از یکجا نشینی و بعد از آنهم به شکار پرداختهاند، با این تفاوت که انسانهای اولیه شکار را برای زنده ماندن و امرار معاش انجام میدادند؛ حالا انسانهای قرن٢١ برای لذت به شکار میپردازند و به فکر منقرض کردن حیوانات هستند. سادهتر بگویم امروز میلیاردها انسان در سطح کره زمین زندگی میکنند بنابراین اگر قرار باشد هر کدام عزم شکار کنند دیگر چیزی برای آینده باقی نخواهد ماند. برای همین است که باید شکار ممنوع گردد، شاید ممنوعیت بتواند خصلت درنده خویی را مهار کند.
ایران همچون سایر کشورها و برای بجا نماندن از قافله کشورهایی که در تمام موارد قانون تصویب میکنند و همچنان گرد و غبار میخورد و هیچگاه بر کرسی عمل نمینشیند در حکومت پادشاهی و در تاریخ سوم خرداد سال١٣٤٦در ایران برای حفظ و حمایت و تكثیر حیوانات قابل شكار و صید سازمان شكاربانی و نظارت بر صید تشكیل شد. سازمان مزبور دارای شخصیت حقوقی بوده و زیر نظر شورای عالی شكاربان و نظارت بر صید بود؛ برخی از وظایف این سازمان عبارت بودند از:
* تنظیم و اجرای مقررات شكار و صید بر اساس هدفهای مندرج در این قانون
* حفظ و نگاهداری شكارگاهها و فضای حیاتی حیوانات قابل شكار و حمایت آنها در برابر گرسنگی و تشنگی و صید و شكار بیرویه و عوامل و حوادث نامساعد جوی و طبیعی مانند حریق جنگل و مراتع و سیل و طغیان رودخانهها و بیماریهای واگیر و مسمومیت نباتی و امثال آن.
* فراهم آوردن موجبات و محیط مساعد جهت تكثیر و پرورش حیوانات قابل شكار و صید.
* كوشش در اصلاح نژاد حیوانات قابل شكار.
* بررسی و تحقیقات علمی درباره حیوانات قابل شكار.
در ماده ١٣ قانون مذکور آمده است که : كسانی كه مرتكب اعمال زیر گردند به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال و یا به جزای نقدی از بیست هزار تا پنجاه هزار ریال محكوم میشوند:
* شكار و صید یا از بین بردن حیوانات قابل شكار با استفاده از سموم یا مواد منفجره مانند دینامیت و غیره.
* شكار بدون پروانه آهو و جیبیر و گورخر و گوزن زرد.
* شكار و صید بدون پروانه پستانداران و آبزیان قابل شكار و صید كه از خارج به كشور وارد و حمایت شده اعلام گردیده باشد.
* شكار و صید بدون پروانه در پارکهای وحش
بعد از انقلاب هم کاروان تصویب قوانین محفاظت از محیط زیست به قوت خود برقرار بود به گونهای که؛ در قانون مجازات اسلامی؛ فصلی به نام \"احراق و تخریب و اتلاف اموال و حیوانات\" وجود دارد طبق ماده ٦٧٩ هر کسی که به عمد و بدون ضرورت حیوان حلال گوشت متعلق به دیگری یا حیواناتی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را تلف کند، مجازات خواهد شد.ابتدا در مورد این ماده باید به این نکته اشاره کرد که طبق ماده ٧٢٧ قانون مجازات اسلامی جرمی که بیان کردیم از جرائم قابل گذشت است یعنی اگر شاکی از شکایت خود گذشت کند پرونده بسته میشود؛ اینگونه است روایت نبودن شاکی و آزادی متهم همچنان پا بر جا است.
لذت گرفتن جان یک وجود زنده چیست که با مجوز و بیمجوز؛ انسانها با افتخار اقدام به شکار میکنند؟ آیا اعمال انسانی ما خیلی شایسته بوده و تجدید نسل حیوانات حلال گوشت آنقدر افزایش یافته که زندگی انسانی ما به خطر افتاده؟ متاسفاته روایت صید و صیاد را در همان مقطع ابتدائی به دانش آموزان میآموزند و اینگونه نظام آموزشی اقدام به ترویج فرهنگ طبیعت دوستی میکند و امروزه شاهد هستیم که هر روز اشخاصی را به نام شکارچی غیر قانونی دستگیر میکنند. دیگر بر این باوریم که روایت شکستن اسلحه و آزادسازی حیوانات فقط مبحثی احساسی و زود گذری است که دوستان توبه کرده به صحنه شکار بر میگردند.
خجسته سحر آشتی با طبیعت در کُردستان؛ چند وقتی است که با شکستن اسلحه و آزاد سازی حیوانات، رنگ عمل گرفته و اینگونه است که شبکه تلویزیونی استان فرهنگی فعال گردیده و هر چند صباحی خبری از شکستن اسلحههای شکاری و آزاد سازی حیوانات میدهد، اما دریغ و صد افسوس که هنوز هم در اکثریت شهرهای استان کُردستان، مغازهای برای فروش وسایل شکار مشغول فعالیت است. اینگونه است که باید یاد این روایت افتاد: \" رطب خورده کی منع رطب کند.\" اگر قرار است حافظ طبیعت باشیم چرا مجوز شکار صادر میگردد؟ اگر طبیعت دوست هستیم چرا مغازههای فروش وسایل شکار هنوز هم فعالند؟ اصلا شکار چیست؟ شکارچی کیست؟
شِکار (نخجیر) به معنی کشتن یا به چنگ آوردن موجودی زنده توسط موجود زندهی دیگری است. به شخصی که این کار را انجام میدهد، شکارچی (نخجیربان) گویند.
انسانهای اولیه قبل از یکجا نشینی و بعد از آنهم به شکار پرداختهاند، با این تفاوت که انسانهای اولیه شکار را برای زنده ماندن و امرار معاش انجام میدادند؛ حالا انسانهای قرن٢١ برای لذت به شکار میپردازند و به فکر منقرض کردن حیوانات هستند. سادهتر بگویم امروز میلیاردها انسان در سطح کره زمین زندگی میکنند بنابراین اگر قرار باشد هر کدام عزم شکار کنند دیگر چیزی برای آینده باقی نخواهد ماند. برای همین است که باید شکار ممنوع گردد، شاید ممنوعیت بتواند خصلت درنده خویی را مهار کند.
ایران همچون سایر کشورها و برای بجا نماندن از قافله کشورهایی که در تمام موارد قانون تصویب میکنند و همچنان گرد و غبار میخورد و هیچگاه بر کرسی عمل نمینشیند در حکومت پادشاهی و در تاریخ سوم خرداد سال١٣٤٦در ایران برای حفظ و حمایت و تكثیر حیوانات قابل شكار و صید سازمان شكاربانی و نظارت بر صید تشكیل شد. سازمان مزبور دارای شخصیت حقوقی بوده و زیر نظر شورای عالی شكاربان و نظارت بر صید بود؛ برخی از وظایف این سازمان عبارت بودند از:
* تنظیم و اجرای مقررات شكار و صید بر اساس هدفهای مندرج در این قانون
* حفظ و نگاهداری شكارگاهها و فضای حیاتی حیوانات قابل شكار و حمایت آنها در برابر گرسنگی و تشنگی و صید و شكار بیرویه و عوامل و حوادث نامساعد جوی و طبیعی مانند حریق جنگل و مراتع و سیل و طغیان رودخانهها و بیماریهای واگیر و مسمومیت نباتی و امثال آن.
* فراهم آوردن موجبات و محیط مساعد جهت تكثیر و پرورش حیوانات قابل شكار و صید.
* كوشش در اصلاح نژاد حیوانات قابل شكار.
* بررسی و تحقیقات علمی درباره حیوانات قابل شكار.
در ماده ١٣ قانون مذکور آمده است که : كسانی كه مرتكب اعمال زیر گردند به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال و یا به جزای نقدی از بیست هزار تا پنجاه هزار ریال محكوم میشوند:
* شكار و صید یا از بین بردن حیوانات قابل شكار با استفاده از سموم یا مواد منفجره مانند دینامیت و غیره.
* شكار بدون پروانه آهو و جیبیر و گورخر و گوزن زرد.
* شكار و صید بدون پروانه پستانداران و آبزیان قابل شكار و صید كه از خارج به كشور وارد و حمایت شده اعلام گردیده باشد.
* شكار و صید بدون پروانه در پارکهای وحش
بعد از انقلاب هم کاروان تصویب قوانین محفاظت از محیط زیست به قوت خود برقرار بود به گونهای که؛ در قانون مجازات اسلامی؛ فصلی به نام \"احراق و تخریب و اتلاف اموال و حیوانات\" وجود دارد طبق ماده ٦٧٩ هر کسی که به عمد و بدون ضرورت حیوان حلال گوشت متعلق به دیگری یا حیواناتی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را تلف کند، مجازات خواهد شد.ابتدا در مورد این ماده باید به این نکته اشاره کرد که طبق ماده ٧٢٧ قانون مجازات اسلامی جرمی که بیان کردیم از جرائم قابل گذشت است یعنی اگر شاکی از شکایت خود گذشت کند پرونده بسته میشود؛ اینگونه است روایت نبودن شاکی و آزادی متهم همچنان پا بر جا است.
لذت گرفتن جان یک وجود زنده چیست که با مجوز و بیمجوز؛ انسانها با افتخار اقدام به شکار میکنند؟ آیا اعمال انسانی ما خیلی شایسته بوده و تجدید نسل حیوانات حلال گوشت آنقدر افزایش یافته که زندگی انسانی ما به خطر افتاده؟ متاسفاته روایت صید و صیاد را در همان مقطع ابتدائی به دانش آموزان میآموزند و اینگونه نظام آموزشی اقدام به ترویج فرهنگ طبیعت دوستی میکند و امروزه شاهد هستیم که هر روز اشخاصی را به نام شکارچی غیر قانونی دستگیر میکنند. دیگر بر این باوریم که روایت شکستن اسلحه و آزادسازی حیوانات فقط مبحثی احساسی و زود گذری است که دوستان توبه کرده به صحنه شکار بر میگردند.