ترورو خشونت در رژیم اسلامی ایران
15:26 - 24 مرداد 1394
Unknown Author
شهریار ایازی
تروریسم که از ریشه لاتین \" terror\" به معنای ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور میخواهد به هدف سیاسی خود برسد. همچنین، کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد میشود.
احساس خطررژیم از دست دادن قدرت حکومت اسلامی را جنایتکارتر از آنچه هست میکند. درتاریخ سیوهفت ساله این حکومت چنین ویژگیای را بارها تجربه کردهایم و مشاهده کردهایم .
ترور مخالفین تبعیدی حکومت اسلامی در زمرهی معدود حکومتهایی است که مخالفان خود و دگراندیشان را درخارج از مرزهای خود به قتل رسانده است و میرساند.
گروه حقوقبشر پارلمان انگلیس درمارس ۱۹۹۴ گزارشی درباره ترورهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور منتشر کرد. در مقدمه این گزارش آمده است که: قرنها یکی از اصول حقوق بینالمللی حمایت از قربانیانی بود که برای فرار از سرکوب در کشورهای دیگر پناه میجستند. در قرن بیستم، قربانیان هیتلر، استالین، موسولینی، پل پوت، سوهارتو، گالتیری، استرونسر، نی وین و چائوشسکو همگی در پناهندگی ازامنیت برخوردار شدند.
برای اولین بار در تاریخ، یک کشور برای کشتن مخالفان خود که در تبعید هستند در سراسر جهان اقدام میکند . این گزارش مجموعهای است که اعضای پارلمان و علاقمندان را در جریان جزییات اقدامهای دولت ایران قرار میدهد. گزارش به قطعنامه کمیسیون حمایت از حقوق اقلیتها مورخ ۱۷ اوت ۱۹۹۳ اشاره میکند وبه اقدامها و تحقیقات پروفسور گالیندوپل، گزارشگر ویژه سازمان مللمتحد، میپردازد و سپس سازماندهی دستگاه تروررژیم اسلامی ایران را معرفی میکند.
ترورها و کشتارهایی که به برخی از آنها دراین گزارش اشاره شده با برقراری حکومت اسلامی آغاز شد. حکومتی که براثر بیداد و ستمگریهایاش در تمامی ابعاد حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی میهنمان، میلیونها ایرانی را به ناگزیر از وطن شان راند. این حکومت برراندن و تبعید کردن دگراندیش و مخالفاش اکتفا نکرد و به دست \"سربازان خمینی و امام زمان\" اش در خارج از کشور جان دهها تن ازمخالفین رژیم را گرفتند. اولین کشتار حکومت اسلامی اواخر سال ۵۷ و طی سال ۵۸ رخ داد، و تا به امروز ادامه دارد و ادامه هم خواهد داشت.
در طی این سی و هفت سال حکومت اسلامی تنها به کشتار مخالفان خود و دگراندیشان در ایران بسنده نکرد، و در خارج از ایران نیز از همان سال ۱۳۵۸ ترور و کشتار دگراندیشان و مخالفان تبعیدی را آغاز کرد، موجی از ترورها و کشتارهایی که نشان از تلاش حکومت برای ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مخالفان و دگراندیشان در داخل و خارج از کشور داشت. انتخاب افراد برای ترور، هول و هراس حکومت از به تزلزل افتادن اریکه قدرتاش از سوی برخی از این قربانیان را نیز نشان میداد.
ترورها و کشتارهای حکومت اسلامی در خارج کشور به امر و فتوی رهبران و روحانیون طراز اول حکومتی و بدست کارمندان اطلاعاتی دولت اسلامی و قاتلان حرفهای و مزدور انجام میشود. در برخی موارد نیزعاملان و قاتلان دستگیر شدند. اما اکثر اینان، که مقرشان سفارت خانههای حکومت اسلامی بود، به یاری و امکانات حکومتی از چنگ عدالت گریختهاند. شواهد، اسناد و مدارکی که از سوی مسولین کشورهایی که ترورها و کشتارها در آن کشورها رخ داد، تردیدی برجای نگذاشتهاند که آمران و عاملان قتلها چه کسانی هستند.
البته اینکه آمرین این کشتارها رهبران و روحانیون طرازاول حکومتی بوده و هستند، پوشیده نبود و نیست. حضرات بارها با افتخار اوامرو فتاوی جنایتکارانهشان را آشکارا اعلام، و از آنها دفاع کردهاند.
از خمینی میتوان دهها فتوی، امر و رهنمود در باره محسنات کشتار دگراندیشان و مخالفاناش نمونه آورد، و به دنبال او بسیارند آخوندهای معمم و غیرمعمم که راه امام شان را رفته و میروند.
امروز مجموعهای از همین افراد و دیگرانی که خون دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی خود را ریختهاند، در بیت ولی فقیه، مجلس اسلامی، قوه قضاییه اسلامی، دولت \"امام زمانی\" و جماعت همراه دولت و ارگانهای ریز و درشت سرکوبگر انجام تکلیف و وظیفه میکنند.
ترور و کشتار تبعیدیان در خارج از کشور پس از کشتار \"میکونوس\" - برلین - به دلیل مبارزات و افشاگریهای اپوزیسیون خارج کشور، محافل بینالمللی و پارهای افراد و محافل داخل کشور به طور موقت بویژه در اروپا، متوقف شد. مینویسم \" به طور موقت\" چرا که تردید نباید داشت حکومت اسلامی بنا به ماهیتاش، بویژه در قدرت سیاسی، از این کار دست نخواهد برداشت.
حکومت اسلامی ایران نشان داده است برای پاسداری از بیضه اسلام و قدرت سیاسیاش به کشتار شهرونداناش، حتی آنان که تن و جان به تبعید داده اند، نیاز دارد. این حکومت بدون کشتار، زندان، شکنجه و ایجاد ارعاب و وحشت ساقط و سقط خواهد شد. دلیل نیز روشن است: حکومت اسلامی، حاکمیت تحجر، توهم، هذیان و روان پریشیست، بدیهی ست چنین حکومت بیماری توان و ظرفیت تحمل دگراندیشی، مخالفت و پاسخگویی به نیازهای شهروندانش، و نیز مسایل جهانی نداشته باشد و بر قامت زمانه و جهان ناقص الخلقه ترین رژیم است. با چنین ویژگیهایی ست که حکومت اسلامی میپندارد برای حفظ سلامت و قدرت بیضهی اسلام و حکومتاش، و گریز از نابهنگامیاش، اقدامی موثرتر و کاراترا از ایجاد رعب و وحشت و ترور، آنهم به وحشیانهترین و سبعانهترین شکل وجود ندارد، فکر و روشی که اسلام از بدو پیدایشش به کار بسته و بهرهها برده است.
در طی چند روز گذشته نشان از آغاز حرکت ماشین کشتارحکومت در خارج از کشور را دارد که باید هشداری به فعالین سیاسی در تبعید باشد.
در جمعه شب۱۶ مرداد ماه ۱۹۳۴ برابر با هفتم اوت ۲۰۱۵ازجانب سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی با همکاری یکی ازاعضای نفوذی خود در صفوف حزب کوملە کردستان ایران، چهار بمب بزرگ که دهها کیلو مواد منفجره در آن به کاررفته بود، در یکی از ارگانهای کومهله که محل کار دهها نفر از کادرو پیشمرگهای کومهله بود جاسازی شده. صبح روز بعد یعنی شنبه ۱۷ مرداد وقتی کادر و پیشمرگهها به منظور انجام وظایف روزانه خود درمحل کارخود گرد آمده بودند، متوجه وضعیت غیرعادی محل کارشان شده و متوجه کارگذاشتن بمبها میشوند و بلافاصله با واحدهای خنثی کردن بمب حکومت اقلیم کردستان تماس گرفته و درخواست کمک مینمایند. تیم خنثی کننده بمب سریعا خود را به محل رسانده و درطول چندین ساعت کار طاقت فرسا و خطرناک و در نهایت احتیاط بمبها را خنثی میکنند.
بدون تردید اگر بمبها منفجر میشدند وهدف پلید و جنایتکارانه تروریستهای جمهوری اسلامی جامه عمل به خود میپوشید، نه تنهاتعدادی از کادرها و پیشمرگان کومهله جان خود را از دست میدادند دهها نفر از اعضاء خانوادها و ساکنین اردوگاه نیز جان میباختند.
و همچنین در تاریخ ١٧مرداد ماه ١٣٩٤ خورشیدی برابر با ٧ اوت ۲۰۱۵ یکی از مزدوران جمهوری اسلامی که مدتی پیش به درون صفوف کومەله زحمتکشان کُردستان نفوذ کرده بود، در نخستین دقایق بامداد ١٨ مرداد در تلاشی مزبوحانه اقدام به ترورکردن رفیق رضا کعبی “دبیر هیات اجرایی کومەله” نمود، اما خوشبختانه تلاش مزبوحانه این مزدور با هوشیاری رفع گردید و رفیق رضا بدون هیچ جراحتی از این حرکت تروریستی جان سالم بدر برد.
جریانهای تروریستی چند روزگذشته درمقرهای حزبهای کومهله بار دیگر نشان از عزم جدی نهادهای امنیتی برون مرزی جمهموری اسلامی جهت ترورکردن افراد احزاب کوردستان در جنبش کردستان ایران دارد و یا اینکه بتواند مقر ویا اردوگاهای احزاب کورد را منفجر نماید؛ تلاشی که بیگمان تنها به کردستان و جریانات اصلی سیاسی کردستان محدود نمیشود بلکه بنظر میرسد از استراتژی کلان امنیتی پیروی میکند که قصد دارد به دیگر جریانات و شخصیتهای ایرانی هم درسترسی داشته باشد .
تجربه نشان میدهد هر گاه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی با شکست مواجه شود واز نظرسیاسی هم منزوی شود در سیاست داخلی بسته تر عمل کرده ودست به دستگیرهای فعالین وروزنامه نگران و دگراندیشان زده و حتی آنها را به زندانهای طویل المدت محکوم میکند. که از این نظر کردستان نقطه سیاستهای سرکوبگرانه داخلی بوده است.حوادث اخیر زنگ خطری جدی، نه تنها برای کوردها برای سایر نیروهای اپوزیسیون ایرانی هم هست.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
تروریسم که از ریشه لاتین \" terror\" به معنای ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور میخواهد به هدف سیاسی خود برسد. همچنین، کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد میشود.
احساس خطررژیم از دست دادن قدرت حکومت اسلامی را جنایتکارتر از آنچه هست میکند. درتاریخ سیوهفت ساله این حکومت چنین ویژگیای را بارها تجربه کردهایم و مشاهده کردهایم .
ترور مخالفین تبعیدی حکومت اسلامی در زمرهی معدود حکومتهایی است که مخالفان خود و دگراندیشان را درخارج از مرزهای خود به قتل رسانده است و میرساند.
گروه حقوقبشر پارلمان انگلیس درمارس ۱۹۹۴ گزارشی درباره ترورهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور منتشر کرد. در مقدمه این گزارش آمده است که: قرنها یکی از اصول حقوق بینالمللی حمایت از قربانیانی بود که برای فرار از سرکوب در کشورهای دیگر پناه میجستند. در قرن بیستم، قربانیان هیتلر، استالین، موسولینی، پل پوت، سوهارتو، گالتیری، استرونسر، نی وین و چائوشسکو همگی در پناهندگی ازامنیت برخوردار شدند.
برای اولین بار در تاریخ، یک کشور برای کشتن مخالفان خود که در تبعید هستند در سراسر جهان اقدام میکند . این گزارش مجموعهای است که اعضای پارلمان و علاقمندان را در جریان جزییات اقدامهای دولت ایران قرار میدهد. گزارش به قطعنامه کمیسیون حمایت از حقوق اقلیتها مورخ ۱۷ اوت ۱۹۹۳ اشاره میکند وبه اقدامها و تحقیقات پروفسور گالیندوپل، گزارشگر ویژه سازمان مللمتحد، میپردازد و سپس سازماندهی دستگاه تروررژیم اسلامی ایران را معرفی میکند.
ترورها و کشتارهایی که به برخی از آنها دراین گزارش اشاره شده با برقراری حکومت اسلامی آغاز شد. حکومتی که براثر بیداد و ستمگریهایاش در تمامی ابعاد حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی میهنمان، میلیونها ایرانی را به ناگزیر از وطن شان راند. این حکومت برراندن و تبعید کردن دگراندیش و مخالفاش اکتفا نکرد و به دست \"سربازان خمینی و امام زمان\" اش در خارج از کشور جان دهها تن ازمخالفین رژیم را گرفتند. اولین کشتار حکومت اسلامی اواخر سال ۵۷ و طی سال ۵۸ رخ داد، و تا به امروز ادامه دارد و ادامه هم خواهد داشت.
در طی این سی و هفت سال حکومت اسلامی تنها به کشتار مخالفان خود و دگراندیشان در ایران بسنده نکرد، و در خارج از ایران نیز از همان سال ۱۳۵۸ ترور و کشتار دگراندیشان و مخالفان تبعیدی را آغاز کرد، موجی از ترورها و کشتارهایی که نشان از تلاش حکومت برای ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مخالفان و دگراندیشان در داخل و خارج از کشور داشت. انتخاب افراد برای ترور، هول و هراس حکومت از به تزلزل افتادن اریکه قدرتاش از سوی برخی از این قربانیان را نیز نشان میداد.
ترورها و کشتارهای حکومت اسلامی در خارج کشور به امر و فتوی رهبران و روحانیون طراز اول حکومتی و بدست کارمندان اطلاعاتی دولت اسلامی و قاتلان حرفهای و مزدور انجام میشود. در برخی موارد نیزعاملان و قاتلان دستگیر شدند. اما اکثر اینان، که مقرشان سفارت خانههای حکومت اسلامی بود، به یاری و امکانات حکومتی از چنگ عدالت گریختهاند. شواهد، اسناد و مدارکی که از سوی مسولین کشورهایی که ترورها و کشتارها در آن کشورها رخ داد، تردیدی برجای نگذاشتهاند که آمران و عاملان قتلها چه کسانی هستند.
البته اینکه آمرین این کشتارها رهبران و روحانیون طرازاول حکومتی بوده و هستند، پوشیده نبود و نیست. حضرات بارها با افتخار اوامرو فتاوی جنایتکارانهشان را آشکارا اعلام، و از آنها دفاع کردهاند.
از خمینی میتوان دهها فتوی، امر و رهنمود در باره محسنات کشتار دگراندیشان و مخالفاناش نمونه آورد، و به دنبال او بسیارند آخوندهای معمم و غیرمعمم که راه امام شان را رفته و میروند.
امروز مجموعهای از همین افراد و دیگرانی که خون دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی خود را ریختهاند، در بیت ولی فقیه، مجلس اسلامی، قوه قضاییه اسلامی، دولت \"امام زمانی\" و جماعت همراه دولت و ارگانهای ریز و درشت سرکوبگر انجام تکلیف و وظیفه میکنند.
ترور و کشتار تبعیدیان در خارج از کشور پس از کشتار \"میکونوس\" - برلین - به دلیل مبارزات و افشاگریهای اپوزیسیون خارج کشور، محافل بینالمللی و پارهای افراد و محافل داخل کشور به طور موقت بویژه در اروپا، متوقف شد. مینویسم \" به طور موقت\" چرا که تردید نباید داشت حکومت اسلامی بنا به ماهیتاش، بویژه در قدرت سیاسی، از این کار دست نخواهد برداشت.
حکومت اسلامی ایران نشان داده است برای پاسداری از بیضه اسلام و قدرت سیاسیاش به کشتار شهرونداناش، حتی آنان که تن و جان به تبعید داده اند، نیاز دارد. این حکومت بدون کشتار، زندان، شکنجه و ایجاد ارعاب و وحشت ساقط و سقط خواهد شد. دلیل نیز روشن است: حکومت اسلامی، حاکمیت تحجر، توهم، هذیان و روان پریشیست، بدیهی ست چنین حکومت بیماری توان و ظرفیت تحمل دگراندیشی، مخالفت و پاسخگویی به نیازهای شهروندانش، و نیز مسایل جهانی نداشته باشد و بر قامت زمانه و جهان ناقص الخلقه ترین رژیم است. با چنین ویژگیهایی ست که حکومت اسلامی میپندارد برای حفظ سلامت و قدرت بیضهی اسلام و حکومتاش، و گریز از نابهنگامیاش، اقدامی موثرتر و کاراترا از ایجاد رعب و وحشت و ترور، آنهم به وحشیانهترین و سبعانهترین شکل وجود ندارد، فکر و روشی که اسلام از بدو پیدایشش به کار بسته و بهرهها برده است.
در طی چند روز گذشته نشان از آغاز حرکت ماشین کشتارحکومت در خارج از کشور را دارد که باید هشداری به فعالین سیاسی در تبعید باشد.
در جمعه شب۱۶ مرداد ماه ۱۹۳۴ برابر با هفتم اوت ۲۰۱۵ازجانب سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی با همکاری یکی ازاعضای نفوذی خود در صفوف حزب کوملە کردستان ایران، چهار بمب بزرگ که دهها کیلو مواد منفجره در آن به کاررفته بود، در یکی از ارگانهای کومهله که محل کار دهها نفر از کادرو پیشمرگهای کومهله بود جاسازی شده. صبح روز بعد یعنی شنبه ۱۷ مرداد وقتی کادر و پیشمرگهها به منظور انجام وظایف روزانه خود درمحل کارخود گرد آمده بودند، متوجه وضعیت غیرعادی محل کارشان شده و متوجه کارگذاشتن بمبها میشوند و بلافاصله با واحدهای خنثی کردن بمب حکومت اقلیم کردستان تماس گرفته و درخواست کمک مینمایند. تیم خنثی کننده بمب سریعا خود را به محل رسانده و درطول چندین ساعت کار طاقت فرسا و خطرناک و در نهایت احتیاط بمبها را خنثی میکنند.
بدون تردید اگر بمبها منفجر میشدند وهدف پلید و جنایتکارانه تروریستهای جمهوری اسلامی جامه عمل به خود میپوشید، نه تنهاتعدادی از کادرها و پیشمرگان کومهله جان خود را از دست میدادند دهها نفر از اعضاء خانوادها و ساکنین اردوگاه نیز جان میباختند.
و همچنین در تاریخ ١٧مرداد ماه ١٣٩٤ خورشیدی برابر با ٧ اوت ۲۰۱۵ یکی از مزدوران جمهوری اسلامی که مدتی پیش به درون صفوف کومەله زحمتکشان کُردستان نفوذ کرده بود، در نخستین دقایق بامداد ١٨ مرداد در تلاشی مزبوحانه اقدام به ترورکردن رفیق رضا کعبی “دبیر هیات اجرایی کومەله” نمود، اما خوشبختانه تلاش مزبوحانه این مزدور با هوشیاری رفع گردید و رفیق رضا بدون هیچ جراحتی از این حرکت تروریستی جان سالم بدر برد.
جریانهای تروریستی چند روزگذشته درمقرهای حزبهای کومهله بار دیگر نشان از عزم جدی نهادهای امنیتی برون مرزی جمهموری اسلامی جهت ترورکردن افراد احزاب کوردستان در جنبش کردستان ایران دارد و یا اینکه بتواند مقر ویا اردوگاهای احزاب کورد را منفجر نماید؛ تلاشی که بیگمان تنها به کردستان و جریانات اصلی سیاسی کردستان محدود نمیشود بلکه بنظر میرسد از استراتژی کلان امنیتی پیروی میکند که قصد دارد به دیگر جریانات و شخصیتهای ایرانی هم درسترسی داشته باشد .
تجربه نشان میدهد هر گاه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی با شکست مواجه شود واز نظرسیاسی هم منزوی شود در سیاست داخلی بسته تر عمل کرده ودست به دستگیرهای فعالین وروزنامه نگران و دگراندیشان زده و حتی آنها را به زندانهای طویل المدت محکوم میکند. که از این نظر کردستان نقطه سیاستهای سرکوبگرانه داخلی بوده است.حوادث اخیر زنگ خطری جدی، نه تنها برای کوردها برای سایر نیروهای اپوزیسیون ایرانی هم هست.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.