به مناسبت ٢٦ آذرماه \"روز ملی پیشمرگ کردستان\"ــ بخش نخست
15:42 - 24 آذر 1392
Unknown Author
بهزاد خوشحالی
در بند اول از شروع \"آییننامه عملیات روانی آمریکا\" چنین آمده است:
\"امروزه محیط اطلاعاتی جهانی پیچیده و به سرعت در حال تغییر بوده و نیازمند به کارگیری هماهنگ و یکپارچه ابزار قدرت ملی است تا از دستیازی به اهداف ملی اطمینان حاصل گردد. در محیط عملیاتی کنونی، تأثیرگذاری کارآمد از طریق وحدت عمل و گفتار و چگونگی فهم ما از شرایط، مخاطبین هدف و محیط عملیاتی حاصل میگردد.\"
بیمناسبت نمیدانم که به بهانهی روز ملی پیشمرگ کُردستان، نخستین پژوهشگر کردستانی باشم که به صورت دانشی به موضوع، پدیدارشناخت و \"آسیب شناسی جایگاه و مسالهی پیشمرگ در فضای روژههلات\" خواهد پرداخت. این نوشتار در چند بخش ارائه خواهد شد.
****
در تحقیق حاضر ابتدا به تعریف برخی واژگان خواهم پرداخت، سپس به اهمیتیابی نوین جنگهای نامنظم در معادلات قدرت جهان اشاره خواهم کرد، با ذکر مثالهایی از \"آییننامهی عملیات روانی آمریکا\" تعریف امروزی جهان را تحلیل ساخته و در نهایت، آسیب شناخت خود را با مقایسهای کوتاه میان آنچه در دنیای امروز \"جنگ نامنظم و افسران آن\" خوانده میشود و آنچه ما در کُردستان، پیشمرگ را بدان میخوانیم –فاصلهای از زمین تا دو آسمان- پژوهش خود را به انجام خواهم رساند.
پیشمرگه
-مبارزانی ورزیده و دارای آموزش هستند
- در قالب گروههای کوچک همراه خود فعالیت میکنند
-در زمان و مکانی که موجب غافلگیری دشمن شود بر دشمن میتازند
-پس از انجام عمیات از منطقهی مورد نظر سپس از مهلکه خارج میشوند.
مزیتها در این نوع مبارزه
-برقآسا است
-دشمن غافلگیر میشود
-دشمن ابتکار عمل را از دست میدهد
-تلفات نیروی خودی به حداقل میرسد
-هر زمان که دشمن پیشمرگان را تعقیب میکند امکان محاصره و به دام افکندن دشمن مهیا میشود
- زمان و مکان این یورشها مشخص نیست
-سپاهیان دشمن به دلیل بیم دایمی حمله در تشویش روانی به سر میبرند.
اشارات کلیتر
-پیشمرگان و دیگر نیروهای کوشنده، برای آرمان ویژهای نبرد میکنند (آرمان میتواند اعتقادی، سیاسی، ملی، آیینی .....باشد)
-در نبردهای پیشمرگان، کمتر نشانی از تجهیزات به روزشده و مدرن ارتشها میتوان دید.
-بیشترین هدف این نوع از مبارزه، هدف قراردادن دشمن در داخل و ایجاد آزار روانی و زخم زدن به آنان است.
-تاکیک کاربردی مورد استفاده پیشمرگان، بیشتر دفاعی است تا هجومی.
يک تعريف امروزی
جنگ نامنظم چیست؟
جنگ نامنظم یک اصطلاح امروزی –اگرچه بسط یافته به لحاظ علمی- است که به رشته عملیات چریکی و پارتیزانی گفته میشود. جنگ نامنظم در مقابل جنگ کلاسیک قرار دارد که در آن هر دو سوی نبرد با لشکرهای خود در برابر هم صف آرایی میکنند.
اهمیت جنگ نامنظم در جهان امروز
در بخشی دیگر از آییننامه، با تاکید بر پشتیبانی وزارت دفاع آمریکا از \"جنگ نامنظم\" ابتدا به تعریف این اصطلاح پرداخته است:
\" جنگ نامنظم (IW) به صورت \"منازعهای خشونتآمیز بین بازیگران دولتی و غیردولتی برای کسب مشروعیت و اثرگذاری بر یک جمعیت مشخص تعریف میگردد. در جنگهای نامنظم از رهیافتهای غیرمستقیم و نامتقارن استفاده میشود بنابراین ممکن است در این نوع جنگها از طیف کاملی از توانمندیهای نظامی و غیرنظامی برای فرسودن قدرت، تأثیرگذاری و اراده دشمن استفاده گردد.\"
جنگ نامنظم چارچوبی منطقی و بلندمدت برای تحلیل تهدیدات نامنظم فراهم آورده و شکلی از مناقشه و نیز جنگ نظامی است.
در اینجا به ذکر نمونههایی از آنچه که بتوان به عنوان بخشی از جنگ نامنظم اشاره ورزید میپردازیم:
شورش؛
عملیاتهای ضدتروریستی؛
جنگ نامتقارن؛
تروریسم؛
ضدتروریسم؛
دفاع داخلی خارجی؛
عملیاتهای باثباتسازی؛
امنیت، انتقال و بازسازی؛
عملیاتهای پشتیبانی اطلاعات نظامی؛
عملیاتهای نظامی-غیرنظامی؛
فعالیتهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی؛
فعالیتهای تبهکارانه فراملی شامل قاچاق مواد مخدر؛
معامله غیرقانونی تسلیحات و مبادلات مالی غیرقانونی در جهت تداوم یا پشتیبانی از جنگ نامنظم؛ و اجرای قانون برای مبارزه با خصم نامنظم.(همان)
\"جنگ نامنظم پدیدهای پیچیده و بر کنترل یا اثر گذاردن بر مردم متمرکز است نه کنترل نیروها یا قلمرو دشمن.\"
این جمله چنان قاطعانه بر پیکر کتاب نشسته است که به جرات میتوان گفت \"آن را که کس است حرفی بس است.\"
همچنین با اشاره به \"چالش مشروعیت و اعتبار\" به مثابه بخشی از جنگ نامنظم و ایجاد هزینههای سربار در صورت شکلگیری یک چالش سیاسی، به نتایج دیگری نیز اشاره رفته است.
\"جنگ نامنظم پدیدهای پیچیده بوده و بر کنترل یا اثر گذاردن بر مردم متمرکز است نه کنترل نیروها یا قلمرو دشمن. جنگ نامنظم یک کشمکش سیاسی برای اثرگذاری بر و کنترل جمعیت مورد نظر و کسب حمایت آنها است. طرفین درگیر در یک مناقشه سعی دارند مشروعیت و اعتبار طرف مقابل را تضعیف کرده و دشمنان خود را از جمعیتهای مربوطه و حامیان خارجی شان جدا سازند.
در همین حین، آنها سعی مینمایند تا مشروعیت و اعتبار خود را تقویت نموده و بر همان جمعیت اعمال اقتدار نمایند.
ادامه دارد... .
در بند اول از شروع \"آییننامه عملیات روانی آمریکا\" چنین آمده است:
\"امروزه محیط اطلاعاتی جهانی پیچیده و به سرعت در حال تغییر بوده و نیازمند به کارگیری هماهنگ و یکپارچه ابزار قدرت ملی است تا از دستیازی به اهداف ملی اطمینان حاصل گردد. در محیط عملیاتی کنونی، تأثیرگذاری کارآمد از طریق وحدت عمل و گفتار و چگونگی فهم ما از شرایط، مخاطبین هدف و محیط عملیاتی حاصل میگردد.\"
بیمناسبت نمیدانم که به بهانهی روز ملی پیشمرگ کُردستان، نخستین پژوهشگر کردستانی باشم که به صورت دانشی به موضوع، پدیدارشناخت و \"آسیب شناسی جایگاه و مسالهی پیشمرگ در فضای روژههلات\" خواهد پرداخت. این نوشتار در چند بخش ارائه خواهد شد.
****
در تحقیق حاضر ابتدا به تعریف برخی واژگان خواهم پرداخت، سپس به اهمیتیابی نوین جنگهای نامنظم در معادلات قدرت جهان اشاره خواهم کرد، با ذکر مثالهایی از \"آییننامهی عملیات روانی آمریکا\" تعریف امروزی جهان را تحلیل ساخته و در نهایت، آسیب شناخت خود را با مقایسهای کوتاه میان آنچه در دنیای امروز \"جنگ نامنظم و افسران آن\" خوانده میشود و آنچه ما در کُردستان، پیشمرگ را بدان میخوانیم –فاصلهای از زمین تا دو آسمان- پژوهش خود را به انجام خواهم رساند.
پیشمرگه
-مبارزانی ورزیده و دارای آموزش هستند
- در قالب گروههای کوچک همراه خود فعالیت میکنند
-در زمان و مکانی که موجب غافلگیری دشمن شود بر دشمن میتازند
-پس از انجام عمیات از منطقهی مورد نظر سپس از مهلکه خارج میشوند.
مزیتها در این نوع مبارزه
-برقآسا است
-دشمن غافلگیر میشود
-دشمن ابتکار عمل را از دست میدهد
-تلفات نیروی خودی به حداقل میرسد
-هر زمان که دشمن پیشمرگان را تعقیب میکند امکان محاصره و به دام افکندن دشمن مهیا میشود
- زمان و مکان این یورشها مشخص نیست
-سپاهیان دشمن به دلیل بیم دایمی حمله در تشویش روانی به سر میبرند.
اشارات کلیتر
-پیشمرگان و دیگر نیروهای کوشنده، برای آرمان ویژهای نبرد میکنند (آرمان میتواند اعتقادی، سیاسی، ملی، آیینی .....باشد)
-در نبردهای پیشمرگان، کمتر نشانی از تجهیزات به روزشده و مدرن ارتشها میتوان دید.
-بیشترین هدف این نوع از مبارزه، هدف قراردادن دشمن در داخل و ایجاد آزار روانی و زخم زدن به آنان است.
-تاکیک کاربردی مورد استفاده پیشمرگان، بیشتر دفاعی است تا هجومی.
يک تعريف امروزی
جنگ نامنظم چیست؟
جنگ نامنظم یک اصطلاح امروزی –اگرچه بسط یافته به لحاظ علمی- است که به رشته عملیات چریکی و پارتیزانی گفته میشود. جنگ نامنظم در مقابل جنگ کلاسیک قرار دارد که در آن هر دو سوی نبرد با لشکرهای خود در برابر هم صف آرایی میکنند.
اهمیت جنگ نامنظم در جهان امروز
در بخشی دیگر از آییننامه، با تاکید بر پشتیبانی وزارت دفاع آمریکا از \"جنگ نامنظم\" ابتدا به تعریف این اصطلاح پرداخته است:
\" جنگ نامنظم (IW) به صورت \"منازعهای خشونتآمیز بین بازیگران دولتی و غیردولتی برای کسب مشروعیت و اثرگذاری بر یک جمعیت مشخص تعریف میگردد. در جنگهای نامنظم از رهیافتهای غیرمستقیم و نامتقارن استفاده میشود بنابراین ممکن است در این نوع جنگها از طیف کاملی از توانمندیهای نظامی و غیرنظامی برای فرسودن قدرت، تأثیرگذاری و اراده دشمن استفاده گردد.\"
جنگ نامنظم چارچوبی منطقی و بلندمدت برای تحلیل تهدیدات نامنظم فراهم آورده و شکلی از مناقشه و نیز جنگ نظامی است.
در اینجا به ذکر نمونههایی از آنچه که بتوان به عنوان بخشی از جنگ نامنظم اشاره ورزید میپردازیم:
شورش؛
عملیاتهای ضدتروریستی؛
جنگ نامتقارن؛
تروریسم؛
ضدتروریسم؛
دفاع داخلی خارجی؛
عملیاتهای باثباتسازی؛
امنیت، انتقال و بازسازی؛
عملیاتهای پشتیبانی اطلاعات نظامی؛
عملیاتهای نظامی-غیرنظامی؛
فعالیتهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی؛
فعالیتهای تبهکارانه فراملی شامل قاچاق مواد مخدر؛
معامله غیرقانونی تسلیحات و مبادلات مالی غیرقانونی در جهت تداوم یا پشتیبانی از جنگ نامنظم؛ و اجرای قانون برای مبارزه با خصم نامنظم.(همان)
\"جنگ نامنظم پدیدهای پیچیده و بر کنترل یا اثر گذاردن بر مردم متمرکز است نه کنترل نیروها یا قلمرو دشمن.\"
این جمله چنان قاطعانه بر پیکر کتاب نشسته است که به جرات میتوان گفت \"آن را که کس است حرفی بس است.\"
همچنین با اشاره به \"چالش مشروعیت و اعتبار\" به مثابه بخشی از جنگ نامنظم و ایجاد هزینههای سربار در صورت شکلگیری یک چالش سیاسی، به نتایج دیگری نیز اشاره رفته است.
\"جنگ نامنظم پدیدهای پیچیده بوده و بر کنترل یا اثر گذاردن بر مردم متمرکز است نه کنترل نیروها یا قلمرو دشمن. جنگ نامنظم یک کشمکش سیاسی برای اثرگذاری بر و کنترل جمعیت مورد نظر و کسب حمایت آنها است. طرفین درگیر در یک مناقشه سعی دارند مشروعیت و اعتبار طرف مقابل را تضعیف کرده و دشمنان خود را از جمعیتهای مربوطه و حامیان خارجی شان جدا سازند.
در همین حین، آنها سعی مینمایند تا مشروعیت و اعتبار خود را تقویت نموده و بر همان جمعیت اعمال اقتدار نمایند.
ادامه دارد... .