بهرخودان ژیانه! - شایان ربیعی
13:27 - 9 بهمن 1393
Unknown Author
شایان ربیعی
کوبانی را کمتر کسی حتی از کُردهای ایران و عراق و ترکیه میشناختند. شهری که به یکباره نماد مقاومت نوع انسان در مقابل ارتجاع و خشونت شد. مقاومت کوبانی چند خصیصه ویژه داشت که برجسته ترینشان یکی حضور فعال و بینظیر \"زنان\" در فرایند مبارزه و مقاومت و دیگری \"موسیقی\" است.
در واقع اگرچه در برخی از رسانه ها به واسطه برخی رویکردهای \"جنسیت باورانه\" و \"فمنیستی\" سعی شد تا حضور زنان بیشتر و پررنگتر از آنچه بود، نشان داده شود اما واقعیت امر این است که شاید در هیچ برههای از تاریخ و جغرافیا، زنان تا این اندازه در خط مقدم مبارزه علیه ارتجاع و خشونت نبوده اند.
از این رو بیراه نیست اگر مقاومت کوبانی را زنانهترین مقاومت نوع بشر در مقابل بنیادگرایی خشونتآمیز نام بگذاریم. کلیپهای ویدیویی متعددی که از شهر و مناطق پیرامونی کوبانی در فضای مجازی منتشر میشد به خوبی گواه حضور همه جانبه مردم در جبهههای تن به تن علیه جانیان داعش بود. ویدیوهایی که حتما در آنها نشانی از \"زنان\" و \"موسیقی\" وجود داشت.
حالا که کوبانی به طور کامل از وجود نیروهای گروه تروریستی داعش پاکسازی شده لازم است تا چند نکته را یادآوری کنیم. شاید مهمترین این نکات، خودباوری و خوداتکایی مردم کوبانی در شرایطی بود که نیروهای نظامی ارتش کشورهای سوریه، ترکیه و عراق نه تنها کمترین کمکها را به این شهر ارسال نکردند بلکه حتی خود در مواردی نیز خواسته یا ناخواسته در جبهه و هیئت داعش قرار گرفتند و موجب بحرانیتر شدن مسئله کوبانی شدند. همانطور که گفته شد در چنین شرایطی خود اتکایی مردم محلی زمینهساز رقم زدن یک اتفاق تاریخی بزرگ در دنیا شد؛ شکستن تصور شکستناپذیری داعش و فروریختن هیمنه آن در حالی که خشونت این گروه تروریستی در اوج قرار داشت، کار آسانی نبود! شکسته شدن بت ارعاب و توحش افسارگسیخته داعش درست از روزی آغاز شد که زمزمههای مقاومت در کوبانی رسانهای شد و تصاویری انتشار یافت که در آن زنانی سالخورده با اسلحههای قدیمی در خاکریزهای شهری، تصمیم به مبارزه با نیروهای مجهز داعش داشتند.
و حالا کوبانی آزاد شده است، برخلاف تصور بسیاری از رهبران سیاسی در خاورمیانه و غرب و انچه در این پیروزی بیش از هرچیز افکار عمومی را به خود مشغول کرده یکی حضور زنان است و دیگری موسیقی! آوازی که ضرباهنگ انفجارها و شلیکها را میشکست و در کوهستانها پیروزی را نوید میداد.
من تردیدی ندارم که آنچه از مقاومت کوبانی باقی میماند قدرت موسیقی و حضور ضد ارتجاع زنان است نه تلاشها و سیاستورزیهای ائتلاف ضد داعش، نه توحش داعش، نه خیانتها و تلاش پنهانی ترکیه برای آسیب زدن به سوریه از گذرگاه کوبانی و نه حتی گلوله و تفنگ.
این یک پاراگراف، درس بزرگی برای همه قدرتهای جهان است! و البته درس بزرگی برای انسانیت. کوبانی داستان اسطورهای زمان ما است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کنیم.
کوبانی از امروز راوی قصههای آینده است. راوی یک قصه کهن با پیرنگی کاملا کلاسیک و کاملا شبیه به افسانهها.
این یادداشت دیگر نمیخواهد برای تحلیل این اتفاق خجسته، جست و خیز کند و شادی درونیاش را از پیروزی موسیقی بر خشونت و زن بر ارتجاع در لایهای از بزک دوزک منطقی و تحلیلی پنهان کند. پس زنده باد کوبانی؛ بژی، بژی کوبانی! بژی بژی بهرخودان!
*برگرفته از روزنامه ابتکار
کوبانی را کمتر کسی حتی از کُردهای ایران و عراق و ترکیه میشناختند. شهری که به یکباره نماد مقاومت نوع انسان در مقابل ارتجاع و خشونت شد. مقاومت کوبانی چند خصیصه ویژه داشت که برجسته ترینشان یکی حضور فعال و بینظیر \"زنان\" در فرایند مبارزه و مقاومت و دیگری \"موسیقی\" است.
در واقع اگرچه در برخی از رسانه ها به واسطه برخی رویکردهای \"جنسیت باورانه\" و \"فمنیستی\" سعی شد تا حضور زنان بیشتر و پررنگتر از آنچه بود، نشان داده شود اما واقعیت امر این است که شاید در هیچ برههای از تاریخ و جغرافیا، زنان تا این اندازه در خط مقدم مبارزه علیه ارتجاع و خشونت نبوده اند.
از این رو بیراه نیست اگر مقاومت کوبانی را زنانهترین مقاومت نوع بشر در مقابل بنیادگرایی خشونتآمیز نام بگذاریم. کلیپهای ویدیویی متعددی که از شهر و مناطق پیرامونی کوبانی در فضای مجازی منتشر میشد به خوبی گواه حضور همه جانبه مردم در جبهههای تن به تن علیه جانیان داعش بود. ویدیوهایی که حتما در آنها نشانی از \"زنان\" و \"موسیقی\" وجود داشت.
حالا که کوبانی به طور کامل از وجود نیروهای گروه تروریستی داعش پاکسازی شده لازم است تا چند نکته را یادآوری کنیم. شاید مهمترین این نکات، خودباوری و خوداتکایی مردم کوبانی در شرایطی بود که نیروهای نظامی ارتش کشورهای سوریه، ترکیه و عراق نه تنها کمترین کمکها را به این شهر ارسال نکردند بلکه حتی خود در مواردی نیز خواسته یا ناخواسته در جبهه و هیئت داعش قرار گرفتند و موجب بحرانیتر شدن مسئله کوبانی شدند. همانطور که گفته شد در چنین شرایطی خود اتکایی مردم محلی زمینهساز رقم زدن یک اتفاق تاریخی بزرگ در دنیا شد؛ شکستن تصور شکستناپذیری داعش و فروریختن هیمنه آن در حالی که خشونت این گروه تروریستی در اوج قرار داشت، کار آسانی نبود! شکسته شدن بت ارعاب و توحش افسارگسیخته داعش درست از روزی آغاز شد که زمزمههای مقاومت در کوبانی رسانهای شد و تصاویری انتشار یافت که در آن زنانی سالخورده با اسلحههای قدیمی در خاکریزهای شهری، تصمیم به مبارزه با نیروهای مجهز داعش داشتند.
و حالا کوبانی آزاد شده است، برخلاف تصور بسیاری از رهبران سیاسی در خاورمیانه و غرب و انچه در این پیروزی بیش از هرچیز افکار عمومی را به خود مشغول کرده یکی حضور زنان است و دیگری موسیقی! آوازی که ضرباهنگ انفجارها و شلیکها را میشکست و در کوهستانها پیروزی را نوید میداد.
من تردیدی ندارم که آنچه از مقاومت کوبانی باقی میماند قدرت موسیقی و حضور ضد ارتجاع زنان است نه تلاشها و سیاستورزیهای ائتلاف ضد داعش، نه توحش داعش، نه خیانتها و تلاش پنهانی ترکیه برای آسیب زدن به سوریه از گذرگاه کوبانی و نه حتی گلوله و تفنگ.
این یک پاراگراف، درس بزرگی برای همه قدرتهای جهان است! و البته درس بزرگی برای انسانیت. کوبانی داستان اسطورهای زمان ما است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کنیم.
کوبانی از امروز راوی قصههای آینده است. راوی یک قصه کهن با پیرنگی کاملا کلاسیک و کاملا شبیه به افسانهها.
این یادداشت دیگر نمیخواهد برای تحلیل این اتفاق خجسته، جست و خیز کند و شادی درونیاش را از پیروزی موسیقی بر خشونت و زن بر ارتجاع در لایهای از بزک دوزک منطقی و تحلیلی پنهان کند. پس زنده باد کوبانی؛ بژی، بژی کوبانی! بژی بژی بهرخودان!
*برگرفته از روزنامه ابتکار