برای مین‌زدایی باید کمک بین‌المللی بگیریم

19:18 - 28 مهر 1392
Unknown Author
عثمان مُزین

حادثه‌ی روز جمعه‌ی گذشته در روستای «نشکاش» مریوان رخ داد و طی آن هفت کودک بر اثر انفجار مین دچار آسیب‌دیدگی شدند، برای دو تن از آن‌ها به دلیل صدمات از ناحیه‌ی چشم خطر آسیب بینایی وجود دارد و یکی از آن‌ها به نام گشین کریمی به دلیل وخامت اوضاع به تهران منتقل شده است. در تعطیلات نوروزی هم دو حادثه‌ی مشابه یکی در سقز و یکی در منطقه‌ی کردنشین ارومیه رخ داده بود که طی حادثه‌ی سقز دو کودک که یکی از آنها به عنوان مسافر از تبریز آمده بوده، دچار نقص عضو شدند و در حادثه‌ی ارومیه دو کودک بر اثر انفجار مین در جا فوت کردند.

در حادثه‌ی روز جمعه ‌بچه‌ها برای بازی در اطراف روستا بودند که مین‌ها منفجر شد. آن‌جایی که بچه‌ها بازی می‌کردند در دوران جنگ یک پاسگاه بوده است که 16-15 سال پیش تخلیه شده است. اما برخلاف تخلیه‌ی پاسگاه اقدامی برای گردآوری مین‌های آن منطقه صورت نگرفته است. \"مین\" یک وسیله‌ی دفاعی است که برای دفاع از خود از آن استفاده و در اطراف تجهیزات مستقر شده بود. وقتی که یک مرکز برچیده می‌شود ضرورتی ندارد که مین‌ها برقرار باشند. اما در اکثر موارد مین‌ها پس از مدتی جابه‌جا شده و منجر به صدمات می‌شود. چهار سال پیش در اطراف روستای اشکان راننده‌ای در اثر عبور از روی مین و انفجار مین دچار مصدومیت می‌شود. مدت‌ها بعد از این حادثه مشخص شد که این مین از پاسگاهی که در بالای تپه بوده در اثر گذشت زمان جابه‌جا شده بود. اعلام شده بود که مریوان، سقز، سردشت، بانه، پیرانشهر و مناطق آذربایجان غربی پاکسازی شده‌اند ولی بعد از آن شاهد انفجار مین در این مناطق بوده‌ایم. سال 88 دوازده انفجار داشتیم که چهار مورد آنها منجر به فوت شده است و این نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که پاکسازی واقعاً صورت نگرفته است و فعالیت‌های مین‌زدایی ناقص بوده است. نیروهایی که برای این کار اقدام می‌کنند، کم هستند که باید تعدادشان بیشتر باشد.

راه دیگر این است که ایران به کنوانسیون اتاوا ملحق شود و از راه‌های بین‌المللی برای مین‌زدایی اقدام کند. مشکل اساسی این است که در ارتباط با این‌گونه حوادث اجازه‌ی انتشار اخبار وجود ندارد و مقوله کاملاً امنیتی می‌شود. آسیب‌دیدگان این‌ گونه حوادث تحت حمایت هیچ ارگانی نیستند. بنیاد شهید باید به این موارد رسیدگی کرده و تشکیل پرونده دهد اما دیده شده که گاهی پرونده‌های کامل را هم پذیرش نمی‌کند. در بسیاری از شهرها کمیسیون ماده 2 تشکیل نمی‌شود. مشاهده شده که تقاضای فردی 10 سال در کمیسیون بوده و همان ‌جا مانده است. از فرماندهی‌های شهرهای غربی بیایند و گزارش کار دهند که در سال‌های گذشته چند پرونده کمیسیون داشته‌اند. گاهی وقتی مدارک افراد کافی است و تأییدیه هم وجود دارد رسیدگی نمی‌شود.

در آخرالامر هم پرونده‌ای در بهزیستی تشکیل می‌شود و ماهیانه 40هزار تومان به افراد آسیب دیده داده می‌شود که این مبلغ از هشت سال پیش تاکنون هنوز تغییری نکرده است. بعضی از این آسیب‌دیدگان سرپرست خانواده هستند، کاسبکارهای محلی هستند که این مقدار برایشان کافی نیست.

در این موارد شاهد متلاشی شدن خانواده‌ها و نبودن سرپرست برای آن‌ها بوده‌ایم. مگر این مین‌ها از زمان جنگ نمانده؟ پس چرا جمع‌آوری نمی‌شود؟ لااقل ضرر و زیان‌ها را جبران کنند. اگر این مین‌ها از دوران جنگ نبوده یا دشمن خارجی آن را گذاشته است، مگر مسئولان نباید حفاظت کنند؟ آثاری که از مین‌ها مانده نشان می‌دهد که این مین‌ها از دوران جنگ باقی مانده‌اند. این پاسگاه‌ها که در دوران جنگ بوده، در زمین‌های مردم در روستا قرار داشته. بعد هم مین‌گذاری شده بوده که این مین‌ها باقی مانده است. متأسفانه حتی نقشه‌ی این مین‌ها در اختیار نیست.