ایران دومین کشور آلوده به مین و احساس بینیازی دولت از کسب تجارب جهانی
15:45 - 6 تیر 1393
Unknown Author
لیلا علیکرمی
از نخستین گردهمایی سران ۵۵ کشورِ عضو معاهدهی ممنوعیت مینهای ضد نفر در موزامبیک پانزده سال میگذرد. نمایندگان کشورهای عضو این معاهده ( مصوب ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۷) هر سال برای رایزنی دربارهی مسائل اجرایی با یکدیگر دیدار میکنند. هر پنج سال، نمایندگان این کشورها در یک کنفرانس دورهای حاضر میشوند تا دربارۀ تنظیم برنامههای عملی با یکدیگر مشورت کنند. در پایان این جلسات سندی به امضای همۀ کشورهای عضو میرسد.
این بار به جای ۵۵ کشور، نمایندگانی از۱۶۱ کشور در این مذاکرات حاضر شدهاند.
قرار است آنها دربارۀ پیشرفتهای پنج سال گذشته در دستیابی به اهداف بشردوستانۀ این معاهده با یکدیگر صحبت کنند. در این گردهمایی تلاش میشود تا کشورهای غیر عضو را برای پیوستن به این معاهده متقاعد سازند. همچنین قرار است که چگونگی اجرای تعهدات از سال ٢٠١٤ تا سال ٢٠١٩ را بررسی کنند.
از دیگر اهداف اجلاس موزامبیک میتوان به ایجاد سازوکارهای اجرایی در پاسخ به چالشهای جدید و متغیر اشاره کرد.
نکته اینجاست که بعد از تولد این معاهده، مین دیگر موضوعی منحصر به کشورهای آلوده به مین نبود بلکه به مسئلهای جهانی بدل شد و اکنون بیش از ٨٠ درصد از کشورهای جهان عضو این معاهده هستند. اقدامات انجام شده توسط دولتهای عضو و نهادهای غیر دولتی باعث شده که اکثر کشورهای غیر عضو هم تولید این گونه مینها را متوقف کردهاند.
از دهۀ ٩٠ میلادی تا کنون بیش از میلیونها مین معدوم شده، ۲۷ کشور از میان کشورهای آلوده به مین از وجود این سلاحهای مرگبار پاک شده و تلفات انسانی ناشی از انفجار مینهای ضد نفر به شکل چشمگیری کاهش یافته است.
تا پایان دهۀ ٩٠ میلادی، هر سال حدود بیست هزار نفر بر اثر انفجار مین کشته یا زخمی میشدند، اما این رقم اکنون به کمتر از چهار هزار نفر در سال رسیده است. البته به رغم این پیشرفتها، هنوز میلیونها نفر در سراسر جهان با خطر مین روبرو هستند. بر اساس آمارها، هر روز ١٠ نفر در جهان قربانی مین میشوند و مین همچنان یکی از موانع جدی توسعه در بیش از ٦٠ کشور دنیا است.
در این سالها که جامعۀ جهانی در پی مینزدایی بوده، ٣٥ کشور، از جمله آمریکا و ایران، که یکی از آلودهترین کشورهای جهان به مین است، به معاهدۀ ممنوعیت مینهای ضد نفر نپیوستهاند. تفاوت ایران با کشورهایی نظیر آمریکا این است که معمولا نمایندگان دولتها و نهادهای غیر دولتی کشورهای غیرعضو به عنوان ناظر در این کنفرانسها شرکت میکنند اما از ایران هیچ نمایندهای در این جلسات حضور ندارد. سوال این است که چرا ایران در اینگونه کنفرانسها نمایندهای ندارد؟ هر چند به این پرسش در رسانههای رسمی پاسخ نمیدهند اما صفحۀ ایران بدون مین در فیسبوک یکی از صفحات پرمخاطب است.
چند نفر از مین روبها در همین صفحه نوشتهاند که ظاهرا ایران خود را بینیاز از آموزش میداند و معتقد است که میتواند تجربهها و دستاوردهایش را به دیگر کشورها صادر کند. چندی پیش، رئیسجمهور ایران در پیامی به مراسم روز جهانیِ آگاهی از خطرات مین که در تهران برگزار شد، تاکید کرد: \"جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا تجربیات کسب شده در این زمینه را در جهت تسریع پاکسازی مناطق آلوده در اختیار دیگر کشورها قرار دهد\".
اما نگاهی به آمار تلفات انسانی ناشی از انفجار مین در ایران از فقدان چنین تجربهای خبر میدهد. در خرداد ماه امسال، در کمتر از یک هفته، چهار مین روب ایرانی خود قربانی مین شدند که یکی از آنها به نام یوسف سلیمانی کشته شد. بر اساس گزارش مانیتور، تا پایان سال ٢٠١٢، تلفات ناشی از مین در ایران ١٠٠٠٠ نفر تخمین زده شده (٨٢٤٣ نفر ثبت شده) که ١٢٣ نفر از آنها در سال ٢٠١٢ جان خود را از دست دادهاند. علاوه بر تعداد فراوان تلفات انسانی ناشی از انفجار مین، مشکلات متعدد دیگری هم گریبانگیر بازماندگان این حوادث است. به عنوان مثال، بنیاد شهید، متولی تشکیل پرونده برای قربانیان مین است اما در این زمینه اقدامات لازم را انجام نمیدهد. دیگر نهادهای مسئول نیز سعی میکنند تا حد امکان از تشکیل پرونده دربارۀ انفجار مین خودداری کنند.
پس از تشکیل پرونده و طی مراحل پیچیده و طولانی رسیدگی، فرد آسیب دیده توسط مین، تحت پوشش نهادهایی مانندِ بهزیستی یا کمیته امداد قرار میگیرد و حسب مورد، مستمری ماهیانۀ اندکی دریافت میکند که به گفتۀ خود این قربانیان حتی کفاف هزینههای درمانشان را هم نمیدهد.
دیگر مشکل عمده، عدم رعایت موازین بینالمللی در پاکسازی مین است که خود سبب کشته یا مجروح شدن کسانی میشود که امر پاکسازی را بر عهده دارند. مدیریت ناکارا، برنامهریزی نامناسب و عدم اختصاص بودجۀ کافی از جمله مواردی است که امر پاکسازی مین در ایران را با مشکل جدی مواجه کرده است.
آقای روحانی در پیام ارسالی خود به مراسم روز جهانی آگاهی از خطرات مین، ایران را پشتیبان اقدامات ملی، منطقهای و بینالمللی در حوزۀ پاکسازی مناطق آلوده به اینگونه مهمات دانست.
این در حالی است که کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل، به مناسبت سومین کنفرانس پنج سالۀ معاهدۀ ممنوعیت مینهای ضد نفر گفته است که \"برای دستیابی به جهانی عاری از مینهای زمینی و مواد منفجرۀ باقی مانده از جنگ، هر یک از ما، دولتها، مردم و کشورهای آلوده به مین باید انرژی و تفکر خود را روی این کار متمرکز کرده تا دنیایی عاری از این سلاحهای بیرحم و مرگبار داشته باشیم\". به نظر میرسد که برای پاک شدن زمین از مین بیشتر نیاز به عمل است تا حرف.
ایران و کشورهای آلوده به مین باید در گردهماییهای جهانی فعالانه مشارکت کنند و از دانش و تجارب سایر کشورها بهره گیرند نه آن که خود را بینیاز بدانند. سازمان \"هندیکپ اینترنشنال\" اعلام کرده که موزامبیک، یکی از آلودهترین کشورهای جهان به مین، تا پایان سال ۲۰۱۴ به صورت کامل پاکسازی میشود اما ایران همچنان راه درازی را در پیش دارد و بعد از مصر دومین کشور آلوده به مین در جهان است. وقتی مین همچنان در ایران قربانی میگیرد چرا باید خود را بینیاز از تبادل نظر و کسبِ تجربه بدانیم؟ چرا ایران به معاهدۀ ممنوعیت مینهای زمینی نمیپیوندد؟ چرا جامعۀ مدنی و فعالین حقوقبشر به این امر توجه نمیکنند؟ سکوت و بیاعتنایی به مرگ و معلول شدن هموطنانمان خود نقض آشکار حقوقبشر است.
از نخستین گردهمایی سران ۵۵ کشورِ عضو معاهدهی ممنوعیت مینهای ضد نفر در موزامبیک پانزده سال میگذرد. نمایندگان کشورهای عضو این معاهده ( مصوب ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۷) هر سال برای رایزنی دربارهی مسائل اجرایی با یکدیگر دیدار میکنند. هر پنج سال، نمایندگان این کشورها در یک کنفرانس دورهای حاضر میشوند تا دربارۀ تنظیم برنامههای عملی با یکدیگر مشورت کنند. در پایان این جلسات سندی به امضای همۀ کشورهای عضو میرسد.
این بار به جای ۵۵ کشور، نمایندگانی از۱۶۱ کشور در این مذاکرات حاضر شدهاند.
قرار است آنها دربارۀ پیشرفتهای پنج سال گذشته در دستیابی به اهداف بشردوستانۀ این معاهده با یکدیگر صحبت کنند. در این گردهمایی تلاش میشود تا کشورهای غیر عضو را برای پیوستن به این معاهده متقاعد سازند. همچنین قرار است که چگونگی اجرای تعهدات از سال ٢٠١٤ تا سال ٢٠١٩ را بررسی کنند.
از دیگر اهداف اجلاس موزامبیک میتوان به ایجاد سازوکارهای اجرایی در پاسخ به چالشهای جدید و متغیر اشاره کرد.
نکته اینجاست که بعد از تولد این معاهده، مین دیگر موضوعی منحصر به کشورهای آلوده به مین نبود بلکه به مسئلهای جهانی بدل شد و اکنون بیش از ٨٠ درصد از کشورهای جهان عضو این معاهده هستند. اقدامات انجام شده توسط دولتهای عضو و نهادهای غیر دولتی باعث شده که اکثر کشورهای غیر عضو هم تولید این گونه مینها را متوقف کردهاند.
از دهۀ ٩٠ میلادی تا کنون بیش از میلیونها مین معدوم شده، ۲۷ کشور از میان کشورهای آلوده به مین از وجود این سلاحهای مرگبار پاک شده و تلفات انسانی ناشی از انفجار مینهای ضد نفر به شکل چشمگیری کاهش یافته است.
تا پایان دهۀ ٩٠ میلادی، هر سال حدود بیست هزار نفر بر اثر انفجار مین کشته یا زخمی میشدند، اما این رقم اکنون به کمتر از چهار هزار نفر در سال رسیده است. البته به رغم این پیشرفتها، هنوز میلیونها نفر در سراسر جهان با خطر مین روبرو هستند. بر اساس آمارها، هر روز ١٠ نفر در جهان قربانی مین میشوند و مین همچنان یکی از موانع جدی توسعه در بیش از ٦٠ کشور دنیا است.
در این سالها که جامعۀ جهانی در پی مینزدایی بوده، ٣٥ کشور، از جمله آمریکا و ایران، که یکی از آلودهترین کشورهای جهان به مین است، به معاهدۀ ممنوعیت مینهای ضد نفر نپیوستهاند. تفاوت ایران با کشورهایی نظیر آمریکا این است که معمولا نمایندگان دولتها و نهادهای غیر دولتی کشورهای غیرعضو به عنوان ناظر در این کنفرانسها شرکت میکنند اما از ایران هیچ نمایندهای در این جلسات حضور ندارد. سوال این است که چرا ایران در اینگونه کنفرانسها نمایندهای ندارد؟ هر چند به این پرسش در رسانههای رسمی پاسخ نمیدهند اما صفحۀ ایران بدون مین در فیسبوک یکی از صفحات پرمخاطب است.
چند نفر از مین روبها در همین صفحه نوشتهاند که ظاهرا ایران خود را بینیاز از آموزش میداند و معتقد است که میتواند تجربهها و دستاوردهایش را به دیگر کشورها صادر کند. چندی پیش، رئیسجمهور ایران در پیامی به مراسم روز جهانیِ آگاهی از خطرات مین که در تهران برگزار شد، تاکید کرد: \"جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا تجربیات کسب شده در این زمینه را در جهت تسریع پاکسازی مناطق آلوده در اختیار دیگر کشورها قرار دهد\".
اما نگاهی به آمار تلفات انسانی ناشی از انفجار مین در ایران از فقدان چنین تجربهای خبر میدهد. در خرداد ماه امسال، در کمتر از یک هفته، چهار مین روب ایرانی خود قربانی مین شدند که یکی از آنها به نام یوسف سلیمانی کشته شد. بر اساس گزارش مانیتور، تا پایان سال ٢٠١٢، تلفات ناشی از مین در ایران ١٠٠٠٠ نفر تخمین زده شده (٨٢٤٣ نفر ثبت شده) که ١٢٣ نفر از آنها در سال ٢٠١٢ جان خود را از دست دادهاند. علاوه بر تعداد فراوان تلفات انسانی ناشی از انفجار مین، مشکلات متعدد دیگری هم گریبانگیر بازماندگان این حوادث است. به عنوان مثال، بنیاد شهید، متولی تشکیل پرونده برای قربانیان مین است اما در این زمینه اقدامات لازم را انجام نمیدهد. دیگر نهادهای مسئول نیز سعی میکنند تا حد امکان از تشکیل پرونده دربارۀ انفجار مین خودداری کنند.
پس از تشکیل پرونده و طی مراحل پیچیده و طولانی رسیدگی، فرد آسیب دیده توسط مین، تحت پوشش نهادهایی مانندِ بهزیستی یا کمیته امداد قرار میگیرد و حسب مورد، مستمری ماهیانۀ اندکی دریافت میکند که به گفتۀ خود این قربانیان حتی کفاف هزینههای درمانشان را هم نمیدهد.
دیگر مشکل عمده، عدم رعایت موازین بینالمللی در پاکسازی مین است که خود سبب کشته یا مجروح شدن کسانی میشود که امر پاکسازی را بر عهده دارند. مدیریت ناکارا، برنامهریزی نامناسب و عدم اختصاص بودجۀ کافی از جمله مواردی است که امر پاکسازی مین در ایران را با مشکل جدی مواجه کرده است.
آقای روحانی در پیام ارسالی خود به مراسم روز جهانی آگاهی از خطرات مین، ایران را پشتیبان اقدامات ملی، منطقهای و بینالمللی در حوزۀ پاکسازی مناطق آلوده به اینگونه مهمات دانست.
این در حالی است که کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل، به مناسبت سومین کنفرانس پنج سالۀ معاهدۀ ممنوعیت مینهای ضد نفر گفته است که \"برای دستیابی به جهانی عاری از مینهای زمینی و مواد منفجرۀ باقی مانده از جنگ، هر یک از ما، دولتها، مردم و کشورهای آلوده به مین باید انرژی و تفکر خود را روی این کار متمرکز کرده تا دنیایی عاری از این سلاحهای بیرحم و مرگبار داشته باشیم\". به نظر میرسد که برای پاک شدن زمین از مین بیشتر نیاز به عمل است تا حرف.
ایران و کشورهای آلوده به مین باید در گردهماییهای جهانی فعالانه مشارکت کنند و از دانش و تجارب سایر کشورها بهره گیرند نه آن که خود را بینیاز بدانند. سازمان \"هندیکپ اینترنشنال\" اعلام کرده که موزامبیک، یکی از آلودهترین کشورهای جهان به مین، تا پایان سال ۲۰۱۴ به صورت کامل پاکسازی میشود اما ایران همچنان راه درازی را در پیش دارد و بعد از مصر دومین کشور آلوده به مین در جهان است. وقتی مین همچنان در ایران قربانی میگیرد چرا باید خود را بینیاز از تبادل نظر و کسبِ تجربه بدانیم؟ چرا ایران به معاهدۀ ممنوعیت مینهای زمینی نمیپیوندد؟ چرا جامعۀ مدنی و فعالین حقوقبشر به این امر توجه نمیکنند؟ سکوت و بیاعتنایی به مرگ و معلول شدن هموطنانمان خود نقض آشکار حقوقبشر است.