آیا \"طالبان\" باردیگر به‌قدرت بازخواهد گشت؟

12:27 - 27 بهمن 1392
Unknown Author
مختار هوشمند

کشور جنگ‌زده‌و به‌شدت ناامن افغانستان در حالی خود را برای دور جدید انتخابات ریاست جمهوری آماده‌می‌کند که‌قرار است تا پایان سال جاری میلادی نیروهای \"ناتو\" به‌رهبری آمریکا خاک این کشور را ترک بکنند. این در حالی است که‌با گذشت یک دهه‌از حمله‌به‌این کشور و سقوط امارت طالبان هنوز هم بخش‌هایی از افغانستان که‌بیشتر مناطق شرقی و جنوب شرقی این کشور را شامل می‌شود در کنترل نیروهای طالبان می‌باشد. همچنین طالبان نشان داده‌است که‌قادر به‌انجام عملیات ایذایی و انفجار در بیشتر مناطق افغانستان علل خصوص در کابل پایتخت است و این گروه طی چند سال اخیر عملیات‌های زیادی را در این شهر و دیگر نقاط حساس افغانستان انجام داده‌است. بطور کل می‌شود ادعا کرد با اینکه‌طالبان به‌طور رسمی کنترل افغانستان را در دست ندارد‌ولی جنگجویان این گروه در بیشتر مناطق این کشور حضور دارند و اخبار و اطلاعات منتشره‌حکایت از آن دارد که‌نیروهای افغان و ناتو مرتبا آماج حملات طالب‌ها و البته‌هم پیمانانشان در گروه القاعده‌قرار می‌گیرند. همچنین طی چند سال گذشته‌عده‌ای از رهبران احزاب و گروه‌های افغان به‌دست نیروهای طالبان ترور شده‌اند که‌برجسته‌ترینشان \"برهان‌الدین ربانی\" مجاهد نامی افغان و رئیس (شورای عالی صلح افغانستان) بود که‌در ٢٠ سپتامبر ٢٠١١ توسط یک عضو انتحاری طالبان کشته‌شد.

در واقع حضور نیروهای خارجی و اقدامات دولت افغانستان نتوانسته‌است تاثیر چندانی در حل مشکلات و معضلات سرزمین افغان‌ها داشته‌باشد و این به‌همان اندازه‌که‌به‌عدم شناخت خارجی‌ها از جامعه‌ی افغانستان و ترکیبات پیچیده‌ی قومی/ مذهبی آن برمی‌گردد به‌ نبود روح مسئولیت‌پذیری میان دولتمردان افغان از جمله‌شخص حامد کرزای مربوط است که‌طی دو دوره‌ریاست جمهوری خود نتوانست میان احزاب و گروه‌های افغان اتحاد و انسجامی را شکل دهد.

بی‌گمان اگر کرزای دور آخر ریاست جمهوری را به‌یکی از دیگر سیاسیون یا جنگسالاران افغان واگذار می‌کرد ممکن بود کشور افغانستان طی چندسال اخیر اتفاقات مثبتی را به‌خود ببیند. انتخاباتی که‌بنا به‌گفته‌ی منابع مختلف و ادعای دولتمردان آمریکا، با تقلبات وسیعی همراه بود و در واقع کرزای از راه تقلب، ماندن خود در پست ریاست جمهوری افغانستان برای بار دوم را تثبیت کرد. اما این موضوع نه‌اینکه‌کوچکترین کمکی به‌حل مشکلات افغانستان نکرد بلکه‌جایگاه‌دولت را میان افغان‌ها بیشتر تضعیف کرد و موج وسیعی از ناامیدی افغان‌ها و فعالان سیاسی این کشور را به‌دنبال داشت. همچنین موجب شد تا حرکت طالبان بر نفوذ خود میان مردم افغانستان بیفزاید و با جدیت بیشتری اهداف و برنامه‌های خود را دنبال بکند. با توجه به‌مواردی که‌بدان اشاره‌شد،‌می‌توان گفت انتخابات پیش روی ریاست جمهوری افغانستان بسیار مهم و حیاتی خواهد بود و به‌احتمال زیاد این انتخابات سرنوشت افغان‌ها را رقم خواهد زد. اینست که‌هرچه‌به‌تاریخ انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم حساسیت‌ها بیشتر خواهد شد و در داخل افغانستان نیز شاهد صف‌بندی گروه‌ها وچهره‌های مطرح سیاسی خواهیم بود. اما برخلاف شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی که‌با چشم امید به‌آینده‌ی افغانستان نگاه می‌کنند، مردم این کشور نسبت به‌آینده‌ی کشورشان تردید دارند و بر این باور نیستند که‌دولت جدید بتواند امنیت را به‌کشورشان بازگرداند امنیتی که‌سالهاست افغانستان آنرا به‌خود ندیده‌است. در واقع اگر انتخابات ریاست جمهوری ٢٠١٤ افغانستان بطور شفاف و دموکراتیک برگزار نگردد افغانستان به سوی بحران امنیتی دوام‌دار و یا حتی به سوی جنگ داخلی خواهد رفت و این را می‌شود به‌نوعی تکرار تاریخ در افغانستان خواند. بعد از پایان جنگ چندین ساله‌ی افغان‌ها با نیروهای ارتش سرخ و به‌دنبال عقب‌نشینی روس‌ها از افغانستان، فرصت مناسبی برای سرنگونی حکومت کمونیستی در این کشور پیش آمد ولی نهایتا احزاب و گروه‌های سیاسی افغان نتوانستند بر سر اداره‌ی کشور به‌توافقاتی جدی دست یابند. نهایتا تداوم جنگ میان نیروهای(حزب اسلامی افغانستان) به‌رهبری گلبدین حکمتیار و (حزب جمعیت اسلامی ) به‌رهبری برهان‌الدین ربانی زمینه‌را برای ظهور نیرویی افراطی همچون طالبان فراهم کرد و البته‌مسائل ناگواری که‌سلطه‌ی چندین ساله‌ی طالب‌ها را به همراه داشت و بعد از آن هم حمله‌ی آمریکا و متحدینش به‌این کشور و آغاز دور جدیدی از جنگ داخلی که‌تابحال هم ادامه‌دارد.

بی‌گمان همان اندازه که‌‌خروج نیروهای ناتو آینده‌ی افغانستان را با خطر مواجه‌خواهد کرد، آینده‌ی این کشور تحت تاثیر انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز خواهد بود و در واقع تنها یک انتخابات سالم و دمکراتیک و روی کارآمدن یک فرد قاطع و مردمی می‌تواند تضمین کننده‌ی آینده‌ای بهتر برای این کشور باشد. از اینرو می‌توان ادعا کرد که‌ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی در افغانستان بستگی تنگاتنک به نحوه‌برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ٢٠١٤ این کشور دارد.

واضح و مبرهن است که تثبیت و گستراندن دموکراسی به عنوان یک پدیده \"مدرن\" لوازم واقتضائات خاص خود را می‌طلبد که‌در جامعه به شدت سنتی و قبیله‌گرای افغانستان امکان دستیابی به‌آنها خیلی پایین است. همچنین دموکراتیزه شدن یک کشور طی یک فرایند دوامدار سیاسی و فرهنگی و امنیتی امکان پذیر است که‌افغانستان هنوز هم نتوانسته‌است وارد چنین فرایندی بشود. نبود یک فرهنگ دموکراسی‌پذیر و سلطه‌ی بیش از حد نمادهای دینی و قبله‌ایی بر زندگی افغان‌ها همان اندازه‌از نو شدن جامعه‌ی افغانستان جلوگیری کرده‌که‌حاکمیت به‌اصطلاح نوگرای این کشور عمدا از شکل‌گیری چنین پروسه‌ای جلوگیری کرده‌و به‌گونه‌ایی جدی آنرا دنبال نکرده‌است. بیگمان جا دادن هر مفهوم و پدیده‌ی مدرنی در جامعه‌ی افغانستان کاری بس دشوار است حتی برای حکام و دولتمردان این کشور ولی می‌توان گفت که‌به عنوان پیش درآمد دمکراسی لااقل باید دولت افغانستان بیشتر خود را در تامین امنیت و بهبود وضعیت اقتصادی مردم، مسئول می‌دانست کاری که‌دولت حامد کرزای از آن غافل ماند و اهمیت چندانی برای آن قایل نشد.

همچنین انتخابات‌های قبلی ریاست جمهوری و پارلمانی افغانستان نشان داده‌است که رای دهندگان بیشتر بر اساس معیارهای قومی رای داده‌اند و توجه‌چندانی به‌ شایسته سالاری و لیاقت فردی افراد نداشته‌اند. صف‌آرائی فعلی احزاب سیاسی و گروه‌های قومی نیز دلالت بر تداوم همان روش‌های قبلی دارد و متاسفانه‌این وضعیت به‌ما می‌گوید که اینار هم انتخابات ریاست جمهوری به یک کارزار برای رقابت اقوام افغان تبدیل خواهد شد. این درحالی است که‌چهره‌های مهم اقوام غیر \"پشتون\" کوشش می‌کنند با شکل‌دهی یک حلقه و ائتلاف سیاسی، طلسم انحصار حاکمیت قوم خاص را در حوزه حاکمیت افغانستان به تاریخ بسپارند. همزمانی خروج نیروهای ناتو با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ٢٠١٤، فرصت مناسبی خواهد بود برای مخالفان نظام افغانستان نا به‌ایجاد ناامنی بیشتر در این کشور اقدام بکنند.

بی‌شک ناکام گذاشتن انتخابات ریاست جمهوری یکی از اهداف مهم گروه طالبان وگروه‌های جهادی است و آنها در تلاش خواهند بود تا از هر فرصت ممکن استفاده نموده و مانع از برگزاری این انتخابات بشوند. در نبود نیروهای ناتو، کار نیروهای امنیتی افغان سخت و دشوار خواهد بود نیروهایی که باتوجه‌به‌‌گسترش فساد میان آنها، نمی‌توان اطمینان داشت در آزمونی که‌ پیش روی آنهاست یعنی در تامین امنیت انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، موفق و سربلند از آب دربیایند.

از سوی دیگر گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان و یکی از سرشناسترین مخالفان دولت افغانستان که‌ دارای روابط حسنه‌با طالبان می‌باشد، در یک اقدام غیرمنتظره‌از هوادارن خود خواسته‌است تا خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان آماده‌بکنند. این اقدام آقای حکمتیار تعجب گروه‌ها و احزاب سیاسی افغان و مردم افغانستان را برانگیخته‌است و آنان را با این سوال مواجه‌کرده‌است که‌بازگشت ناگهانی و غیره‌منتظره‌ی حکمتیار به‌صحنه‌ی سیاسی افغانستان چه‌معنا و مفهومی را دارا می‌باشد و اساسا هدف حکمتیار از این بازگشت چیست؟
نگارنده‌ی این مطلب بر این باور است که‌به‌احتمال زیاد خروج نیروهای ناتو سقوط دولت افغانستان و بازگشت طالبان را به‌دنبال خواهد داشت. بی‌گمان با توجه‌به‌ضعفهای دولت افغانستان و نبود یک روحیه‌ی جمعی و منسجم جهت کنترل اوضاع و تامین امنیت، بازگشت طالبان به‌قدرت بدور از پیشبینی نیست خصوصا در شرایطی که‌این گروه‌در آمادگی کامل به‌سر می‌برد و در این چند سال تجربیات بسیار خوبی را در حوزه‌های مختلف کسب کرده‌است. البته‌بعید به‌نظر می‌رسد که‌این گروه‌بار دیگر اقدام به‌تشکیل امارت اسلامی در افغانستان بکند و با همان سبک قبلی سعی در کنترل اوضاع داشته‌ باشد. بازگشت حکمتیار را نیز می‌توان در همین راستا تفسیر کرد و اینکه‌طالبان می‌خواهد از طریق افرادی همچون حکمتیار و به‌د‌ست گرفتن سکان قدرت در افغانستان، زمینه‌را برای بازگشت کامل خود به‌صحنه‌سیاسی فراهم بکند. هدف از این کار هم از طرفی دادن اعتماد به‌مردم افغانستان و از دیگر سو طبیعی جلوه‌دادن تحولات آتی افغانستان در سطح جهانی و بین‌المللی خواهد بود. به‌عنوان کلام آخر باید گفت که‌سال ٢٠١٤ سال سرنوشت‌سازی برای مردم افغانستان خواهد بود و تحولاتی که‌قرار است در این سال اتفاق بیفتد، آینده‌ی افغانستان را رقم خواهد زد.