اون دختره کیست؟*
16:02 - 27 شهریور 1393
Unknown Author
مهرانگیز کار
مقام رهبری هنگام ترک بیمارستان به انگیزه اعتراض به امریکا و در واکنش به مخالفت با دعوت از ایران برای حضور در کنفرانس پاریس، ادب دیپلماتیک را فدای ذهنیت تاریخی صنف روحانی و فقیه کرد و ضمن دشنامگوئی به سیاست امریکا که مقولهای است خارج از موضوع این یادداشت، با استفاده از فرصت، معاون وزیر امور خارجه امریکا را بدون ذکر مقام او \"اون دختره\" نامید و یادآور شد: \"این چند روزه تفریحی داشتم و آن تفریح، شنیدن صحبتهای مقامهای امریکائی در باره مبارزه با داعش بود\" ...\"از جمله هم وزیر خارجه امریکا، هم، اون دختره سخنگوشون که میاد اون جا حرف میزنه اینها صریحا گفتند که ما از ایران برای ائتلاف علیه داعش دعوت نمیکنیم\" .
پس از آن که این مصاحبه با شبکه یک صدا و سیما، از بی.بی.سی و دیگر شبکههای خارج از کشور بارها پخش شد، در یک دستکاری هماهنگ، همه سایتها از جمله ایران وایر، سخن رهبر را اصلاح کردند و از قول ایشان در آن مصاحبه نوشتند: \"حتی معاون وزیر امور خارجه هم که یک زن است و همه او را میشناسند، در مذاکرات با آقای عراقچی، بار دیگر این درخواست {شرکت ایران در ائتلاف} را تکرار کرد اما آقای عراقچی نیز درخواست وی را رد کرد.\" سایتها در تکمیل این تحریف کلام رهبر ادامه دادند \" اشاره رهبر ایران به وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه امریکاست که از اعضای ارشد هیئت امریکائی در مذاکرات هستهای ایران با گروه ١ +٥ است.\"
به این ترتیب سایتها عموما کلمات توهین آمیز \"اون دختره سخنگوشون که میاد اون جا حرف میزنه\" را از سخنان رهبر حذف کردند و به اصلاح بیانات رهبر از حیث کلام توهین آمیزش نسبت به زنان دیپلمات امریکائی پرداختند . شاید از نگاه حفظ آبروی ملی ایرانیان و منافع ملی کشور، این اصلاح قابل توجیه است، اما از نگاه زنان ایرانی دستکاری در باورهای حاکمان کشور، گونهای پرده پوشی بر محتوای ذهنی و دیدگاهی آنهاست که مردم و جهان را گمراه میکند. این گونه دگرگونسازی در حیطه خبر درون ایران، فرمایشی است و نیروهای امنیتی به آن دستور میدهند. چگونه میتوان این درجه از اطاعت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را که زیر تیغ نیروهای امنیتی درون کشور نیستند، ناگفته گذاشت و گذشت؟
حقیرانگاری زن، بخش جدا نشدنی از نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. اخیرا \"زن هراسی\" بر آن افزوده شده و در محاصره زنان نیرومند در مذاکرات هستهای، به این نقطه نظر رسیدهاند که اگر راه خروج از خانه را بر زنان ایرانی نبندند، ایران پر میشود از اون \"دخترههائی\" که با منافع ملی سرزمینشان در سیاست داخلی و خارجی شوخی ندارند و کوتاه نمیآیند و حریف آقایانی میشوند که عمری با حدیث و روایت، مردانگی خود را به رخ کشیدهاند، به منافع ملی کشور صدمه زدهاند و اینک که مردانگی آنها در جریان مذاکرات هستهای، مخدوش شده، به جز و ولا افتادهاند.
مقام رهبری ازتوانائیهای این \"دختره\"ها خبر دارد. سالهاست خانم \"کاترین اشتون\" بازیگر شماره یک مذاکرات ایران و ١ + ٥ مهارت و حوصلهای شگفتانگیز از خود نشان داده، به خصوص در برابر جلیلی و تیم او، تا ماموریت طرف ایرانی به حکم آقا دست به دست شده است به ظریف و تیم او. مهارت اشتون برای حفظ مذاکرات و پیشگیری از قطع آن به نفع منافع اتحادیه اروپا، سبب شد تا بدون وقفه در مذاکرات، این انتقال ماموریت پس از جلیلی اجرائی بشود.
همچنین مقام رهبری در آن لحظه از چیرگی خشم و نسیان که شاید تاثیر داروهای مصرفی بود، بکلی فراموش کرد که پس از خانم اشتون، ریش آقایان در مذاکرات میرود زیر دستهای ماهر زن زیبا و جوانی به نام فدریکا موگرینی که از تبار همان \"دختره\"هاست. زنی ورزیده در سیاست و خستگیناپذیر که عمری برای این موقعیت حساس جهانی زحمت کشیده و یک شبه به صورت انقلابی، سوار بر اسب قدرت نشده است. این \"دختره\"ها که خانم وندی شرمن هم با اندام نحیف و موهای سفیدش، یکی از آنهاست، چرخ سیاست مذاکرات هستهای با ایران را پیاپی روغنکاری میکنند تا شاید مذاکرات زیر تاثیر ادبیات ویرانگر و غیردیپلماتیک آقایان آسیب نبیند. حتی به آن اعتراض هم نمیکنند. هدف و مقصودشان حفظ منافع ملی سرزمینی است که به آنها امکان و فرصت داده تا در جامعه دوجنسی حضور داشته باشند و در حوزه مورد علاقه خود که سیاست است ورزیده بشوند تا جائی که با راویان و محدثان زن ستیز به مذاکره بنشینند و به اهانتها بیاعتنائی کنند. هدف والاتر از این جزئیات است. آنها هدف را دنبال میکنند و احترام کشوری را که در آن تا جائی که خواستهاند بالیدهاند و انصار حزب الله به جانشان نیفتاده است.
چندی پیش یکی از نزدیکان بیت، آقای گلپایگانی، از خانم وندی شرمن، معاون آقای کری که در مذاکرات در جای نماینده امریکا حاضر میشود، به نام \"پیرزن\" و \"اسکلت\" یاد کرد و البته آقای ظریف در مذاکرات که حسب امریه رهبر در جریان است، همواره با این پیرزن و اسکلت سر و کار دارد و ناگزیر است با ایشان مودبانه و با حفظ موازین دیپلماتیک در جای یک دیپلمات عالیرتبه، حشر و نشر کند.
در یک کلام مقام رهبری و مجموعه صنف روحانی و فقیه، همچنان پس از ٣٥ سال حکومت بر کشوری با نیروی انسانی تحصیلکرده، گرفتار اوهام هستند و جهان را با همان ذهنیت تاریخی و کهن مینگرند که عمرش به سر آمده است. از نگاه آنها زن در هر پست و مقامی ضعیفه و دختره است و در حیرتم که در خلوت خود مثلا خانم مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه خودشان را با کدام صفت تحقیرآمیز مینوازند.
سخن تلخ رهبر در تحقیر و تخفیف جنس زن، خوشبختانه در شرایط تاریخی خاصی بر زبان جاری شد. شرایطی که ایشان و دیگر همفکران ریز و درشتشان، در یک بزنگاه تاریخی، در محاصره زنانی به دام افتادهاند که بر سرنوشت آنها و بر نوسانهای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادیشان میتوانند اثر بگذارند. به علاوه شنیده شده که اخیرا حکومت ایران از دو سناتور زن امریکائی دعوت کرده است تا تشریف فرما بشوند به جزیره کیش که البته هنوز از جانب آنها پاسخی نرسیده است.
بنابراین چه اندازه دشوار خواهد بود برای آقایان حاکمان جمهوری اسلامی، این چالش بزرگ تاریخی که از یک سو نمیتوانند ذهنیت خود را مخفی کنند، از سوی دیگر ناگزیر شده اند با تبار و سلسله آن \"دختره\" و آن \"پیرزن اسکلت\" که مثل پولاد در سیاست آبدیده اند، وارد مذاکرات آشتی جویانه بشوند. شاید انتقام این درجه از تلخی واقعیتهای تحمیل شده بر آنها را میخواهند بیش از پیش از زنان ایرانی بگیرند . بیجهت نیست که به بهانه افزایش جمعیت، فشار بر آنها را صد چندان کردهاند، تا مبادا فیلشان یاد هندوستان کند، جا پای زنان ورزیده جهان امروز بگذارند و به مهارتهای آن دختره و آن پیرزنه اسکلت دست یابند. در این صورت آقایان در داخل هم از سوی زنان کارآمد محاصره میشوند و دیگر نان شان آجر میشود و خانم چرخنده هم به مراد دلشان دیگر نمیچرخد.
بازوی اجرائی این سیاست \"زن هراسی\" حزب الله است و موتورهایش و پول و مواجب هنگفت که از کیسه مردم به آنها پرداخت میشود تا زنان ایرانی را سرکوب و مرعوب کنند. حال که زورشان به آن زنان خارجی که در امر مذاکرات حیاتی محاصرهشان کرده اند نمیرسد، کارزاری خانگی با نیمهای از جمعیت را ادامه میدهند و نمیاندیشند به عاقبت کار و واکنش خشمگنانه زنانی که ناچار شدهاند بر ظرفیتها و استعدادها و جاه طلبیهای انسانی خود سرپوش بگذارند و با یک تکه پارچه که روی سر میاندازند پایگاههای خود را در سطوح پائین مدیریتی حفظ کنند.
اما روزگار که این گونه نمیماند. فمینیسم انفجاری که محصول \"مرد محوری\" جمهوری اسلامی است، در راه است. دخترههای ایرانی، سربازان روز واقعه خواهند بود. با حجاب و بی حجاب. اما نه با \"حجاب اجباری\".
*برگرفته از ایران وایر
مقام رهبری هنگام ترک بیمارستان به انگیزه اعتراض به امریکا و در واکنش به مخالفت با دعوت از ایران برای حضور در کنفرانس پاریس، ادب دیپلماتیک را فدای ذهنیت تاریخی صنف روحانی و فقیه کرد و ضمن دشنامگوئی به سیاست امریکا که مقولهای است خارج از موضوع این یادداشت، با استفاده از فرصت، معاون وزیر امور خارجه امریکا را بدون ذکر مقام او \"اون دختره\" نامید و یادآور شد: \"این چند روزه تفریحی داشتم و آن تفریح، شنیدن صحبتهای مقامهای امریکائی در باره مبارزه با داعش بود\" ...\"از جمله هم وزیر خارجه امریکا، هم، اون دختره سخنگوشون که میاد اون جا حرف میزنه اینها صریحا گفتند که ما از ایران برای ائتلاف علیه داعش دعوت نمیکنیم\" .
پس از آن که این مصاحبه با شبکه یک صدا و سیما، از بی.بی.سی و دیگر شبکههای خارج از کشور بارها پخش شد، در یک دستکاری هماهنگ، همه سایتها از جمله ایران وایر، سخن رهبر را اصلاح کردند و از قول ایشان در آن مصاحبه نوشتند: \"حتی معاون وزیر امور خارجه هم که یک زن است و همه او را میشناسند، در مذاکرات با آقای عراقچی، بار دیگر این درخواست {شرکت ایران در ائتلاف} را تکرار کرد اما آقای عراقچی نیز درخواست وی را رد کرد.\" سایتها در تکمیل این تحریف کلام رهبر ادامه دادند \" اشاره رهبر ایران به وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه امریکاست که از اعضای ارشد هیئت امریکائی در مذاکرات هستهای ایران با گروه ١ +٥ است.\"
به این ترتیب سایتها عموما کلمات توهین آمیز \"اون دختره سخنگوشون که میاد اون جا حرف میزنه\" را از سخنان رهبر حذف کردند و به اصلاح بیانات رهبر از حیث کلام توهین آمیزش نسبت به زنان دیپلمات امریکائی پرداختند . شاید از نگاه حفظ آبروی ملی ایرانیان و منافع ملی کشور، این اصلاح قابل توجیه است، اما از نگاه زنان ایرانی دستکاری در باورهای حاکمان کشور، گونهای پرده پوشی بر محتوای ذهنی و دیدگاهی آنهاست که مردم و جهان را گمراه میکند. این گونه دگرگونسازی در حیطه خبر درون ایران، فرمایشی است و نیروهای امنیتی به آن دستور میدهند. چگونه میتوان این درجه از اطاعت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را که زیر تیغ نیروهای امنیتی درون کشور نیستند، ناگفته گذاشت و گذشت؟
حقیرانگاری زن، بخش جدا نشدنی از نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. اخیرا \"زن هراسی\" بر آن افزوده شده و در محاصره زنان نیرومند در مذاکرات هستهای، به این نقطه نظر رسیدهاند که اگر راه خروج از خانه را بر زنان ایرانی نبندند، ایران پر میشود از اون \"دخترههائی\" که با منافع ملی سرزمینشان در سیاست داخلی و خارجی شوخی ندارند و کوتاه نمیآیند و حریف آقایانی میشوند که عمری با حدیث و روایت، مردانگی خود را به رخ کشیدهاند، به منافع ملی کشور صدمه زدهاند و اینک که مردانگی آنها در جریان مذاکرات هستهای، مخدوش شده، به جز و ولا افتادهاند.
مقام رهبری ازتوانائیهای این \"دختره\"ها خبر دارد. سالهاست خانم \"کاترین اشتون\" بازیگر شماره یک مذاکرات ایران و ١ + ٥ مهارت و حوصلهای شگفتانگیز از خود نشان داده، به خصوص در برابر جلیلی و تیم او، تا ماموریت طرف ایرانی به حکم آقا دست به دست شده است به ظریف و تیم او. مهارت اشتون برای حفظ مذاکرات و پیشگیری از قطع آن به نفع منافع اتحادیه اروپا، سبب شد تا بدون وقفه در مذاکرات، این انتقال ماموریت پس از جلیلی اجرائی بشود.
همچنین مقام رهبری در آن لحظه از چیرگی خشم و نسیان که شاید تاثیر داروهای مصرفی بود، بکلی فراموش کرد که پس از خانم اشتون، ریش آقایان در مذاکرات میرود زیر دستهای ماهر زن زیبا و جوانی به نام فدریکا موگرینی که از تبار همان \"دختره\"هاست. زنی ورزیده در سیاست و خستگیناپذیر که عمری برای این موقعیت حساس جهانی زحمت کشیده و یک شبه به صورت انقلابی، سوار بر اسب قدرت نشده است. این \"دختره\"ها که خانم وندی شرمن هم با اندام نحیف و موهای سفیدش، یکی از آنهاست، چرخ سیاست مذاکرات هستهای با ایران را پیاپی روغنکاری میکنند تا شاید مذاکرات زیر تاثیر ادبیات ویرانگر و غیردیپلماتیک آقایان آسیب نبیند. حتی به آن اعتراض هم نمیکنند. هدف و مقصودشان حفظ منافع ملی سرزمینی است که به آنها امکان و فرصت داده تا در جامعه دوجنسی حضور داشته باشند و در حوزه مورد علاقه خود که سیاست است ورزیده بشوند تا جائی که با راویان و محدثان زن ستیز به مذاکره بنشینند و به اهانتها بیاعتنائی کنند. هدف والاتر از این جزئیات است. آنها هدف را دنبال میکنند و احترام کشوری را که در آن تا جائی که خواستهاند بالیدهاند و انصار حزب الله به جانشان نیفتاده است.
چندی پیش یکی از نزدیکان بیت، آقای گلپایگانی، از خانم وندی شرمن، معاون آقای کری که در مذاکرات در جای نماینده امریکا حاضر میشود، به نام \"پیرزن\" و \"اسکلت\" یاد کرد و البته آقای ظریف در مذاکرات که حسب امریه رهبر در جریان است، همواره با این پیرزن و اسکلت سر و کار دارد و ناگزیر است با ایشان مودبانه و با حفظ موازین دیپلماتیک در جای یک دیپلمات عالیرتبه، حشر و نشر کند.
در یک کلام مقام رهبری و مجموعه صنف روحانی و فقیه، همچنان پس از ٣٥ سال حکومت بر کشوری با نیروی انسانی تحصیلکرده، گرفتار اوهام هستند و جهان را با همان ذهنیت تاریخی و کهن مینگرند که عمرش به سر آمده است. از نگاه آنها زن در هر پست و مقامی ضعیفه و دختره است و در حیرتم که در خلوت خود مثلا خانم مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه خودشان را با کدام صفت تحقیرآمیز مینوازند.
سخن تلخ رهبر در تحقیر و تخفیف جنس زن، خوشبختانه در شرایط تاریخی خاصی بر زبان جاری شد. شرایطی که ایشان و دیگر همفکران ریز و درشتشان، در یک بزنگاه تاریخی، در محاصره زنانی به دام افتادهاند که بر سرنوشت آنها و بر نوسانهای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادیشان میتوانند اثر بگذارند. به علاوه شنیده شده که اخیرا حکومت ایران از دو سناتور زن امریکائی دعوت کرده است تا تشریف فرما بشوند به جزیره کیش که البته هنوز از جانب آنها پاسخی نرسیده است.
بنابراین چه اندازه دشوار خواهد بود برای آقایان حاکمان جمهوری اسلامی، این چالش بزرگ تاریخی که از یک سو نمیتوانند ذهنیت خود را مخفی کنند، از سوی دیگر ناگزیر شده اند با تبار و سلسله آن \"دختره\" و آن \"پیرزن اسکلت\" که مثل پولاد در سیاست آبدیده اند، وارد مذاکرات آشتی جویانه بشوند. شاید انتقام این درجه از تلخی واقعیتهای تحمیل شده بر آنها را میخواهند بیش از پیش از زنان ایرانی بگیرند . بیجهت نیست که به بهانه افزایش جمعیت، فشار بر آنها را صد چندان کردهاند، تا مبادا فیلشان یاد هندوستان کند، جا پای زنان ورزیده جهان امروز بگذارند و به مهارتهای آن دختره و آن پیرزنه اسکلت دست یابند. در این صورت آقایان در داخل هم از سوی زنان کارآمد محاصره میشوند و دیگر نان شان آجر میشود و خانم چرخنده هم به مراد دلشان دیگر نمیچرخد.
بازوی اجرائی این سیاست \"زن هراسی\" حزب الله است و موتورهایش و پول و مواجب هنگفت که از کیسه مردم به آنها پرداخت میشود تا زنان ایرانی را سرکوب و مرعوب کنند. حال که زورشان به آن زنان خارجی که در امر مذاکرات حیاتی محاصرهشان کرده اند نمیرسد، کارزاری خانگی با نیمهای از جمعیت را ادامه میدهند و نمیاندیشند به عاقبت کار و واکنش خشمگنانه زنانی که ناچار شدهاند بر ظرفیتها و استعدادها و جاه طلبیهای انسانی خود سرپوش بگذارند و با یک تکه پارچه که روی سر میاندازند پایگاههای خود را در سطوح پائین مدیریتی حفظ کنند.
اما روزگار که این گونه نمیماند. فمینیسم انفجاری که محصول \"مرد محوری\" جمهوری اسلامی است، در راه است. دخترههای ایرانی، سربازان روز واقعه خواهند بود. با حجاب و بی حجاب. اما نه با \"حجاب اجباری\".
*برگرفته از ایران وایر