آنچە ملا کریکار در گفتگو با بی بی سی فارسی از گفتن آن طفره رفت!
17:01 - 15 شهریور 1396
Unknown Author
مختار هوشمند
چندی پیش تلویزیون بی بی سی فارسی گفتگویی از \"نجم الدین فرج احمد\" ملقب بە \"ملا کریکار\" اسلامیست جهادگرای اهل کردستان عراق را پخش کرد.
هرچند مصاحبە کنندە در صدد بود بە گونەای حرفەایی ملا کریکار را وادار بە پاسخ دادن بە سولات بکند و پافشاری او در چند مورد رهبر پیشین گروه انصار الاسلام را ناچار بە پاسخگویی کرد ولی بە نظر نویسندەی این سطور او آنچنان کە باید پاسخ نداد و در بسیاری جاها از دادن جواب درست و قانع کنندە طفرە رفت. این بماند کە کل صحبتهای ایشان در تناقض باهم قرار داشت و این را باید بە تخصص و مهارت ملا کریکار در مقولەی \"سیاست الشرعیە\" مرتبط دانست. جهت پرداختن بهتر بە مواردی کە ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی ازگفتن آنها طفرە رفت و در راستای آشناکردن خوانندە با سوابق نامبردە، لازم میدانم در ابتدا بە صورت خلاصە و تیتروار بە فعالیتهای سیاسی و جهادی او بپردازم.
نجم الدین فرج احمد در سال ١٩٥٦ میلادی در شهر سلیمانیە متولد شد. در سن ١٧ سالگی بە یکی از احزاب کردستان عراق پیوست اما پس از مدتی عضویت در این حزب کردی، بە تشکیلات اخوان المسلمین ملحق شد. بە قول خودش در سال ١٩٨٢ بە ایران \"هجرت\" کردە است سپس در ادامەی این هجرت عازم پاکستان شدە است و در آنجا ضمن تحصیل در دانشگاه با جماعت های اسلامی و جهادی همکاری می کردە است. این همزمان بود با شکل گیری یک جبهەی جهادی در افغانستان جهت مقابلە با دولت کمونیستی و ارتش سرخ شوروی کە برای حمایت از نظام کمونیستی افغانستان، بخشهایی از این کشور را بە کنترل خود درآوردە بودند. ملا کریکار با رهبران جهادی همچون \"عبداللە عزام فلسطینی\" و \"گلبدین حکمتیار\" ارتباط نزدیکی داشت و با کمک عبداللە عزام کە در آن زمان با تاسیس یک مۆسسەی بە اصطلاح خیریە کمک مالی برای جنگجویان اسلامگرای حاضر در افغانستان، جمع آوری می کرد، اقدام بە چاپ یک مجلە کرد. این مجلە بیشتر در صدد ترویج مفاهیم و افکار جهادی میان مسلمانان بود و سیاست آن دفاع از جهادیستهایی بود کە در افغانستان مشغول جنگ بودند. در آن موقع \"اسامە بن محمد بن لادن\" کسی کە بعدا شبکەای جهادی بە نام \"القاعدە\" را تاسیس کرد، با عبداللە عزام و موسسەی او همکاری می کرد و آشنایی ملا کریکار و بن لادن بر می گردد بە آن ایام کە هر دو هم بە لحاظ فکری تحت تاثیر عزام بودند هم با او در ارتباط تنگاتنگی قرار داشتند. گفتە می شود ملا کریکار در سالهای اقامتش در پاکستان، بارها بە افغانستان صفر کردە است و از نزدیک با شیوەهای عملی کار جهادی آشنا شدە است. همچنین او قبل از عظیمت بە اروپا، چند سالی عضو \"حرکت اسلامی کردستان عراق\" بود.
از آن پس اعتقاد بە \"جهاد\" بە گونەای در او نهادینە شد کە چند سال زندگی در اروپا هم نتوانست این موضوع را در او کمرنگ بکند. پس از انتفاضە سال ١٩٩١ کردستان عراق کە بە بیرون راندن ارتش بعث از آنجا منجر شد، ملا کریکار بە کردستان بازگشت و بار دیگر بە حرکت اسلامی پیوست. برخلاف آنچە کە او در مصاحبە با بی بی سی می گوید، بازگشتش بە کردستان عراق نە اینکە صرفا برای پیدا کردن گمشدەهای فامیلیش نبودە است بلکە جهت یافتن گمشدەی اصلیش یعنی همان \"طریقە الجهاد\" بودە است و او در عمل اینرا بە اثبات رساند. کریکار پس از پیوستن بە حرکت اسلامی بلافاصلە بە عضویت دفتر سیاسی در آمد و با حفظ سمت مسئول نظامی حزب هم شد و این همان چیزی بود کە او سالها انتظارش ر امی کشید. لذا با توجە بە شرایط خاص آن زمان و خلائی کە پیش آمدە بود، او توانست انچە را کە در میادین جنگ و جهاد افغانستان دیدە و تجربە کردە بود، عملی بکند. سازماندهی نیروهای حرکت اسلامی، ایجاد کمپ آموزشی نظامی و کماندویی در منطقەی \"دیانا\" و فعالیت برای دست یابی بە سلاحهای نامتعارف تلاشی بود در راستای ایجاد یک نیروی زبدەی اسلامگرا و جهادی در کردستان عراق. این تلاشها در حالی بود کە دیگر احزاب کردی بە ایجاد یک سیستم حکمرانی دمکراتیک و سکولار فکر می کردند و طبیعی بود کە تحرکات حزب اسلامگرای کوچکی همچون حرکت اسلامی بە مزاق آنان خوش نیاید. در واقع احزاب عمدە همچون اتحادیەی میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق تا آن زمان هیچ مشکلی با حرکت اسلامی نداشتە و بە هیچ عنوان شریک نکردن این حزب در حکمرانی و بە حاشیە راندنش در برنامەی کار آنان نبود. لذا باید گفت ادعاهای ملا کریکار کە در مصاحبە با بی بی سی مطرح کرد و اینکە او برداشتن سلاح توسط اسلامگراها را بە عدم حاکمیت قانون و نبود فضای آزاد جهت فعالیت حزبی در کردستان عراق ربط می دهد، با واقعیت در تضاد است. برعکس این خود ملا کریکار و دار و دستەاش بودند کە می خواستند از طریق بالا بردن توان نظامی جنگجویان حرکت اسلامی و راه انداختن\"جهاد\" علیە احزاب سکولار، اقدام بە پیادەکردن شریعت اسلام در کردستان بکنند و عملا این کار را هم کردند. جنگ چهارسالە حرکت اسلامی با دیگر احزاب کردی کە نهایتا در سال ١٩٩٧ با میانجیگری جمهوری اسلامی بە پایان رسید، گواه بر این مدعاست. نکتە قابل توجە تر این است کە پس از صلح تهران، عدەای از اعضای حرکت اسلامی بە نشانەی اعتراض بە این صلح، از این حزب جدا شدند عدەای هم در فرم یک فراکسیون ناراضی در داخل حرکت اسلامی بە فعالیت خود ادامە دادند کە شخص ملا کریکار با داشتن فراکسیونی بە نام \"اصلاح\" یکی از آنها بود.
آنهایی کە از حرکت اسلامی جدا شدە بودند، بعد از مدتی فعالیت زیرزمینی در کردستان عراق و جذب نیرو، دو تشکیلات سلفی جهادی را بە نامهای \"توحید اسلامی\" و \"حماس\" بە وجود آوردند. اواخر دهەی ٩٠ میلادی نمیاندگان این دو گروه با نمایندگان فراکسیون \"اصلاح\" ملا کریکار و \"نیروی ٢ سوران\" حرکت اسلامی، بە صورت جداگانە بە افغانستان رفتند و با مسئولین و فرماندهان القاعدە دیدار کردند. وجە اشتراک همەی این گروهها نا امید شدن از رهبری وقت حرکت اسلامی، اعتقاد بە مفاهیم \"قتال\" و \"جهاد\" کە صلح تهران مانع از تداوم آن در کردستان عراق علیە احزاب سکولار می شد و گرەخوردگی فکری آنان بە روند سلفیت جهادی بود و بر همین مبنا هم نمایندگان خود را راهی افغانستان کردند. دستاورد اصلی این دیدارها در مرحلەی اول، بە هم پیوستن \"توحید\" و \"حماس\" را بە دنبال داشت و بعد ما شاهد پیوستن گروه سوم یعنی نیروی ٢ سوران حرکت اسلامی بە آنها و تشکیل گروه سلفی جهادی \"جند الاسلام\" در سپتامبر ٢٠٠١ هستیم. در مرحلەی سوم هم در دسامبر همان سال فراکسیون اصلاح ملا کریکار بە جندالاسلام ملحق می شود و طبق توافقات صورت گرفتە ملا کریکار بە عنوان امیر گروه تعیین می شود و نام گروه هم بە انصار اسلام تغییر می یابد. حال با تطبیق این واقعیات بە گفتەهای ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی، بە این نتیجە خواهیم رسید کە او در شرایطی هم کە زمینە برای فعالیت آزادانە در کردستان عراق فراهم بودە است و خصوصا موقعی کە حزب او در نتیجە صلح تهران امتیازات قابل توجهی را بە دست آوردە بود، بازهم برداشتن اسلحە و برگشتن بە گفتمان جنگ و جهاد را ترجیح می دادە است و علارغم تلاشهای ناکامش در گذشتە، می خواستە است از این طریق شریعت اسلام را پیادە بکند.
برخلاف ادعای ملا کریکار کە در جواب مصاحبە کنندە بسیار خونسرد و مطمئن خودش را بنیانگذار انصار اسلام معرفی میکند، او هیچ نقشی در تاسیس این گروه نداشتە است و چنانچە در سطور قبل اشارە شد، چند ماه بعد از تشکیل جندالاسلام و شروع بە فعالیت این گروه بود کە ملا کریکار و عدەای از پیروانش بە آن پیوستند و با توجە بە سوابق او و اعتباری کە نزد رهبران جهادی داشت، علارغم مخالفت عدەای از اعضاء گروه، او را بە عنوان امیر معرفی کردند. تنها چیزی کە با پیوستن ملا کریکار بە جندالاسلام اتفاق افتاد، تغییر نام گروه بود بە انصار الاسلام کە این هم نمی تواند توجیەگر ادعای ملا کریکار باشد. شایان ذکر است کە قرار دادن ملا کریکار در صدر گروه انصار اسلام بیشتر یک حرکت تاکتیکی بود در راستای کسب اعتبار و او هیچگاه نتوانست امیر واقعی این گروه بشود. البتە خود انصار اسلام پس از سقوط صدام حسین و در مقطعی کە با نام انصار السنە فعالیت می کردند ویدئویی را منتشر کرد کە در آن صحبت از کنار زدە شدن ملا کریکار از رهبری گروه در زمان امارت بیارە می شود. در این ویئو ناهمخوانی دیدگاههای شرعی ملا کریکار با شورای انصار اسلام دلیل کنار زدە شدن او عنوان شدە است. او در مصاحبە با بی بی سی از پرداختن بە این موضوع مهم خودداری کرد.
ملا کریکار در سال ٢٠٠٢ و قبل از اینکە شواری انصار اسلام از او سلب مسئولیت بکند، از طریق ایران بە اروپا باز می گردد. در این سفر کە بعید است با پاسپورت جعلی صورت گرفتە باشد دولت ایران مانع از سفر او نمی شود و چنین چیزی با ادعاهایی کە ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی فارسی کردە است کاملا در تناقص است. البتە بعد از اینکە او در ادامە سفر دچار مشکل گردید و ناچار شد بە ایران برگردد، اینبار دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بە او اجازەی خروج از فرودگاه را ندادە و ناچارش مجبورش کردند خاک ایران را ترک بکند. در واقع ایرانیها موقعی کە متوجە شدند برای ملا کریکار مشکلاتی امنیتی پیش آمدە است جهت تبرئە کردن خود فرمان اخراج او را صادر کردند. ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی نە اینکە هیچ اشارەای بە این موضوع نکرد بلکە با قاطعیت تمام هر گونە ارتباط گروه انصار اسلام یا شخص خودش با جمهوری اسلامی را در زمان امارت بیارە، رد کرد.
در پاسخ بە گزارشگر بی بی سی مبنی بر اینکە شاهدان محلی از رفتن باقیماندەهای انصار اسلام بە ایران بعد از حملات آمریکا بە مواضعشان در بهار ٢٠٠٣، خبر می دهند و می گویند کە در ایران برایشان اردوگاه نظامی درست شدە است. ملا کریکار می گوید کە این دروغە...دروغ محضە! ولی بلافاصلە موقعی کە متوجە می شود آنچە خود او می گوید دروغ محض است، ادعا میکند کە ٢٠/٢٥ نفری بودند بە ایران رفتند و آنها با کارت شناسایی و جواز سفر جعلی ابتدا بە تهران و از آنجا هم بە بروجرد رفتند!؟ در واقع مضحکترین بخش مصاحبە می تواند اینجا باشد چون ملا کریکار بە صراحت و آشکارا دارد دروغ می گوید، دارد چیزی را انکار می کند کە بە هیچ عنوان قابل انکار نیست.
واقعیت آن است کە تمامی باقیماندەهای انصار اسلام اعم از مسئولین ردە بالا، فرماندهان و جنگجویان همچنین خانوادەها و زخمیهای این گروه با چراغ سبز جمهوری اسلامی و کمک اسلامیستهای کردستان ایران ابتدا بە شهرهای مرزی از جملە مریوان منتقل شدند سپس عدەای از آنها بە جاهای دیگری رفتند. نویسندەی این مطلب آن زمان در شهر مریوان سکونت داشتە و از نزدیک در جریان این نقل و انتقالات بودە است. او یک هفتە بعد از حملە بە مواضع انصار اسلام رانندەای را ملاقات می کند کە با تویوتای دبل کابین سفید رنگش ٢٥ نفر از باقیماندەهای انصار اسلام را از منطقە دزلی بە مریوان منتقل کردە بود. بە گفتەی رانندە از این تعداد چند نفرشان اهل عربستان سعودی، اردن و فلسطین بودەاند و در میانشان افراد زخمی هم وجود داشتە است. چند سال بعد \"ابو زکریا\" عضو پیشین انصار اسلام در مصاحبە با نویسندە، تائید می کند کە همە باقیماندەهای این گروه بعد از حملات بهار ٢٠٠٣، بە ایران پناه بردند. او کە خود نیز یکی از این افراد بودە است بە تفصیل چگونگی ورود باقیماندەهای انصار اسلام را بە ایران توضیح می دهد. لازم بە ذکر است کە عدەای از مسئولین انصار اسلام بعد از ورود بە ایران، از طرف دستگاههای امنیتی دستگیر و تخلیەی اطلاعاتی شدند ولی هیچکدامشان بجز یکی دو نفر کە مدتها بعد و بە دلایل دیگر زندانی شدند، بە زندان محکوم نشدند و این ردی است بر یکی دیگر از ادعاهای ملا کریکار کە می گوید چندین نفر از مسئولین انصار بعد از ورود بە ایران دستگیر شدند و هنوز هم در زندان بە سر می بردند.
چنانچە نویسندەی این سطور قبلا در مقالات و مصاحبەهایش اشارە کردە است، باقیماندەهای انصار اسلام کە بە ایران پناه بردە بودند، بعد از مدتی چند دستە شدند. عدەای کە \"ابو عبداللە شافعی\" امیر و \"علی ولی\" فرماندە نظامی گروه را نیز شامل می شد، بە مناطق سنی نشین عراق برگشتند و بار دیگر خودشان را سازماندهی کردە و تحت نام \"انصار السنە\" شروع بە فعالیت کردند. عدەای هم کە عمدتا از اعضای \"کتیبە فتح\" انصار اسلام بودند و از این گروه جدا شدە بودند، بعد از برگشتن بە عراق بە ابو مصعب زرقاوی بیعت دادند و گروه سلفی جهادی \"توحید و جهاد\" را تشکیل دادند. زرقاوی کە او نیز سال ٢٠٠٢ از طریق ایران بە کردستان عراق سپس با کمک انصار اسلام بە بغداد رفتە بود، قبل از حملە بە عراق و سقوط صدام حسین افرادی را دور خود جمع کردە بود و نهایتا پس از سقوط صدام و پیوستن اعضای کتیبە فتح انصار اسلام بە او، توحید و جهاد اعلام موجودیت کرد. از شاخص ترین اعضای کتیبەی فتح کە بە عراق برگشتند و بە زرقاوی بیعت دادند می توان بە \"هیمن بانی شاری\" و \"عمر بازیانی\" اشارە کرد. ملا کریکار پیوستن بخشی از نیروهای انصار اسلام را بە زرقاوی انکار میکند ولی می گوید کە ٣٠/ ٤٠ نفر از آنها بە توحید و جهاد پیوستن! این گفتەی او نشانگر آن است کە یا در جریان واقعیات آن دورە نیست یا در جریان هست و عامدانە واقعیات را تحریف می کند. جهت اطلاع مخاطبین، عدەای از باقیماندەهای انصار اسلام هم، بە عراق باز نگشتند و با همکاری سلفی های ایران گروههای سلفی جهادی همچون شاخەی توحید و جهاد و شاخەی انصار اسلام ایران را تاسیس کردند. توحید و جهاد پس از بیعت دادن زرقاوی بە بن لادن، بە \"کتائب القاعدە فی الکردستان\" تغییر نام داد.
بر خلاف گفتەهای ملا کریکار کە تعداد عربهای ملحق شدە بە انصار اسلام را ١١ نفر اعلام می کند، نزدیک بە ١٠٠ تا ١٥٠ نفر عرب کە نە فقط عراقی بلکە شهروندانی از عربستان سعودی، اردن، فلسطین و سوریە بودند، در طول حمکرانی انصار اسلام بە منطقە بیارە کردستان عراق رفتند. \"ابو عبدالرحمن شامی\" معروفترین آنها بود کە در جنگ \"شنروی\" همراه چندین نفر از \"عرب افغان\"های مهاجر کشتە شد. این افراد بە دلیل بالا بودن آمارشان کتیبەای را تشکیل دادە بودند و جزو مخلص ترین و ملتزم ترین نیروهای انصار بودند. بە همین دلیل هم در روزهای پایانی امارت بیارە بیشتر این عرب افغانها بودند کە جنگیدند و کشتە شدند.
ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی نخواست داعش را در تمامیت خود محکوم بکند و راجع بە پیوستن عدەای از کردها بە این جریان نیز اظهار نظر واضحی را از او شاهد نبودیم ولی او در عوض کردهایی را کە با داعش مبارزە می کنند \"مرتد\" نام برد و در موردشان حکم شرعی صادر کرد. تنها ایرادی کە او در مورد داعش وارد دانست، شتاب و عجلەی آنها در کشت و کشتار و دشمنی با دیگر گروههای جهادی بود. این در حالی است کە داعش موضع رسمی خود در مورد ملا کریکار را مدتها پیش اعلام کردە است و رسما او را \"مرتد\" خوانده است. کتاب \"ملا کریکار در ترازوی شرع\" در راستای توجیە این حکم نوشتە شدە است و نویسندە دلالیل تکفیر ملا کریکار را در آن اوردە است.
اگر تکفیر ملا کریکار توسط داعش یک عمل نمایشی جهت منحرف کردن اذهان عمومی نباشد، بدون شک باید اذعان کرد کە او تهدیدات این گروه را جدی گرفتە است خصوصا بعد از آنکە صدها تن از افراد شناختە شدەی سلفی جهادی توسط داعش ترور و کشتە شدەاند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
چندی پیش تلویزیون بی بی سی فارسی گفتگویی از \"نجم الدین فرج احمد\" ملقب بە \"ملا کریکار\" اسلامیست جهادگرای اهل کردستان عراق را پخش کرد.
هرچند مصاحبە کنندە در صدد بود بە گونەای حرفەایی ملا کریکار را وادار بە پاسخ دادن بە سولات بکند و پافشاری او در چند مورد رهبر پیشین گروه انصار الاسلام را ناچار بە پاسخگویی کرد ولی بە نظر نویسندەی این سطور او آنچنان کە باید پاسخ نداد و در بسیاری جاها از دادن جواب درست و قانع کنندە طفرە رفت. این بماند کە کل صحبتهای ایشان در تناقض باهم قرار داشت و این را باید بە تخصص و مهارت ملا کریکار در مقولەی \"سیاست الشرعیە\" مرتبط دانست. جهت پرداختن بهتر بە مواردی کە ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی ازگفتن آنها طفرە رفت و در راستای آشناکردن خوانندە با سوابق نامبردە، لازم میدانم در ابتدا بە صورت خلاصە و تیتروار بە فعالیتهای سیاسی و جهادی او بپردازم.
نجم الدین فرج احمد در سال ١٩٥٦ میلادی در شهر سلیمانیە متولد شد. در سن ١٧ سالگی بە یکی از احزاب کردستان عراق پیوست اما پس از مدتی عضویت در این حزب کردی، بە تشکیلات اخوان المسلمین ملحق شد. بە قول خودش در سال ١٩٨٢ بە ایران \"هجرت\" کردە است سپس در ادامەی این هجرت عازم پاکستان شدە است و در آنجا ضمن تحصیل در دانشگاه با جماعت های اسلامی و جهادی همکاری می کردە است. این همزمان بود با شکل گیری یک جبهەی جهادی در افغانستان جهت مقابلە با دولت کمونیستی و ارتش سرخ شوروی کە برای حمایت از نظام کمونیستی افغانستان، بخشهایی از این کشور را بە کنترل خود درآوردە بودند. ملا کریکار با رهبران جهادی همچون \"عبداللە عزام فلسطینی\" و \"گلبدین حکمتیار\" ارتباط نزدیکی داشت و با کمک عبداللە عزام کە در آن زمان با تاسیس یک مۆسسەی بە اصطلاح خیریە کمک مالی برای جنگجویان اسلامگرای حاضر در افغانستان، جمع آوری می کرد، اقدام بە چاپ یک مجلە کرد. این مجلە بیشتر در صدد ترویج مفاهیم و افکار جهادی میان مسلمانان بود و سیاست آن دفاع از جهادیستهایی بود کە در افغانستان مشغول جنگ بودند. در آن موقع \"اسامە بن محمد بن لادن\" کسی کە بعدا شبکەای جهادی بە نام \"القاعدە\" را تاسیس کرد، با عبداللە عزام و موسسەی او همکاری می کرد و آشنایی ملا کریکار و بن لادن بر می گردد بە آن ایام کە هر دو هم بە لحاظ فکری تحت تاثیر عزام بودند هم با او در ارتباط تنگاتنگی قرار داشتند. گفتە می شود ملا کریکار در سالهای اقامتش در پاکستان، بارها بە افغانستان صفر کردە است و از نزدیک با شیوەهای عملی کار جهادی آشنا شدە است. همچنین او قبل از عظیمت بە اروپا، چند سالی عضو \"حرکت اسلامی کردستان عراق\" بود.
از آن پس اعتقاد بە \"جهاد\" بە گونەای در او نهادینە شد کە چند سال زندگی در اروپا هم نتوانست این موضوع را در او کمرنگ بکند. پس از انتفاضە سال ١٩٩١ کردستان عراق کە بە بیرون راندن ارتش بعث از آنجا منجر شد، ملا کریکار بە کردستان بازگشت و بار دیگر بە حرکت اسلامی پیوست. برخلاف آنچە کە او در مصاحبە با بی بی سی می گوید، بازگشتش بە کردستان عراق نە اینکە صرفا برای پیدا کردن گمشدەهای فامیلیش نبودە است بلکە جهت یافتن گمشدەی اصلیش یعنی همان \"طریقە الجهاد\" بودە است و او در عمل اینرا بە اثبات رساند. کریکار پس از پیوستن بە حرکت اسلامی بلافاصلە بە عضویت دفتر سیاسی در آمد و با حفظ سمت مسئول نظامی حزب هم شد و این همان چیزی بود کە او سالها انتظارش ر امی کشید. لذا با توجە بە شرایط خاص آن زمان و خلائی کە پیش آمدە بود، او توانست انچە را کە در میادین جنگ و جهاد افغانستان دیدە و تجربە کردە بود، عملی بکند. سازماندهی نیروهای حرکت اسلامی، ایجاد کمپ آموزشی نظامی و کماندویی در منطقەی \"دیانا\" و فعالیت برای دست یابی بە سلاحهای نامتعارف تلاشی بود در راستای ایجاد یک نیروی زبدەی اسلامگرا و جهادی در کردستان عراق. این تلاشها در حالی بود کە دیگر احزاب کردی بە ایجاد یک سیستم حکمرانی دمکراتیک و سکولار فکر می کردند و طبیعی بود کە تحرکات حزب اسلامگرای کوچکی همچون حرکت اسلامی بە مزاق آنان خوش نیاید. در واقع احزاب عمدە همچون اتحادیەی میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق تا آن زمان هیچ مشکلی با حرکت اسلامی نداشتە و بە هیچ عنوان شریک نکردن این حزب در حکمرانی و بە حاشیە راندنش در برنامەی کار آنان نبود. لذا باید گفت ادعاهای ملا کریکار کە در مصاحبە با بی بی سی مطرح کرد و اینکە او برداشتن سلاح توسط اسلامگراها را بە عدم حاکمیت قانون و نبود فضای آزاد جهت فعالیت حزبی در کردستان عراق ربط می دهد، با واقعیت در تضاد است. برعکس این خود ملا کریکار و دار و دستەاش بودند کە می خواستند از طریق بالا بردن توان نظامی جنگجویان حرکت اسلامی و راه انداختن\"جهاد\" علیە احزاب سکولار، اقدام بە پیادەکردن شریعت اسلام در کردستان بکنند و عملا این کار را هم کردند. جنگ چهارسالە حرکت اسلامی با دیگر احزاب کردی کە نهایتا در سال ١٩٩٧ با میانجیگری جمهوری اسلامی بە پایان رسید، گواه بر این مدعاست. نکتە قابل توجە تر این است کە پس از صلح تهران، عدەای از اعضای حرکت اسلامی بە نشانەی اعتراض بە این صلح، از این حزب جدا شدند عدەای هم در فرم یک فراکسیون ناراضی در داخل حرکت اسلامی بە فعالیت خود ادامە دادند کە شخص ملا کریکار با داشتن فراکسیونی بە نام \"اصلاح\" یکی از آنها بود.
آنهایی کە از حرکت اسلامی جدا شدە بودند، بعد از مدتی فعالیت زیرزمینی در کردستان عراق و جذب نیرو، دو تشکیلات سلفی جهادی را بە نامهای \"توحید اسلامی\" و \"حماس\" بە وجود آوردند. اواخر دهەی ٩٠ میلادی نمیاندگان این دو گروه با نمایندگان فراکسیون \"اصلاح\" ملا کریکار و \"نیروی ٢ سوران\" حرکت اسلامی، بە صورت جداگانە بە افغانستان رفتند و با مسئولین و فرماندهان القاعدە دیدار کردند. وجە اشتراک همەی این گروهها نا امید شدن از رهبری وقت حرکت اسلامی، اعتقاد بە مفاهیم \"قتال\" و \"جهاد\" کە صلح تهران مانع از تداوم آن در کردستان عراق علیە احزاب سکولار می شد و گرەخوردگی فکری آنان بە روند سلفیت جهادی بود و بر همین مبنا هم نمایندگان خود را راهی افغانستان کردند. دستاورد اصلی این دیدارها در مرحلەی اول، بە هم پیوستن \"توحید\" و \"حماس\" را بە دنبال داشت و بعد ما شاهد پیوستن گروه سوم یعنی نیروی ٢ سوران حرکت اسلامی بە آنها و تشکیل گروه سلفی جهادی \"جند الاسلام\" در سپتامبر ٢٠٠١ هستیم. در مرحلەی سوم هم در دسامبر همان سال فراکسیون اصلاح ملا کریکار بە جندالاسلام ملحق می شود و طبق توافقات صورت گرفتە ملا کریکار بە عنوان امیر گروه تعیین می شود و نام گروه هم بە انصار اسلام تغییر می یابد. حال با تطبیق این واقعیات بە گفتەهای ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی، بە این نتیجە خواهیم رسید کە او در شرایطی هم کە زمینە برای فعالیت آزادانە در کردستان عراق فراهم بودە است و خصوصا موقعی کە حزب او در نتیجە صلح تهران امتیازات قابل توجهی را بە دست آوردە بود، بازهم برداشتن اسلحە و برگشتن بە گفتمان جنگ و جهاد را ترجیح می دادە است و علارغم تلاشهای ناکامش در گذشتە، می خواستە است از این طریق شریعت اسلام را پیادە بکند.
برخلاف ادعای ملا کریکار کە در جواب مصاحبە کنندە بسیار خونسرد و مطمئن خودش را بنیانگذار انصار اسلام معرفی میکند، او هیچ نقشی در تاسیس این گروه نداشتە است و چنانچە در سطور قبل اشارە شد، چند ماه بعد از تشکیل جندالاسلام و شروع بە فعالیت این گروه بود کە ملا کریکار و عدەای از پیروانش بە آن پیوستند و با توجە بە سوابق او و اعتباری کە نزد رهبران جهادی داشت، علارغم مخالفت عدەای از اعضاء گروه، او را بە عنوان امیر معرفی کردند. تنها چیزی کە با پیوستن ملا کریکار بە جندالاسلام اتفاق افتاد، تغییر نام گروه بود بە انصار الاسلام کە این هم نمی تواند توجیەگر ادعای ملا کریکار باشد. شایان ذکر است کە قرار دادن ملا کریکار در صدر گروه انصار اسلام بیشتر یک حرکت تاکتیکی بود در راستای کسب اعتبار و او هیچگاه نتوانست امیر واقعی این گروه بشود. البتە خود انصار اسلام پس از سقوط صدام حسین و در مقطعی کە با نام انصار السنە فعالیت می کردند ویدئویی را منتشر کرد کە در آن صحبت از کنار زدە شدن ملا کریکار از رهبری گروه در زمان امارت بیارە می شود. در این ویئو ناهمخوانی دیدگاههای شرعی ملا کریکار با شورای انصار اسلام دلیل کنار زدە شدن او عنوان شدە است. او در مصاحبە با بی بی سی از پرداختن بە این موضوع مهم خودداری کرد.
ملا کریکار در سال ٢٠٠٢ و قبل از اینکە شواری انصار اسلام از او سلب مسئولیت بکند، از طریق ایران بە اروپا باز می گردد. در این سفر کە بعید است با پاسپورت جعلی صورت گرفتە باشد دولت ایران مانع از سفر او نمی شود و چنین چیزی با ادعاهایی کە ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی فارسی کردە است کاملا در تناقص است. البتە بعد از اینکە او در ادامە سفر دچار مشکل گردید و ناچار شد بە ایران برگردد، اینبار دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بە او اجازەی خروج از فرودگاه را ندادە و ناچارش مجبورش کردند خاک ایران را ترک بکند. در واقع ایرانیها موقعی کە متوجە شدند برای ملا کریکار مشکلاتی امنیتی پیش آمدە است جهت تبرئە کردن خود فرمان اخراج او را صادر کردند. ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی نە اینکە هیچ اشارەای بە این موضوع نکرد بلکە با قاطعیت تمام هر گونە ارتباط گروه انصار اسلام یا شخص خودش با جمهوری اسلامی را در زمان امارت بیارە، رد کرد.
در پاسخ بە گزارشگر بی بی سی مبنی بر اینکە شاهدان محلی از رفتن باقیماندەهای انصار اسلام بە ایران بعد از حملات آمریکا بە مواضعشان در بهار ٢٠٠٣، خبر می دهند و می گویند کە در ایران برایشان اردوگاه نظامی درست شدە است. ملا کریکار می گوید کە این دروغە...دروغ محضە! ولی بلافاصلە موقعی کە متوجە می شود آنچە خود او می گوید دروغ محض است، ادعا میکند کە ٢٠/٢٥ نفری بودند بە ایران رفتند و آنها با کارت شناسایی و جواز سفر جعلی ابتدا بە تهران و از آنجا هم بە بروجرد رفتند!؟ در واقع مضحکترین بخش مصاحبە می تواند اینجا باشد چون ملا کریکار بە صراحت و آشکارا دارد دروغ می گوید، دارد چیزی را انکار می کند کە بە هیچ عنوان قابل انکار نیست.
واقعیت آن است کە تمامی باقیماندەهای انصار اسلام اعم از مسئولین ردە بالا، فرماندهان و جنگجویان همچنین خانوادەها و زخمیهای این گروه با چراغ سبز جمهوری اسلامی و کمک اسلامیستهای کردستان ایران ابتدا بە شهرهای مرزی از جملە مریوان منتقل شدند سپس عدەای از آنها بە جاهای دیگری رفتند. نویسندەی این مطلب آن زمان در شهر مریوان سکونت داشتە و از نزدیک در جریان این نقل و انتقالات بودە است. او یک هفتە بعد از حملە بە مواضع انصار اسلام رانندەای را ملاقات می کند کە با تویوتای دبل کابین سفید رنگش ٢٥ نفر از باقیماندەهای انصار اسلام را از منطقە دزلی بە مریوان منتقل کردە بود. بە گفتەی رانندە از این تعداد چند نفرشان اهل عربستان سعودی، اردن و فلسطین بودەاند و در میانشان افراد زخمی هم وجود داشتە است. چند سال بعد \"ابو زکریا\" عضو پیشین انصار اسلام در مصاحبە با نویسندە، تائید می کند کە همە باقیماندەهای این گروه بعد از حملات بهار ٢٠٠٣، بە ایران پناه بردند. او کە خود نیز یکی از این افراد بودە است بە تفصیل چگونگی ورود باقیماندەهای انصار اسلام را بە ایران توضیح می دهد. لازم بە ذکر است کە عدەای از مسئولین انصار اسلام بعد از ورود بە ایران، از طرف دستگاههای امنیتی دستگیر و تخلیەی اطلاعاتی شدند ولی هیچکدامشان بجز یکی دو نفر کە مدتها بعد و بە دلایل دیگر زندانی شدند، بە زندان محکوم نشدند و این ردی است بر یکی دیگر از ادعاهای ملا کریکار کە می گوید چندین نفر از مسئولین انصار بعد از ورود بە ایران دستگیر شدند و هنوز هم در زندان بە سر می بردند.
چنانچە نویسندەی این سطور قبلا در مقالات و مصاحبەهایش اشارە کردە است، باقیماندەهای انصار اسلام کە بە ایران پناه بردە بودند، بعد از مدتی چند دستە شدند. عدەای کە \"ابو عبداللە شافعی\" امیر و \"علی ولی\" فرماندە نظامی گروه را نیز شامل می شد، بە مناطق سنی نشین عراق برگشتند و بار دیگر خودشان را سازماندهی کردە و تحت نام \"انصار السنە\" شروع بە فعالیت کردند. عدەای هم کە عمدتا از اعضای \"کتیبە فتح\" انصار اسلام بودند و از این گروه جدا شدە بودند، بعد از برگشتن بە عراق بە ابو مصعب زرقاوی بیعت دادند و گروه سلفی جهادی \"توحید و جهاد\" را تشکیل دادند. زرقاوی کە او نیز سال ٢٠٠٢ از طریق ایران بە کردستان عراق سپس با کمک انصار اسلام بە بغداد رفتە بود، قبل از حملە بە عراق و سقوط صدام حسین افرادی را دور خود جمع کردە بود و نهایتا پس از سقوط صدام و پیوستن اعضای کتیبە فتح انصار اسلام بە او، توحید و جهاد اعلام موجودیت کرد. از شاخص ترین اعضای کتیبەی فتح کە بە عراق برگشتند و بە زرقاوی بیعت دادند می توان بە \"هیمن بانی شاری\" و \"عمر بازیانی\" اشارە کرد. ملا کریکار پیوستن بخشی از نیروهای انصار اسلام را بە زرقاوی انکار میکند ولی می گوید کە ٣٠/ ٤٠ نفر از آنها بە توحید و جهاد پیوستن! این گفتەی او نشانگر آن است کە یا در جریان واقعیات آن دورە نیست یا در جریان هست و عامدانە واقعیات را تحریف می کند. جهت اطلاع مخاطبین، عدەای از باقیماندەهای انصار اسلام هم، بە عراق باز نگشتند و با همکاری سلفی های ایران گروههای سلفی جهادی همچون شاخەی توحید و جهاد و شاخەی انصار اسلام ایران را تاسیس کردند. توحید و جهاد پس از بیعت دادن زرقاوی بە بن لادن، بە \"کتائب القاعدە فی الکردستان\" تغییر نام داد.
بر خلاف گفتەهای ملا کریکار کە تعداد عربهای ملحق شدە بە انصار اسلام را ١١ نفر اعلام می کند، نزدیک بە ١٠٠ تا ١٥٠ نفر عرب کە نە فقط عراقی بلکە شهروندانی از عربستان سعودی، اردن، فلسطین و سوریە بودند، در طول حمکرانی انصار اسلام بە منطقە بیارە کردستان عراق رفتند. \"ابو عبدالرحمن شامی\" معروفترین آنها بود کە در جنگ \"شنروی\" همراه چندین نفر از \"عرب افغان\"های مهاجر کشتە شد. این افراد بە دلیل بالا بودن آمارشان کتیبەای را تشکیل دادە بودند و جزو مخلص ترین و ملتزم ترین نیروهای انصار بودند. بە همین دلیل هم در روزهای پایانی امارت بیارە بیشتر این عرب افغانها بودند کە جنگیدند و کشتە شدند.
ملا کریکار در مصاحبە با بی بی سی نخواست داعش را در تمامیت خود محکوم بکند و راجع بە پیوستن عدەای از کردها بە این جریان نیز اظهار نظر واضحی را از او شاهد نبودیم ولی او در عوض کردهایی را کە با داعش مبارزە می کنند \"مرتد\" نام برد و در موردشان حکم شرعی صادر کرد. تنها ایرادی کە او در مورد داعش وارد دانست، شتاب و عجلەی آنها در کشت و کشتار و دشمنی با دیگر گروههای جهادی بود. این در حالی است کە داعش موضع رسمی خود در مورد ملا کریکار را مدتها پیش اعلام کردە است و رسما او را \"مرتد\" خوانده است. کتاب \"ملا کریکار در ترازوی شرع\" در راستای توجیە این حکم نوشتە شدە است و نویسندە دلالیل تکفیر ملا کریکار را در آن اوردە است.
اگر تکفیر ملا کریکار توسط داعش یک عمل نمایشی جهت منحرف کردن اذهان عمومی نباشد، بدون شک باید اذعان کرد کە او تهدیدات این گروه را جدی گرفتە است خصوصا بعد از آنکە صدها تن از افراد شناختە شدەی سلفی جهادی توسط داعش ترور و کشتە شدەاند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.