آغاز سال تحصیلی، اینبار نیز بدون زبان مادری
16:56 - 31 شهریور 1394
Unknown Author
شهمال تهرغیبی
بار دیگر ماه مهر مژدهبازشدن درب مدارس را با خود آورد، ولی این مژدهتنها برخی از دانش آموزان را شادمان میكند.
برعكس واقعیات جامعهایران كهعبارت است از كشوری چند ملیتی با فراوانی زبان و فرهنگ، قوانین و حكومتمداران ایران دائما بهترویج این ایدئولوژی شكست خوردهمیپردازند كهدر ایران تنها یک ملت زندگی میكند و همگان تنها با یک زبان كهآنهم فارسی است صحبت میكنند و اگر تفاوتی هم در ابراز بیان وجود داشته باشد دلیل دوری مناطق زندگی مردم و لهجههای آنهاست. بر اساس همین تفكر نیز زبان آموزش و پرورش در این كشور همان زبان فارسیست كهچنانچهبهآن اشارهشد این شیوهتفكر بیشتر با هدف پیادهنمودن سیاست یک دولت، یک ملت اعمال میشود كهاز زمان رضاخان میرپنج آغاز شدهاست و تاكنون نیز تداوم یافتهاست.
بحثی مختصر درمورد پروسس تحصیل در ایران
مبحث مشكلات مرتبط با موضوع تحصیل علم در ایران بحثی جدید نیست. از كمبود امكانات و وسایل كمک آموزشی گرفتهتا مدیریت اشتباه و سیاستگذاریهای هدفمند مسئولین وزارت بهاصطلاح آموزش و پرورش. بعنوان مثال نیم نگاهی بهآمار حكومتی این واقعیت را بیشتر عیان میكند كهتناسب دسترسی بهامكانات آموزشی در مناطقی كهملیتهای ایران در آن ساكن هستند در مقایسهبا استانهای مركزی كهزبان گفتاری و نوشتاری عبارتست از فارسی بسیار ناچیز است. برای آشكار گشتن جوانب پنهان این موضوع دو نكتهمهم را مورد بحث قرار میدهیم:
اول: طی سرشماریهای سال ٨٥ نرخ سواد در بیشتر استانهای مركزی ایران منجملهتهران، اصفهان، سمنان و یزد عبارتست از ٩٠% اما در استان سیستان و بلوچستان نرخ سواد ٦٨% و در استان سنندج عبارتست از ٧٥%. این نرخ با در نظر گرفتن دوری مكان زندگی دانش آموزان متغیر است. بعنوان مثال احتمال دسترسی دختری روستانشین در استان سیستان و بلوچستان در مقایسهبا دختری ساكن تهران از لحاظ دسترسی بهآموزش عالی هشت برابر كمتر است.
دوم: براساس آخرین تحقیقات رسمی وزارت آموزش و پرورش در میان ٢٠ دانش آموز ایرانی یک نفر در امتحانات مردود میشوند و بر این مبنا آمار مردودین مقطع ابتدایی در ایران عبارتست از ٧١٠ هزار تن كهحداقل دو سوم آن را دانش آموزانی تشكیل میدهند كهاز ملیتهای ایران یعنی كُردها، ترکها، بلوچها و ....هستند. پس بهعبارتی میتوان گفت كاهش سطح سوادآموزی در میان ملل ایران مشكلات روحی بسیاری همچون عدم اعتماد بهنفس و خود كمبینی در برابر فارسی زبانان و حتی ترک تحصیل را بهارمغان میآورد كهاین موضوع یكی از نتایج تلاش برای تعمیم زبان فارسیست. جدا از این موضوع باید این نكتهرا نیز متذكر شد كهبدلیل مردودیت دانش آموزان حدهاقل ٤٠٠ میلیارد تومان در سال خسارت جبران ناپذیر اقتصادی گریبانگیرسیستم آموزشی ایران میشود.
سیاستهای زبانی در سیستم آموزشی ایران
سیاستهای زبانی در سیستم آموزشی ایران از همان آغاز شكلگیری بر پایهاهمال و بهحاشیهراندن زبان و لهجههای غیر از زبان فارسی بودهو هست. در حال حاضر تلاشی بسیار جدی در مسیر آموزش زبان عربی (زبان دینی و قرآن) در مدارس ایران بمثابهزبان سوم نیز دیدهمیشود و این در حالیست كهحداقل دو سوم دانش آموزان ایران از حق یادگیری بهزبان مادری خویش یعنی ابتداییترین و طبیعیترین حق انسانی خود محروم شدهاند. و این سیاست مشخصا سندی محكم دال بر نوعی از تحقیر فرهنگی علیهملیتهای ایرانیست كهدر نتیجهبهژینوساید زبانی و فرهنگی یک فرهنگ مشخص منجر میشود كهدر ذات خود تاریخ، خردهفرهنگ، تمدن و زندگانی یک ملت را نهان ساختهو با از میان برداشتن زبان مذكور تمامی عناصر تشكیل دهندهآن ملت را مورد تهاجم و خطر نابودی قرار میدهند.
یادگیری زبان مادری و آموزش با زبان مادری
یادگیری زبان مادری برای كودكان حائز اهمیت فراوانی است چرا كهبگفتهكارشناسان زبان مادری تنها زبانیست كهتوان پرورش بنیادی را در كودک توسعهمیدهد بگونهای كهنكات آموزش دادهشدهدر اوان كودكی تا اواخر عمر بر قوت خود باقی میمانند.
همچنین این یادگیری باعث رشد سریع زبان شدهو بر همین منوال روابط انسانی سخنوران این زبان سریعتر رشد میكند و بر همین اساس میتوان انتظار بنیاد نهادن جامعهای نوین استوار بر آرمانهای انسانی را داشت.
انسان موجودی اندیشمند است و بر همین اساس قابلیت فكركردن در عمق وجود او نهان است. اگر كودكی مراحل یادگیری را با زبان مادری خویش پشت سر گذراند تواناییهای وی برای تفكرات عمیقتر در باب مسائل پیچیدهآسانتر خواهد بود و قابلیت انتقال هر گونهاندیشهای را دارا خواهد بود. انسانها از طریق زبان میتوانند در رابطهبا مسائل مبهم تبادل نظر كنند و بهپیشرفتهای علمی جدید دست یابند.
مختصرا، زبان مادری تنها زبانیست كهانسانها بهواسطهآن میتوانند هویت اجتماعی و روانكاوانهخود را بازتعریف كنند. پس با در نظر گرفتن این موارد دلیل مخالفتهای جمهوری اسلامی با مسالهای بنام زبان مادری برایمان عیان و هویدا میشود. بهعبارتی دیگر دلیل مخالفتهای حكومت اسلامی ایران در رابطهبا یادگیری زبان مادری را میتوان اینگونهطبقهبندی كرد: تلاش برای ازدیاد انحرافاتی همچون ناامیدی، خودكمبینی، حس شرمندگی، افسردگی، استرس، پرورش نسلی حلقهبهگوش و مطیع و در خدمت نظام.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
بار دیگر ماه مهر مژدهبازشدن درب مدارس را با خود آورد، ولی این مژدهتنها برخی از دانش آموزان را شادمان میكند.
برعكس واقعیات جامعهایران كهعبارت است از كشوری چند ملیتی با فراوانی زبان و فرهنگ، قوانین و حكومتمداران ایران دائما بهترویج این ایدئولوژی شكست خوردهمیپردازند كهدر ایران تنها یک ملت زندگی میكند و همگان تنها با یک زبان كهآنهم فارسی است صحبت میكنند و اگر تفاوتی هم در ابراز بیان وجود داشته باشد دلیل دوری مناطق زندگی مردم و لهجههای آنهاست. بر اساس همین تفكر نیز زبان آموزش و پرورش در این كشور همان زبان فارسیست كهچنانچهبهآن اشارهشد این شیوهتفكر بیشتر با هدف پیادهنمودن سیاست یک دولت، یک ملت اعمال میشود كهاز زمان رضاخان میرپنج آغاز شدهاست و تاكنون نیز تداوم یافتهاست.
بحثی مختصر درمورد پروسس تحصیل در ایران
مبحث مشكلات مرتبط با موضوع تحصیل علم در ایران بحثی جدید نیست. از كمبود امكانات و وسایل كمک آموزشی گرفتهتا مدیریت اشتباه و سیاستگذاریهای هدفمند مسئولین وزارت بهاصطلاح آموزش و پرورش. بعنوان مثال نیم نگاهی بهآمار حكومتی این واقعیت را بیشتر عیان میكند كهتناسب دسترسی بهامكانات آموزشی در مناطقی كهملیتهای ایران در آن ساكن هستند در مقایسهبا استانهای مركزی كهزبان گفتاری و نوشتاری عبارتست از فارسی بسیار ناچیز است. برای آشكار گشتن جوانب پنهان این موضوع دو نكتهمهم را مورد بحث قرار میدهیم:
اول: طی سرشماریهای سال ٨٥ نرخ سواد در بیشتر استانهای مركزی ایران منجملهتهران، اصفهان، سمنان و یزد عبارتست از ٩٠% اما در استان سیستان و بلوچستان نرخ سواد ٦٨% و در استان سنندج عبارتست از ٧٥%. این نرخ با در نظر گرفتن دوری مكان زندگی دانش آموزان متغیر است. بعنوان مثال احتمال دسترسی دختری روستانشین در استان سیستان و بلوچستان در مقایسهبا دختری ساكن تهران از لحاظ دسترسی بهآموزش عالی هشت برابر كمتر است.
دوم: براساس آخرین تحقیقات رسمی وزارت آموزش و پرورش در میان ٢٠ دانش آموز ایرانی یک نفر در امتحانات مردود میشوند و بر این مبنا آمار مردودین مقطع ابتدایی در ایران عبارتست از ٧١٠ هزار تن كهحداقل دو سوم آن را دانش آموزانی تشكیل میدهند كهاز ملیتهای ایران یعنی كُردها، ترکها، بلوچها و ....هستند. پس بهعبارتی میتوان گفت كاهش سطح سوادآموزی در میان ملل ایران مشكلات روحی بسیاری همچون عدم اعتماد بهنفس و خود كمبینی در برابر فارسی زبانان و حتی ترک تحصیل را بهارمغان میآورد كهاین موضوع یكی از نتایج تلاش برای تعمیم زبان فارسیست. جدا از این موضوع باید این نكتهرا نیز متذكر شد كهبدلیل مردودیت دانش آموزان حدهاقل ٤٠٠ میلیارد تومان در سال خسارت جبران ناپذیر اقتصادی گریبانگیرسیستم آموزشی ایران میشود.
سیاستهای زبانی در سیستم آموزشی ایران
سیاستهای زبانی در سیستم آموزشی ایران از همان آغاز شكلگیری بر پایهاهمال و بهحاشیهراندن زبان و لهجههای غیر از زبان فارسی بودهو هست. در حال حاضر تلاشی بسیار جدی در مسیر آموزش زبان عربی (زبان دینی و قرآن) در مدارس ایران بمثابهزبان سوم نیز دیدهمیشود و این در حالیست كهحداقل دو سوم دانش آموزان ایران از حق یادگیری بهزبان مادری خویش یعنی ابتداییترین و طبیعیترین حق انسانی خود محروم شدهاند. و این سیاست مشخصا سندی محكم دال بر نوعی از تحقیر فرهنگی علیهملیتهای ایرانیست كهدر نتیجهبهژینوساید زبانی و فرهنگی یک فرهنگ مشخص منجر میشود كهدر ذات خود تاریخ، خردهفرهنگ، تمدن و زندگانی یک ملت را نهان ساختهو با از میان برداشتن زبان مذكور تمامی عناصر تشكیل دهندهآن ملت را مورد تهاجم و خطر نابودی قرار میدهند.
یادگیری زبان مادری و آموزش با زبان مادری
یادگیری زبان مادری برای كودكان حائز اهمیت فراوانی است چرا كهبگفتهكارشناسان زبان مادری تنها زبانیست كهتوان پرورش بنیادی را در كودک توسعهمیدهد بگونهای كهنكات آموزش دادهشدهدر اوان كودكی تا اواخر عمر بر قوت خود باقی میمانند.
همچنین این یادگیری باعث رشد سریع زبان شدهو بر همین منوال روابط انسانی سخنوران این زبان سریعتر رشد میكند و بر همین اساس میتوان انتظار بنیاد نهادن جامعهای نوین استوار بر آرمانهای انسانی را داشت.
انسان موجودی اندیشمند است و بر همین اساس قابلیت فكركردن در عمق وجود او نهان است. اگر كودكی مراحل یادگیری را با زبان مادری خویش پشت سر گذراند تواناییهای وی برای تفكرات عمیقتر در باب مسائل پیچیدهآسانتر خواهد بود و قابلیت انتقال هر گونهاندیشهای را دارا خواهد بود. انسانها از طریق زبان میتوانند در رابطهبا مسائل مبهم تبادل نظر كنند و بهپیشرفتهای علمی جدید دست یابند.
مختصرا، زبان مادری تنها زبانیست كهانسانها بهواسطهآن میتوانند هویت اجتماعی و روانكاوانهخود را بازتعریف كنند. پس با در نظر گرفتن این موارد دلیل مخالفتهای جمهوری اسلامی با مسالهای بنام زبان مادری برایمان عیان و هویدا میشود. بهعبارتی دیگر دلیل مخالفتهای حكومت اسلامی ایران در رابطهبا یادگیری زبان مادری را میتوان اینگونهطبقهبندی كرد: تلاش برای ازدیاد انحرافاتی همچون ناامیدی، خودكمبینی، حس شرمندگی، افسردگی، استرس، پرورش نسلی حلقهبهگوش و مطیع و در خدمت نظام.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.