نگاهی به وضعیت کارگران در ایران در روز جهانی کارگر
17:23 - 11 اردیبهشت 1391
کُردپا: قراین و شواهد حاکی از آن است که طبقهی کارگران در ایران طی سال جاری با مشکلات و سختیهای ناشی از گرانی، تورم و اخراج دست و پنجه نرم میکنند.
اکنون در ایران کارگران به سه گروه تقسیم میشوند؛ کارگران شاغل، کارگران بیکار و کارگران بازنشسته که جمعاً 40 میلیون نفر از جمعیت ایرانیان را به خود اختصاص دادهاند.
با در نظر گرفتن این نکته که مشکل بیکاری در ایران؛ ساختاری و طولانی مدت است. میتوان شرایط بغرنج کارگران را این چنین تبیین کرد؛
خودکُشی:
تاکنون آماری از خودکشی کارگران از سوی دولت و یا نهادهای مدافع حقوق کارگری منتشر نشده و اما آمار ماههای اخیر حاکی از این است که به سبب گرانی و تورم ناشی از اجرای غلط هدفمندی یارانهها، اخراج و اقدام به خودکشی میان کارگران روبه فزونی است.
مناطق کُردنشین غرب ایران که فاقد هرگونه واحد تولیدی بزرگ و کارخانه هستند و اجرای نادرست حذف یارانهها، بیشترین ضربه را به واحدهای تولیدی کوچک و خُرد وارد کرده، در نتیجه این مسئله سبب اخراج کارگزان شده که در تازهترین مورد اخراج کارگران، خودکشی یک کارگر نساجی سنندج را به دنبال داشته است.
تنها در سه ماه اخیر، 4 کارگر کُرد در مناطق کُردنشین به دلیل بیکاری و فشارهای مضاعف روحی روانی، اقدام به خودکشی کردهو جان خود را از دست دادهاند.
حوادث کاری:
بنا به آمار سازمان پزشکی قانونی، مرگ ناشی از حوادث کار طی سال گذشته به میزان 18% افزایش یافته است که به طور متوسط هر ساعت دستکم 3 نفر جان خود را از دست میدهند.
همچنین بنابه گزارش وزارت کار، 46درصد حادثههای منجر به فوت در کارگاههای ساختمانسازی روی داده که حدود 4% از تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
عدم نظارت اصولی بر شیوهی کار کارفرمایان و نبود بهداشت کار \"امنیت شغلی\" از سوی نهادهای مرتبط مهمترین مشوق اهمال کارفرمایان نسبت به امنیت کاری کارگران است.
اخراج:
دبیرکل خانهی کارگر، نخستین مقامی است که رسماً از اخراج 100 هزار کارگر در سال 90 و پیوستن آنان به جویندگان کار خبر داد.
وعدههای دولت مبنی بر ایجاد 5/2 میلیون شغل در ایران، که بنابه نظر کارشناسان اقتصادی کاملاً رویکردی سیاسی محسوب میشود، ارائهی چنین وعدههایی دال بر وجود عظیم بیکاران در کشور است که نرخ بیکاری بالای 20%خود ایام سیاهی را برای کارگران نوید میدهد.
طبق گزارش بانک مرکزی حکومت اسلامی ایران، حدود 22.5 درصد خانوارها در سال 89 بدون فرد شاغل بودهاند و همچنین 21.9% در بخش خدمات عمومی و اجتماعی و 21.5% در بخش عمده فروشی و خُرده فروشی شاغل هستند.
از دیگر سو مرکز آمار ایران مدعی شد که 2 میلیون و 877 هزار و 607 نفر سال گذشته را بدون شغل به پایان رساندهاند که در این میان نرخ بیکاری در چهار استان کُردنشین غرب کشور حدود 16% و این میزان برای کل ایران 12% است.
دستمزد:
اواخر اسفندماه سال گذشته، شورایی متشکل از دولت، کارفرمایان و اتحادیههای کارگری، میزان دستمزد کارگران در سال 91 را 389 هزار تومان تعیین کرد.
افزایش 18%حقوق کارگران به نسبت سال گذشته و با در نظر گرفتن افزایش 60% قیمت برخی از اقلام سبد خانوارها و پیشبینی خط فقر بالای یک میلیون تومان، ترسیم معیشت خانوار کارگران مشکل نخواهد بود و سال سخت و طاقتفرسایی در انتظار طبقهی کارگر است.
نایب رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران با طرح مسئلهی قرار دادهای سفید امضا و در بر گرفتن بیش از 50%قراردادهای همکاری بین کارگران و کارفرمایان در این حوزه، به وبسایت خبرآنلاین میگوید: برخی از بنگاههای بزرگ کشور به انعقاد قراردادهای ماهیانه، فصلی و سفید امضا با نیروی کار پرداخته و نیز با توجه به اینکه 85% کل بنگاههای کشور، خُرد و کوچک هستند، این نشان از بیاعتمادی تولیدکنندگان به آینده است.
فاجعهی انسانی:
تنها 18.5%کارگران ایران، رسمیاند.
اکنون در ایران کارگران به سه گروه تقسیم میشوند؛ کارگران شاغل، کارگران بیکار و کارگران بازنشسته که جمعاً 40 میلیون نفر از جمعیت ایرانیان را به خود اختصاص دادهاند.
با در نظر گرفتن این نکته که مشکل بیکاری در ایران؛ ساختاری و طولانی مدت است. میتوان شرایط بغرنج کارگران را این چنین تبیین کرد؛
خودکُشی:
تاکنون آماری از خودکشی کارگران از سوی دولت و یا نهادهای مدافع حقوق کارگری منتشر نشده و اما آمار ماههای اخیر حاکی از این است که به سبب گرانی و تورم ناشی از اجرای غلط هدفمندی یارانهها، اخراج و اقدام به خودکشی میان کارگران روبه فزونی است.
مناطق کُردنشین غرب ایران که فاقد هرگونه واحد تولیدی بزرگ و کارخانه هستند و اجرای نادرست حذف یارانهها، بیشترین ضربه را به واحدهای تولیدی کوچک و خُرد وارد کرده، در نتیجه این مسئله سبب اخراج کارگزان شده که در تازهترین مورد اخراج کارگران، خودکشی یک کارگر نساجی سنندج را به دنبال داشته است.
تنها در سه ماه اخیر، 4 کارگر کُرد در مناطق کُردنشین به دلیل بیکاری و فشارهای مضاعف روحی روانی، اقدام به خودکشی کردهو جان خود را از دست دادهاند.
حوادث کاری:
بنا به آمار سازمان پزشکی قانونی، مرگ ناشی از حوادث کار طی سال گذشته به میزان 18% افزایش یافته است که به طور متوسط هر ساعت دستکم 3 نفر جان خود را از دست میدهند.
همچنین بنابه گزارش وزارت کار، 46درصد حادثههای منجر به فوت در کارگاههای ساختمانسازی روی داده که حدود 4% از تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
عدم نظارت اصولی بر شیوهی کار کارفرمایان و نبود بهداشت کار \"امنیت شغلی\" از سوی نهادهای مرتبط مهمترین مشوق اهمال کارفرمایان نسبت به امنیت کاری کارگران است.
اخراج:
دبیرکل خانهی کارگر، نخستین مقامی است که رسماً از اخراج 100 هزار کارگر در سال 90 و پیوستن آنان به جویندگان کار خبر داد.
وعدههای دولت مبنی بر ایجاد 5/2 میلیون شغل در ایران، که بنابه نظر کارشناسان اقتصادی کاملاً رویکردی سیاسی محسوب میشود، ارائهی چنین وعدههایی دال بر وجود عظیم بیکاران در کشور است که نرخ بیکاری بالای 20%خود ایام سیاهی را برای کارگران نوید میدهد.
طبق گزارش بانک مرکزی حکومت اسلامی ایران، حدود 22.5 درصد خانوارها در سال 89 بدون فرد شاغل بودهاند و همچنین 21.9% در بخش خدمات عمومی و اجتماعی و 21.5% در بخش عمده فروشی و خُرده فروشی شاغل هستند.
از دیگر سو مرکز آمار ایران مدعی شد که 2 میلیون و 877 هزار و 607 نفر سال گذشته را بدون شغل به پایان رساندهاند که در این میان نرخ بیکاری در چهار استان کُردنشین غرب کشور حدود 16% و این میزان برای کل ایران 12% است.
دستمزد:
اواخر اسفندماه سال گذشته، شورایی متشکل از دولت، کارفرمایان و اتحادیههای کارگری، میزان دستمزد کارگران در سال 91 را 389 هزار تومان تعیین کرد.
افزایش 18%حقوق کارگران به نسبت سال گذشته و با در نظر گرفتن افزایش 60% قیمت برخی از اقلام سبد خانوارها و پیشبینی خط فقر بالای یک میلیون تومان، ترسیم معیشت خانوار کارگران مشکل نخواهد بود و سال سخت و طاقتفرسایی در انتظار طبقهی کارگر است.
نایب رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران با طرح مسئلهی قرار دادهای سفید امضا و در بر گرفتن بیش از 50%قراردادهای همکاری بین کارگران و کارفرمایان در این حوزه، به وبسایت خبرآنلاین میگوید: برخی از بنگاههای بزرگ کشور به انعقاد قراردادهای ماهیانه، فصلی و سفید امضا با نیروی کار پرداخته و نیز با توجه به اینکه 85% کل بنگاههای کشور، خُرد و کوچک هستند، این نشان از بیاعتمادی تولیدکنندگان به آینده است.
فاجعهی انسانی:
تنها 18.5%کارگران ایران، رسمیاند.