نبود آموزش، اطلاعرسانی، حمایتهای قانونی و عدم علامتگذاری مناطق مین در کُردستان
20:43 - 16 فروردین 1395
آژانس کُردپا: شهروندان مناطق کُردنشین ایران باگذشت بیش از ٢و نیم دهه از پایان جنگ ایران ــ عراق، هنوز هم درگیر انفجار مینهای عمل نکرده هستند و غیرنظامیان به ویژه کودکان بطور مداوم در این مناطق قربانی میشوند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۴ آپریل را به عنوان \"روز بينالمللی آگاهی از خطر مين و مقابله با مشكل مين\" نامگذاری کرده و امیدوار است تا از این طریق بتواند کمک کند تا مناطق آلوده به مین در سراسر جهان، شناسایی و علامتگذاری شده و به مردم آموزشهای لازم برای حفاظت از جانشان در برابر مین داده شود.
ایران با وسعت آلودگی نزدیک به ۴ ملیون هکتار و وجود بیش از ۱۶ میلیون مین بازمانده از جنگ عراق در ۵ استان مینزده، لقب دومین کشور آلوده به مین را در جهان دارد؛ با توجه به این وسعت آلودگی هیچ یک از معاهدات بینالمللی منع به کارگیری مین را هم امضا نکرده است.
آژانس خبررسانی کُردپا به مناسب این روز، گفتگویی را با هریک از عیسی بازیار، متخصص پاکسازی میادین مین و گلولههای عملنکرده، پروین ذبیحی فعال حقوق کودکان و زنان و حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری و از مدافعان قربانیان مین داشته که در سه حوزه متفاوت به این موضوع در مناطق کُردنشین ایران پرداختهاند.
آمار بسیار بالای تلفات غیرنظامی ناشی از انفجار مینهای زمینی در ایران و عدم رسیدگی مناسب به این مصدومان و نبود یک ساز و کار مناسب برای آگاهیرسانی از خطرات آن در مناطق مینزده، باعث نگرانی سازمانهای مدافع حقوق بشر و فعالان حقوق بشر شده است.
جدا از بحث کمبود آموزش و اطلاعرسانی به ساکنان نقاط مرزی و تجهیزات مدرن و بودجه مورد نیاز، باید به این واقعیت توجه داشت که مینهای ضدنفر به دلیل عمر طولانی و وزن سبک در اثر بارش نزولات جوی مرتبا جابه جا شده و همواره در کمین قربانیان خود هستند.
میادین مین در استانهای غربی ایران عموما در مناطق باز واقع شدهاند و فاقد موانعی چون سیم خاردار و علامت گذاری هستند. مسئولین آموزش هم میگویند ما فقط میتوانیم به ساکنان مناطق مرزی آلوده به مین بگوییم که نزدیک نشوید! جلو نروید! دست نزنید! دور بمانید تا زنده بمانید...!
مین با زندگی روزمزه مردم در هم آمیخته شده و به ناچار بر روی مناطق مین قدم میگذارند، زیرا برای ادامه زندگی به کشاورزی و کولبری و تعلیف دامها میپردازند.
برای نمونه در روستا \"آسن آباد\" مریوان نیز که به گفته مسولین از وجود مین پاکسازی شده است، دهیار روستا و ١٥ نفر دیگر پس از آن براثر برخورد با مین کشته و مجروح شدهاند.
بنابراین مین در زندگی روزمره مردم وجود دارد و نمیتوان دقیقا مشخص کرد که در چه منطقهای مین عامل مجروح یا کشته شدن شهروندان مدنی میشود. زیرا که پاکسازی اصولی و علامت گذاری در این مناطق وجود ندارد.
وی با اشاره اینکه عدم علامتگذاریهای میادین مین از سوی حکومت ایران علت اصلی انفجار آن هست، میافزاید:
با قریب به ٢٦ سال از پایان جنگ ایران و عراق مردم خود میدانند که مناطق به مین آلوده است اما نبود علامتگذاری مناطق مین مثل تابلو، سیم خاردار و موانع بتنی که در دنیا رایج است ولی در ایران وجود ندارد از عوامل اصلی انفجار مین به شمار میآیند.
در برخی نقاط هم مردم از وجود مین آگاه نیست مانند کوههای دزلی که مردم برای تعلیف دام و جمع آوری گیاهان بهاری به آن میروند. اما درمناطقی که مردم از وجود مین آگاه هستند، بعلت شرایط آب و هوایی و جابجایی مینها با آن برخورد میکنند.
با توجه به اینکه كمک به مصدومان مين زمانی تبديل به يك اصل پايدار شده و نتايج جدی به بار میآورد كه وارد سياستهای كلان و برنامههای عمده ملی شود.
عیسی بازیار در ادامه تصریح کرد: عملا مرکز مین زدایی یک سازمان بدون استفاده و کاربرد است و از فعالیت نهادیهای غیر دولتی نیز جلوگیری میکند.
این مرکز با وجود اینکه از اجرای ٤ پروژه در چهار استان کُردنشین خبر داده است اما هیچ تلاشی در این زمینه دیده نمیشود و حتی به ایمیلهای که از سوی فعالین برای این نهاد ارسال میگردد توجهی نمیشود.
\"ام آر آی\" یا آگاهی سازی از خطرات مین که یکی از شاخههای اصلی نهاد ملی مین است و موظف به آگاهیرسانی از خطرات مین اعم از کلاسهای مرتب، علامت گذاریهای برابر با استانداردهای بین المللی است که در ایران غیرفعال است و تنها مرکز مین زدایی در ایران که از سال ١٣٨٠ آغار به کار کرده است و تنها ٢ سال پیش یک نمایشگاهی در در روز جهانی مین در تهران برگزار کرد و هم اکنون نیز مرکز آگاهیرسانی از خطرات مین تنها یک دفتر کوچک با یک مسول دارد که در سال ٤ یا ٥ سیدی درست میکند که به هیچ وجه کفایت نمیکند، در حالیکه یکی از الزامات این سازمان آموزش دادن به زبان مادری مردم منطقه است که اصلا این اقدامات صورت نگرفته و علامت گذاریها هم انجام نشده است.
نهادهای غیردولتی و \"NGO\"ها در ایران در این رابطه ممنوع الکار هستند و هیچ \" NGO\" فعالی در این زمینه وجود ندارد و مردم خود بصورت فردی در این زمینه فعالیت میکنند اما تشکل سازمان یافتهای ندارند چراکه به آنها مجوز این کار داده نمیشود چون مقوله مین در ایران یک مقوله امنیتی است.
وی در مورد فریبکاری مسولین در این زمینه میگوید:
در بهمن ٩٠ یک جشن پاکسازی در استان کرمانشاه از سوی دولت برگزار شد و در آن از پاکسازی کامل استان کرمانشاه از وجود مین خبرداده شد. اما بعد از آن زمان تاکنون ١٨٤ نفر کشته و مصدوم مین در استان وجود داشته است و اندک علامی هم که بعد از جنگ در این مناطق وجود داشت به این دلیل برداشته شد.
هماکنون با نام جدید بازنگری مناطق آلوده که دروغی بیش نیست چند یگان در حال پاکسازهای ناقصی را انجام میدهند.
در سال ۱۳۸۰ مرکز مینزدایی وزارت دفاع، به طور مستقل برای پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران شروع به کار کرد که به دلیل استفاده از مسولینی که هیچ اطلاعی از دانش روز پاکسازی نداشتند، باز هم همان شیوه میلیتاری در پاکسازی استفاده گردید که متاسفانه تاکنون هیچ روند اصولی و مثبتی از این مرکز به رغم صرف میلیاردها دلار دیده نشده است.
عیسی بازیار در اینباره میگوید: در نشت شورای حقوق بشر طرحی به جمهوری اسلامی پیشنهاد شده که در یک از موارد به پاکسازی اصولی مین اشاره کرده بود که اتقاقا هئیت ایران آن را پذیرفت ولی از مارس سال گذشته هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است وآن اندک پاکسازی میلیتاریزه نیز کنسل شد. چراکه پاکسازی کردن میلیتاریزه مین با پاکسازی کردن اصولی که موازی با استانداردهای جهانی است خیلی متفاوت است.
نامبرد در پایان اضافه میکند:
در هر ٥ استان آلوده به مین نزدیک به ٤٠٠٠ مصدوم که ٧٠% زیر پوشش سازمانهای حمایتی بهزیستی، کمیته امداد و بنیاد جانبازان هستند و ٣٠% از آنان که صدرد کرد هستند شامل هیچ حمایتی نیستند.
پروین ذبیحی فعال حقوق زنان و کودکان که به مدت ٣ سال بر روی موضوع زنان وکودکان قربانی مین در روستاهای مختلف و در زمینه آگاهسازی از خطرات مین علی الخصوص کودکان روستای \"نشکاش\" کارکرده است، میگوید:
وی زنان را از جمله قربانیان اصلی مین دانسه و اضافه میکند:
اگر در اثر انفجار فرزندش دچار آسیب و معلولیت شود علاوه بر کار خانگی، کشاورزی و دامداری مسولیت اصلی نگهداری و مراقبت از فرزند معلول نیز بر دوش او خواهد بود و اگر همسرش در اثر این حادثه معلول و یا کشته شود علاوه بر تغذیهگری و مراقبت کنندهگی باید سرپرست و نانآور خانواده هم باد و اگر خود معلول شود بعد از مدتی به جرم معلولیت یا طلاق داده میشود و یا همسرش با زن دیگری ازدواج میکند.
خانم ذبیحی میگوید: تاکنون در ٦ روستای مریوان آموزش حرفهای زنان قربانی مین را برعهده داشتهایم و بسیار خوب هم پیشرفته و خانمهای کار آموز بعد از پایان دوره مدرک ا اداره صنایع دستی را دریافت میکنند که با استفاده از آن میتوانند با وام کم بهره وسیله کار برای خودشان تهیه نمایند.
وی با اشاره به اینکه معضل مین و مخاطرات و عوارض آن بقدری تاسفبرانگیز وپیچیده است و ضمن تاکید به حفظ کرامت و شخصیت قربانیان مین که در اولویت است که با ایجاد مراکز و نه کمکهای خیریه صورت میگیرد. در رابطه با فعالیت اشخاص بصورت مستقل در این زمینه میگوید:
ما بصورت مستقل کار کرده و در این زمینه هیچ کمکی از جانب دولت دریافت نمیکنیم و هزینه کار را دوستان نیکاندیش وفعالین عرصه زنان تامین میکنند.
شخص به تنهایی کار زیادی نمیتواند انجام بدهد اما اطلاع رسانی و رسانهایی کردن آن، آموزش به افراد بخصوص در مناطق آلوده، همدردی با خانواده مصدومین و جانباختهگان و یاری رساندن به آنان در حد توان از جمله تلاش برای مداوای آنان و گرفتن وکیل برای پیگیری پرونده ایشان ازکارهایی است که فرد میتواند انجام دهد.
بنابراین علاوه بر اینکه باید به خانواده قربانیان مستمری و دیه پرداخت شود بسیار لازم و ضروری است که از طرف نهادهای دولتی و غیر دولتی، مراکز آموزش و اشتغالزایی برای زنان این خانوادهها دایر گردد و ضمن آموزش لازم وسیله کار و معیشت برایشان فراهم شود. آنها باید کار داشته باشند و تامین شوند، نه تحت پوشش مراکز وافراد خیر قرار بگیرند. حفط کرامت و شخصیت انسانیشان اولویت اول است و این کار با ایجاد مراکز کار و آموزش امکان پذیر خواهد بود و همچنین علاوه بر مداوای جسمی افراد آسیب دیده باید روح و روانشان نیز که به شدت متاثر از آن حادثه مهیب بوده درمان شده و به آنها کمک شود که به چرخه اصلی زندگی باز گردند.
ذبیحی با اشاره به اینکه هیچ انجمنی فعالی در این زمینه برای حمایت اقتصادی و توانمند سازی مالی قربانیان وجود ندارد میگوید:
انجمن هایی مانند\"ماف\"و \"مین وزندگی\" کار آموزش و آگاه سازی وتسهیلگری در بعضی از امور آنان را انجام میدهند ولی چون توان مالی قوی ندارند عملا کار زیادی نمیتوانند در این زمینه انجام دهند.
وی همچنین اشاره میکند هیچ سازمانی در حوزه زنان نیز به قربانیان این حوادث کمک نکرده، مگر افراد یا انجمنهای خیریه یا کسانی از روی حس انسانی ودلسوزی این کار را انجام میدهند.
در ادامه گزارش به پای صحبتهای حسین احمدی نیاز وکیل دادگستری و از جمله تنها ٢ وکیلی که پرونده مصدومان مین در مناطق کُردنشین ایران را پیگیری میکنند، نشستیم.
او درباره حقوق قربانیان مین میگوید:
قربانیان مین واقعیت تلخ جامعهی ما را تشکیل میدهند، بیشتر این افراد صدمات بدنی فراوانی دیدهاند و مصدومیت آنان موجب گوشهنشینی و تولید فقر شده است این قربانیان هیچ نقشی در مین نداشتهاند اما ناخواسته قربانی آن شدهاند.
شما تصور کنید آن فرد قربانی مین که دو چشم و دو دست خود را از دست داده است در این جامعه بی رحم چگونه زیست برابر داشته باشد؟
وی مشکل اصلی را در عدم اجرای قانون میداند و میافزاید: اگرچه قوانین موجود بسیار ضعیف هم هستند اما همین حداقل قانون اجرا نمیشود.
دغدغه اصلی قربانیان مین احقاق حقوق آنان و بازگشت به جامعه و برخورداری از حمایتهای قانونی و جلوگیری از انفجار مین دیگری است.
مسله قربانیان مین یک مسله و موضوع بشردوستانه است نه امر سیاسی یا امنیتی.
متاسفانه در گذشته چنین تلقی از قربانیان مین می شد. بعضی از قربانیان مین صرفا بخاطر اینکه بعضی از بستگان آنان در عضو احزاب بودهاند از حقوق قربانیان مین محروم شدهاند که این اقدام خلاف قوانین داخلی و بینالمللی است.
براساس قانون مربوط به قربانیان مین و مهمات باقیمانده از جنگ، \"آن دسته از مهاجران و کسانی که در مناطق جنگی به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلوله توپ و غیره معلول یا فوت شدهاند یا میشوند، حسب مورد در حکم جانباز یا شهید تلقی و طبق ضوابط بنیاد شهید و بنیاد جانبازان از حقوق و مزایای شهیدان و جانبازان جنگ تحمیلی برخوردار میشوند\".
طبق قانون دولت ایران در قبال همه ی قربانیان مین دارای مسولیت مطلق است، اما متاسفانه به تکالیف خود در قبال قربانیان مین عمل نمیکند، از دیگر سو کمیسیونهای ماده ٢ مستقر در فرمانداریها بیشترین ستم و حق کشی را نسبت به قربانیان مین دارد.
ما انتظار داریم دولت ایران چند موضوع را انجام دهد:
١. عضویت در کنوانسیون اتاوا
٢. آموزش شهروندان مناطق آلوده به مین
٣. آگاه سازی مردم از مخاطرات مین
٤. پیشگیری از وقوع انفجار مین
٥. حمایت همه جانبه قانونی،مالی و روانی و درمانی از قربانیان مین
٦. شناسایی همه ی قربانیان از اول انقلاب تاکنون و تشکیل پرونده حمایتی از آنان
٧. تشکیل و تقویت نهادهای مدنی حامی قربانیان مین و آموزش مقابله با مین
٨. عدم برداشت امنیتی از مقولهی قربانیان مین
حسین احمدی نیاز مشکلات وکلا در این را را اینگونه شرح داد: مشکل بزرگی که اینجانب به عنوان وکیل دادگستری در این عرصه داریم، قلت و کمبود وکلای دادگستری فعال در این حوزه است. در حال حاضر صرفا ٢ وکیل فعال در این زمینه در کل ایران داریم که این امر اسفبار است.
نامبرده در پایان اشاره میکند:
\"مشکلات بیشتر گسترهی قربانیان مین عدم تمکین دولت از قانون، فقر اقتصادی و بدبختی قربانیان مین و رها شدن قربانیان مین به امید خدا و.....
دولت موظف است از آنچه موجب صدمه و آسیب به شهروندان میشود، جلوگیری به عمل آورد و در صورت قصور از وظایف و تعهداتش جبران خسارت کند.
این درحالی است که کودکان و افرادی که قربانی مین میشوند، تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. قوانین و مقررات بیمهای هیچگونه توجهی به قربانیان مین و حمایتهای درمانی و معیشتی از آن ها ندارند. اما برخورداری از خدمات بیمهای تنها مشکل قربانیان مین و ادوات جنگی نیست، آنچه آنها را با دشواری دو چندان روبرو کرده، عدم پذیرش در بیمارستان های دولتی است.\"
ایران تا کنون به کنوانسیون اتاوا نپیوسته است؛ كنوانسيون اتاوا کشورهای عضو را از استفاده از مین و هرگونه سلاح كه موجب رنج مضاعف و طولانی مدت میشود، منع می کند. همچنين پذيرش كنوانسيون اتاوا موجب بازداشتن كشورهای عضو از توليد، تكثير و نگهداری مين خواهد بود.
وزارت امور خارجه حکومت اسلامی ایران در بهمنماه ۱۳۸۵اعلام و تاکید کرد بود؛ \"مرزهای ایران گسترده هستند و گذرگاهی برای عبور قاچاقچیان و تروریستها میباشند؛ بنابراین نهادهای دفاعی ایران استفاده از مینهای زمینی را به عنوان یک ساز و کار دفاعی پذیرفتهاند.\"
پیش از آن در بهمنماه ۱۳۸۳، رییس وقت مبارزه با کالای قاچاق ایران نیز در همین رابطه گفته بود که \"کاشت مین به عنوان یک راهبرد دفاعی در دستور کار مرزبانی و دیگر نهادهای امنیتی که وظیفه حفاظت از مرزها را دارند قرار خواهد گرفت\".
اکثر در زمینه آگاهی رسانی از خطرات مین اقدامات به صورت مقطعی انجام شده و تداوم نداشته و مهمتر آنکه همه مناطق را تحت پوشش قرار نداده، هنوز روستاها و مناطقی هستند که ابتداییترین آموزش در چگونگی مواجه با مین را ندیده اند.
در مورد آمار قربانیان مین که مقامات مسئول معمولا از ارائه آمار دقیق آن خودداری میکنند و با توجه به اینکه آمارهای از سوی منابع محلی و رسانههای متفرقه منتشر میشود، این آمار میتواند بسیار بالاتر از میزان اعلام شده باشد.
آژانس خبررسانی کُردپا که در مرکز آمار خود به ثبت موارد قربانیان مین نیز پرداخته است در اینجا آمار کشته و زخمی شدن شهروندان کُرد براثر انفجار مین را در بازه زمانی سال ١٣٩١ تا ١٣٩٤ منتشر میکند.
طبق این آمار در این مدت ١٧٦ شهروند مدنی کشته و زخمی شدهاند، که از این تعداد ٦٣ نفر جان خود را از دست دادهاند و ١١٣ نفر نیز زخمی شدهاند.
کودکان قربانی تعداد ٢٥ نفر از این افراد و زنان تعداد ١٥ نفر را شامل میشوند.
همچنین ١٨ کولبر کُرد براثر انفجار مین در این بازه زمانی کشته و زخمی شدهاند.
تنظیم: کوچ
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۴ آپریل را به عنوان \"روز بينالمللی آگاهی از خطر مين و مقابله با مشكل مين\" نامگذاری کرده و امیدوار است تا از این طریق بتواند کمک کند تا مناطق آلوده به مین در سراسر جهان، شناسایی و علامتگذاری شده و به مردم آموزشهای لازم برای حفاظت از جانشان در برابر مین داده شود.
ایران با وسعت آلودگی نزدیک به ۴ ملیون هکتار و وجود بیش از ۱۶ میلیون مین بازمانده از جنگ عراق در ۵ استان مینزده، لقب دومین کشور آلوده به مین را در جهان دارد؛ با توجه به این وسعت آلودگی هیچ یک از معاهدات بینالمللی منع به کارگیری مین را هم امضا نکرده است.
آژانس خبررسانی کُردپا به مناسب این روز، گفتگویی را با هریک از عیسی بازیار، متخصص پاکسازی میادین مین و گلولههای عملنکرده، پروین ذبیحی فعال حقوق کودکان و زنان و حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری و از مدافعان قربانیان مین داشته که در سه حوزه متفاوت به این موضوع در مناطق کُردنشین ایران پرداختهاند.
آمار بسیار بالای تلفات غیرنظامی ناشی از انفجار مینهای زمینی در ایران و عدم رسیدگی مناسب به این مصدومان و نبود یک ساز و کار مناسب برای آگاهیرسانی از خطرات آن در مناطق مینزده، باعث نگرانی سازمانهای مدافع حقوق بشر و فعالان حقوق بشر شده است.
جدا از بحث کمبود آموزش و اطلاعرسانی به ساکنان نقاط مرزی و تجهیزات مدرن و بودجه مورد نیاز، باید به این واقعیت توجه داشت که مینهای ضدنفر به دلیل عمر طولانی و وزن سبک در اثر بارش نزولات جوی مرتبا جابه جا شده و همواره در کمین قربانیان خود هستند.
میادین مین در استانهای غربی ایران عموما در مناطق باز واقع شدهاند و فاقد موانعی چون سیم خاردار و علامت گذاری هستند. مسئولین آموزش هم میگویند ما فقط میتوانیم به ساکنان مناطق مرزی آلوده به مین بگوییم که نزدیک نشوید! جلو نروید! دست نزنید! دور بمانید تا زنده بمانید...!
عیسی بازیار
عیسی بازیار که به مدت ١٣سال در ایران کار پاکسازی مین و فعالیت در این زمینه را انجام داده است و در همین ارتباط نیز در سال ٩٢ مجبور به خروج اجباری از ایران شده است از درگیری روزمره مردم مناطق کُردنشین با مین میگوید: مین با زندگی روزمزه مردم در هم آمیخته شده و به ناچار بر روی مناطق مین قدم میگذارند، زیرا برای ادامه زندگی به کشاورزی و کولبری و تعلیف دامها میپردازند.
برای نمونه در روستا \"آسن آباد\" مریوان نیز که به گفته مسولین از وجود مین پاکسازی شده است، دهیار روستا و ١٥ نفر دیگر پس از آن براثر برخورد با مین کشته و مجروح شدهاند.
بنابراین مین در زندگی روزمره مردم وجود دارد و نمیتوان دقیقا مشخص کرد که در چه منطقهای مین عامل مجروح یا کشته شدن شهروندان مدنی میشود. زیرا که پاکسازی اصولی و علامت گذاری در این مناطق وجود ندارد.
وی با اشاره اینکه عدم علامتگذاریهای میادین مین از سوی حکومت ایران علت اصلی انفجار آن هست، میافزاید:
با قریب به ٢٦ سال از پایان جنگ ایران و عراق مردم خود میدانند که مناطق به مین آلوده است اما نبود علامتگذاری مناطق مین مثل تابلو، سیم خاردار و موانع بتنی که در دنیا رایج است ولی در ایران وجود ندارد از عوامل اصلی انفجار مین به شمار میآیند.
در برخی نقاط هم مردم از وجود مین آگاه نیست مانند کوههای دزلی که مردم برای تعلیف دام و جمع آوری گیاهان بهاری به آن میروند. اما درمناطقی که مردم از وجود مین آگاه هستند، بعلت شرایط آب و هوایی و جابجایی مینها با آن برخورد میکنند.
با توجه به اینکه كمک به مصدومان مين زمانی تبديل به يك اصل پايدار شده و نتايج جدی به بار میآورد كه وارد سياستهای كلان و برنامههای عمده ملی شود.
عیسی بازیار در ادامه تصریح کرد: عملا مرکز مین زدایی یک سازمان بدون استفاده و کاربرد است و از فعالیت نهادیهای غیر دولتی نیز جلوگیری میکند.
این مرکز با وجود اینکه از اجرای ٤ پروژه در چهار استان کُردنشین خبر داده است اما هیچ تلاشی در این زمینه دیده نمیشود و حتی به ایمیلهای که از سوی فعالین برای این نهاد ارسال میگردد توجهی نمیشود.
\"ام آر آی\" یا آگاهی سازی از خطرات مین که یکی از شاخههای اصلی نهاد ملی مین است و موظف به آگاهیرسانی از خطرات مین اعم از کلاسهای مرتب، علامت گذاریهای برابر با استانداردهای بین المللی است که در ایران غیرفعال است و تنها مرکز مین زدایی در ایران که از سال ١٣٨٠ آغار به کار کرده است و تنها ٢ سال پیش یک نمایشگاهی در در روز جهانی مین در تهران برگزار کرد و هم اکنون نیز مرکز آگاهیرسانی از خطرات مین تنها یک دفتر کوچک با یک مسول دارد که در سال ٤ یا ٥ سیدی درست میکند که به هیچ وجه کفایت نمیکند، در حالیکه یکی از الزامات این سازمان آموزش دادن به زبان مادری مردم منطقه است که اصلا این اقدامات صورت نگرفته و علامت گذاریها هم انجام نشده است.
نهادهای غیردولتی و \"NGO\"ها در ایران در این رابطه ممنوع الکار هستند و هیچ \" NGO\" فعالی در این زمینه وجود ندارد و مردم خود بصورت فردی در این زمینه فعالیت میکنند اما تشکل سازمان یافتهای ندارند چراکه به آنها مجوز این کار داده نمیشود چون مقوله مین در ایران یک مقوله امنیتی است.
وی در مورد فریبکاری مسولین در این زمینه میگوید:
در بهمن ٩٠ یک جشن پاکسازی در استان کرمانشاه از سوی دولت برگزار شد و در آن از پاکسازی کامل استان کرمانشاه از وجود مین خبرداده شد. اما بعد از آن زمان تاکنون ١٨٤ نفر کشته و مصدوم مین در استان وجود داشته است و اندک علامی هم که بعد از جنگ در این مناطق وجود داشت به این دلیل برداشته شد.
هماکنون با نام جدید بازنگری مناطق آلوده که دروغی بیش نیست چند یگان در حال پاکسازهای ناقصی را انجام میدهند.
در سال ۱۳۸۰ مرکز مینزدایی وزارت دفاع، به طور مستقل برای پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران شروع به کار کرد که به دلیل استفاده از مسولینی که هیچ اطلاعی از دانش روز پاکسازی نداشتند، باز هم همان شیوه میلیتاری در پاکسازی استفاده گردید که متاسفانه تاکنون هیچ روند اصولی و مثبتی از این مرکز به رغم صرف میلیاردها دلار دیده نشده است.
عیسی بازیار در اینباره میگوید: در نشت شورای حقوق بشر طرحی به جمهوری اسلامی پیشنهاد شده که در یک از موارد به پاکسازی اصولی مین اشاره کرده بود که اتقاقا هئیت ایران آن را پذیرفت ولی از مارس سال گذشته هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است وآن اندک پاکسازی میلیتاریزه نیز کنسل شد. چراکه پاکسازی کردن میلیتاریزه مین با پاکسازی کردن اصولی که موازی با استانداردهای جهانی است خیلی متفاوت است.
نامبرد در پایان اضافه میکند:
در هر ٥ استان آلوده به مین نزدیک به ٤٠٠٠ مصدوم که ٧٠% زیر پوشش سازمانهای حمایتی بهزیستی، کمیته امداد و بنیاد جانبازان هستند و ٣٠% از آنان که صدرد کرد هستند شامل هیچ حمایتی نیستند.
پروین ذبیحی فعال حقوق زنان و کودکان که به مدت ٣ سال بر روی موضوع زنان وکودکان قربانی مین در روستاهای مختلف و در زمینه آگاهسازی از خطرات مین علی الخصوص کودکان روستای \"نشکاش\" کارکرده است، میگوید:
پروین ذبیحی
کمکهای انجام شده به این کودکان از سوی دولت بسیار کمرنگ و در حد معالجه اولیه آنها هنگام انفجار و صادر کردن کارت و دفترچه بیمه بوده است و با گذشت یه سال هنوز هیچ کدام نه دیهایی دریافت نمودهاند ونه تحت پوشش بنیاد جانبازان قرار گرفتهاند و از لحاظ مداوای روحی بعد ار حادثه نیز هیچ کاری برای آنها صورت نگرفته است. وی زنان را از جمله قربانیان اصلی مین دانسه و اضافه میکند:
اگر در اثر انفجار فرزندش دچار آسیب و معلولیت شود علاوه بر کار خانگی، کشاورزی و دامداری مسولیت اصلی نگهداری و مراقبت از فرزند معلول نیز بر دوش او خواهد بود و اگر همسرش در اثر این حادثه معلول و یا کشته شود علاوه بر تغذیهگری و مراقبت کنندهگی باید سرپرست و نانآور خانواده هم باد و اگر خود معلول شود بعد از مدتی به جرم معلولیت یا طلاق داده میشود و یا همسرش با زن دیگری ازدواج میکند.
خانم ذبیحی میگوید: تاکنون در ٦ روستای مریوان آموزش حرفهای زنان قربانی مین را برعهده داشتهایم و بسیار خوب هم پیشرفته و خانمهای کار آموز بعد از پایان دوره مدرک ا اداره صنایع دستی را دریافت میکنند که با استفاده از آن میتوانند با وام کم بهره وسیله کار برای خودشان تهیه نمایند.
وی با اشاره به اینکه معضل مین و مخاطرات و عوارض آن بقدری تاسفبرانگیز وپیچیده است و ضمن تاکید به حفظ کرامت و شخصیت قربانیان مین که در اولویت است که با ایجاد مراکز و نه کمکهای خیریه صورت میگیرد. در رابطه با فعالیت اشخاص بصورت مستقل در این زمینه میگوید:
ما بصورت مستقل کار کرده و در این زمینه هیچ کمکی از جانب دولت دریافت نمیکنیم و هزینه کار را دوستان نیکاندیش وفعالین عرصه زنان تامین میکنند.
شخص به تنهایی کار زیادی نمیتواند انجام بدهد اما اطلاع رسانی و رسانهایی کردن آن، آموزش به افراد بخصوص در مناطق آلوده، همدردی با خانواده مصدومین و جانباختهگان و یاری رساندن به آنان در حد توان از جمله تلاش برای مداوای آنان و گرفتن وکیل برای پیگیری پرونده ایشان ازکارهایی است که فرد میتواند انجام دهد.
بنابراین علاوه بر اینکه باید به خانواده قربانیان مستمری و دیه پرداخت شود بسیار لازم و ضروری است که از طرف نهادهای دولتی و غیر دولتی، مراکز آموزش و اشتغالزایی برای زنان این خانوادهها دایر گردد و ضمن آموزش لازم وسیله کار و معیشت برایشان فراهم شود. آنها باید کار داشته باشند و تامین شوند، نه تحت پوشش مراکز وافراد خیر قرار بگیرند. حفط کرامت و شخصیت انسانیشان اولویت اول است و این کار با ایجاد مراکز کار و آموزش امکان پذیر خواهد بود و همچنین علاوه بر مداوای جسمی افراد آسیب دیده باید روح و روانشان نیز که به شدت متاثر از آن حادثه مهیب بوده درمان شده و به آنها کمک شود که به چرخه اصلی زندگی باز گردند.
ذبیحی با اشاره به اینکه هیچ انجمنی فعالی در این زمینه برای حمایت اقتصادی و توانمند سازی مالی قربانیان وجود ندارد میگوید:
انجمن هایی مانند\"ماف\"و \"مین وزندگی\" کار آموزش و آگاه سازی وتسهیلگری در بعضی از امور آنان را انجام میدهند ولی چون توان مالی قوی ندارند عملا کار زیادی نمیتوانند در این زمینه انجام دهند.
وی همچنین اشاره میکند هیچ سازمانی در حوزه زنان نیز به قربانیان این حوادث کمک نکرده، مگر افراد یا انجمنهای خیریه یا کسانی از روی حس انسانی ودلسوزی این کار را انجام میدهند.
در ادامه گزارش به پای صحبتهای حسین احمدی نیاز وکیل دادگستری و از جمله تنها ٢ وکیلی که پرونده مصدومان مین در مناطق کُردنشین ایران را پیگیری میکنند، نشستیم.
او درباره حقوق قربانیان مین میگوید:
حسین احمدی نیاز
قربانیان مین دارای حقوق هستند که متاسفانه بخش عمدهای از آنان از هیچ حقوقی برخوردار نبوده و مورد ظلم مضاعف قرار گرفتهاند، بدین نحو که ظلم اول رفتن روی مین و از دست دادن بخشی از جسم شریف آنان و ظلم بعدی عدم برخورداری از حمایتهای قانونی است، همچنین ظلم بعدی وضعیت روانی ایجاد شده برای آنان در جامعه به عنوان معلول است. این افراد گوشهنشین شده و دچار انواع افسردگی می شوند و متاسفانه به نوعی از جامعه جدا میشوند.قربانیان مین واقعیت تلخ جامعهی ما را تشکیل میدهند، بیشتر این افراد صدمات بدنی فراوانی دیدهاند و مصدومیت آنان موجب گوشهنشینی و تولید فقر شده است این قربانیان هیچ نقشی در مین نداشتهاند اما ناخواسته قربانی آن شدهاند.
شما تصور کنید آن فرد قربانی مین که دو چشم و دو دست خود را از دست داده است در این جامعه بی رحم چگونه زیست برابر داشته باشد؟
وی مشکل اصلی را در عدم اجرای قانون میداند و میافزاید: اگرچه قوانین موجود بسیار ضعیف هم هستند اما همین حداقل قانون اجرا نمیشود.
دغدغه اصلی قربانیان مین احقاق حقوق آنان و بازگشت به جامعه و برخورداری از حمایتهای قانونی و جلوگیری از انفجار مین دیگری است.
مسله قربانیان مین یک مسله و موضوع بشردوستانه است نه امر سیاسی یا امنیتی.
متاسفانه در گذشته چنین تلقی از قربانیان مین می شد. بعضی از قربانیان مین صرفا بخاطر اینکه بعضی از بستگان آنان در عضو احزاب بودهاند از حقوق قربانیان مین محروم شدهاند که این اقدام خلاف قوانین داخلی و بینالمللی است.
براساس قانون مربوط به قربانیان مین و مهمات باقیمانده از جنگ، \"آن دسته از مهاجران و کسانی که در مناطق جنگی به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلوله توپ و غیره معلول یا فوت شدهاند یا میشوند، حسب مورد در حکم جانباز یا شهید تلقی و طبق ضوابط بنیاد شهید و بنیاد جانبازان از حقوق و مزایای شهیدان و جانبازان جنگ تحمیلی برخوردار میشوند\".
طبق قانون دولت ایران در قبال همه ی قربانیان مین دارای مسولیت مطلق است، اما متاسفانه به تکالیف خود در قبال قربانیان مین عمل نمیکند، از دیگر سو کمیسیونهای ماده ٢ مستقر در فرمانداریها بیشترین ستم و حق کشی را نسبت به قربانیان مین دارد.
ما انتظار داریم دولت ایران چند موضوع را انجام دهد:
١. عضویت در کنوانسیون اتاوا
٢. آموزش شهروندان مناطق آلوده به مین
٣. آگاه سازی مردم از مخاطرات مین
٤. پیشگیری از وقوع انفجار مین
٥. حمایت همه جانبه قانونی،مالی و روانی و درمانی از قربانیان مین
٦. شناسایی همه ی قربانیان از اول انقلاب تاکنون و تشکیل پرونده حمایتی از آنان
٧. تشکیل و تقویت نهادهای مدنی حامی قربانیان مین و آموزش مقابله با مین
٨. عدم برداشت امنیتی از مقولهی قربانیان مین
حسین احمدی نیاز مشکلات وکلا در این را را اینگونه شرح داد: مشکل بزرگی که اینجانب به عنوان وکیل دادگستری در این عرصه داریم، قلت و کمبود وکلای دادگستری فعال در این حوزه است. در حال حاضر صرفا ٢ وکیل فعال در این زمینه در کل ایران داریم که این امر اسفبار است.
نامبرده در پایان اشاره میکند:
\"مشکلات بیشتر گسترهی قربانیان مین عدم تمکین دولت از قانون، فقر اقتصادی و بدبختی قربانیان مین و رها شدن قربانیان مین به امید خدا و.....
دولت موظف است از آنچه موجب صدمه و آسیب به شهروندان میشود، جلوگیری به عمل آورد و در صورت قصور از وظایف و تعهداتش جبران خسارت کند.
این درحالی است که کودکان و افرادی که قربانی مین میشوند، تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. قوانین و مقررات بیمهای هیچگونه توجهی به قربانیان مین و حمایتهای درمانی و معیشتی از آن ها ندارند. اما برخورداری از خدمات بیمهای تنها مشکل قربانیان مین و ادوات جنگی نیست، آنچه آنها را با دشواری دو چندان روبرو کرده، عدم پذیرش در بیمارستان های دولتی است.\"
ایران تا کنون به کنوانسیون اتاوا نپیوسته است؛ كنوانسيون اتاوا کشورهای عضو را از استفاده از مین و هرگونه سلاح كه موجب رنج مضاعف و طولانی مدت میشود، منع می کند. همچنين پذيرش كنوانسيون اتاوا موجب بازداشتن كشورهای عضو از توليد، تكثير و نگهداری مين خواهد بود.
وزارت امور خارجه حکومت اسلامی ایران در بهمنماه ۱۳۸۵اعلام و تاکید کرد بود؛ \"مرزهای ایران گسترده هستند و گذرگاهی برای عبور قاچاقچیان و تروریستها میباشند؛ بنابراین نهادهای دفاعی ایران استفاده از مینهای زمینی را به عنوان یک ساز و کار دفاعی پذیرفتهاند.\"
پیش از آن در بهمنماه ۱۳۸۳، رییس وقت مبارزه با کالای قاچاق ایران نیز در همین رابطه گفته بود که \"کاشت مین به عنوان یک راهبرد دفاعی در دستور کار مرزبانی و دیگر نهادهای امنیتی که وظیفه حفاظت از مرزها را دارند قرار خواهد گرفت\".
اکثر در زمینه آگاهی رسانی از خطرات مین اقدامات به صورت مقطعی انجام شده و تداوم نداشته و مهمتر آنکه همه مناطق را تحت پوشش قرار نداده، هنوز روستاها و مناطقی هستند که ابتداییترین آموزش در چگونگی مواجه با مین را ندیده اند.
در مورد آمار قربانیان مین که مقامات مسئول معمولا از ارائه آمار دقیق آن خودداری میکنند و با توجه به اینکه آمارهای از سوی منابع محلی و رسانههای متفرقه منتشر میشود، این آمار میتواند بسیار بالاتر از میزان اعلام شده باشد.
آژانس خبررسانی کُردپا که در مرکز آمار خود به ثبت موارد قربانیان مین نیز پرداخته است در اینجا آمار کشته و زخمی شدن شهروندان کُرد براثر انفجار مین را در بازه زمانی سال ١٣٩١ تا ١٣٩٤ منتشر میکند.
طبق این آمار در این مدت ١٧٦ شهروند مدنی کشته و زخمی شدهاند، که از این تعداد ٦٣ نفر جان خود را از دست دادهاند و ١١٣ نفر نیز زخمی شدهاند.
کودکان قربانی تعداد ٢٥ نفر از این افراد و زنان تعداد ١٥ نفر را شامل میشوند.
همچنین ١٨ کولبر کُرد براثر انفجار مین در این بازه زمانی کشته و زخمی شدهاند.
تنظیم: کوچ