نامه هادی رستمی، زندانی محکوم به "قطع چهار انگشت دست" به رئیس قوه قضاییه
هادی رستمی، زندانی محکوم به "قطع چهار انگشت دست" در زندان مرکزی ارومیه در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار توقف حکم و تقاضای رسیدگی مجدد به موضوع پرونده‌اش شد.
متن این نامه که در اختیار سازمان حقوق بشری کُردپا قرار گرفته، عیناً در پی می‌آید:
با سلام و تحیات و افره
محضر ریاست محترم کل قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران
احترماً اینجانب هادی رستمی فرزند ناصر مددجوی غیربومی ندامتگاه مرکزی شهرستان ارومیه معروض می‌دارد:
حقیر نزدیک به سه سال قبل گریبانگیر موضوع اتهامی با پرونده کیفری به کلاسه بایگانی - ٩٨٠٩٧٠ شدم که ماحاصل موضوع امر منجر به محکومیت حقیر به چهار سال حبس و میلیاردها میلیارد تومان رد مال در حق شکات و نیز قطع چهار انگشت دست گردید.
عالی مقام موضوع پرونده فوق ضمن دستگیری بنده از طرف مأمورین وقت اداره آگاهی شروع و ضمن ارجاع پرونده نزد قاضی وقت جهت پیگیری موضوع امر، دایره سرقت اداره آگاهی استان آ.غ مسئولیت پرونده را عهده‌دار و از طرف مأمورین وقت موضوع اتهام مورد بررسی قرار گرفت. اتهامی که انتسابی بوده و اینجانب هیچ اطلاعی از موضوع سرقت نداشتم از طرف افسر وقت پرونده به حقیر تفهیم اتهام گردید و بنده آنچه که بر واقعیت بوده ضمن دفاعیات خود با ذکر دلایل و مدارک و شواهد قانونی اتهام وارده را رد نموده که متأسفانه ضمن مواجهه با عکس‌العمل منفی و غیراخلاقی مأمورین وقت اداره آگاهی، لحظه‌ای با هتک حرمت و فحاشی به خود و خانواده‌ام با هر وسیله‌ای سرد که در دسترس بود مکمل بر مشت و لگد بنده را از هر طرف مورد ضرب و شتم قرار داده و نهایتاً در آخرین تاب و رمق باقی مانده از جان برگشته برگه سفیدی در اختیار حقیر قرار داده و به زور وادار به امضا و اثر انگشت در قسمت تحقیقاتی برگ سفید نمودند. و بنده را ضمن مرقوم نمودن گزارش اولیه نزد بازپرسی مرجوع نمودند که متأسفانه در شروع جلسه بازپرسی به محض تفهیم اتهام متوجه چندین فقره سرقت انتسابی به حقیر شدم که در برگ سفید امضاء شده از طرف بنده مرقوم گردیده بود.
عالی مقام حقیر به عنوان یک شهروند عادی از قشر ضعیف و آسیب‌پذیر جامعه بوده که قربانی فساد اداری از مرجع انتظامی تا نفوذ به دستگاه قضایی از طرف اشخاص ثالث شده‌ام، بدین وصف که مأمور وقت پرونده و اکیب حاضر در تیم فوق بلحاظ حق کشف جرم و ارتقاء درجه و رتبه اداری و نیز ضعف کاری در سیستم کشف جرائم با زیر پاگداشتن وجدان کاری و اخلاقی مبادره به چنین اقداماتی می‌نمایند که دولت و قوه قضاییه بدون نظارت بر عملکرد مراجع فوق و ضمن حمایت، صورتجلسه و گزارش تسلیمی همان مرجع و املاک در تصمیم‌گیری نسبت به اتهام موضوع امر قرار داده و اقدام به صدور احکام ناعادلانه زیر سایه ترازوی عدم علی نموده و ضمن خدشه‌دار نمودن مقام و جایگاه قوه قضاییه، اعتبار این قوه را نزد مردم و جوامع بین‌المللی ساقط می‌نماید، چه بسا سرنوشت حقیر در پرونده و موضوع اتهامات وارده و نیز سرنوشت بسیاری از مددجویانی که درحال حاضر بنده گواه و شاهد بر این امر بوده شاید کارگری بیش نبوده و با حق کارگری روزی فردی امرارمعاض می‌نمود گرفتار چنین اتهاماتی ضمن سوداگری تعداد مأمورین وقت اداره آگاهی که بلحاظ عدم نظارت بر عملکرد مرجع فوق به راحتی اتهاماتی با مبالغ سنگین رد مال را بر دوش ضعفا تحمیل می‌نمایند.
مقام محترم قوه قضاییه انتقاد مختصری که معنونه تسلیم حضرتعالی میگردد ریشه در صدور دادنامه به شماره ٩٩٠٩٩٧٠٩٠٧٣٠٠١٠٦ از موضوع پرونده معنونه بوده که ریاست دادگاه بدون عنایت و توجه به دفاعیات حقیر و لحاظ قراردادن مدارک و شواهد موجود در اوراق پرونده، ضمن استناد قرار دادن صورتجلسه و گزارش نهایی دروغین مأمورین وقت مرجع انتظامی ذیربط و به طور کل بدون هیچ دلیل محکمه‌پذیر و مدرکی که دال بر اثبات ارتکاب جرم از طرف حقیر باشد، اقدام به صدور دادنامه‌ای نموده که به ناحق موجبات قطع چهار انگشت دست حقیر فراهم نموده است، جای سوال است که آیا در موازین و قوانین شرع اسلام چنین رکنی وجود داشته که شخص بیگناه را در یک نظام کاملاً اسلامی و مذهبی بدون هیچ دلیل قانونی و شرعی دستور به قطع اعضاء حرکتی صادر نمایند نزدیک به ٤١ سال پیش رهبر انقلاب اسلامی با شعار حامی ضعفا و مستضعفین ضمن اهداء خون شهدایی که هنوز یادشان در قلب‌ها و جای تک تک آنان در سراپای میهن اسلامی خالی بوده، پایه و اساس نظام اسلامی را بر مبنای ایدوئولوژی یکپارچه با شعار همه با هم زیر سایه پرچم اسلام ناب محمدی و مطیع قانون زیر ترازوی عدل حضرت علی (ع) بنیان نهاد، آیا توهین به نظام و مقام و منزلت امام نبوده؟ حس انشان دوستی و وجدان کاری در منشور اخلاقی که در محترم قوه قضاییه و مراجع انتظامی و ... واقعا فشارهای تحمیلی بر پیروزی انقلاب اسلامی زیر سایه رهبر معظم از چشم‌ها به دور مانده و نهایتاً مسئولین امر نسبت به ادای تکلیف و ... ادامه راه بنیانگذار جمهوری اسلامی رفع تکلیف می‌نمایند؟؟؟
مقام محترم قوه قضاییه اینجانب به شرح معنونه که تسلیم محضر شریف حضرتعالی میگردد، مهره‌ای سوخته در موضوع اتهامات انتسابی پرونده فوق شده‌ام که مراجع رسیدگی به موضوع امر از مرجع انتظامی نهایت قضات محترم دیوان عالی قوه قضاییه متأسفانه ضمن تأیید دادنامه بدوی با همان محتوای معنونه با قطعی نمودن دادنامه و ارجاع به شعبه ٨ اجرای احکام کیفری دادگاه‌های کیفری و عمومی انقلاب ارومیه منتظر به اجرای حکم بوده درحالیکه بنده به والله هیچ اطلاعی از موضوع سرقت‌های معنونه و اتهامات انتسابی که میلیاردها میلیارد تومان رد مال را نیز در حق شکات و مالباختگان را بر دوش حقیر تحمیل نموده، در شرایط حاکم وضعیت مالی و معیشتی موجود عایله‌ام نزدیک به سه سال که بنده در شهر غریب تحمل حبس می‌نمایم و در سخت‌ترین شرایط معیشتی، گذران امورات معیشتی می‌نمایند، تا جایی که متأسفانه بلحاظ ضعف مالی فرزند خردسالم که دچار بیماری صعب‌العلاج عفونی گردیده و نیاز به جراحی و مراقبت ویژه پزشکی داشته امکان بستری نمودن وی وجود نداشته که روز به روز شدت بیماری تنها فرزندم رو به وخالت گذاشته که یقیناً با دفع موانع قضایی در پرونده حقیر و امکان حضور بنده نزد عایله‌ام اقداماتی جهت جراحی و بهبودی فرزندم انجام خواهد گرفت.
علیهذا از ریاست محترم قوه قضاییه استدعا دارم تا ضمن بررسی دقیق و کارشناسانه پرونده که بنده هیچ اقواری مبنی بر موضوع اتهامات وارده ننموده‌ام که مکمل بر تعریف قانون، مقنن در لفظ اقرار ارتکاب جرم را منسوب بر متهم نموده و در صورت انکار مدارک و شواهد را دال بر تصمیم‌گیری قاضی ذیربط در صدور حکم می‌نماید، ریاست دادگاه فقط با استناد بر گزارش نهایی اداره آگاهی حکم بر محکومیت بنده را صادر نموده، دستورات و اقدامات مقتضی مبنی بر توقف حکم و بررسی مجدد پرونده و نهایتاً اصلاحیه دادنامه را مبذول فرمائید.
با تجدید احترام
