٢٢٤ مورد مسئلهی کارگری در کردستان ایران (سال ١٣٩٤)+گفتگو
15:01 - 12 اردیبهشت 1395
آژانس کُردپا: آژانس خبررسانی کُردپا برای دومین سال پیاپی و در روز جهانی کارگر در یک گزارش تحلیلی ـ آماری، مسائل و موارد حقوقی مرتبط با جامعه کارگری کردستان ایران در سال ١٣٩٤ را ارائه میدهد.
همچنین برای پرداختن هرچه بیشتر به مسله کارگران کُرد و ریشه اصلی معضلات و نقض حقوق کارگران کُرد گفتگوی با رحمان جوانمردی از فعالین سرشناس حقوقبشری داشته است.
این گزارش شامل ٢٢٤ مسله کارگری در سال ١٣٩٤ در کردستان بوده است که در طی سال گذشته رسانهای شده و با استناد به منابع معتبر بوده که در این گزارش بصورت دقیق ذکر خواهد شد.
مرگ و میر ناشی از حوادث کار، کشته و زخمی شدن کولبران کارگر، بازداشت، احضار به نهادهای امنیتی، محکومیت فعالین کارگری به زندان و موارد اخراج ازکار، بلاتکیفی، و اعتراضات گسترده کارگری از جمله مسائل کارگران کُرد در سال ١٣٩٤ بوده است.
در سال ١٣٩٣ این آمار با ١٧٥ مورد همراه بوده است.
در اين روز زنان و مردان كارگر شیكاگوی آمریكا در ١ می ۱۸۸۶ كه در اعتراض به وضعيت معيشتى و ساعات كار خود دست به اعتصاب و تجمع زده بودند در ٤ می توسط پليس به شدت مورد سرکوب قرار گرفتند و تجمعشان به خاک و خون كشيده شد.
هرساله در اول ماه مى در همبستگى با قربانيان مبارزات كارگرى و برای يادبود مبارزه آن زنان و مردان كارگر، در سراسر گيتى، كارگران، زحمتكشان و طرفداران حقوق كارگرى دست به تجمع و راهپيمايى مى زنند.بدیهی است كارگران و زحمتكشان كورد كه ستم نژادپرستى حاكم را مضاف بر ستم طبقاتى بر گردن خود، خانواده و همسرنوشتیهايشان حس مى كنند باید حساس باشند.
برای جامعه كارگری كورد همچون بخشی از نيروى جهانى كار و نیز بمثابه بخش بشدت زیر تبعیض اما فعال جنبش رهايى بخش كوردستان عليه سلطه اشغالگران دولت ملت متكى به انباشت سرمایه و خاك، نژاد و مذهب برتر تماميتخواه، چنین روزی مفهوم كامل انترناسیونالیستی عدالت اجتماعی بدون دغدغه سرمایه، خاك، نژاد و مرز دارد.
وی نگاه حاکمیت ایران بعد از انقلاب ٧٥ به مسله کارگری و حرکت فعالین کارگری در کردستان را اینگونه بیان میکند: فعالیت كارگری در ایران و تحت نظام جمهوری اسلامی بطور نوشته و نانوشته \"امنیتی\" است. نفس تجمع و تشكل كه یكی از خصیصههای فعالیت كارگریست، در ایران جز تحت كنترل و اجازه دولتی، ممنوع و جرم \"سیاسی- امنیتی\" است. رهبران مذهبی كنونی جمهورى اسلامى، انقلاب ایران با شعارهاي به يغما برده كه بيشترشان مطالبات مردم و نیروهای سیاسی سوسیالیستی و لیبرال (اپوزیسیون نظام سلطنتی ایران) بودند، به قدرت رسید. یكی از این شعارها \"نان و مسكن\" بود.
تكرار شعارهای مردم وسيلهای بود تا نمايندگان و رهبران واقعى و عملى انقلاب و در اين زمينه كارگران وفعالين اين عرصه را از ميدان بيرون كنند. كارگزاران و رهبران جمهورى اسلامى در مساله كارگرى تا جايى پيش رفتند كه حكومت خود را حكومت مستضعفين هم ناميدند.
حاكمين ايران همانگونه كه در مدارس، دانشگاهها و ادارات دست به تصفيههاى وسيعى زدند در كارخانهها و كارگاهها نيز به شكار، قلع و قمع و پاكسازى پرداختند. همه تشكلها و فعالين كارگرى را جز \"تشكلهاى معدود دولتى- قانونى مانند شوراهاى اسلامى يا خانه كارگر و انجمنهاى وابسته به نهادهاى حاكم\" منحل و فعالين آنها را تحت پيگرد قراردادند.
اشغال كوردستان نتوانست كارگران و فعالین این عرصه را خاموش كند. اگر روزهای آغاز اشغالگران توانستند همه تشكلها را به زیر زمین سوق دهند، در سالهای بعد كارگران عمدتا در سقز و سنندج فعالیتهای خود را از سر گرفتند.
در سالهای ١٣٦٥ -١٣٦٦ در سقز روز كارگر در بیرون شهر برگزار و دور از چشم پاسداران و نیروهای سركوبگر جمهوری اسلامی برگزار میشد و این در همه مملكت نیز منحصر بفرد بود.
جمال چراغویسی در سال ١٣٦٨ در سنندج در تجمع هزاران كارگر از هم سرنوشتی كارگران در مقابل سرمایهداری گفت. در دهه اول حاكميت جمهورى اسلامى، اعتراضات كارگرى و هر فعاليت براى تشكل و تجمع منجر به صدور احكام بسيار سنگين مىشد. شايد بتوان گفت اولين تجمعها و تشكلها مديون جسارت رهبران كارگرى سنندج، سقز، مریوان، مهاباد و دیگر شهرهای كوردستان بود كه هزينه سنگينى نيز براى آنها در پی داشت. جمال چراغویسی اعدام شد و محمود صالحى و یارانش بارها به زندان رفتند اما كارگران خباز سقز و بعدها انجمن جمال چراغویسی براى هميشه خط قرمز جمهورى اسلامى را به خط زرد در همه ايران بدل كردند و سرمشقی برای ادامه مبارزه در اختناق شدند.
در اوج خفقان، برگزارى مناسبتهايى چون اول ماه مى در سقز و سنندج و ديگر شهرهاى كوردستان كه در همه دوران جمهورى اسلامى امنيتى و زير فرمان امنيتیها اداره شده و مى شود از اعتماد و استخوان بندى محكم و سنت فعاليتهاى كارگرى در كوردستان خبر مى دهد. در كوردستان كارخانه و كارگاههای بزرگ وجود ندارد یا نادر است. اقتصاد و منابع مالی در این منطقه بعلت تبعیضهای اقتصادی و سركوبهای مستمر نظامی و امنیتی با بخشهای مركزی ایران قابل مقایسه نیست.
نمودی کلی از وضعیت کارگران کُرد:
سال ١٣٩٤ با بازداشت ٢٣ کارگر کُرد، محکومیت ١٧ نفر به زندان، احضار ١٣ تن به نهادهای امنیتی همراه بوده است.
همچنین طبق این گزارش در سال ١٣٩٤ نیز مجموع ٥٥ کارگر کُرد براثر حوادث ناشی از کار جان باخته و مصدوم شدهاند، که ٤٥ کارگر جان خود را از دست داده و ١٠ تن از آنان مصدوم شدهاند.
با توجه به این آمار دو تن از کارگران کشته شده زن بودهاند.
همچنین کشته و زخمی شدن کولبران کارگر ٥٨ مورد را شامل میشود که از این مجموع نیز ٢٩ تن کشته و ٢٩ کولبر زخمی شدهاند.
مازاد بر تمامی این موارد، کارگران مناطق کُردنشین ایران طی سال گذشته با ٨ مورد اخراج روبرو بودهاند که در ٤ مورد از آنان که بطور دقیق مشخص است ٤٤٥ نفر از کار اخراج شدهاند و در ٤ مورد دیگر کارگران بصورت گروهی اخراج شدهاند که آمار تعداد آنان نامشخص بوده است.
همچنین کارگران کُرد در ٤١ حرکت اعتراضی گسترده که متشکل از گروههایی تا ٥٠٠ نفره بوده، دست به تجمعات اعتراضی زدهاند.
البته باید ذکر شود که این آمار بسیار بیشتر از این تعداد میباشد چرا که این موارد تنها شامل اخراج و تجمعات اعتراضی گسترده کارگری بوده است.
جان باختن کارگران بر اثر حوادث کار:
جدول (١)
علل جان باختن و مصدومیت کارگران کُرد براثر حوادث ناشی از کار در مناطق کُردنشین ایران ( سال ١٣٩٤)
بیشترین موارد منجر به مرگ و زخمی شدن کارگران، با ١٤ مورد براثر سقوط از ارتفاع و در کارگاههای ساختمانسازی بوده است.
همچنین بیشترین موارد برق گرفتگی کارگران نیز در کارگاههای ساختمانسازی بوده است.
در ایران آماری دقیقی از مرگ و میر ناشی از حوادث کار وجود ندارد، چراکه آمار سازمان تامین اجتماعی و پزشکی قانونی متفاوت است، زیرا \"۹۰ درصد قربانیان اینگونه حوادث تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی نیستند، به این دلیل آمار تامین اجتماعی بسیار اندک است. وزارت کار نیز آمار کارگرانی را اعلام میکند که درپیوند با وزارت کار بیمه هستند، مثل بیمه حوادث و غیره\".
طبق قانون کار، متولی اصول ایمنی کار و نظارت بر رعايت این اصول وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
بنا به گفتهی مقامات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اکثریت عمدهی کارگرانی که در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند بیمه نیستند.
فعالان کارگری بر این باورند، عدم ایمنی کار، نبود وسایل موردنیاز برای کار، استفاده از وسایل معیوب، بیتوجهی کارفرمایان و همچنین عدم آگاهی کارگران از نحوه کار کردن از عوامل رخ دادن حوادث کار میباشند و خانواده قربانیان حوادث کار از سوی هیچ نهاد مرتبطی مورد حمایت قرار نمیگیرند.
کشته و زخمی شدن کُولبران کارگر
در سال ١٣٩٤ مجموع ٥٨ کولبر کارگر کشته و زخمی شدهاند که ٢٩ نفر از آنان کشته و ٢٩ تن دیگر زخمی شدهاند.
جدول (٢)
نحوه کشته و زخمی شدن کُولبران کارگران در مناطق کُردنشین ایران (١٣٩٤)
در جریان کشته و زخمیشدن کولبران، دو کولبر ١٧ ساله براثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی کشته شدهاند.
رحمان جوانمردی درباره این نوع از کولبران اضافه میکند: \"كولبران؛ آمار دقیقی از كولبران كورد در دست نیست اما میدانیم كه در طول نوار مرزی از ماكو تا ایلام بنوعی كار كولبری رایج و ممر معاش و زندگی بسیاریاست. این قشر كه عموما با كار روز مزدی امرار معاش میكنند نه تنها از كوچكترین حقوق كارگری برخوردار نیستند بلكه حتی امنیت جانی هم ندارند و هرساله جان دهها تن از آنها با شلیک مستقیم گلوله و یا رفتن روی مین گرفته می شود. راههای صعب العبور مین گذاری شده، طوفان، سرما و كشتار سیستماتیك با گلولههای مستقیم پاسداران از خطرهای هر روزه بر سر راه آنان است. علاوه بر استثمار كاری شدید، نقش و تاثیر تبعيض مضاعف و مكرر بر سرنوشت و زندگی كارگران كورد آنها را در صف مقدم مبارزه علیه سركوبهای دولتی و نظام سلطه قرار داده است\".
بیکاری، کارگران کردستان را به سمت کولبری هدایت میکند.
یک فعال کارگری در سقز از فعالیت بیش از ۱۵۰۰ کارگر مرزی در مناطق سردشت، بانه، سقز و مریوان در حرفه خطرناک \"کولبری\" خبر داد.
پیشتر محمد صالح حسینی فعال کارگری در این باره: عدم تمایل حکومت به سرمایه گذاری، نبود کارخانجات و فقدان سیاستهای مشوق سرمایهگذاری در مناطق کردنشین را عامل روی آوردن کارگران مرزی به حرفه کولبری دانست و در این باره به ایلنا گفته بود: \"هرسال چندین نفر از کارگران کولبر جانشان را در مناطق مرزی کردستان از دست میدهند و این در حالی است که اگر امکان اشتغال و کسب درآمد قانونی در منطقه فراهم بود، نیروی کار این کارگران صرف تولید میشد\".
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در گزارش خود آورده است که شهروندان مناطق مرزی به دلیل بیکاری، فقر و تورم بیش از حد به کولبری در نقاط مرزی روی برده که در اکثر موارد مورد تیراندازی نیروهای نظامی قرار میگیرند.
دیگر عوامل و موارد مرگ کارگران
خودکشی کارگران:
ـ در فروردین ماه سال ٩٤، عبدالکریم احمدی که از جمله کارگران فصلی بوده و ٦٠ سال سن داشته است به دلیل فقر و بیکاری به زندگی خود پایان داده است.
همچنین در سال گذشته مجموع ١٤ مرد دیگر به علت بیکاری و فقر و تنگدستی به زندگی خود پایان دادهاند.
بازداشت، محکومیت به زندان و احضار فعالین کارگری به نهادهای امنیتی
آقای جوانمردی با ذکر اینکه کردستان توسط \"امنیتیها\" اداره میشود و تبعیض اقتصادی بر این منطقه حاکم است، میگوید: در اوج خفقان، برگزارى مناسبتهايى چون اول ماه مى در سقز و سنندج و ديگر شهرهاى كوردستان كه در همه دوران جمهورى اسلامى \"امنيتى\" و زير فرمان \"امنيتیها\" اداره شده و میشود از اعتماد و استخوان بندى محكم و سنت فعاليتهاى كارگرى در كوردستان خبر میدهد. در كُردستان كارخانه و كارگاههای بزرگ وجود ندارد یا نادر است. اقتصاد و منابع مالی در این منطقه بعلت تبعیضهای اقتصادی و سركوبهای مستمر نظامی و امنیتی با بخشهای مركزی ایران قابل مقایسه نیست.
استانهای كُردی و یا كُردنشین امروزه بطوریكه آمار دولتی نیز تایید میكند در زمره فقیرترین استانهای ایران هستند. عمده كارگران در كوردستان یا كولبران مرزی هستند یا در بخشهای كوچك و متوسط چون خبازی و بلوك سازی و آجرپزی مشغولند و یا به عنوان كارگران ساختمانی و فصلی در شهر و روستاهای كوردستان یا به عنوان مهاجر در مركز و جنوب ایران زندگی سخت خود را با كارهای پرمشقت میگذرانند.
زنان در غالب حوزههای كارگری نقشی دوشادوش مردان در كوردستان دارند اما مجبور به كار خانه و نگهداری كودكان و سالمندان نیز هستند. كار طاقت فرسای كودكان را میتوان در كارگاههای كوچك و گاراژها و كورههای آجرپزی یا میان كولبران و مزارع مشاهده كرد. نبودن حمایتهای قانونی و عدم وجود فرهنگ نگهداری و خدمت به كودكان و نیز حاكمیت فرهنگ بزرگ و پیرسالاری، وضعیت این قشر شكننده از كارگران كوردستان را دو چندان سخت و غیرقابل تحمل كرده است.
جدول (٣)
موارد بازداشت کارگران در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
براساس جدول (٣)، ١٢ تن از این کولبران به اتهام کولبری و در هنگام کولبری از سوی نیروهای نظامی بازداشت و ١٠ تن دیگر از جمله فعالین کارگری بودهاند که از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدهاند.
به هنگام بازداشت این فعالین کارگری سرنوشت و مکان بازداشت آنها نامعلوم بوده است.
همچنین حامد محمودی نژاد و پدرام نصراللهی به هنگام بازداشت از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و کومپیوتر و برخی وسایل شخصی محمود صالحی توقیف شده است.
جدول (٤)
موارد محکومیت کارگران به زندان در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
براساس جدول (٤) در سال ٩٥ مجموع ١١فعال کارگری به ١٥سال و٧ ماه و ٦ روز زندان و ٦٠ ضربه شلاق محکوم شدهاند.
همچنین ٥ کارگر کولبر به اتهام کولبری به ١سال و١ ماه و ٧ روز زندان و و ٤٥ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدهاند.
به بهانههای مختلف \"امنیتی\" و با پرونده سازیهای کاذب، تحت عناوین \"تشویش اذهان عمومی\" و \"اقدام علیه امنیت کشور\" جمع زیادی از کارگران و فعالین کارگری بازداشت و زندانی شدهاند.
احضار و تهدید کارگران به نهادهای امنیتی:
جدول (٥)
موارد احضار کارگران به اداره اطلاعات در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
جدول (٦)
موارد احضار کارگران به دادگاهها در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
پیشتر \"محمود صالحی\" فعال سرشناس کارگری در سقز، در پاسخ به این سوال که چرا هر ساله و در آستانهی روز جهانی کارگر، وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی در کردستان، به احضار و تهدید فعالان کارگری میپردازند، به کانون مدافعان حقوق بشر کردستان گفته بود: \"هر ساله در آستانهی اول ماه مه، روز جهانی کارگر، احضار فعالان کارگری از سوی نهادهای امنیتی آغاز شده و هر روزه چند نفر را احضار و به عناوین مختلف از آنان بازجویی میکنند، تا به این شکل موجودیت خودشان را اعلام کنند\".
رحمان جوانمردی در آخر ضمن اشاره به پادگانی کردن کردستان، میگوید: \"پادگانی شدن كوردستان بر زندگی کل جامعه بویژه بر زندگی زحمتكشان و حاشیهنشینهای كوردستان تاثیر مستقیم گذاشته است. زنجیره تبعیضها از نداشتن حق تجمع و تشكل تا بهداشت و درمان و از آب و هوای سالم تا تحصیل و اشتغال در كوردستان زیر تاثیر سیاستهای غلط اشغالگران حاكم است و بدین سبب نیز سهم اقشار میانی و پایینی جامعه بشدت كم و كمتر میشود.
نبودن كارخانه و کارگاههای تولیدی و اشتغال مناسب، بسیاری را وادار به مهاجرت به خارج از كوردستان كرده است. عدم وجود چشم انداز و آینده روشن در زندگی باعث نا امیدی و یاس جامعه بویژه در اقشار ضعیفتر آن شده است.
بازماندن از تحصیل بخاطر زبان مادری یكی از ویژگیهای نسل زحمتكشان جوان ماست. علیرغم امنیتی بودن كوردستان و سركوبهای پیدا و پنهان فراوان در این منطقه هنوز تشكلها و تجمعات كارگریاش از متوسط كشوری ملموستر و فعالتر است\".
کارگران اخراج شده:
جدول (٧)
موارد اخراج کارگران از کار در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
اعتراضات و تجمعات کارگری:
جدول (٨)
موارد اعتراضات و تجمعات کارگری در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
علل اعتراضات کارگری:
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بر این باورند که نا امنی شغلی در سایه قراردادهای موقت کار، تعطیلی کارگاهها و کارخانهها و بیکاری هر روزه تعداد زیادی از کارگران، عدم ایمنی محیطهای کار و افزایش میزان حوادث، عدم برخورداری از بیمه تامین اجتماعی مناسب همهگیر، عدم پرداخت به موقع حقوق و نیز تبعیض در پرداخت حقوقها به ویژه با افزایش روزافزون کارگران غیررسمی و پنهانی که از هرگونه حقوق قانونی محروم هستند، تنها بخشی از دلایل اعتراضی کارگران طی سالهای اخیر بوده است.
از دیگر سو، تعیین حداقل دستمزد از سوی شورای عالی کار در آخرین روزهای سال گذشته که بنا به آنچه که بسیاری از صاحبنظران و فعالین کارگری بیان میکنند، بسیار پایین تر از نرخ تورم واقعی موجود در کشور و نیز پایینتر از ارزش سبد مصرفی خانوار است، خود دلیلی دیگر بر ضعیف بودن صداى کارگران و تداوم اعتراضات جامعه کارگری کشور است.
بلاتکلیفی و بیکاری کارگران پس از اتمام قراردادهای کوتاه مدت:
مرخصی اجباری:
قراردادهای سفید:
اشاعهی قرارداد سفید در زمانهای بحرانی گسترش مییابد و کارفرمایان با بستن آن کارگران را بدون هیچگونه حقوق و مزایایی تحت فشار قرار میدهد و اخراج احتمالی آنان نیز بدون تعهد برای کارفرما امکان پذیر است.
دریافت نکردن حقوق معوقه:
در حال حاضر پایین بودن و ناعادلانه بودن دستمزدها، قراردادهای موقت، به تعویق افتادن حقوق و نبود بیمه زندگی شغلی کارگران را با ناامیدی همراه کرده و از مهمترین مشکلات این طبقه است.
پیشتر محمود صالحی نسبت به وضعیت سندیکاهای کارگری به کردپا گفته بود: هماکنون در ایران و کُردستان، سندیکای کارگری وجود ندارد که از کارگران حمایت کند و اگر وجود داشته باشد هیچ ارتباطی با قشر کارگر ندارد، در شهرها انجمن کارگری وجود دارد و آنها نیز تحت کنترل دستگاههای امنیتی میباشند، حتی اگر چند ماه دستمزد و حقوق کارگران نیز پرداخت نشود، هیچ سازمان و نهادی در مقابل این وضعیت پاسخگو نخواهد بود.
کارگران و آمارها:
بر اساس منابع داخلی ایران، در آمد ۷۰درصد کارگران زیر خط رسمی فقر در ایران است و تقریبا ۹۰ درصد کلیه قراردادهای کار موقتی هستند که به کارگران هیچ نوع پوشش بیمه یا محافظتی را ارائه نمیکنند.
با آنکه مسولان در سال ٩٥ نوید افزایشی حداقل ٢٥ درصد دست مزد مشمولان قانون کار را دادهاند،اما این مهم برای مسولان ٤ برابر زیر خط فقر است.
سوژهی کارگری: تنها ١٨.٥%کارگران ایران، رسمیاند.
این گزارش با استناد به آمارهای به ثبت رسیده در مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا تنظیم شده و استفاده از آن با ذکر منبع (آژانس خبررسانی کُردپا) بلامانع است.
تنظیم: کوچ
همچنین برای پرداختن هرچه بیشتر به مسله کارگران کُرد و ریشه اصلی معضلات و نقض حقوق کارگران کُرد گفتگوی با رحمان جوانمردی از فعالین سرشناس حقوقبشری داشته است.
این گزارش شامل ٢٢٤ مسله کارگری در سال ١٣٩٤ در کردستان بوده است که در طی سال گذشته رسانهای شده و با استناد به منابع معتبر بوده که در این گزارش بصورت دقیق ذکر خواهد شد.
مرگ و میر ناشی از حوادث کار، کشته و زخمی شدن کولبران کارگر، بازداشت، احضار به نهادهای امنیتی، محکومیت فعالین کارگری به زندان و موارد اخراج ازکار، بلاتکیفی، و اعتراضات گسترده کارگری از جمله مسائل کارگران کُرد در سال ١٣٩٤ بوده است.
در سال ١٣٩٣ این آمار با ١٧٥ مورد همراه بوده است.
رحمان جوانمردی
رحمان جوانمردی با اشارهای مختصر به تاریخچه روز کارگر درباره مسله و فعالیتهای عرصه کارگری در کردستان میگوید: مناسبتها و روزهای خاص باعث جلب توجه رسانهها و به تبع آن مخاطبین و مردم خواهد شد. روز جهانی كارگر نیز خود تاریخچه و سابقهای بسیار مهم دارد كه یادآوری و سالگرد آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. در اين روز زنان و مردان كارگر شیكاگوی آمریكا در ١ می ۱۸۸۶ كه در اعتراض به وضعيت معيشتى و ساعات كار خود دست به اعتصاب و تجمع زده بودند در ٤ می توسط پليس به شدت مورد سرکوب قرار گرفتند و تجمعشان به خاک و خون كشيده شد.
هرساله در اول ماه مى در همبستگى با قربانيان مبارزات كارگرى و برای يادبود مبارزه آن زنان و مردان كارگر، در سراسر گيتى، كارگران، زحمتكشان و طرفداران حقوق كارگرى دست به تجمع و راهپيمايى مى زنند.بدیهی است كارگران و زحمتكشان كورد كه ستم نژادپرستى حاكم را مضاف بر ستم طبقاتى بر گردن خود، خانواده و همسرنوشتیهايشان حس مى كنند باید حساس باشند.
برای جامعه كارگری كورد همچون بخشی از نيروى جهانى كار و نیز بمثابه بخش بشدت زیر تبعیض اما فعال جنبش رهايى بخش كوردستان عليه سلطه اشغالگران دولت ملت متكى به انباشت سرمایه و خاك، نژاد و مذهب برتر تماميتخواه، چنین روزی مفهوم كامل انترناسیونالیستی عدالت اجتماعی بدون دغدغه سرمایه، خاك، نژاد و مرز دارد.
وی نگاه حاکمیت ایران بعد از انقلاب ٧٥ به مسله کارگری و حرکت فعالین کارگری در کردستان را اینگونه بیان میکند: فعالیت كارگری در ایران و تحت نظام جمهوری اسلامی بطور نوشته و نانوشته \"امنیتی\" است. نفس تجمع و تشكل كه یكی از خصیصههای فعالیت كارگریست، در ایران جز تحت كنترل و اجازه دولتی، ممنوع و جرم \"سیاسی- امنیتی\" است. رهبران مذهبی كنونی جمهورى اسلامى، انقلاب ایران با شعارهاي به يغما برده كه بيشترشان مطالبات مردم و نیروهای سیاسی سوسیالیستی و لیبرال (اپوزیسیون نظام سلطنتی ایران) بودند، به قدرت رسید. یكی از این شعارها \"نان و مسكن\" بود.
تكرار شعارهای مردم وسيلهای بود تا نمايندگان و رهبران واقعى و عملى انقلاب و در اين زمينه كارگران وفعالين اين عرصه را از ميدان بيرون كنند. كارگزاران و رهبران جمهورى اسلامى در مساله كارگرى تا جايى پيش رفتند كه حكومت خود را حكومت مستضعفين هم ناميدند.
حاكمين ايران همانگونه كه در مدارس، دانشگاهها و ادارات دست به تصفيههاى وسيعى زدند در كارخانهها و كارگاهها نيز به شكار، قلع و قمع و پاكسازى پرداختند. همه تشكلها و فعالين كارگرى را جز \"تشكلهاى معدود دولتى- قانونى مانند شوراهاى اسلامى يا خانه كارگر و انجمنهاى وابسته به نهادهاى حاكم\" منحل و فعالين آنها را تحت پيگرد قراردادند.
اشغال كوردستان نتوانست كارگران و فعالین این عرصه را خاموش كند. اگر روزهای آغاز اشغالگران توانستند همه تشكلها را به زیر زمین سوق دهند، در سالهای بعد كارگران عمدتا در سقز و سنندج فعالیتهای خود را از سر گرفتند.
در سالهای ١٣٦٥ -١٣٦٦ در سقز روز كارگر در بیرون شهر برگزار و دور از چشم پاسداران و نیروهای سركوبگر جمهوری اسلامی برگزار میشد و این در همه مملكت نیز منحصر بفرد بود.
جمال چراغویسی در سال ١٣٦٨ در سنندج در تجمع هزاران كارگر از هم سرنوشتی كارگران در مقابل سرمایهداری گفت. در دهه اول حاكميت جمهورى اسلامى، اعتراضات كارگرى و هر فعاليت براى تشكل و تجمع منجر به صدور احكام بسيار سنگين مىشد. شايد بتوان گفت اولين تجمعها و تشكلها مديون جسارت رهبران كارگرى سنندج، سقز، مریوان، مهاباد و دیگر شهرهای كوردستان بود كه هزينه سنگينى نيز براى آنها در پی داشت. جمال چراغویسی اعدام شد و محمود صالحى و یارانش بارها به زندان رفتند اما كارگران خباز سقز و بعدها انجمن جمال چراغویسی براى هميشه خط قرمز جمهورى اسلامى را به خط زرد در همه ايران بدل كردند و سرمشقی برای ادامه مبارزه در اختناق شدند.
در اوج خفقان، برگزارى مناسبتهايى چون اول ماه مى در سقز و سنندج و ديگر شهرهاى كوردستان كه در همه دوران جمهورى اسلامى امنيتى و زير فرمان امنيتیها اداره شده و مى شود از اعتماد و استخوان بندى محكم و سنت فعاليتهاى كارگرى در كوردستان خبر مى دهد. در كوردستان كارخانه و كارگاههای بزرگ وجود ندارد یا نادر است. اقتصاد و منابع مالی در این منطقه بعلت تبعیضهای اقتصادی و سركوبهای مستمر نظامی و امنیتی با بخشهای مركزی ایران قابل مقایسه نیست.
نمودی کلی از وضعیت کارگران کُرد:
سال ١٣٩٤ با بازداشت ٢٣ کارگر کُرد، محکومیت ١٧ نفر به زندان، احضار ١٣ تن به نهادهای امنیتی همراه بوده است.
همچنین طبق این گزارش در سال ١٣٩٤ نیز مجموع ٥٥ کارگر کُرد براثر حوادث ناشی از کار جان باخته و مصدوم شدهاند، که ٤٥ کارگر جان خود را از دست داده و ١٠ تن از آنان مصدوم شدهاند.
با توجه به این آمار دو تن از کارگران کشته شده زن بودهاند.
همچنین کشته و زخمی شدن کولبران کارگر ٥٨ مورد را شامل میشود که از این مجموع نیز ٢٩ تن کشته و ٢٩ کولبر زخمی شدهاند.
مازاد بر تمامی این موارد، کارگران مناطق کُردنشین ایران طی سال گذشته با ٨ مورد اخراج روبرو بودهاند که در ٤ مورد از آنان که بطور دقیق مشخص است ٤٤٥ نفر از کار اخراج شدهاند و در ٤ مورد دیگر کارگران بصورت گروهی اخراج شدهاند که آمار تعداد آنان نامشخص بوده است.
همچنین کارگران کُرد در ٤١ حرکت اعتراضی گسترده که متشکل از گروههایی تا ٥٠٠ نفره بوده، دست به تجمعات اعتراضی زدهاند.
البته باید ذکر شود که این آمار بسیار بیشتر از این تعداد میباشد چرا که این موارد تنها شامل اخراج و تجمعات اعتراضی گسترده کارگری بوده است.
جان باختن کارگران بر اثر حوادث کار:
جدول (١)
علل جان باختن و مصدومیت کارگران کُرد براثر حوادث ناشی از کار در مناطق کُردنشین ایران ( سال ١٣٩٤)
بیشترین موارد منجر به مرگ و زخمی شدن کارگران، با ١٤ مورد براثر سقوط از ارتفاع و در کارگاههای ساختمانسازی بوده است.
همچنین بیشترین موارد برق گرفتگی کارگران نیز در کارگاههای ساختمانسازی بوده است.
در ایران آماری دقیقی از مرگ و میر ناشی از حوادث کار وجود ندارد، چراکه آمار سازمان تامین اجتماعی و پزشکی قانونی متفاوت است، زیرا \"۹۰ درصد قربانیان اینگونه حوادث تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی نیستند، به این دلیل آمار تامین اجتماعی بسیار اندک است. وزارت کار نیز آمار کارگرانی را اعلام میکند که درپیوند با وزارت کار بیمه هستند، مثل بیمه حوادث و غیره\".
طبق قانون کار، متولی اصول ایمنی کار و نظارت بر رعايت این اصول وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
بنا به گفتهی مقامات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اکثریت عمدهی کارگرانی که در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند بیمه نیستند.
فعالان کارگری بر این باورند، عدم ایمنی کار، نبود وسایل موردنیاز برای کار، استفاده از وسایل معیوب، بیتوجهی کارفرمایان و همچنین عدم آگاهی کارگران از نحوه کار کردن از عوامل رخ دادن حوادث کار میباشند و خانواده قربانیان حوادث کار از سوی هیچ نهاد مرتبطی مورد حمایت قرار نمیگیرند.
کشته و زخمی شدن کُولبران کارگر
در سال ١٣٩٤ مجموع ٥٨ کولبر کارگر کشته و زخمی شدهاند که ٢٩ نفر از آنان کشته و ٢٩ تن دیگر زخمی شدهاند.
جدول (٢)
نحوه کشته و زخمی شدن کُولبران کارگران در مناطق کُردنشین ایران (١٣٩٤)
در جریان کشته و زخمیشدن کولبران، دو کولبر ١٧ ساله براثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی کشته شدهاند.
رحمان جوانمردی درباره این نوع از کولبران اضافه میکند: \"كولبران؛ آمار دقیقی از كولبران كورد در دست نیست اما میدانیم كه در طول نوار مرزی از ماكو تا ایلام بنوعی كار كولبری رایج و ممر معاش و زندگی بسیاریاست. این قشر كه عموما با كار روز مزدی امرار معاش میكنند نه تنها از كوچكترین حقوق كارگری برخوردار نیستند بلكه حتی امنیت جانی هم ندارند و هرساله جان دهها تن از آنها با شلیک مستقیم گلوله و یا رفتن روی مین گرفته می شود. راههای صعب العبور مین گذاری شده، طوفان، سرما و كشتار سیستماتیك با گلولههای مستقیم پاسداران از خطرهای هر روزه بر سر راه آنان است. علاوه بر استثمار كاری شدید، نقش و تاثیر تبعيض مضاعف و مكرر بر سرنوشت و زندگی كارگران كورد آنها را در صف مقدم مبارزه علیه سركوبهای دولتی و نظام سلطه قرار داده است\".
بیکاری، کارگران کردستان را به سمت کولبری هدایت میکند.
یک فعال کارگری در سقز از فعالیت بیش از ۱۵۰۰ کارگر مرزی در مناطق سردشت، بانه، سقز و مریوان در حرفه خطرناک \"کولبری\" خبر داد.
پیشتر محمد صالح حسینی فعال کارگری در این باره: عدم تمایل حکومت به سرمایه گذاری، نبود کارخانجات و فقدان سیاستهای مشوق سرمایهگذاری در مناطق کردنشین را عامل روی آوردن کارگران مرزی به حرفه کولبری دانست و در این باره به ایلنا گفته بود: \"هرسال چندین نفر از کارگران کولبر جانشان را در مناطق مرزی کردستان از دست میدهند و این در حالی است که اگر امکان اشتغال و کسب درآمد قانونی در منطقه فراهم بود، نیروی کار این کارگران صرف تولید میشد\".
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در گزارش خود آورده است که شهروندان مناطق مرزی به دلیل بیکاری، فقر و تورم بیش از حد به کولبری در نقاط مرزی روی برده که در اکثر موارد مورد تیراندازی نیروهای نظامی قرار میگیرند.
دیگر عوامل و موارد مرگ کارگران
خودکشی کارگران:
ـ در فروردین ماه سال ٩٤، عبدالکریم احمدی که از جمله کارگران فصلی بوده و ٦٠ سال سن داشته است به دلیل فقر و بیکاری به زندگی خود پایان داده است.
همچنین در سال گذشته مجموع ١٤ مرد دیگر به علت بیکاری و فقر و تنگدستی به زندگی خود پایان دادهاند.
بازداشت، محکومیت به زندان و احضار فعالین کارگری به نهادهای امنیتی
آقای جوانمردی با ذکر اینکه کردستان توسط \"امنیتیها\" اداره میشود و تبعیض اقتصادی بر این منطقه حاکم است، میگوید: در اوج خفقان، برگزارى مناسبتهايى چون اول ماه مى در سقز و سنندج و ديگر شهرهاى كوردستان كه در همه دوران جمهورى اسلامى \"امنيتى\" و زير فرمان \"امنيتیها\" اداره شده و میشود از اعتماد و استخوان بندى محكم و سنت فعاليتهاى كارگرى در كوردستان خبر میدهد. در كُردستان كارخانه و كارگاههای بزرگ وجود ندارد یا نادر است. اقتصاد و منابع مالی در این منطقه بعلت تبعیضهای اقتصادی و سركوبهای مستمر نظامی و امنیتی با بخشهای مركزی ایران قابل مقایسه نیست.
استانهای كُردی و یا كُردنشین امروزه بطوریكه آمار دولتی نیز تایید میكند در زمره فقیرترین استانهای ایران هستند. عمده كارگران در كوردستان یا كولبران مرزی هستند یا در بخشهای كوچك و متوسط چون خبازی و بلوك سازی و آجرپزی مشغولند و یا به عنوان كارگران ساختمانی و فصلی در شهر و روستاهای كوردستان یا به عنوان مهاجر در مركز و جنوب ایران زندگی سخت خود را با كارهای پرمشقت میگذرانند.
زنان در غالب حوزههای كارگری نقشی دوشادوش مردان در كوردستان دارند اما مجبور به كار خانه و نگهداری كودكان و سالمندان نیز هستند. كار طاقت فرسای كودكان را میتوان در كارگاههای كوچك و گاراژها و كورههای آجرپزی یا میان كولبران و مزارع مشاهده كرد. نبودن حمایتهای قانونی و عدم وجود فرهنگ نگهداری و خدمت به كودكان و نیز حاكمیت فرهنگ بزرگ و پیرسالاری، وضعیت این قشر شكننده از كارگران كوردستان را دو چندان سخت و غیرقابل تحمل كرده است.
جدول (٣)
موارد بازداشت کارگران در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
براساس جدول (٣)، ١٢ تن از این کولبران به اتهام کولبری و در هنگام کولبری از سوی نیروهای نظامی بازداشت و ١٠ تن دیگر از جمله فعالین کارگری بودهاند که از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدهاند.
به هنگام بازداشت این فعالین کارگری سرنوشت و مکان بازداشت آنها نامعلوم بوده است.
همچنین حامد محمودی نژاد و پدرام نصراللهی به هنگام بازداشت از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و کومپیوتر و برخی وسایل شخصی محمود صالحی توقیف شده است.
جدول (٤)
موارد محکومیت کارگران به زندان در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
براساس جدول (٤) در سال ٩٥ مجموع ١١فعال کارگری به ١٥سال و٧ ماه و ٦ روز زندان و ٦٠ ضربه شلاق محکوم شدهاند.
همچنین ٥ کارگر کولبر به اتهام کولبری به ١سال و١ ماه و ٧ روز زندان و و ٤٥ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدهاند.
به بهانههای مختلف \"امنیتی\" و با پرونده سازیهای کاذب، تحت عناوین \"تشویش اذهان عمومی\" و \"اقدام علیه امنیت کشور\" جمع زیادی از کارگران و فعالین کارگری بازداشت و زندانی شدهاند.
احضار و تهدید کارگران به نهادهای امنیتی:
جدول (٥)
موارد احضار کارگران به اداره اطلاعات در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
جدول (٦)
موارد احضار کارگران به دادگاهها در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
پیشتر \"محمود صالحی\" فعال سرشناس کارگری در سقز، در پاسخ به این سوال که چرا هر ساله و در آستانهی روز جهانی کارگر، وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی در کردستان، به احضار و تهدید فعالان کارگری میپردازند، به کانون مدافعان حقوق بشر کردستان گفته بود: \"هر ساله در آستانهی اول ماه مه، روز جهانی کارگر، احضار فعالان کارگری از سوی نهادهای امنیتی آغاز شده و هر روزه چند نفر را احضار و به عناوین مختلف از آنان بازجویی میکنند، تا به این شکل موجودیت خودشان را اعلام کنند\".
رحمان جوانمردی در آخر ضمن اشاره به پادگانی کردن کردستان، میگوید: \"پادگانی شدن كوردستان بر زندگی کل جامعه بویژه بر زندگی زحمتكشان و حاشیهنشینهای كوردستان تاثیر مستقیم گذاشته است. زنجیره تبعیضها از نداشتن حق تجمع و تشكل تا بهداشت و درمان و از آب و هوای سالم تا تحصیل و اشتغال در كوردستان زیر تاثیر سیاستهای غلط اشغالگران حاكم است و بدین سبب نیز سهم اقشار میانی و پایینی جامعه بشدت كم و كمتر میشود.
نبودن كارخانه و کارگاههای تولیدی و اشتغال مناسب، بسیاری را وادار به مهاجرت به خارج از كوردستان كرده است. عدم وجود چشم انداز و آینده روشن در زندگی باعث نا امیدی و یاس جامعه بویژه در اقشار ضعیفتر آن شده است.
بازماندن از تحصیل بخاطر زبان مادری یكی از ویژگیهای نسل زحمتكشان جوان ماست. علیرغم امنیتی بودن كوردستان و سركوبهای پیدا و پنهان فراوان در این منطقه هنوز تشكلها و تجمعات كارگریاش از متوسط كشوری ملموستر و فعالتر است\".
کارگران اخراج شده:
جدول (٧)
موارد اخراج کارگران از کار در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
اعتراضات و تجمعات کارگری:
جدول (٨)
موارد اعتراضات و تجمعات کارگری در مناطق کُردنشین ایران (سال ١٣٩٤)
علل اعتراضات کارگری:
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بر این باورند که نا امنی شغلی در سایه قراردادهای موقت کار، تعطیلی کارگاهها و کارخانهها و بیکاری هر روزه تعداد زیادی از کارگران، عدم ایمنی محیطهای کار و افزایش میزان حوادث، عدم برخورداری از بیمه تامین اجتماعی مناسب همهگیر، عدم پرداخت به موقع حقوق و نیز تبعیض در پرداخت حقوقها به ویژه با افزایش روزافزون کارگران غیررسمی و پنهانی که از هرگونه حقوق قانونی محروم هستند، تنها بخشی از دلایل اعتراضی کارگران طی سالهای اخیر بوده است.
از دیگر سو، تعیین حداقل دستمزد از سوی شورای عالی کار در آخرین روزهای سال گذشته که بنا به آنچه که بسیاری از صاحبنظران و فعالین کارگری بیان میکنند، بسیار پایین تر از نرخ تورم واقعی موجود در کشور و نیز پایینتر از ارزش سبد مصرفی خانوار است، خود دلیلی دیگر بر ضعیف بودن صداى کارگران و تداوم اعتراضات جامعه کارگری کشور است.
بلاتکلیفی و بیکاری کارگران پس از اتمام قراردادهای کوتاه مدت:
مرخصی اجباری:
قراردادهای سفید:
اشاعهی قرارداد سفید در زمانهای بحرانی گسترش مییابد و کارفرمایان با بستن آن کارگران را بدون هیچگونه حقوق و مزایایی تحت فشار قرار میدهد و اخراج احتمالی آنان نیز بدون تعهد برای کارفرما امکان پذیر است.
دریافت نکردن حقوق معوقه:
در حال حاضر پایین بودن و ناعادلانه بودن دستمزدها، قراردادهای موقت، به تعویق افتادن حقوق و نبود بیمه زندگی شغلی کارگران را با ناامیدی همراه کرده و از مهمترین مشکلات این طبقه است.
پیشتر محمود صالحی نسبت به وضعیت سندیکاهای کارگری به کردپا گفته بود: هماکنون در ایران و کُردستان، سندیکای کارگری وجود ندارد که از کارگران حمایت کند و اگر وجود داشته باشد هیچ ارتباطی با قشر کارگر ندارد، در شهرها انجمن کارگری وجود دارد و آنها نیز تحت کنترل دستگاههای امنیتی میباشند، حتی اگر چند ماه دستمزد و حقوق کارگران نیز پرداخت نشود، هیچ سازمان و نهادی در مقابل این وضعیت پاسخگو نخواهد بود.
کارگران و آمارها:
بر اساس منابع داخلی ایران، در آمد ۷۰درصد کارگران زیر خط رسمی فقر در ایران است و تقریبا ۹۰ درصد کلیه قراردادهای کار موقتی هستند که به کارگران هیچ نوع پوشش بیمه یا محافظتی را ارائه نمیکنند.
با آنکه مسولان در سال ٩٥ نوید افزایشی حداقل ٢٥ درصد دست مزد مشمولان قانون کار را دادهاند،اما این مهم برای مسولان ٤ برابر زیر خط فقر است.
سوژهی کارگری: تنها ١٨.٥%کارگران ایران، رسمیاند.
این گزارش با استناد به آمارهای به ثبت رسیده در مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا تنظیم شده و استفاده از آن با ذکر منبع (آژانس خبررسانی کُردپا) بلامانع است.
تنظیم: کوچ