سوران حمهرش: عید امروزی، عیدی مشترک میان چندین ملت خاورمیانه میباشد+گفتگو
19:15 - 28 اسفند 1393
آژانس کُردپا: پژوهشگران و تاریخنویسان کُرد متفقالقولاند که جشن روز، خاستگاه کُردستانی داشته و در میان دیگر ملل منطقه رواج و گسترش یافته است.
یکی از این محققان کُرد به نام سوران حمهرش، زبانشناس در گفتگو با خبرنگار کُردپا جنبهی تاریخی و استورهای نوروز را مورد بحث و بررسی قرار گرفته که متن کامل آن عینا در پی میآید:
کُردپا: عید نوروز نشأت گرفته از فرهنگ کدام یک از ملل منطقه خاورمیانه میباشد؟
سوران حمهرش: ریشه این عید مربوط به اتفاقات کوهستانهای کُردستان میباشد، اما به دلیل تاریخ، آداب رسوم و باور ملی و جامعههای مختلف که ریشه مشترک دارند، ریشه دیرین آن به دوران سومریها که عیدی مشابه این عید به نام \"ایزن اکیتو\" به معنای \"عید اکتیو\" از سوی سومریها برگزار میشد، برمیگردد. توجه داشته باشیم که واژه \"عید\" در کُردی نو و سومری همان واژه بوده است، این عید در نخستین ماه بهار و در آغاز پاییز برگزار شده است، چیزی که در اینجا باید به آن توجه کنیم این است که این دو عید تا دورانی نه چندان دور در فرهنگ کُردی حفظ شده بودند که یکی عید نوروز و دیگری عید کُرد بوده که تا نزدیک به دویست سال پیش در دامنهکوهدماوند این عیدها برگزار شده یعنی هر دو اصل این عید در فرهنگ ملت کُرد حفظ شده بودند.
کُردپا: به نظر اکثر محققان و با توجه به اینکه دولت مادها دولتی کُردی بوده، زنده کردن اسطوره کاوه و قیام وی علیه ضحاک آخرین پادشاه مادها، خدمتی به تاریخ ملت کُرد نکرده است و همزمان بازگویی این داستان اسطورهای از سوی فردوسی شاعر فارس زبان را به انحراف کشاندن این عید قلمداد میکنند این مسئله تا چه حد میتواند صحیح باشد؟
براساس برخی از منابع تاریخی اسلامی عربی، یمنیها میگویند، ضحاک از ما بوده و در دوران حضرت ابراهیم، فرعوان مصر بوده در حالیکه برخی از منابع تاریخی اسلامی میگویند ضحاک خود نمرود بوده و برخی دیگر میگویند ضحاک پادشاه پس از نمرود بوده است. تاریخنویس کُرد، ابن اسیر که وی نیز به منبع تاریخی قبل از خود مراجعه کرده، هویت ملی را برای کاوه مشخص نمیکند اما کاوه را اصفهانی و ضحاک را نمرود قلمداد میکند و اصفهانی بودن به کاوه هویت ملی نمیبخشد و اگر بخواهیم هویتی را برای کاوه انتخاب کنیم باید این را بدانیم که اصفهان امروزی در منابع تاریخی \"اسپادان\" بوده و شهری میدی بوده، ابن اسیر، داستانهای فارسمرتبط با ضحاک را یکی از \"دورغهای فارس\" میداند.
همچنین ابن خلدون به نظرات فارس اشاره و براساس آن، فارس به صورت آشکار در دوران ابن خلدون، ضحاک را پادشاه فارسی ظالم قلمداد نمودند. علاوه براین نیز گفته است تا سال ١٨٢٠ در دامنه کوه دماوند که منطقهای کاملا میدی بوده، عیدی را که در هشتمین ماه سال برگزار شده، نام آن \"عید کُرد\" بوده که با ضحاک و کاوه ارتباط داشته است.
عیدی که در عمق کشوری به نام ایران با کاوه و ضحاک مرتبط باشد و عید کُردها قلمداد شود، چگونه و براساس کدام ریشه میتوان آن را اختلاف ملی با فارس دانست؟ باید این را بدانیم که بخش زیادی از شاهنامه همچون داستان نوشته شده و درست است که رویدادهای تاریخی را روایت میکند، اما رویدادهای تاریخی به صورت داستان و با میل فردوسی و به نفع فارسها نوشته شده است به همین دلیل با اسناد تاریخی متناسب نمیباشد، در حقیقت سند تاریخی وجود ندارد که هویت ضحاک و کاوه را از هم تفکیک نماید و باید این را فراموش نکنیم که تا چهار صد سال قبل، کُردها از نمرد به عنوان شاه نام بردهاند و آن را اولین شاه خود دانستهاند و این نشان میدهد که رویداد ضحاک و سرنگونی وی، رویداد تاریخی پیش از ثبت تاریخ بوده است و در کوههای کُردستان میان شاه و مردم رخداده است و مردم پادشاه خود را سرنگون کردهاند و این رویداد به صورت شفاهی دهان به دهان بازگو شده و در هرمنطقهای نظرات جدیدی را به آن اضافه شده است.
کُردپا: بیشتر منابع معتبر تاریخی به این اشاره میکنند که این عید به جا مانده از فرهنگ آیین زرتشت بوده تا چه حد این میتواند به واقعیت نزدیک باشد؟
کُردپا: اگر عید نوروز، جشنی کُردی میباشد، چرا ملتهای همسایه کُرد، درصدد جدا کردن این عید از ملت کُرد هستند؟
سوران حمهرش: رویدادهای تاریخی بسیاری وجود دارند که باگذشت زمان، ملیت و مردمانی دیگر سعی میکنند که افکار خود بر آن تحمیل و میخواهند خود را صاحب آن کنند، برای نمونه رویداد نوح و کشتی وی، بر روی سنگی نزد سومریهای تحت عنوان نامی دیگر نوشته شده و به همان صورت آدم به صورت \"آدمو\" نزد سومریها گفته شده است. این دو فرد بعدها در آیینهای یهودیت، مسیحیت و اسلام به نامهای مختلف با کمی تغییرات دوباره تکرار شدند، رویداد ضحاک و کاوه نیز به همین صورت بوده، به صورتهای مختلف با کمی تغییرات از سوی مردمانی مختلف روایت شده و هر ملتی میخواهد آن را تصاحب کند.
ما کُردها به افسانههای فارس ایمان آوردهایم و به دلیل ارتباط جمعی از افسانههای فارس با عید نوروز، درحال فراموش کردن جشن ملی خود هستیم.
کُردپا: دلیل اینکه ملت کُرد در گذشته بیشتر از عید نوروز به عنوان آغاز سال نو نامبرده، چه بوده است؟
سوران حمهرش: دلیل اصلی این است که عید نوروز، عید سال نو است و همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، قبل از ثبت نوروز در تاریخ، در دوران سومریها عید سال نو در ماه چهارم (آوریل) برگزار شده و چیزی که باید به توجه کرد این است که \"چهارشنبه سوری\" که اولین چهارشنبه ماه چهارم، آغاز سال نو ایزدی میباشد، سومریها نیز در همان ماه عیدی مشابه ایزدیها را برگزار کردهاند و با عنوان عید \"ایزن اکتیو\" از آن نامبرده شده، علاوه براین نیز شاعر نامدار کُرد، خانی این عید را با همان شیوه در مم و زین با هر دو عنوان \"عید سال نو\" و \"نوروز\" نامبرده است و مم و زین نشان میدهد که کُردها نزدیک به چهارصد سال قبل در این روز عید باشکوهی را برگزار کردهاند.
کُردپا: کدام اسناد تاریخی نوروز را به کُرد ارتباط میدهند؟
سوران حمهرش: قبل از اینکه به بحث در مورد ضحاک و نوروز بپردازم، میخواهم بحثی را در مورد حضرت ابراهیم ارائه دهم، تمامی منابع دینی به این اشاره میکنند که حضرت ابراهیم در آغاز در میان مردمی بوده و در عین حال چندین منبع اسلامی میگویند وی از سوی کُردها به درون آتش انداخته شده و هیچ یک از این منابع نمیگویند که حضرت ابراهیم کُرد بوده است.
همانطور که گفتم، دو عید در میان ملت کُرد وجود دارد که با داستان ضحاک ارتباط دارند، هر دو عید از سوی کُردها برگزار شدهاند. در حقیقت زمانیکه تاریخنویس کُرد، ابوحنیفه دینوری که نخستین کتاب درباره تاریخ کُرد نوشته است، نزدیک به هزار و دویست سال قبل به بحث در مورد ریشههای بوجود آمدن ملت کُرد میپردازد و آن را به داستان کاوه و ضحاک ارتباط میدهد و این نشان میدهد که در حقیقت از همه جوانب این عید با تاریخ کُرد ارتباط دارد.
کُردپا: چرا کُردها تاکنون نتوانستهاند ارتباط کُرد و نوروز یا کُرد بودن نوروز را به جهان اثبات کنند؟
سوران حمهرش: قبل از اینکه کُرد، کُردی بودن این عید را به جهان ثابت کند، باید از معامله ناسیونالیستی با یکی از جشنهای تاریخی خود دست بردارد و باید هوشمند باشیم و این را قبول کنیم که این عید امروزی عیدی مشترک میان چندین ملت خاورمیانه میباشد، همه ما باید در این روز براساس فرهنگ متفاوت خودمان از آن لذت ببریم و همه ما به عنوان ملتهای منطقه صاحب آن باشیم، بجای مسابقه بیهوده که به نظر من هیچ منفعتی را به غنی کردن فرهنگ کُردی و این عید تاریخی نمیرساند، باید همه ملتهای شرق صاحب نوروز باشند و این روز را به سمبل برادری میان ملتهای مختلف تبدیل کنند.
یکی از این محققان کُرد به نام سوران حمهرش، زبانشناس در گفتگو با خبرنگار کُردپا جنبهی تاریخی و استورهای نوروز را مورد بحث و بررسی قرار گرفته که متن کامل آن عینا در پی میآید:
کُردپا: عید نوروز نشأت گرفته از فرهنگ کدام یک از ملل منطقه خاورمیانه میباشد؟
سوران حمهرش: ریشه این عید مربوط به اتفاقات کوهستانهای کُردستان میباشد، اما به دلیل تاریخ، آداب رسوم و باور ملی و جامعههای مختلف که ریشه مشترک دارند، ریشه دیرین آن به دوران سومریها که عیدی مشابه این عید به نام \"ایزن اکیتو\" به معنای \"عید اکتیو\" از سوی سومریها برگزار میشد، برمیگردد. توجه داشته باشیم که واژه \"عید\" در کُردی نو و سومری همان واژه بوده است، این عید در نخستین ماه بهار و در آغاز پاییز برگزار شده است، چیزی که در اینجا باید به آن توجه کنیم این است که این دو عید تا دورانی نه چندان دور در فرهنگ کُردی حفظ شده بودند که یکی عید نوروز و دیگری عید کُرد بوده که تا نزدیک به دویست سال پیش در دامنهکوهدماوند این عیدها برگزار شده یعنی هر دو اصل این عید در فرهنگ ملت کُرد حفظ شده بودند.
کُردپا: به نظر اکثر محققان و با توجه به اینکه دولت مادها دولتی کُردی بوده، زنده کردن اسطوره کاوه و قیام وی علیه ضحاک آخرین پادشاه مادها، خدمتی به تاریخ ملت کُرد نکرده است و همزمان بازگویی این داستان اسطورهای از سوی فردوسی شاعر فارس زبان را به انحراف کشاندن این عید قلمداد میکنند این مسئله تا چه حد میتواند صحیح باشد؟
سوران حمهرش: اگر به منابع تاریخی مراجعه کنیم، این برای ما ثابت میشود که کاوه و ضحاک دو نفر بودهاند که هویت ملی را نداشتهاند
سوران حمهرش: برخی از نویسندگان امروزی کُرد، تلاش میکنند که تنها براساس وجه تشابه اسمی، هویت ملی را برای ضحاک و کاوه آهنگر ایجاد کنند و میگویند ضحاک میدی و کاوه فارس بوده و از این جهت میخواهند این عید دیرین را تحلیل کنند، اما اکثر آنان به منابع تاریخی مراجعه نمیکنند و براساس ریشه ناسیونالیستی یا دینی تفسیرهای خود را بنیان مینهند، اگر به منابع تاریخی مراجعه کنیم، این برای ما ثابت میشود که کاوه و ضحاک دو نفر بودهاند که هویت ملی را نداشتهاند، برای نمونه تا هشتصد سال پیش کُردها براین باور بودند که \"زوری فرزند ضحاک\" قلعه \"شارزور\" را نوسازی کرده و یاقوت حموی این را دوباره روایت کرده است، در شارزور تا چهارصد سال پیش شهری به نام \"میرکاوه\" که به نام کاوه آهنگر بوده وجود داشته است.براساس برخی از منابع تاریخی اسلامی عربی، یمنیها میگویند، ضحاک از ما بوده و در دوران حضرت ابراهیم، فرعوان مصر بوده در حالیکه برخی از منابع تاریخی اسلامی میگویند ضحاک خود نمرود بوده و برخی دیگر میگویند ضحاک پادشاه پس از نمرود بوده است. تاریخنویس کُرد، ابن اسیر که وی نیز به منبع تاریخی قبل از خود مراجعه کرده، هویت ملی را برای کاوه مشخص نمیکند اما کاوه را اصفهانی و ضحاک را نمرود قلمداد میکند و اصفهانی بودن به کاوه هویت ملی نمیبخشد و اگر بخواهیم هویتی را برای کاوه انتخاب کنیم باید این را بدانیم که اصفهان امروزی در منابع تاریخی \"اسپادان\" بوده و شهری میدی بوده، ابن اسیر، داستانهای فارسمرتبط با ضحاک را یکی از \"دورغهای فارس\" میداند.
همچنین ابن خلدون به نظرات فارس اشاره و براساس آن، فارس به صورت آشکار در دوران ابن خلدون، ضحاک را پادشاه فارسی ظالم قلمداد نمودند. علاوه براین نیز گفته است تا سال ١٨٢٠ در دامنه کوه دماوند که منطقهای کاملا میدی بوده، عیدی را که در هشتمین ماه سال برگزار شده، نام آن \"عید کُرد\" بوده که با ضحاک و کاوه ارتباط داشته است.
عیدی که در عمق کشوری به نام ایران با کاوه و ضحاک مرتبط باشد و عید کُردها قلمداد شود، چگونه و براساس کدام ریشه میتوان آن را اختلاف ملی با فارس دانست؟ باید این را بدانیم که بخش زیادی از شاهنامه همچون داستان نوشته شده و درست است که رویدادهای تاریخی را روایت میکند، اما رویدادهای تاریخی به صورت داستان و با میل فردوسی و به نفع فارسها نوشته شده است به همین دلیل با اسناد تاریخی متناسب نمیباشد، در حقیقت سند تاریخی وجود ندارد که هویت ضحاک و کاوه را از هم تفکیک نماید و باید این را فراموش نکنیم که تا چهار صد سال قبل، کُردها از نمرد به عنوان شاه نام بردهاند و آن را اولین شاه خود دانستهاند و این نشان میدهد که رویداد ضحاک و سرنگونی وی، رویداد تاریخی پیش از ثبت تاریخ بوده است و در کوههای کُردستان میان شاه و مردم رخداده است و مردم پادشاه خود را سرنگون کردهاند و این رویداد به صورت شفاهی دهان به دهان بازگو شده و در هرمنطقهای نظرات جدیدی را به آن اضافه شده است.
کُردپا: بیشتر منابع معتبر تاریخی به این اشاره میکنند که این عید به جا مانده از فرهنگ آیین زرتشت بوده تا چه حد این میتواند به واقعیت نزدیک باشد؟
سوران حمهرش: چیزی که مایه دقت است این نکته میباشد که \"چوارشما سور\" که نخستین چهارشنبه ماه چهارم بوده و جشن سال نو ایزدی محسوب میشود
سوران حمهرش: متاسفانه در شرق هرکسی فکر و دین خود دارد و از این نظر میخواهند همه مسائل تحلیل کنند. هیچ سندی وجود ندارد که ثابت کند این عید، جشنی زرتشتی میباشد در حالیکه تاریخ آیین زرتشت خود تاریخی نامشخص دارد و در میان منابع تاریخی تا امروز نتوانسته تاریخی مشخص را برای دوران زرتشت معلوم کند به همین دلیل این عید را نمیتوان به یکی از جشنهای زرتشت دانست، در اوستا نیز به ضحاک و حادثه آن اشاره شده، اما تنها بحث از آن، نوروز را جشنی زرتشتی قلمداد نمیکند.کُردپا: اگر عید نوروز، جشنی کُردی میباشد، چرا ملتهای همسایه کُرد، درصدد جدا کردن این عید از ملت کُرد هستند؟
سوران حمهرش: رویدادهای تاریخی بسیاری وجود دارند که باگذشت زمان، ملیت و مردمانی دیگر سعی میکنند که افکار خود بر آن تحمیل و میخواهند خود را صاحب آن کنند، برای نمونه رویداد نوح و کشتی وی، بر روی سنگی نزد سومریهای تحت عنوان نامی دیگر نوشته شده و به همان صورت آدم به صورت \"آدمو\" نزد سومریها گفته شده است. این دو فرد بعدها در آیینهای یهودیت، مسیحیت و اسلام به نامهای مختلف با کمی تغییرات دوباره تکرار شدند، رویداد ضحاک و کاوه نیز به همین صورت بوده، به صورتهای مختلف با کمی تغییرات از سوی مردمانی مختلف روایت شده و هر ملتی میخواهد آن را تصاحب کند.
ما کُردها به افسانههای فارس ایمان آوردهایم و به دلیل ارتباط جمعی از افسانههای فارس با عید نوروز، درحال فراموش کردن جشن ملی خود هستیم.
کُردپا: دلیل اینکه ملت کُرد در گذشته بیشتر از عید نوروز به عنوان آغاز سال نو نامبرده، چه بوده است؟
سوران حمهرش: دلیل اصلی این است که عید نوروز، عید سال نو است و همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، قبل از ثبت نوروز در تاریخ، در دوران سومریها عید سال نو در ماه چهارم (آوریل) برگزار شده و چیزی که باید به توجه کرد این است که \"چهارشنبه سوری\" که اولین چهارشنبه ماه چهارم، آغاز سال نو ایزدی میباشد، سومریها نیز در همان ماه عیدی مشابه ایزدیها را برگزار کردهاند و با عنوان عید \"ایزن اکتیو\" از آن نامبرده شده، علاوه براین نیز شاعر نامدار کُرد، خانی این عید را با همان شیوه در مم و زین با هر دو عنوان \"عید سال نو\" و \"نوروز\" نامبرده است و مم و زین نشان میدهد که کُردها نزدیک به چهارصد سال قبل در این روز عید باشکوهی را برگزار کردهاند.
کُردپا: کدام اسناد تاریخی نوروز را به کُرد ارتباط میدهند؟
سوران حمهرش: قبل از اینکه به بحث در مورد ضحاک و نوروز بپردازم، میخواهم بحثی را در مورد حضرت ابراهیم ارائه دهم، تمامی منابع دینی به این اشاره میکنند که حضرت ابراهیم در آغاز در میان مردمی بوده و در عین حال چندین منبع اسلامی میگویند وی از سوی کُردها به درون آتش انداخته شده و هیچ یک از این منابع نمیگویند که حضرت ابراهیم کُرد بوده است.
همانطور که گفتم، دو عید در میان ملت کُرد وجود دارد که با داستان ضحاک ارتباط دارند، هر دو عید از سوی کُردها برگزار شدهاند. در حقیقت زمانیکه تاریخنویس کُرد، ابوحنیفه دینوری که نخستین کتاب درباره تاریخ کُرد نوشته است، نزدیک به هزار و دویست سال قبل به بحث در مورد ریشههای بوجود آمدن ملت کُرد میپردازد و آن را به داستان کاوه و ضحاک ارتباط میدهد و این نشان میدهد که در حقیقت از همه جوانب این عید با تاریخ کُرد ارتباط دارد.
کُردپا: چرا کُردها تاکنون نتوانستهاند ارتباط کُرد و نوروز یا کُرد بودن نوروز را به جهان اثبات کنند؟
سوران حمهرش: قبل از اینکه کُرد، کُردی بودن این عید را به جهان ثابت کند، باید از معامله ناسیونالیستی با یکی از جشنهای تاریخی خود دست بردارد و باید هوشمند باشیم و این را قبول کنیم که این عید امروزی عیدی مشترک میان چندین ملت خاورمیانه میباشد، همه ما باید در این روز براساس فرهنگ متفاوت خودمان از آن لذت ببریم و همه ما به عنوان ملتهای منطقه صاحب آن باشیم، بجای مسابقه بیهوده که به نظر من هیچ منفعتی را به غنی کردن فرهنگ کُردی و این عید تاریخی نمیرساند، باید همه ملتهای شرق صاحب نوروز باشند و این روز را به سمبل برادری میان ملتهای مختلف تبدیل کنند.