زخمی شدن یک کولبر نوجوان کُرد در مرز سردشت
14:02 - 26 آبان 1397
آژانس کُردپا: یک کولبر نوجوان اهل سردشت در پی شلیک مستقیم نظامیان حکومتی در مرز این شهرستان زخمی شد.
براساس گزارش رسیده به آژانس خبررسانی کُردپا، روز شنبه بیست و ششم آبانماه، یک کولبر نوجوان به نام \"مهران دهستانیراد\" ١٥ ساله اهل روستای \"دولهتو\" از توابع سردشت براثر شلیک نظامیان حکومتی به شدت زخمی گردید.
این کولبر نوجوان از ناحیه پا به شدت زخمی و جهت مداوا پزشکی به مراکز درمانی سردشت منتقل شده است. پزشکان وضعیت عمومی این کولبر نوجوان را مناسب گزارش دادهاند.
این کولبر نوجوان برای تأمین مایحتاج زندگی خود و خانوادهاش به کار پر خطر کولبری در مرزها روی برده است.
اردیبهشتماه سال جاری، یک نویسنده ایرانی به نام \"عادله خلیفی\" رمانی را تحت عنوان \"اینجا صدای گرگها بلندتر است\" درباره زندگی کولبران چاپ و منتشر نمود که در گفتوگو با آژانس کُردپا درباره انگیزه نوشتن این رمان اعلام کرد: \"اسفند ٩٤ فیلمی دربارهی کولبری نوجوانی را دیدم که با باری بر پشتش از صخرهای بالا میرفت. از دیدن فیلم شوکه شدم. تا آنروز شناختی از کولبران نداشتم. چنین صحنههای را پیش از این در فیلمهای سینمایی دیده بودم که با ترفندهایی چنین شرایطی را فراهم میکنند و البته در هیچکدام از آن فیلمها باری بر دوش هنرپیشگان نیست. دیدن چنین صحنهای از زندگی واقعی و هر روزهی کولبران مرا بسیار اندوهگین کرد.چرا باید کسانی در چنین شرایط سخت و خطرناکی زندگی کنند؟ بارِ پشت آن نوجوان کولبر از وزن خود او هم سنگینتر بود.از آنروز پیگیر خبرهای مربوط به کولبران شدم. هر روزی که میگذشت و گزارشها را میخواندم و یا فیلمها را میدیدم، تأثیرش بر من بیشتر میشد تا قصهای به سراغم آمد. گمان من این بود که اگر بخواهم درباره کولبران رمانی بنویسم، باید داستانی قوی و خوب داشته باشد تا مخاطب را با خودش همراه کند و قصهی شوان و هانا، قصهای بود که رمان را شکل داد.\"
براساس گزارش رسیده به آژانس خبررسانی کُردپا، روز شنبه بیست و ششم آبانماه، یک کولبر نوجوان به نام \"مهران دهستانیراد\" ١٥ ساله اهل روستای \"دولهتو\" از توابع سردشت براثر شلیک نظامیان حکومتی به شدت زخمی گردید.
این کولبر نوجوان از ناحیه پا به شدت زخمی و جهت مداوا پزشکی به مراکز درمانی سردشت منتقل شده است. پزشکان وضعیت عمومی این کولبر نوجوان را مناسب گزارش دادهاند.
این کولبر نوجوان برای تأمین مایحتاج زندگی خود و خانوادهاش به کار پر خطر کولبری در مرزها روی برده است.
اردیبهشتماه سال جاری، یک نویسنده ایرانی به نام \"عادله خلیفی\" رمانی را تحت عنوان \"اینجا صدای گرگها بلندتر است\" درباره زندگی کولبران چاپ و منتشر نمود که در گفتوگو با آژانس کُردپا درباره انگیزه نوشتن این رمان اعلام کرد: \"اسفند ٩٤ فیلمی دربارهی کولبری نوجوانی را دیدم که با باری بر پشتش از صخرهای بالا میرفت. از دیدن فیلم شوکه شدم. تا آنروز شناختی از کولبران نداشتم. چنین صحنههای را پیش از این در فیلمهای سینمایی دیده بودم که با ترفندهایی چنین شرایطی را فراهم میکنند و البته در هیچکدام از آن فیلمها باری بر دوش هنرپیشگان نیست. دیدن چنین صحنهای از زندگی واقعی و هر روزهی کولبران مرا بسیار اندوهگین کرد.چرا باید کسانی در چنین شرایط سخت و خطرناکی زندگی کنند؟ بارِ پشت آن نوجوان کولبر از وزن خود او هم سنگینتر بود.از آنروز پیگیر خبرهای مربوط به کولبران شدم. هر روزی که میگذشت و گزارشها را میخواندم و یا فیلمها را میدیدم، تأثیرش بر من بیشتر میشد تا قصهای به سراغم آمد. گمان من این بود که اگر بخواهم درباره کولبران رمانی بنویسم، باید داستانی قوی و خوب داشته باشد تا مخاطب را با خودش همراه کند و قصهی شوان و هانا، قصهای بود که رمان را شکل داد.\"