دکتر گلمراد: سلطان سهاک بنیانگذار نوشتاری و تدوین کننده قوانین یاری است
15:40 - 14 بهمن 1390
گفتگوی اختصاصی آژانس خبررسانی کُردپا با دکتر گلمراد مرادی پیرامون کشف دفتر \"زبور حقیقت\" کتب مقدس پیروان آیین یاری
کُردپا: چرا تاکنون این مسئله روشن نگردیده که کتاب مذکور در چه مقطع تاریخی- آیینی کردستان نوشته شده و مؤلف اصلی آن چه کسی است؟ چون بنا به منابع موجود گفته میشود که چندین نسخه دست نوشته از این کتاب موجود میباشد.
د.گلمراد: قبل از هر موضوع اجازه فرمائید، بنده از شما، سردبیر و گردانندگان و کارکنان محترم کردپا صادقانه سپاسگذاری کنم که این امکان را به بنده و فرزند مرحوم پسر عموی ارشدم (حسین خلیفه) اعطاء کردهاید که در مورد زبورحقیقت برای آگاهی عمومی به پرسشهای مطرح شده شما پاسخ بگوئیم. آرزو دارم من بهسهم خودم و در حد امکان قادر باشم به پرسشهایتان پاسخ بگویم.
و اما چرا تاکنون، مقطع تاریخی نگارش کتاب آئینی یارسانیان یا دفتر دیوان \"گهوره و چهل تن دوره سید براکه\" و دیگر دفاتر دراویش که توسط عموی بنده گردآوری و مجموعا، در یک جلد، زیر نام زبور حقیقت رو نویس شده، معلوم نگردیده است؟ درست است از همین بخش آخر پرسشتان آغاز میکنم، آنگونه که مرحوم پسر عمویم در زمان حیات خود در آلمان منزل بنده و در نروژ به من گفتند، دهها نسخه از بخشهائی از این زبور حقیقت توسط باورمندان یارسانی و علاقمندان رونویس شده است. هنگامی که کتاب نزد من بود یک کپی از آن فقط برای کارهای علمی دانشگاهی زیراکس شده که من از روی آن کپی یک نسخه در اختیار پسر پسر عمویم حسین خلیفه قرار دادم، چون ایشان میبایستی اصل دفتر را در اختیار داشته باشند، که متأسفانه نداشتند و قبلا توسط پسر عموهایش اصل آن برده شده بود و بر نگرداندهاند.
بههمین دلیل من یک کپی از این زبور حقیقت را، از کپی خودم، به او دادم. برای پاسخ به بقیه پرسشتان نخست باید نکاتی چند درباره آئین یاری توضیح داده شود. آئین یاری درواقع ریشه درفلسفه \"ری اینکارنه یشن\" یا تناسخ روح دارد و بر میگردد به دوران اولیه مهر پرستی و میترائیسم و درطول تاریخ ادیان و فلسفه بودائی گری و زوروانیسم زردشتی گری بوجود آمده است. اینها فقط برمبنای نوشتهها و تشابهات عینی محققین بیگانه هستند که درباره ادیان جستجو کردهاند. در واقع طلوع و تاریخ پیدایش آئین یارسان بر میگردد به دوران پس از حمله تازه مسلمانان عرب به خاورمیانه. آنگونه که در تاریخ شیوه تحمیل دین اسلام به مردمان خاور زمین، آمده است، بسیاری از مردمان خلقهای خاورمیانه از تسلط و رفتار اعراب تازه مسلمان بر سرزمینهای اشغالی ناراضی بودند و مقاومتهای خونینی نشان دادند. این را من در نگاهی گذرا به تاریخ و فلسفه اهل حق (یارسان)، منتشره در سوئد، انتشارات کتاب ارزان سال 1999، آوردهام که جنبشهای ضد اشغالگران عرب و تبلیغ تناسخ روح و نپذیرفتن دین تازه آنها رواج پیدا کرده بود. رجوع شود به پیشگفتار کتاب، صفحات 1 تا 47.
آئین یاری بعد از اسلام را میتوان به دوران علی بن ابیطالب و حسن بصری و رابعه عدویه بن اسماعیل قیسی که این دو آخری از بنیانگذاران صوفیگری اسلامی در ایران قرن اول و دوم هجری بودند، ربط داد.آئین یاری بطور شفاهی تادوران سلطان سهاک فرزند کوچک شیخ عیسی برزنجهای، ادامه داشت. در دوران سلطان سهاک بود که بطور نوشتاری دفتر دیوان گهوره تدوین گردید.
حالا مسئله ظهور برخی از امامان اسلام در فلسفه تناسخی آئین یاری واقعیت داشته یا مسئله ترس از جلوگیری از سرکوب پیروان یاری توسط اسلامیون خشن و اعراب اشغالگر بوده یک مسئله دیگر است و باید درباره آن تحقیقات جامع تری انجا پذیرد.
سلطان سهاک که بنیانگذار نوشتاری و تدوین کننده قوانین یاری است، بنا به منابع بسیار کم تاریخی حدودا در سال 670 هجرقمری برابر با 1270 میلادی در برزنجه چشم به جهان گشوده و تا سال 803 هجری قمری برابر با 1400 میلادی در کوههای هورامان حدودا 130 سال زنده بوده است. رجوع کنید بههمان منبع ذکر شده صفحات 90 تا 91. پس دفتر تدوین شده بنام دیوان گهوره معروف است و تمام قوانین آئین یاری در آن آورده شده است. بعد از سلطان سهاک تا دوره سید حیدر معروف به سید براکه گوران درقرن 19 میلادی ((1210 هجری قمری برابر 1794 میلادی، بنا به حروف ابجد \"از داخل بی نه سمت\" تولد و بنا به حرف ابجد \"راصغ\" در سال 1291 هجری قمری برابر با 1873 میلادی، مرگ که با 36 درویش و خودش و سید ایاز (حیاس) فرزندش و دو نوه بنامهای سید خسرو و سید رستم جمع چهل تن را تشکیل دادند و دوره جدیدی را آغاز کردند. برای صحت و سقم این دوره به نوشتههای، جوان محقق، برزو احمدی، در سایت اینترنتی یارسان رجوع داده می شود))، دراویش منفرد دیگری ازجمله ایل بیگی جاف، خان آلماس و خان آتش، سید فرضی و شاگرد او شیخ امیر زولهای دفاتری نگاشته اند که در واقع خارج از گفته ها و نوشته های سلطان سهاک نبوده اند و کمترین قرق را با دیوانه گه وره دارند. پس این زبور حقیقت که از طرف خود عمویم و در تکیه جانشینان سید براکه نام گذاری شده، از مجموعه دفاتر دوره سلطان سهاک و دراویش منفرد ذکرشده فوق و دراویش دوره سید براکه گوران تشکیل شده است.تاریخ نگارش یا جمع آوری و رو نویس این زبور، من در یک مصاحبه با سایت جنبش دمکراتیک یارسان چنین آورده ام که درست است، زیرا خودم حضورداشته ام:\"در سالهای بین 1333 تا 1336 خورشیدی عمویم اکثر زمستانها را در قصر شیرین منزل مرحوم درویش علی میر و مرحوم درویش نصرت می گذراند و این افکار مشغولش کرده بود که همه دفاتر مقدس یاری را جمع آوری و در یک جلد رو نویس کند. در آن ایام بود که این دفتر زبورحقیقت را گویا توسط آقاسید کاظم نیک نژاد که هنوز درحیات اند یا درویش امیر حیاتی و یا مرحوم کاعابد خادمی در تهران که دوستان عمویم بودند و من چندین بار در منزل آقاسید نیک نژاد در خدمتشان بودم، به سفارش عمویم این دفتر اوراق سفید و جلد شده، تهیه گردید. خوب بخاظر دارم که همراه آقا سید جلال هم شاگرد خیاطی ام و (احمد میم سلمه) پسر درویش سلمه که دوست و هم مرام ما بود، هرشب و بویژه شبهای جمعه بعداز کار به منزل درویش علی میر می رفتیم و در خدمت عمویم بودیم. آن زمان ایشان بخشهائی از این دفتر را رو نویس می کردند و من با نی قلم طبیعی بدون جوهر با علاقه زیاد برگهای سفید دفتر بدون خط راطوری خط کشی می کردم که خط بدون جوهر روی صفحه معلوم باشد و بهمین دلیل سروده های نوشته شده تقریبا مستقیم هستند و کج و معوج نشدند.حالا شاید بعداز 55 سال آثارش روی اوراق کتاب مانده باشد\".
کُردپا: مباحث محوری محتوای کتاب زبور حقیقت از چه چیزی حکایت دارد و تفاوت آن با کتاب مقدس \"سرانجام\" چه میباشد؟
د.گلمراد: در واقع این پرسش را باید پسر پسر عمویم بهتر بتواند پاسخ گوید. اما آنچه که من از آن بر داشت کرده و دارم، آنست که محتوای زبور حقیقت از مجموعه دفاتر دیوان گه وره، سروده های دیگر دراویش ذات دار و دفاتر دوره سید براکه که به ترتیب از اول قوانین دینی و سر سپردن و جوز سر شکستن یعنی پیر و مریدی و یارسانی بودن و شیوه عبادت و نذر و نیاز و غیره در بخش قدیمی تدوین شده است. در حقیقت سرانجام نام دیگری است برای دفتر دیوان گه وره و دوره پردیوه ری. گویا در جمع بیا و به س یا عهد و پیمان که چهل تن و چلانه و هفتاد و دو پیر در حضور سلطان سهاک جمع بودند این دستورات دینی تصویب شده و بصور دفتر سرانجام یا دیوان گه وره و یا \"دوره پردیوری\" (که پرد به کردی یعنی پل ئیور یعنی این طرف و پردیور یعنی این طرف پل که گویا به دستور خود سلطان سهاک پلی بر روی آب سیروان برای عبور بسته شده و بعد از عبور از آن خرابش کرده اند و \"سرانجام\" نیز یعنی عاقبت کار و پایان جمع بیا و به س و \"دیوان گه وره\" یعنی مجلس یا جمع بزرگ با حضور همه یاران)
کُردپا: دلیل این مسئله که هرگاه دستنوشته و یا نسخهای مرتبط با آیین یارسان کشف میگردد از سوی پیروان آن مقدس قلمداد شده و یکی از خانوادههای یارسان خود را مالک آن دانسته و مانع از تحقیقات لازم جهت شناخت هر چه بیشتر آن میشوند؟
د.گلمراد: البته پاسخ درست به این پرسش برای همه دیکتاتوران و انحصار طلبان بسیار شرم آور باید باشد. اکنون درباره این پرسش، باید عرض کنم که چرا مردمان عقب نگهداشته شده ما، بایستی هر نوشته ادبی و فرهنگی و آئینی را که به دست می آورند مقدس بشمارند؟ اینها خود دلایل گونا گون دارند: دلیل اصلی به نظر من اولا، کم یاب بودن این نوشته ها است که هیچ گاه اجازه چاپ نداشتن آنها بوده و هنوز هم هست. بهمین دلیل کسی از محتوای این نوشته ها اطلاع دقیق نداشته است که آیا واقعا یک قطعه ادبی شعر است یا مسایل تعلیم تربیتی است و یا دستورات آئینی یک مذهب خاص. لذا هرنسخه آن در گذشته برای حفظ و نگهداری بصورت مقدس در می آوردند، که بشود ار آن تا حدی از دسترس بیگانگان و نابودی آن محفوظ بدارند. زیرا اگر از دست می رفت، تهیه آن واقعا سخت بود یا محال. دوما، انحصار طلبی برخی دراویش و سادات که در گذشته می خواستند انحصار دانائی فقط در محفل خودی بماند و برای اینکار خودرا مالک مطلق آن نوشته یا کتاب دست نویس می دانستند و به همان بهانه می خواستند آن را از دسترس دشمن دور نگهدارند، بویژه محتوای نوشته را در مورد آئینی یارسان، حتا سر مگو تبلیغ می کردند. خوب اکنون دنیا خوشبختانه عوض شده و با همت تکنولوژی مدرن این انحصار طلبی از بین رفته است و دیگر خانواده ها تصمیم گیرنده نیستند که یک مطلب عمومی نتواند در دسترس همگان قرار گیرد. منتها باید ما به نیکی و درستی ازاین تکنولوژی استفاده فرهنگی وتعلیم و تربیتی بکنیم و کمتر بفکر سود جوئی باشیم که بتوانیم یک کار خلاق و کم عیب را تحویل نسل بعد از خود بدهیم.
کُردپا: در آینده چه برنامههای برای نسخهی کتاب زبور حقیقت که در دسترس شماست دارید و در کجا آن را به چاپ میرسانید؟
د.گلمراد:اولا اصل کتاب در دسترس من نیست. من فقط بعنوان محقق یارسانی یک کپی ازآن را دارم. دوما در رابطه با چاپ آن در آینده، من استناد می کنم به مطلبی که حدود 14 سال پیش نگاشته ام و آن بشرح زیر است:<<مرحوم عمویم در پیگفتار کوتاه این مجموعه تا به امروز منحصر بفرد، وصیت نموده اند: \"این زبور بعد از بنده که یارمراد خلیفه میباشم به اولادی میرسد که بر سر مرام پدری مانده باشد.....\". بنا باین وصیت رسما صاحب این زبور فرزند ارشد او است که تا کنون بر سر مرام پدری مانده است. وارث عمویم درحال حاضر این زبوررا بمنظور استفاده برای انجام کارهای تحقیقی وچاپ احتمالیش در آینده، در اختیار این جانب گذاشته است. امید می رود، بعد از پایان این کتاب، هرچه زودتر کار مقدماتی برای چاپ این اثر از نظر فرهنگی و ادبی و مذهبی با ارزش را برای علاقمندان، محققین و بویژه پیروان آئین یاری شروع کرده و آن را در اسرع وقت آماده چاپ نمایم>>. رجوع کنید بهمان منبع 1999 صفحه 194
خوب، من در نظر داشتم این کتاب آئین یارسان را نه فقط و فقط برای پیروان یاری، بلکه برای غنی کردن فرهنگ کردی و استفاده علمی آئین شناسان خارجی و داخلی با یک مفدمه به زبان انگلیسی که در حدود 37 صفحه آلمانی آن تهیه شده و با یک واژه نامه برای محتوای این اثر ادبی فرهنگی و آئینی با کمک صاحب نظران یارسانی از جمله جوانان عزیز و مطلع و پر انرژی ام مانند برزو احمدی و حسین خلیفه و امثال که می شناسم و هردو با من نسبت فامیلی دارند، تهیه ببینم و سروده هائی که نا مأنوس هستند در پائین صفحات با توضیح نوشته و از متن خارج نمایم و تکراری ها را که خود مرحوم عمویم در زمان حیات اعتراف کردند که یک مطلب را دو بار ثبت کرده اند. برای مثال دوره بابا خوشین یا شاه خوشین دو بار نگاشته شده که یک بار آن را حذف کنیم و تایپ شده با کاعذ اعلا به چاپ برسانیم. اینکه می گویم نا مأنوس، زیرا بعضی سروده ها سبک سراینده اصلی آن نیست و احتمالا بعدها بی مسئولیتان به آن افزوده اند. این را می شود به شیوه سبک شناسی تشخیص داد.
اکنون احتمالا پرسیده شود، چرا در خلال 12 تا 14 سال پیش، این کار انجام نگرفته است؟ پرسش بسیار بجا و درستی است.باید بعرض برسانم که اولا بودجه در اختیار نبود و نمی توانستیم حد اقل بودجه هزار جلد تایپ و تهیه کاعذ و چاپ آن را داشته باشیم. مسئله تایپ بخشی از آن با همت فرزند عزیزم برزو احمدی انجام گرفته و بدون هیچ چشم داشتی در اختیارم گذاشته است. ضمنا من 12 سال پیش، بعد از چاپ و انتشار کتابم زیر نام نگاهی گذرا ...، تصمیم گرفتم که حد اقل صد جلد آن را پیش فروش کنم که بتواند پول کاغذ آماده کاری را تهیه کند. متأسفانه به دلایلی فقط حدود 20 جلد آن پیش فروش شد و با این مبلغ ناچیز نمی شد هیچ کاری انجام بگیرد. اکنون من هنوز بر این باورم که این کتاب باید برای پیشبرد فرهنگی ملت کرد و بیش از چهار و نیم میلیون یارسانی و کاکه ئی و حتا ایزدی و غیره که از پیروان صادق یک آئین کردی هستند، بشکل علمی و خوبی منتشر شود و این کار در کردستان آزاد باید انجام گیرد. حالا اگر دوستان و هم ملیتهای کردپا برای این کار واقعا مقدس پیشقدم شوند، باید آن را بفال نیک گرفت.
کُردپا: با سپاس از قبول این گفتگو و آرزوی سربلندی برای شما
د.گلمراد: من هم بهسهم خود از شما عزیزان سپاس گذاری میکنم و آرزو دارم که در راه پیشبرد فرهنگ و آئین کردی موفق و مؤید باشید.
هایدلبرگ، آلمان فدرال، دوم فوریه 2012
[email protected]
دکتر گلمراد مرادی
کُردپا: چرا تاکنون این مسئله روشن نگردیده که کتاب مذکور در چه مقطع تاریخی- آیینی کردستان نوشته شده و مؤلف اصلی آن چه کسی است؟ چون بنا به منابع موجود گفته میشود که چندین نسخه دست نوشته از این کتاب موجود میباشد.
د.گلمراد: قبل از هر موضوع اجازه فرمائید، بنده از شما، سردبیر و گردانندگان و کارکنان محترم کردپا صادقانه سپاسگذاری کنم که این امکان را به بنده و فرزند مرحوم پسر عموی ارشدم (حسین خلیفه) اعطاء کردهاید که در مورد زبورحقیقت برای آگاهی عمومی به پرسشهای مطرح شده شما پاسخ بگوئیم. آرزو دارم من بهسهم خودم و در حد امکان قادر باشم به پرسشهایتان پاسخ بگویم.
و اما چرا تاکنون، مقطع تاریخی نگارش کتاب آئینی یارسانیان یا دفتر دیوان \"گهوره و چهل تن دوره سید براکه\" و دیگر دفاتر دراویش که توسط عموی بنده گردآوری و مجموعا، در یک جلد، زیر نام زبور حقیقت رو نویس شده، معلوم نگردیده است؟ درست است از همین بخش آخر پرسشتان آغاز میکنم، آنگونه که مرحوم پسر عمویم در زمان حیات خود در آلمان منزل بنده و در نروژ به من گفتند، دهها نسخه از بخشهائی از این زبور حقیقت توسط باورمندان یارسانی و علاقمندان رونویس شده است. هنگامی که کتاب نزد من بود یک کپی از آن فقط برای کارهای علمی دانشگاهی زیراکس شده که من از روی آن کپی یک نسخه در اختیار پسر پسر عمویم حسین خلیفه قرار دادم، چون ایشان میبایستی اصل دفتر را در اختیار داشته باشند، که متأسفانه نداشتند و قبلا توسط پسر عموهایش اصل آن برده شده بود و بر نگرداندهاند.
بههمین دلیل من یک کپی از این زبور حقیقت را، از کپی خودم، به او دادم. برای پاسخ به بقیه پرسشتان نخست باید نکاتی چند درباره آئین یاری توضیح داده شود. آئین یاری درواقع ریشه درفلسفه \"ری اینکارنه یشن\" یا تناسخ روح دارد و بر میگردد به دوران اولیه مهر پرستی و میترائیسم و درطول تاریخ ادیان و فلسفه بودائی گری و زوروانیسم زردشتی گری بوجود آمده است. اینها فقط برمبنای نوشتهها و تشابهات عینی محققین بیگانه هستند که درباره ادیان جستجو کردهاند. در واقع طلوع و تاریخ پیدایش آئین یارسان بر میگردد به دوران پس از حمله تازه مسلمانان عرب به خاورمیانه. آنگونه که در تاریخ شیوه تحمیل دین اسلام به مردمان خاور زمین، آمده است، بسیاری از مردمان خلقهای خاورمیانه از تسلط و رفتار اعراب تازه مسلمان بر سرزمینهای اشغالی ناراضی بودند و مقاومتهای خونینی نشان دادند. این را من در نگاهی گذرا به تاریخ و فلسفه اهل حق (یارسان)، منتشره در سوئد، انتشارات کتاب ارزان سال 1999، آوردهام که جنبشهای ضد اشغالگران عرب و تبلیغ تناسخ روح و نپذیرفتن دین تازه آنها رواج پیدا کرده بود. رجوع شود به پیشگفتار کتاب، صفحات 1 تا 47.
آئین یاری بعد از اسلام را میتوان به دوران علی بن ابیطالب و حسن بصری و رابعه عدویه بن اسماعیل قیسی که این دو آخری از بنیانگذاران صوفیگری اسلامی در ایران قرن اول و دوم هجری بودند، ربط داد.آئین یاری بطور شفاهی تادوران سلطان سهاک فرزند کوچک شیخ عیسی برزنجهای، ادامه داشت. در دوران سلطان سهاک بود که بطور نوشتاری دفتر دیوان گهوره تدوین گردید.
حالا مسئله ظهور برخی از امامان اسلام در فلسفه تناسخی آئین یاری واقعیت داشته یا مسئله ترس از جلوگیری از سرکوب پیروان یاری توسط اسلامیون خشن و اعراب اشغالگر بوده یک مسئله دیگر است و باید درباره آن تحقیقات جامع تری انجا پذیرد.
سلطان سهاک که بنیانگذار نوشتاری و تدوین کننده قوانین یاری است، بنا به منابع بسیار کم تاریخی حدودا در سال 670 هجرقمری برابر با 1270 میلادی در برزنجه چشم به جهان گشوده و تا سال 803 هجری قمری برابر با 1400 میلادی در کوههای هورامان حدودا 130 سال زنده بوده است. رجوع کنید بههمان منبع ذکر شده صفحات 90 تا 91. پس دفتر تدوین شده بنام دیوان گهوره معروف است و تمام قوانین آئین یاری در آن آورده شده است. بعد از سلطان سهاک تا دوره سید حیدر معروف به سید براکه گوران درقرن 19 میلادی ((1210 هجری قمری برابر 1794 میلادی، بنا به حروف ابجد \"از داخل بی نه سمت\" تولد و بنا به حرف ابجد \"راصغ\" در سال 1291 هجری قمری برابر با 1873 میلادی، مرگ که با 36 درویش و خودش و سید ایاز (حیاس) فرزندش و دو نوه بنامهای سید خسرو و سید رستم جمع چهل تن را تشکیل دادند و دوره جدیدی را آغاز کردند. برای صحت و سقم این دوره به نوشتههای، جوان محقق، برزو احمدی، در سایت اینترنتی یارسان رجوع داده می شود))، دراویش منفرد دیگری ازجمله ایل بیگی جاف، خان آلماس و خان آتش، سید فرضی و شاگرد او شیخ امیر زولهای دفاتری نگاشته اند که در واقع خارج از گفته ها و نوشته های سلطان سهاک نبوده اند و کمترین قرق را با دیوانه گه وره دارند. پس این زبور حقیقت که از طرف خود عمویم و در تکیه جانشینان سید براکه نام گذاری شده، از مجموعه دفاتر دوره سلطان سهاک و دراویش منفرد ذکرشده فوق و دراویش دوره سید براکه گوران تشکیل شده است.تاریخ نگارش یا جمع آوری و رو نویس این زبور، من در یک مصاحبه با سایت جنبش دمکراتیک یارسان چنین آورده ام که درست است، زیرا خودم حضورداشته ام:\"در سالهای بین 1333 تا 1336 خورشیدی عمویم اکثر زمستانها را در قصر شیرین منزل مرحوم درویش علی میر و مرحوم درویش نصرت می گذراند و این افکار مشغولش کرده بود که همه دفاتر مقدس یاری را جمع آوری و در یک جلد رو نویس کند. در آن ایام بود که این دفتر زبورحقیقت را گویا توسط آقاسید کاظم نیک نژاد که هنوز درحیات اند یا درویش امیر حیاتی و یا مرحوم کاعابد خادمی در تهران که دوستان عمویم بودند و من چندین بار در منزل آقاسید نیک نژاد در خدمتشان بودم، به سفارش عمویم این دفتر اوراق سفید و جلد شده، تهیه گردید. خوب بخاظر دارم که همراه آقا سید جلال هم شاگرد خیاطی ام و (احمد میم سلمه) پسر درویش سلمه که دوست و هم مرام ما بود، هرشب و بویژه شبهای جمعه بعداز کار به منزل درویش علی میر می رفتیم و در خدمت عمویم بودیم. آن زمان ایشان بخشهائی از این دفتر را رو نویس می کردند و من با نی قلم طبیعی بدون جوهر با علاقه زیاد برگهای سفید دفتر بدون خط راطوری خط کشی می کردم که خط بدون جوهر روی صفحه معلوم باشد و بهمین دلیل سروده های نوشته شده تقریبا مستقیم هستند و کج و معوج نشدند.حالا شاید بعداز 55 سال آثارش روی اوراق کتاب مانده باشد\".
کُردپا: مباحث محوری محتوای کتاب زبور حقیقت از چه چیزی حکایت دارد و تفاوت آن با کتاب مقدس \"سرانجام\" چه میباشد؟
د.گلمراد: در واقع این پرسش را باید پسر پسر عمویم بهتر بتواند پاسخ گوید. اما آنچه که من از آن بر داشت کرده و دارم، آنست که محتوای زبور حقیقت از مجموعه دفاتر دیوان گه وره، سروده های دیگر دراویش ذات دار و دفاتر دوره سید براکه که به ترتیب از اول قوانین دینی و سر سپردن و جوز سر شکستن یعنی پیر و مریدی و یارسانی بودن و شیوه عبادت و نذر و نیاز و غیره در بخش قدیمی تدوین شده است. در حقیقت سرانجام نام دیگری است برای دفتر دیوان گه وره و دوره پردیوه ری. گویا در جمع بیا و به س یا عهد و پیمان که چهل تن و چلانه و هفتاد و دو پیر در حضور سلطان سهاک جمع بودند این دستورات دینی تصویب شده و بصور دفتر سرانجام یا دیوان گه وره و یا \"دوره پردیوری\" (که پرد به کردی یعنی پل ئیور یعنی این طرف و پردیور یعنی این طرف پل که گویا به دستور خود سلطان سهاک پلی بر روی آب سیروان برای عبور بسته شده و بعد از عبور از آن خرابش کرده اند و \"سرانجام\" نیز یعنی عاقبت کار و پایان جمع بیا و به س و \"دیوان گه وره\" یعنی مجلس یا جمع بزرگ با حضور همه یاران)
کُردپا: دلیل این مسئله که هرگاه دستنوشته و یا نسخهای مرتبط با آیین یارسان کشف میگردد از سوی پیروان آن مقدس قلمداد شده و یکی از خانوادههای یارسان خود را مالک آن دانسته و مانع از تحقیقات لازم جهت شناخت هر چه بیشتر آن میشوند؟
د.گلمراد: البته پاسخ درست به این پرسش برای همه دیکتاتوران و انحصار طلبان بسیار شرم آور باید باشد. اکنون درباره این پرسش، باید عرض کنم که چرا مردمان عقب نگهداشته شده ما، بایستی هر نوشته ادبی و فرهنگی و آئینی را که به دست می آورند مقدس بشمارند؟ اینها خود دلایل گونا گون دارند: دلیل اصلی به نظر من اولا، کم یاب بودن این نوشته ها است که هیچ گاه اجازه چاپ نداشتن آنها بوده و هنوز هم هست. بهمین دلیل کسی از محتوای این نوشته ها اطلاع دقیق نداشته است که آیا واقعا یک قطعه ادبی شعر است یا مسایل تعلیم تربیتی است و یا دستورات آئینی یک مذهب خاص. لذا هرنسخه آن در گذشته برای حفظ و نگهداری بصورت مقدس در می آوردند، که بشود ار آن تا حدی از دسترس بیگانگان و نابودی آن محفوظ بدارند. زیرا اگر از دست می رفت، تهیه آن واقعا سخت بود یا محال. دوما، انحصار طلبی برخی دراویش و سادات که در گذشته می خواستند انحصار دانائی فقط در محفل خودی بماند و برای اینکار خودرا مالک مطلق آن نوشته یا کتاب دست نویس می دانستند و به همان بهانه می خواستند آن را از دسترس دشمن دور نگهدارند، بویژه محتوای نوشته را در مورد آئینی یارسان، حتا سر مگو تبلیغ می کردند. خوب اکنون دنیا خوشبختانه عوض شده و با همت تکنولوژی مدرن این انحصار طلبی از بین رفته است و دیگر خانواده ها تصمیم گیرنده نیستند که یک مطلب عمومی نتواند در دسترس همگان قرار گیرد. منتها باید ما به نیکی و درستی ازاین تکنولوژی استفاده فرهنگی وتعلیم و تربیتی بکنیم و کمتر بفکر سود جوئی باشیم که بتوانیم یک کار خلاق و کم عیب را تحویل نسل بعد از خود بدهیم.
کُردپا: در آینده چه برنامههای برای نسخهی کتاب زبور حقیقت که در دسترس شماست دارید و در کجا آن را به چاپ میرسانید؟
د.گلمراد:اولا اصل کتاب در دسترس من نیست. من فقط بعنوان محقق یارسانی یک کپی ازآن را دارم. دوما در رابطه با چاپ آن در آینده، من استناد می کنم به مطلبی که حدود 14 سال پیش نگاشته ام و آن بشرح زیر است:<<مرحوم عمویم در پیگفتار کوتاه این مجموعه تا به امروز منحصر بفرد، وصیت نموده اند: \"این زبور بعد از بنده که یارمراد خلیفه میباشم به اولادی میرسد که بر سر مرام پدری مانده باشد.....\". بنا باین وصیت رسما صاحب این زبور فرزند ارشد او است که تا کنون بر سر مرام پدری مانده است. وارث عمویم درحال حاضر این زبوررا بمنظور استفاده برای انجام کارهای تحقیقی وچاپ احتمالیش در آینده، در اختیار این جانب گذاشته است. امید می رود، بعد از پایان این کتاب، هرچه زودتر کار مقدماتی برای چاپ این اثر از نظر فرهنگی و ادبی و مذهبی با ارزش را برای علاقمندان، محققین و بویژه پیروان آئین یاری شروع کرده و آن را در اسرع وقت آماده چاپ نمایم>>. رجوع کنید بهمان منبع 1999 صفحه 194
خوب، من در نظر داشتم این کتاب آئین یارسان را نه فقط و فقط برای پیروان یاری، بلکه برای غنی کردن فرهنگ کردی و استفاده علمی آئین شناسان خارجی و داخلی با یک مفدمه به زبان انگلیسی که در حدود 37 صفحه آلمانی آن تهیه شده و با یک واژه نامه برای محتوای این اثر ادبی فرهنگی و آئینی با کمک صاحب نظران یارسانی از جمله جوانان عزیز و مطلع و پر انرژی ام مانند برزو احمدی و حسین خلیفه و امثال که می شناسم و هردو با من نسبت فامیلی دارند، تهیه ببینم و سروده هائی که نا مأنوس هستند در پائین صفحات با توضیح نوشته و از متن خارج نمایم و تکراری ها را که خود مرحوم عمویم در زمان حیات اعتراف کردند که یک مطلب را دو بار ثبت کرده اند. برای مثال دوره بابا خوشین یا شاه خوشین دو بار نگاشته شده که یک بار آن را حذف کنیم و تایپ شده با کاعذ اعلا به چاپ برسانیم. اینکه می گویم نا مأنوس، زیرا بعضی سروده ها سبک سراینده اصلی آن نیست و احتمالا بعدها بی مسئولیتان به آن افزوده اند. این را می شود به شیوه سبک شناسی تشخیص داد.
اکنون احتمالا پرسیده شود، چرا در خلال 12 تا 14 سال پیش، این کار انجام نگرفته است؟ پرسش بسیار بجا و درستی است.باید بعرض برسانم که اولا بودجه در اختیار نبود و نمی توانستیم حد اقل بودجه هزار جلد تایپ و تهیه کاعذ و چاپ آن را داشته باشیم. مسئله تایپ بخشی از آن با همت فرزند عزیزم برزو احمدی انجام گرفته و بدون هیچ چشم داشتی در اختیارم گذاشته است. ضمنا من 12 سال پیش، بعد از چاپ و انتشار کتابم زیر نام نگاهی گذرا ...، تصمیم گرفتم که حد اقل صد جلد آن را پیش فروش کنم که بتواند پول کاغذ آماده کاری را تهیه کند. متأسفانه به دلایلی فقط حدود 20 جلد آن پیش فروش شد و با این مبلغ ناچیز نمی شد هیچ کاری انجام بگیرد. اکنون من هنوز بر این باورم که این کتاب باید برای پیشبرد فرهنگی ملت کرد و بیش از چهار و نیم میلیون یارسانی و کاکه ئی و حتا ایزدی و غیره که از پیروان صادق یک آئین کردی هستند، بشکل علمی و خوبی منتشر شود و این کار در کردستان آزاد باید انجام گیرد. حالا اگر دوستان و هم ملیتهای کردپا برای این کار واقعا مقدس پیشقدم شوند، باید آن را بفال نیک گرفت.
کُردپا: با سپاس از قبول این گفتگو و آرزوی سربلندی برای شما
د.گلمراد: من هم بهسهم خود از شما عزیزان سپاس گذاری میکنم و آرزو دارم که در راه پیشبرد فرهنگ و آئین کردی موفق و مؤید باشید.
هایدلبرگ، آلمان فدرال، دوم فوریه 2012
[email protected]
دکتر گلمراد مرادی