دکتر محمد حسین‌زاده: از لحاظ عملی این حملات نشان داد که رژیم ایران در مواجه با کوردها به هیچ یک از مفاد حقوقی و قانونی بین‌المللی پایبند نیست

13:04 - 20 شهریور 1397
روز شنبه هفدهم شهریورماه، سپاه پاسداران مقرات حزب دمکرات را در کویسنجق در عمق خاک کردستان عراق موشک باران و در این موشک باران ١٤ کادر و پیشمرگه حزب دمکرات جان باخته و ٤٠ تن دیگر زخمی شده‌اند.

پس از این حمله موشکی، سپاه پاسداران بار دیگر حزب دمکرات کردستان ایران را تهدید کرد که در صورت ادامه فعالیت‌های سیاسی در کردستان با حملات دوباره موشکی مواجه خواهد شد.

درباره این موضوع و ابعاد آن آژانس خبررسانی کُردپا مصاحبه‌ای را با دکتر محمد حسین‌زاده، کارشناس مسائل بین‌المللی انجام داده است که عیناً در پی می‌آید:

آژانس کُردپا: هدف سپاه پاسداران از حمله موشکی به مقرات حزب دمکرات چه بوده است؟

دکتر محمد حسین‌زاده: در پاسخ به این سوال لازم است به این نکته اشاره کنم که نباید چنین فکر کنیم که این حمله صرفاً خواست سپاه و یا یک نیرو یا افراد حاصی در ایران بوده است. در چهل سال گذشته دولت ایران با جنایات و کشتارهایی که در کوردستان انجام داده مختصات یک دولت اشغالگر و متجاوز را از خود بروز داده است. قوانین و مقررات بین‌المللی حتی برای دولت های اشغالگر هم تکالیفی وضع کرده‌اند؛ مثلا اینکه اشغالگر باید جان و مال و ارزش و کرامت ساکنین منطقه اشغالی را حفظ کنند و یا از انتقال میراث تاریخی فرهنگی و تخریب محیط زیست اجتناب کنند اما دولت ایران نه تنها هیچ یک از این موارد را رعایت نکرده است بلکه هیچ جنایتی قابل تصور نیست که در طول حیات این رژیم در کوردستان انجام نشده باشد. آنها هیچ اعتراض و مقاومتی را نیز در مقابل اقدامات و جنایات خود بر نمی‌تابند و مشخص است که هر لحظه در صدد سرکوب مقاومت چه در داخل و جه در خارج از کوردستان هستند. بنابراین این حملات را نیز باید ادامه دشمنی و تخاصم گذشته رژیم اسلامی ایران دانست.

اما برای فهم اینکه چرا رژیم ایران در این موقعیت و مقطع خاص دست به چنین حملاتی زد باید نخست به مشکلات و بحران‌هایی که رژیم را فراگرفته‌اند اشاره کرد. رژیم اسلامی پس از فسخ توافقنامه برجام از سوی دونالد ترامپ و بازگشت برخی از تحریم‌ها گرفتار مشکلات بسیاری به ویژه در زمینه اقتصادی شده است. این مشکلات جدید با وضعیت بیکاری و تورم ورشکستی اقتصادی پیشین در ایران عجین شده و بحرانی فراگیر را به وجود آورده است و کار به جایی رسیده است که مردم توان تحمل حجم مشکلات و گرداندن چرخ معیشتی و زندگی را ندارند و شاهد اعتراضات مردمی در برخی از شهرهای ایران بوده‌ایم هر چند که برخی از این اعتراضات حتی پیش از خروج آمریکا از برجام ابراز شدند. اما دولت تاکنون با تمام ابزارهای سرکوب مانع از ادامه و گسترش آنها شده است. از سوی دیگر حضور منطقه‌ای ایران با چالش مواجه شده است و در کشورهایی مانند سوریه، یمن و عراق که زمانی احساس می‌شد رژیم ایران دست بالا را در میان بازیگران حاضر در آن کشورها دارد، با مشکلات زیادی مواجه شده است. مسئولان ایران انتظار داشتند که در سوریه حداقل به اندازه هزینه‌هایی که در آنجا کرده است دستاورد داشته باشد اما اکنون و با ظهور ثبات نسبی در آن کشور حتی روسیه به عنوان کشور دوست تمایلی به حضور نظامی تهران در سوریه ندارد. حملات اسرائیل به پایگاه‌های نظامی هم ضمن اینکه شدیداً پرستیژ ایران را زیر سوال برده است امکان حضور بلند مدت آن را غیر محتمل ساخته و یا حداقل بسیار پر هزینه نموده است. در عراق نیز شاهد قدرت گیری چهره‌های مخالف حضور ایران در آن کشور بعد از انتخابات پارلمان بوده‌ایم وهم شاهد اوج گیری احساسات ضد ایرانی میان توده‌های مردم هستیم. به آتش کشیده شدن کنسولگری رژیم ایران در بصره بازتاب وضعیت و جایگاه کلی ایران در عراق است. بنابراین رژیم اسلامی که برنامه‌ای منسجم و یا امکان و توانی برای برون رفت از این مشکلات ندارد سعی در نمایش قدرت به واسطه موشک پراکنی و لاپوشانی مشکلات و منحرف کردن افکار عمومی در این مقطع دارد. در این میان با توجه به وضعیت کوردها و فقدان دولت مختص به خود که بتواند صدای آنها را به مجامع مهم بین‌المللی برساند، هدفی مناسب تشخیص داده شده‌اند. ایران حداقل می‌تواند در داخل به نمایش اقتدار پوشالی بپردازد و متاسفانه بخش کوچکی از جامعه ایران هم فریب این نوع تبلیغات رژیم را می‌خورند. از سوی دیگر ایران با این اقدام غیر قانونی و تجاوز به خاک کشوری دیگر به نوعی سعی دارد توان موشکی خود را به رخ کشورهایی که آنان را دشمن می‌نامد بکشد. به ویژه اینکه گاه و بیگاه اسرائیل و نیروهای نظامی آمریکا در منطقه را نیز تهدید به نابودی می‌کند.

البته این احتمال هم دور از ذهن نیست که رژیم ایران تمایل داشته باشد در آینده‌ای نزدیک و پیش از تحریم‌های گسترده نفتی با آمریکا بر سر مسائل مورد مناقشه به گفتگو بپردازد و به نوعی تسلیم خواسته‌های آمریکا شود و مقطع کنونی را زمان مناسبی برای ضربه زدن به برخی اهداف تعیین شده خود بداند؛ چرا که در صورت تسلیم شدن ایران به خواست‌های آمریکا انتظار میرود که این حملات و تجاوزات با توجه به آنکه در سیستم بین‌الملل کشورها همه دنبال منافع خود هستند، در حاشیه قرار گرفته و به فراموشی سپرده شوند.

در نهایت باید گفت که بخشی از دلایل این اقدام را باید ناشی از هراسی دانست که جمهوری اسلامی ایران از \"راسان\" دارد. بدیهی است که در چند سال اخیر راسان جان تازه‌ای به مقاومت ملی در \"شاخ و شار\" بخشیده است و این مرحله و وجه نوین مقاومت و مبارزه، جمهوری اسلامی را به وحشت افکنده است. پیام راسان همگامی و همنوایی هر چه بیشتر شاخ و شار است و لذا بی‌دلیل نیست که جمهوری اسلامی در یک روز هم مرکز مقاومت در شاخ یعنی پیشمرگه و هم جامعه مدنی پویا در داخل را با اعدام فعالان سیاسی هدف قرار داد.

آژانس کُردپا: حزب دمکرات در قبال این حمله موشکی سپاه باید چه اقداماتی را انجام دهد؟

دکتر محمد حسین‌زاده: حزب دموکرات کوردستان ایران و البته همه احزاب کوردستان همواره بر نیات تهاجمی جمهوری اسلامی آگاه بوده‌اند و مسئولین سیاسی و نظامی رژیم ایران هم این نیات تهاجمی را پنهان نکرده‌اند. آنها در ماه‌های گذشته درموارد متعدد از قصد خود برای حمله پرده برداشته‌اند. تا جایی که من اطلاع دارم و شنیده‌ام مسئولان حزب دموکرات برخی از رهبران کشورهای جهان و سازمان‌های بین‌المللی را از نیات و مقاصد ایران آگاه ساخته و نسبت به حملات موشکی غیر قانونی ایران هشدار داده‌اند. اکنون که این حملات برخلاف همه موازین و قوانین بین‌المللی به خاک کشوری دیگر انجام شده‌اند و تعدادی از نیروهای حزب دموکرات به شهادت رسیده‌اند، لازم است که مسئولین حزب در یک دیپلماسی حساب شده با کشورهای تاثیرگذار منطقه‌ای و جهانی و با استفاده از مکانیزم‌های حقوقی به دنبال محکومیت فراگیر این اقدام باشد.

اما از سوی دیگر و از لحاظ عملی این حملات نشان داد که رژیم ایران در مواجه با کوردها به هیچ یک از مفاد حقوقی و قانونی بین‌المللی پایبند نیست. این رژیم هیچ نوع حضور و فعالیت سیاسی احزاب را نه تنها در داخل بلکه در هیچ نقطه‌ای بر نمی‌تابد و در پی نابودی آنها است. تهاجمی به این گستردگی تهاجم به کلیت و بقای احزاب بود. در نهایت این رهبران و مسئولان احزاب هستند که باید نوع مناسب اقدام را تشخیص داده و در مورد چگونگی واکنش خود به این اقدامات تصمیم بگیرند؛ اما به نظر من زمان آن فرا رسیده است که حزب دموکرات در نوع اقدامات و فعالیت خود و در کیفیت رویارویی با ترور و تجاوز و جنایات رژیم ایران با طرح نوعی استراتژی که در قالب آن تناسبی از اهداف و امکانات برقرار شده باشد، تحولات گسترده‌ای به وجود آورد. تاکید بر تحول در نوع فعالیت و رویارویی بدان دلیل است که گاهاً احساس می‌شود که این حزب نتوانسته از تمامی امکانات و مقدوراتی که در اختیار دارد به شیوه‌ای بهینه استفاده کنند و یا اینکه تناسبی در زمینه‌های مختلف مبارزاتی به وجود نیاورده است و نوعی از فعالیت را برجسته و و نوع یا زمینه دیگر را به حاشیه رانده است. نهایتاً باید گفت که در تقابل با رژیم ایران و اقدامات آن همه شیوه‌های مبارزه و مقابله مشروع بوده و باید آنها را تقویت نمود.

آژانس کُردپا: مردم کردستان در قبال حمله موشکی به مقرات احزاب کُرد باید چه واکنشی داشته باشند؟

دکتر محمد حسین‌زاده: جنبش و مقاومت کوردستان اساساً یک جنبش مردمی و فعال پویا است. پشتوانه اصلی و نهایی احزاب نیز مردم بوده‌اند. من در جایگاهی نیستم که شیوه مشخصی را برای نوع اعتراض و واکنش مردم نسبت به این جنایت اخیر جمهوری اسلامی یعنی حمله موشکی به حزب دموکرات و اعدام زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین‌پناهی نسخه پیچی کنم. مردم خود در همه نقاط و شهرهای کوردستان و در مقاطع مختلف با مشارکت گسترده بهترین شیوه‌های اعتراض را انتخاب کرده‌اند.

نمونه آن اعتراض مردمی و مدنی در شهرهای مختلف نسبت به شهادت فعالان محیط زیست در مریوان بود. نباید این نکته را فراموش کرد که رژیم اسلامی از تمام توان خود برای سرکوب فعالیت‌ها و اعتراضات مردمی به ویژه در کوردستان استفاده می‌کند. با این حال یقین دارم که آنها از فراخوان حزب دموکرات برای رساندن صدای اعتراض خود به گوش حاکمیت استقبال خواهند کرد.

آژانس کُردپا: آیا سپاه پاسداران با توجه به افزایش فعالیت‌های احزاب کُرد در کردستان ایران بار دیگر به حمله موشکی به مقرات احزاب کُرد در اقلیم کردستان عراق متوسل خواهد شد؟

دکتر محمد حسین‌زاده: مسئولان و تصمیم‌گیران رژیم ایران بهره چندانی از عقلانیت سیاسی و مدیریتی ندارند. اگر بهره‌ای از چنان عقلانیتی داشتند با ناکارآمدی سیستمیک کنونی و بحران‌هایی که اکنون دامنگیر آنها شده است مواجه نمی‌شدند. آنها نه فقط کوردها بلکه با بیشتر کشورهای جهان نیز مشکل دارند و برخی از مسئولین آنها از تریبون‌های خود اعلام می‌کنند که ما به اندازه انگشتان دست در جهان دوست نداریم. حقیقتاً هم با اقداماتی که ایران درسطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی انجام داده است کمتر کشوری حاضر به برقراری روابط عادی با ایران است و بیشتر کشورهایی نیز که با آن در ارتباطند از منافع اقتصادی که در اختیار آنها قرار داده شده و در جایی دیگر برای آنها یافت نمی‌شود، بهره می‌برند. اما در این میان مساله کوردها یا احزاب کورد مساله‌ای متمایز است. رژیم ایران نه فقط فعالیت احزاب کورد بلکه صرف موجودیت آنها را نیز تهدیدی علیه خود می‌داند. در حقیقت نیات رژیم ایران به نسبت کوردها نیات تهاجمی هستند. بدین معنا که هر لحظه و هر زمان که برای آنها امکان داشته باشد، به کوردها ضربه زده و در پی نابودی آنها برخواهند آمد. این ناشی از دیدگاهی بدبینانه نیست بلکه نتیجه خوانشی واقعبینانه از تاریخ و نوع اقدامات رژیم ایران است؛ ممکن است در مراحلی موانع رژیم بسیار باشد و محدودیت‌هایی در مسیر عملیاتی نمودن این نیات خصمانه در مقابل خود ببینند، اما در نهایت چنانکه پیشتر هم گفته‌ام در هر لحظه امکان یک عملیات مرگبار علیه کوردها در هر نقطه‌ای وجود دارد. حمله موشکی اخیر در وضعیت بحران داخلی ایران و هرج و مرج و آشفتگی منطقه‌ای را نیز باید عملیاتی نمودن بخشی از این نیات خصمانه دانست.