ریبین گورانی، حافظ داوطلب محیط زیست، پس از ۱۱ روز کما در پی آتش‌سوزی جنگل‌های مریوان جان باخت

13:10 - 14 شهریور 1404

امروز جمعه ۱۴ شهریور ۱۴۰۴، «ریبین گورانی»، جوان ۱۸ ساله اهل روستای «ساوا» از توابع شهرستان مریوان و از حافظان داوطلب محیط زیست، پس از ۱۱ روز کما به دلیل آسیب شدید تنفسی ناشی از دود گسترده آتش‌سوزی در جنگل‌های منطقه «هه‌نجیران»، در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان توحید سنندج جان باخت.

پیشتر انجمن سبز چیا در این‌باره نوشته بود؛ رببین گورانی با انگیزه حفاظت از طبیعت و جنگل‌های زادگاهش، شبانه خود را به محل آتش‌سوزی رسانده، اما در همان ساعات نخست دچار سرگیجه و ناراحتی شدید تنفسی می‌شود. او پس از بازگشت به روستا و مراجعه به بیمارستان مریوان، در دو روز نخست با وجود وخامت حالش بستری نمی‌شود و تنها در روز سوم، پس از چندین بار استفراغ شدید و وخامت وضعیت جسمی، بستری و تحت درمان قرار می‌گیرد. با این حال، روز سه‌شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۴ وضعیت عمومی وی بحرانی شده، علائم حیاتیش دچار اختلال گردیده و در نهایت به کما می‌رود. در ادامه او به بیمارستان توحید سنندج منتقل شد و بنا بر آخرین گزارش‌ها همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه در کما به سر می‌برد.

انجمن محیط زیستی سبز چیا پس از اطلاع از این حادثه و ملاقات با خانواده گورانی در بیمارستان، روند درمان را از نزدیک پیگیری کرده و اعلام کرده است که در تمامی مراحل در کنار خانواده خواهد بود. این انجمن در بیانیه‌ای ضمن قدردانی از فداکاری فعالان محیط زیست، از مردم خواست بدون هماهنگی با انجمن در محل آتش‌سوزی‌ها حضور پیدا نکنند و در صورت بروز هرگونه حادثه، بلافاصله موضوع را به اطلاع آنان برسانند تا امکان پشتیبانی و همراهی در روند درمان و پیگیری‌ها فراهم شود.

این حادثه نه‌تنها مرگ یک فعال جوان محیط زیست را رقم زد، بلکه بار دیگر نارسایی‌های عمیق در نظام خدمات پزشکی، فقدان آمادگی برای مواجهه با بحران‌های زیست‌محیطی، و نبود سازوکارهای حمایتی از حافظان داوطلب طبیعت را برجسته می‌کند. تأخیر چندروزه در بستری شدن وی، حتی پس از بروز علائم شدید، نمونه‌ای از بی‌توجهی نهادهای مسئول به جان فعالان مردمی است که بدون امکانات و بدون حمایت رسمی، در خط مقدم مقابله با فجایع زیست‌محیطی قرار دارند.

با مرگ ریبین گورانی، پرسش‌های جدی درباره مسئولیت نهادهای حکومتی در مدیریت بحران‌های محیط زیستی، تامین امکانات برای فعالان محلی، و رسیدگی فوری و موثر به آسیب‌دیدگان این حوادث مطرح می‌شود. سکوت یا بی‌عملی در برابر چنین فجایعی نه‌تنها نقض فاحش حقوق بشری است، بلکه نشانه‌ای از بی‌توجهی سیستماتیک به جان و کرامت فعالان محیط زیست و ساکنان بومی مناطق پرخطر است.