مینا سلطانی، مادر دادخواه با اتهام «تبلیغ علیه نظام» و عدم رعایت «حجاب شرعی» به دادگاه احضار شد
![](/content/upload/1/news-kurdpa/7116_w1280.jpg)
۲۵ بهمن ۱۴۰۳؛ مینا سلطانی مادر دادخواه شهریار محمدی از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی در بوکان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و « حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی» به شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهر بوکان احضار شد.
براساس برگه ابلاغیەای که میلاد محمدی برادر شهریار محمدی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است؛ دایه مینا میبایست مورخه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ جهت حضور در جلسه رسیدگی به شکایت مطروحه علیه وی با اتهامات ذکر شده در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهر بوکان به ریاست «مهدی فخری» حضور یابد.
مینا سلطانی زارع بهدليل دادخواهی کشته شدن فرزندش شهریار محمدی از اعتراضات ژن ژیان ئازادی بارها با فشار و بازداشت نهادهای امنیتی مواجه بوده است.
روز چهارشنبه ٢١ شهریور ١٤٠٣، نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی به منزل خانم سلطانی یورش بردند و او را بازداشت کردند.
در نهایت سهشنبه دهم مهر ۱۴۰۳، دایه مینا سلطانی پس از ۲۱ روز بازداشت و بازجویی با قید وثیقه از زندان ارومیه آزاد شد.
این مادر دادخواه طی مدت بازداشت، بدون حق ملاقات و دسترسی به وکیل تنها دو بار تماس تلفنی با نزدیکانش داشته و جهت بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه به سر میبرده است.
پیشتر دايه مينا سلطانی به دليل دادخواهی بارها از طریق تکرار تماسهای ناشناس تحت فشار قرار گرفته بود تا دست از دادخواهی بردارد.
دایه مینا، یکی از مادرانی دادخواهی است که در کنار بسیاری دیگر از خانوادههای دادخواه در سراسر ایران بر دادخواهی و پاسخگو نگهداشتن جمهوری اسلامی ادامه داده است.
۲۸ آبان ۱۴۰۱، شهریار محمدی ۲۸ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر و پس از کشتهشدن دوستش محمد حسنزاده به دست نیروهای سرکوب در ۲۵ آبان، توسط نهادهای امنیتی شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفت. نیروهای سرکوبگر-حکومتی برای قتل او در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ یکی از خیابانهای بوکان از فلکه علیآباد تا بهزیستی بوکان را بستند و خودروی شخصی شهریار محمدی را محاصره و با مسلسل او را هدف شلیک گلوله جنگی قرار دادند و ماشینش سوراخ سوراخ کردند. نیروهای سرکوبگر پس از شلیک به این معترض از بیم مردم و بالا گرفتن اعتراضات فوراً محل حادثه را ترک و شهریار محمدی پس از ٢٠ دقیقه اسم مادرش را فریاد میزند و نالهکنان درخواست کمک میکند. این معترض جوان ٤٠ دقیقه پس از انتقال به بیمارستان «قلیپور» و علیرغم عمل احیا، جان خود را از دست میدهد.