سنندج؛ سحر بوجار، در پی اقدام به زنُکشی همسرش در بخش مراقبت‌های ویژه نگهداری می‌شود

18:19 - 10 آذر 1403

روز جمعه نهم آذر ۱۴۰۳، یک زن ۳۴ ساله با نام «سحر بوجار» اهل سنندج، توسط همسرش به‌دليل درخواست طلاق هدف ضربات چاقو قرار گرفت و درپی شدت جراحات وارده در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شده است.

به گفته یک منبع مطلع به کُردپا؛ این زن جوان از یک ماه پیش از همسرش درخواست طلاق کرده و در خانه مادرش زندگی می‌کند، اما چندبار توسط همسرش به‌دليل درخواست طلاق تهدید به مرگ می‌شود و در نهایت صبح روز جمعه نهم آذر ۱۴۰۳ در مقابل چشم مادر و فرزندانش هدف ضربات چاقوی همسرش، قرار می‌گیرد و از ناحیه شکم و قفسه سینه به‌شدت زخمی می‌شود. 

وضعیت این زن جوان ناپایدار اعلام شده و از دیروز به‌دليل پارگی ریه و روده دوبار تحت عمل جراحی قرار گرفته و هم‌اکنون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان «کوثر» سنندج نگهداری می‌شود.

همچنین خانواده بوجار از نهادهای مربوطه علیه آقای راشدنسب شکایت ثبت کرده‌اند.

سحر بوجار، ۳۴ساله و اهل سنندج است. او از سال‌ها قبل با «داریوش راشدنسب» که ۲۸ سال اختلاف سنی داشته‌اند، ازدواج می‌کند. به گفته یک منبع مطلع فقر از دلایل اصلی سحر بوجار برای این ازدواج بوده است. آقای راشدنسب پیشتر چندبار ازدواج کرده و بارها سابقه خشونت فیزیکی علیه سحر را داشته است. راشدنسب پیشتر گوینده شبکه استانی کردستان بوده است و.
این دو زوج دارای دو فرزند می‌باشند.

بنابر آمار منتشرشده توسط کُردپا به مناسبت ۲۵ نوامبر، از ۲۵ نوامبر ۲۰۲۳ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ مجموع ۱۸ مورد زن‌کشی در کردستان ایران به‌وقوع پیوسته است.
۱۱ مورد به دست همسر، ۳ مورد به دست پدر، ۱مورد به دست همسر سابق، ۱ مورد به دست برادر و ۱ مورد به دست پسر رخ داده‌اند. همچنین در جریان قتل‌های خانوادگی یک نوزاد و یک کودک دختر ۱۲ ساله کشته شدند. اختلافات خانوادگی دلیل اعم قتل‌های رخ داده هستند.

به‌ گفته اوین مصطفی‌زاده، سخنگوی کُردپا؛ زن‌کشی و خودکشی در کردستان یک پدیده بسیار درهم‌تنیده با شرایط اجتماعی-اقتصادی - سیاسی است که به‌دلیل در حاشیه قراردادن و در عقب مانده نگه داشته‌شدن کردستان از سوی حکومت، فرصت‌ها و رشد و پویایی اجتماعی و فردی از انسان‌ها سلب می‌شود و در این شرایط انسان‌ها آموزش و آگهی لازم برای برخورد با آسیب و مشکلات اجتماعی را پیدا نخواهند کرد.

از دیگر سو، حکومت در راستای نگاه امنیتی و دیگری به کردستان، تلاش می‌کند آسیب‌های اجتماعی را در جامعه کردستان فرهنگی ذاتی-درونی نشان دهد و بگوید مشکل از فرهنگ کُردها است، درحالیکه فرهنگ یک مسئله کاملا سیال است و در کشورهای نرمال بودجه فراوانی برای ارتقا آن در نظر گرفته می‌شود.

این خوانش نه به معنای انکار سنت‌های غلط در جامعه کردستان است و چه بسا در سال‌های اخیر فعالین زن و فعالان برابری جنسی/جنسیتی با دستان خالی بیشترین نقش را در مبارزه با زن کشی و خودکشی در جامعه کردستان داشته‌اند و در راستای دغدغه‌مند کردن جامعه و پس‌زدن سنت‌های غلط و مردسالار برآمده‌اند‌؛ باوجود اینکه در این راه بازداشت شده و تمامی انجمن‌های مربوط به زنان لغو مجوز شده‌اند یا دیگر مجوزهایشان تمدید نشده است.

فعالین، رسانه و نهادهای حقوق بشری نیز نه تنها اخبار زن‌کشی و خودکشی‌ها را انکار و پنهان نکرده بلکه با هدف آگهی بخشی به جامعه و دغدغه‌مند کردن افکار عمومی، تلاش کرده‌اند بر روی آسیب‌های اجتماعی دست گذاشته و آن را به مسئله همگانی تبدیل کنند.

مسئله مهم دیگر این است که خود قربانیان زنکشی و خودکشی قربانیان منفعلی نیستند، بلکه ما در سال‌های اخیر شاهد خودکشی و زن‌های کشته شده‌ای بوده‌ایم که درپی اعتراض به سنت‌ها و تبعیضات جان خود را از دست داده‌اند.
لازم به ذکر است، این نوشتار برای مطرح کردن پیچیدگی‌ آسیب‌های اجتماعی در کردستان و درهم‌تنیدگی ساختارها با آن است، چرا که خوانش تک بعدی از مسئله کاملا غلط است.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده