بنبست پناهجویان در اقلیم کردستان عراق در گفتگو با کیوان صمدی
پس از شروع انقلاب زن، زندگی، آزادی در ایران افراد بسیاری مجبور به ترک کشور و رفتن به کشورهای همجوار شدند. یکی از این کشورها عراق و به خصوص اقلیم کردستان است. اقلیم کردستانی که از یکسو احزاب سیاسی کردستان ایران در آن مستقر شدهاند و باتوجه به نقشی که در ادامهدار بودن اعتراضات مردمی خصوصا در کردستان برعهده داشتند، هدف حملات موشکی و پهپادهای انتحاری جمهوری اسلامی قرار گرفتند و تعدادی زیادی از اعضای این احزاب کشته و زخمی شدند.
از دیگرسو باتوجه به سیاستهای امنیتی-منطقهای که جمهوری اسلامی در کشورهای همسایه در پیش گرفته و با آغاز اعتراضات اخیر در ایران و عاملیت مکمل دیاسپورا در این اعتراضات، جمهوری اسلامی بهدنبال اجرای اقدامات امنیتی در خارج از کشور بوده است؛ ازجمله فشار و تهدیدات امنیتی علیه فعالین و شخصیتهای سیاسی ساکن در اقلیم کردستان که شرایط ادامه زندگی را برای آنان سخت و ناممکن کرده است.
همچنین معترضینی که مجبور به خروج اجباری از ایران شدهاند، با شرایط سختی در اقلیم کردستان عراق که بخشی از آنها مربوط به اتخاذ تصمیمات جدید توسط حکومت محلی است، مواجه شدهاند که در ادامه و در یک گفتگوی ویژه به بخشی از مشکلات آنها پرداخته خواهد شد.
کُردپا در این نوشتار تلاش کرده در گفتگو با کیوان صمدی از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر به وضعیت دشوار پناهندگان در اقلیم کردستان عراق بپردازد.
کیوان صمدی دانشجو، فعال محیطزیست و عضو هلالاحمر اشنویه بوده است. او در موج دستگیری فعالان، همزمان با آغاز اعتراضات سراسری در واکنش به قتل ژینا-مهسا امینی درنتیجه کمک به مجروحین بازداشت و بهدلیل شدت جراحات ناشی از شکنجه و در نظر گرفتن وضعیت دیگر بازداشتشدگانی که باهم فعالیت کرده بودند، مجبور به خروج از ایران شد.
پناهجویان کُرد ایرانی از بدو ورود به اقلیم کردستان عراق با مشکلات فراوانی روبهرو هستند و در تمام این مدت نه تنها از سوی حکومت اقلیم کُردستان و دولت بغداد به مشکلاتشان توجه و رسیدگی نمیشود، بلکه عملا از سوی کمیساریای عالی پناهندگان هم فراموش شدهاند و هیچ گونه اقدامی به منظور بهبود وضعیت زندگی و بررسی پروندههایشان برای اعزام به کشوری امن انجام نمیگیرد. تنها اقدامی هم که کمیساریای عالی انجام میدهد، صدور یک برگه پناهندگی است.
UNHCR (کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد) در اقلیم کردستان عراق؛
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در اقلیم کردستان عراق، در استانهای اربیل، سلیمانیه و دهوک دفتر دارد. به گفته فراس الخطیب، سخنگوی این کمیساریا، این دفتر درحال ارزیابی پرونده ۱۰ هزار کُرد ایرانیست.
پناهجویان ایرانی ساکن در اقلیم کردستان عراق، تقریبا از هیچ امکانات مادی و معنوی خاصی برخوردار نیستند و در سایه بیتوجهی نمایندگی سازمان ملل در این منطقه، پناهجویان در حال حاضر در شرایط سخت و دشواری بهسر میبرند. این در حالی است که به دلیل هممرز بودن و روابط نزدیک حکومت اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق با جمهوری اسلامی ایران، امنیت صدها فعال سیاسی که به کردستان پناه آوردهاند، در خطر است.
البته شرایط پناهجویان غیر ایرانی به مراتب بهتر از وضعیت پناهجویان کُرد ایرانیست و آنها از لحاظ بهداشتی، مسکن و دریافت کمک ماهانه توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تامین میشوند؛ وضعیت بد پناهجویان کُرد ایران برمیگردد به اتخاذ تصمیمات سیاسی ناشی از روابط حکومت جمهوری اسلامی با دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان در این کشور، به دلیل حضور احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی در خاک کشور عراق.
بهگفته کیوان صمدی، از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در کردستان که به اقلیم کردستان پناهنده شده؛ فاجعهترین بخش پروسه پناهندگی و البته شروع این پروسه در اقلیم کردستان معرفی خود و توضیح دلیل خروج شخص از کشور محل سکونتش و آمدنش به اقلیم کردستان برای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل است. سازمانی که در تمام جهان حامی پناهندگان است، اما در عراق غیر از جلوگیری از اخراج فرد توسط حکومت هيچگونه خدمات دیگری ارائه نمیدهد. حتی در روند گرفتن اقامت اقلیم کردستان هم هیچگونه کمکی نمیکند و هر روزی که پناهنده در عراق بدون اقامت سپری شود مشمول جریمه خواهد بود. جریمهای که در حال حاضر برای هر روز ماندن در اقلیم کردستان عراق ملبغ ۲۰ هزار دینار عراقی برآورد میشود.
آقای صمدی دررابطه با ارائه خدمات این کمیساریا به پناهندگان میگوید؛ دفتر کمیسیاریای عالی پناهندگان سازمان ملل در اقلیم کردستان، نه در بحث امنیت، نه درمان، نه کمک مالی، نه سکونتگاه و نه هیچ چیز دیگری به پناهجویان ایرانی خدمات ارائه نمیدهد و حتی رسیدن به کشور ثالث از طریق برنامههای اعطای پناهندگی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یک خواب شیرین است.
او اشاره میکند؛ تنها راه خروج از اقلیم کردستان و رسیدن به کشور سوم در حال حاضر کنسولگری فرانسه است که آنهم در سال انگشت شمار افرادی که وضعیت بسیار وخیمی دارند را از طریق ویزای بشردوستانه به فرانسه میفرستد تا در آنجا اعلام پناهندگی کنند.
شرایط سخت دریافت اقامت در اقلیم کردستان عراق؛
در اقلیم کردستان عراق، بدون داشتن اقامت تقریبا هیچگونه حقوق شهروندی به شما تعلق نمیگیرد. حتی خرید سیمکارت هم نیازمند داشتن اقامت است. لازمه گرفتن اقامت، داشتن محل سکونت تا زمان گرفتن اقامت، کد تأیید پليس، نامه ریش سفید محل و پشتیبانی احزاب کردستانی برای افراد سیاسی و یا پشتیبانی کارفرما برای کسانی است که در کردستان عراق کار میکنند.
این پروسه در استان اربیل با استان سلیمانیه متفاوت است. حتی اقامت سلیمانیه در اربیل خیلی وقتها مورد تایید نیست و انگار از کشوری به کشور دیگر وارد میشوی، وقتی بین این دو استان جابهجا میشوی. حتی بستههای اينترنت اگر بین دو استان سفر کنید گرانترند، انگار که هزینه رومینگ بپردازید.
کیوان صمدی در رابطه با تجربه خود از اقدام به دریافت اقامت در اقلیم کردستان میگوید؛ برای کسانی مثل من که شخصی آشنا، کارفرما و پشتیبانی هیچکدام از احزاب سیاسی کُرد را ندارد، داستان بسیار سخت میشود. اقلیم کردستان هيچگونه حق پناهندگی برای کسی که عضو احزاب نیست و فعال حقوق بشر است قائل نشده است و این شروع کابوس افراد پناهجو است. یا باید از سر ناچاری به عضویت احزاب دربیاید یا مثل من از تمام حقوق اولیه بگذرد.
البته باید اشاره کرد پروسه دریافت اقامت در اقلیم کردستان از یک تا چند ماه زمانبر است و در این مدت افراد پناهجوی ایرانی علنا سرگردان میمانند.
دشواریهای پیداکردن کار؛
در اقلیم کردستان عراق هیچگونه حمایتی تا دریافت اقامت و پیداکردن شغل نه توسط حکومت و نه از جانب کمیساریای عالی پناهندگان به پناهجو تعلق نمیگیرد و پناهجو علنا آواره و سرگردان نزد یکی از آشنایان که اگر داشته باشد میماند یا به عضویت یکی از احزاب در میآید تا زمان دریافت اقامت و پیداکردن کار. در این مدت نیز گذران زندگی بر روی دوش خود فرد است، چه مبلغی با خود بههمراه داشته باشد یا نه.
کیوان صمدی در این رابطه میگوید؛ برای گذران زندگی نیاز به پول داریم و برای به دست آوردن پول نیاز به کارکردن. کارفرماها تنها به افرادی کار میدهند که پاسپورت دارند و اگر کسی بدون پاسپورت از ایران خارج شده باشد پیدا کردن کار برایش بسیار دشوار خواهد بود؛ از دیگرسو بیشتر معترضان و بازداشتشدگان امکان خروج قانونی بهدلیل ممنوعالخروج شدن برایشان امکانپذیر نبوده است. همچنین بعد از جنگ داعش و درگیرشدن اقلیم کردستان با بحرانهای اقتصادی، میزان حقوق دریافتی به حدی پایین آمده که به هیچ وجه کفاف مخارج را نمیدهد و فرد مجبور است از خانوادهاش درخواست کمک کند که آنهم با وضعیت قیمت دینار و دلار بسیار ناعادلانه است.
از طرف دیگر، هیچ کاری براساس تخصص و دانش فرد به او پیشنهاد نمیشود و شخص مجبور است تن به هر کاری برای گذران زندگی بدهد.
از دیگر سو شخصی که بهدلیل فعالیتهای سیاسی و بشردوستانه مجبور به خروج از ایران شده است، نه تنها امکان ادامه فعالیتهایش برایش بسیار سخت است، بلکه در صورت ادامه با فشارهای امنیتی نفوذ ایران در عراق مواجه خواهد شد.
موانع اجارهی خانه در اقلیم کردستان عراق برای پناهجویان؛
اجارهکردن خانه در اقلیم کردستان برای یک پناهجو شرایط خاص خود را میطلبد و بهغیر از اینکه بستگی به دریافت اقامت دارد، عرف جامعه و هزینه آن علنا شخص را در وضعیت بنبست قرار میدهد.
کیوان صمدی در اینباره میگوید؛ اولین شرط برای اجاره کردن یک خانه داشتن اقامت است که در بالا دشواری دریافتش را توضیح دادم. دومین شرط متأهل بودن فرد است. در اقلیم کردستان به هیچ وجه به مجرد خانه اجاره نمیدهند و این یک چالش دیگر برای پناهجویانی است که مجردند یا خانواده خود را در ایران جا گذاشتهاند. چراکه براساس عرف، مردم کوچه و محلات حاضر به پذیرش همسایه مجرد نیستند و از دیگرسو این یک تصمیم اتخاذ شده توسط پلیس امنیت اقلیم کردستان است و حتی افراد مجرد نمیتوانند در آپارتمانها که افراد خارجی بیشتری در آن ساکن هستند، خانه اجاره کنند.
همچنین باید اشاره کرد، حتی اگر پناهجو شغلی پیدا کند، با درآمد ناچیز حاصل از کار نیز اجاره خانه مناسب و پرداخت کرایه یک چالش بزرگ است.
حق نداشتن حساب بانکی؛
داشتن حساب بانکی در اقلیم کردستان عراق برای پناهجویان همیشه در حد یک آرزو باقی میماند. چراکه لازمه داشتن آن شهروند بودن در اقلیم کردستان و عراق است. شهروند بودن نیز امری غیرممکن است و تاکنون هیچ پناهجوی نتوانسته امتیاز شهروند بودن در خاک عراق را کسب کند، حتی با وجود اینکه در قوانین عراق اشاره شده که فرد بعد از ۱۰ سال میتواند مشمول آن شود.
کیوان صمدی در این خصوص اشاره میکند؛ حتی با داشتن اقامت هم نمیتوان حساب بانکی باز کرد و تمام معاملات و گرفتن دستمزد و پسانداز باید به صورت نقدی انجام گیرد. همچنين صرافیها بعد از آشکار شدن پولشویی عظیم ایران در اقلیم و تامین دلار ایران از اقلیم کردستان، معاملات خود با افراد ایرانی را بسیار محدود کردهاند.
برخودار نبودن از خدمات درمانی؛
رسیدگی درمانی به پناهجویان خصوصا در مراحل اولیه که شخص درگیر مشکلات دریافت اقامت، سکونت و امرار معاش است، مزید بر علت برای دشوارهای زندگی پناهجویی در اقلیم کردستان عراق میباشد.
کیوان صمدی در این خصوص میگوید؛ تمام خدمات پزشکی و درمانی برای ایرانیها کاملا به صورت آزاد حساب میشود و قیمت خدمات سرسامآور است. همچنين افراد دارای معلولیت و یا بیماریهای خاص اگر تنها باشند زندگی بسیار سختی خواهند داشت و هیچ سازمانی برای کمک به این افراد وجود ندارد. تنها راه برای کمک به این افراد گلریزانهایی است که توسط مردم تشکیل میشود و خب این هم راهکاری موقت است.
پیمان گلابی یکی از معترضانی است که در جریان اعتراضات مردمی مهاباد هدف گلوله ساچمهای نیروهای امنیتی-سرکوبگر از ناحیه نخاح قرار گرفت و برای پیگیری روند درمان مجبور به خروج از ایران شده است. او نزدیک به سه ماه است در اقلیم کردستان پناهنده است، اما تاکنون به وضعیت او رسیدگی نشده و ساچمهها در بدن او باقی ماندهاند. وضعیت او بهحدی وخیم است که بر روی ویلچر است.
عدم حمایت مالی پناهندگان؛
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، بزرگترین و اولین سازمانی است که در قبال پناهجویان مسئولیت دارد؛ اما این سازمان طی چند دهه گذشته، بهصورت بسیار ناچیز و موردی به برخی از پناهجویان با شرایط حاد کمک مالی کرده است.
کیوان صمدی در این مورد میگوید؛ هیچ سازمانی به هیچ طریقی به پناهندگان کمک مالی نمیکند، سازمانهای خارج از عراق هم نمیتوانند به پناهندگان ایرانی کمک مالی کنند، چون به دلیل پولشویی جمهوری اسلامی هیچ پولی به دست ایرانیان در عراق نمیرسد.
امنیت پناهجویان در خاک عراق
امنیت جانی پناهجویان یکی از مهمترین مواردی است که پناهجویان و فعالین سیاسی با آن درگیر هستند. عراق و اقلیم کردستان همیشه مکانی ناامن برای پناهجویان ایرانی بهدلیل دخالتهای جمهوری اسلامی در این کشور و هزینه کم اقدامات تروریستی و ربایشی در خاک عراق برای جمهوری اسلامی بوده است.
بنا به آمارهای به ثبت رسیده، در منطقه جغرافیایی اقلیم کردستان در دهههای گذشته بالغ بر ۳۰۰ فعال سیاسی و پناهنده به دست جمهوری اسلامی ترور شدهاند. از دیگر سو در چند سال اخیر جمهوری اسلامی بعد از یک وقفه مجددا شروع به ربایش و ترور فعالین سیاسی در عراق و اقلیم کردستان کرده است. ربایش روحالله زم در بغداد، ترور افرادی مانند موسی باباخانی، قادر قادری، صباح و صلاح رحمانی از دیگری مواردی است که در چند سال گذشته رخ داده است.
کیوان صمدی در این خصوص میگوید؛ به دلیل نزدیکی اقلیم کردستان به ایران و همچنین وابستگیهای سیاسی و اقتصادی اقلیم، جمهوری اسلامی نفوذ بسیار بالایی به خصوص در استان سلیمانیه دارد، همچنین برای پیشبرد اهداف خود علاوه بر اعضای سپاه قدس از افراد محلی نیز استفاده میکند.
آقای صمدی درمورد تهدیدات امنیتی علیه خودش میگوید؛ بعضی از افراد مانند من و شورش نظری از فعالین سیاسی اهل ایلام و ساکن اربیل متوجه تهدید و ترور ناموفق شدەایم اما بە دلیل نداشتن اقامت حتی نمیتوانیم شکایت ثبت کنیم. او میگوید، افرادی که به احزاب میپیوندند از امنیت کمی بیشتر برخوردار میشوند که آنهم با وجود بمباران و حملات پهپادی جمهوری اسلامی از بین رفته است. متأسفانه پلیس اقلیم کردستان نیز در حفظ امنیت پناهندگان سیاسی و اجتماعی بسیار ضعیف عمل میکند و افراد بسیاری در ده سال اخیر در اقلیم ترور شده اند.
محدودیتهای سفر بین استانی برای پناهجویان
پناهجویان در خاک اقلیم کردستان تا دریافت اقامت امکان سفر برایشان بسیار محدود است و احتمال بازداشت آنها نیز بالاست.
کیوان صمدی در رابطه با تجربه سفر بین استانی خود در اقلیم کردستان میگوید؛ در اقلیم کردستان ایست بازرسیهای بسیاری وجود دارد و محیط شهرها نیز نیمه نظامیست. یک پناهنده برای اینکه از یک استان به استان دیگر برود باید حتما اجازه نامه حزبی (برای افراد عضو احزاب)، اقامت یا اجازهنامه پلیس را به همراه داشته باشند که هیچکدامشان پروسه آسانی ندارد و آنقدر دردسر دارد که قید سفر کردن را بزنید.
او که برای پیگیری کارهای پرونده مجبور بوده چند بار به اربیل سفر کند میگوید؛ حتی باوجود داشتن کارت کمیساریای عالی حقوق پناهندگان، در دو دفعهای که مجبور شده به کنسولگری فرانسه در اربیل برود با مشکلات زیادی روبەرو بوده است و وقت و هزینه بسیاری را برایش صرف کرده است.
تحصیل پناهجویان در اقلیم کردستان عراق؛
پناهجویانی که مجبور شدهاند سالها در اقلیم کردستان بمانند، حتی اگر بتوانند با کارت اقامت تحصیل کنند، از جوانب دیگری در زمینه تحصیل با محدودیت مواجه هستند.
کیوان صمدی در این خصوص میگوید؛ برای تحصیل در هر مقطعی نیاز است که فرد اقامت داشته باشد. بعد از دریافت اقامت نیز فرد از امتیازات دانشآموزان بومی محروم است و نمیتواند بعد از پایان تحصیلات در هیچگونه سمت رسمی استخدام شود یا بهدلیل نداشتن پاسپورت و شهروند بودن امکان گرفتن بورسیههای تحصیلی برایش وجود ندارد.
بلاتکلیفی و به بنبست رسیدن پناهجویان در اقلیم کردستان عراق
بلاتکلیفی بهدلیل برخوردار نبودن از حقوق پناهندگی و تمام شرایط که در بالا به آن اشاره شد، علنا پناهنده را در وضعیت بن بست قرار میدهد و با وجود شرایط بالا که به آن اشاره شد، نه تنها امکان شروع یک زندگی در اقلیم کردستان به هیچ وجه امکان پذیر نیست، چون رسما یک آپارتاید در جریان است و این شرایط نمیگذارد که با حداقلها کار کرد، ازدواج کرد، تحصیل کرد، یا حتی خانه اجاره کرد، بلکه برای پناهجویانی که اقلیم کردستان برای آنها مقصدی موقت است، در وضعیت آوارگی و بیپناهی قرار میگیرند.
کیوان صمدی در این خصوص اشاره میکند، اقامتی که برای صدورش آنقدر سختگیری میکنند هم موقت است و باید هربار تمدید شود. هیچ کس نمیتواند درخواست پاسپورت کند و هیچگاه نمیتوان شهروند اقلیم کردستان شد. بسیارند افرادی که بیش از ۳۰ سال است در اینجا زندگی میکنند اما از هیچ حقوقی برخوردار نیستند. برای همین باید به فکر کشور ثالث بود که با شرایطی که بوجود آوردهاند هیچ راهی برای رفتن از اینجا غیر از راههای غیر قانونی نیست، چون کميساريای عالی پناهندگان سازمان ملل هیچ برنامهای در این زمینه ندارد. راهی که باعث تقویت قاچاقچیان انسان و تضعیف آزادی در جهان میشود. راهی که جان انسان را بی ارزش میانگارد.
نگاهی آماری به وضعیت بد پناجویان و فعالین سیاسی ترور شده در اقلیم کردستان عراق؛
با نگاهی آماری به ترور و وضعیت پناهجویان فقط در چند سال گذشته، نمود ناامنی و وضعیت وحشتناک پناهجویان در اقلیم کردستان بسیار ملموس خواهد بود.
مرکز حقوق بشر عبدالرحمن برومند، ۶ مرداد ۱۴۰۰، با انتشار گزارش و بیانیهای گفته بود این بنیاد در تحقیقات مستمر خود، بیش از ۳۸۰ ایرانی را که قتل یا آدمربایی موفقیتآمیز آنها توسط جمهوری اسلامی ایران در خاک اقلیم کردستان عراق صورت، شناسایی کرده است.
۱۰-۱۲-۱۳۹۶؛ صباح رحمانی که عصر پنجشنبه دهم اسفندماه ١٣٩٦، طی انفجار بمب جاسازی شده همراه پدرش صلاح رحمانی به شدت مجروح شده بود، یازدهم اسفندماه همان سال، به علت شدت جراحات وارده، در یکی از بیمارستانهای اربیل جان باخت.
۱۵-۱۲-۱۳۹۶؛ قادر قادری، از کادرهای قدیمی حزب دمکرات کردستان در روستای هرتل، از توابع رانیه در استان سلیمانیه ترور شد. حزب دمکرات کردستان میگوید، ۲۰ گلوله به خودروی قادر قادری اصابت کرده و جسدش در کنار ماشین پیدا شده است.
۲۷-۵-۱۳۹۷؛ اقبال مرادی، فعال سیاسی کُرد و پدر زانیار مرادی، زندانی سیاسی اعدام شده، در کردستان عراق ترور شد.
۳-۳-۱۴۰۰؛ بهزاد محمودی، پناهجوی کُرد ایران که در مقابل دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل خودسوزی کرده بود جان باخت. او بهدلیل وضعیت بد پناهجویان در اقلیم کردستان عراق، عدم برخوداری از حق اقامت در این کشور و بیپاسخگوی دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل برای دریافت کمک اقدام به خودسوزی در مقابل ساختمان این دفتر کرد.
۱۶-۵-۱۴۰۰؛ موسی باباخانی، عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان در هتلی در اربیل توسط عوامل جمهوری اسلامی ترور شد. به گفته مسئولان حزب دمکرات تاکنون در خاک عراق بیش از ۲۰۰ عضو و کادر این حزب ترور شدهاند.
۱۴۰۱ - پژار ملکی، نویسندە و فعال سیاسی کُرد ساکن اقلیم کردستان است با آغاز اعتراضات مردمی آبدانان در جریان انقلاب زن،زندگی، آزادی چندین بار تهدید بە "ترور" و "ربایش" شدە است.
۱۴۰۱- شورش نظری، از فعالین سیاسی ایلام نیز همزمان با آغاز اعتراضات مردمی آبدانان در جریان انقلاب زن،زندگی، آزادی در اربیل کردستان هدف ترور و ربایش قرار گرفته بود که توانسته فرار کند.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده