مرگ نابهنگام یک فعال مدنی بوکان

14:00 - 27 تیر 1397
آژانس کُردپا: سوران پارسامهر، فعال مدنی و عضو انجمن مردم نهاد زیست محیطی ولات بوکان بر اثر سانحه‌ی رانندگی جان خود را از دست داد.

براساس گزارش رسیده به آژانس خبررسانی کُردپا، صبح روز سه شنبه، بیست و ششم تیر ماه، سوران پارسامهر جوان ٢٥ ساله، فارغ‌التحصیل ارشد ژنتیک گیاهی از دانشگاە قزوین ـ تهران، در مسیر جاده‌ی ارومیه - مهاباد بر اثر تصادف جان سپرد.

سوسن حسن‌زادە نویسندە و مدیر مٶسسەی فرهنگی و هنری زیرک، در توصیف پارسامهر، ابراز داشت: وی دوست و همکارم در فعالیت‌های مدنی، از جملە معدود کسانی بود کە خدمات قابل توجهی در راستای اهداف و فعالیت‌های این مٶسسە عرضە داشت.

حسن زاده گفت: پارسامهر در حال برنامەریزی برنامەهایی چون برگزاری مراسم \"روز شادی\" برای اعضای سالمندان، تدریس آموزش زبان و ادبیات کُردی بە دختران و پسران \"خانەی بوستان\" در شهر بوکان، تهیە و آمادە کردن کارگاهی تولیدی، جهت حمایت اقتصادی امور و فعالیت‌های مٶسسەی زیرک و... را در واپسین روزهای قبل از مهاجرت بە کشور آلمان بود؛ کە بی‌گمان همەی برنامەهای ایشان، بە نام سوران، بە مرحلەی اجرا در خواهند آمد.

وی اذعان داشت: سوران اگر عمرش بیشتر بە دنیا می‌بود، بی‌شک یکی از بزرگ‌مردان و افتخارآفرینان جامعەی کوردستان می‌شد؛ سالها باید گذشت، هزینەها باید کرد، کتاب‌ها باید نوشت و آموزش داد، تا سوران‌نامی بدین نام و نشان، دگر بار متولد شود.

این نویسنده کُرد عنوان کرد: سوران ‌نامی که کلماتی از قبیل: جنسیت، دشمنی، دروغ، خیانت، کینە، بی‌توجهی، خودخواهی و... در دایرەی لغات گفتار و اعمالش تعریف نشدە بود. در چنین روزگاری، باید بە پدر و مادری کە چنین ثمرە و نعمتی تحویل جامعە می‌دهند، تحسین گفت و شعر استاد پیرمیرد را بە ایشان یادآور شد: \"نامرن ئەوانەی وا لە دڵی میللەتا دەژین\".

نکتەی قابل توجە در مورد سوران پارسامهر، روحیەی همیشە بشاش و آمادە با روحی بزرگ و با گذشت ایشان است؛ همان ویژگی، کە اهالی روستای گوگجلو را بر آن داشتە بود، تا سوران ٢٥ سالە را \"کدخدای دە\" بخوانند.

کدخدایی کە از بحران آب روستا، مشکلات چاە آب و زمین‌های تصاحب‌شدە از طرف حکومت گرفتە تا تسکین سردرد و حل مسائل خانوادگی هم‌ روستائیان را دنبال و مسئلەی زندگی خود می‌پنداشت.

سوران، جوانی کە بە گفتەی خانوادەاش فرزند یا برادر نبود، بلکە بزرگ خانوادە بود؛ بزرگی کە حامی و مسکن روحی و فکری خانوادە و اهالی روستایش بود.