سامان رسولپور: بسیاری از روزنامهنگاران معمولا در کتگوری روزنامهنگاری حزبی میگنجند
22:21 - 4 اردیبهشت 1391
به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی
گفتگوی اختصاصی آژانس کُردپا با سامان رسولپور روزنامهنگار کُرد
کُردپا: روزنامه نگاری کُردی به دلیل شرایط سیاسی در غربت آغاز شد و اکنون پس از گذشت یکصدو چهاردە سال هنوز هم روزنامهنگاری کُردی در تبعید و غریبی ادامه دارد، همین وضعیت باعث گردیده تا روزنامهنگاری کُردی شدیدا تحت تأثیر افکار و جو سیاسی غالب بر منطقه قرار گرفته و روزنامهنگاری کُردی را از قالب استقلال و رسالت واقعی خود خارج کرده و به سمت و سوهایی گوناگون معطوف کند.
کُردپا1: با این تواصیف آیا شما در طول مدت زمان مذکور، برههای را سراغ دارید که در آن روزنامهنگاری کُردی به صورت مستقل صورت گرفته باشد؟
س.رسولپور: اولین پرسشی که مطرح میشود این است که اساسا منظور از «روزنامهنگاری کُردی» چیست؟ اگر پسوند یا صفت «کُردی» اشاره به عنصر «زبان کُردی» و یا «روزنامهنگاری در جغرافیای کردستان» دارد، این ترکیب درست است. اما اگر منظور از «روزنامه نگاری کُردی» نوع و سبک خاصی از روزنامهنگاری حرفهای است، باید بگویم که در هیچ مقطعی چنین چیزی وجود نداشته است.
اصول کلی و معیارهای روزنامهنگاری حرفهای، تقریبا در همه جا یکسان است. آنچیزی که یکسان نیست، میزان تبعیت و رعایت این اصول و معیارها در جاهای مختلف و در دورههای مختلف است. آنچیزی که متقاوت است، فراهم بودن یا نبودن بسترهای لازم برای رشد روزنامهنگاری حرفهای است.
وضعیت مطبوعات و روزنامهنگاری در هر یک از کشورهایی که کُردها در آنجا حضور دارند، متفاوت است. در حالت کلی بدیهی است که فضای سیاسی حاکم بر هر کدام از این کشورها، مستقیما روی رسانهها و مطبوعات این کشورها، تاثیرات مثبت یا منفی داشته و دارد. به عنوان مثال، در ایران، هر زمان از لحاظ سیاسی مجالی پیش آمده و فضا کمی بازتر شده، به سرعت نشریات در کردستان هم از لحاظ کیفی و کمی رشد کردهاند و تاثیرگذار بودهاند. و برعکس، هر زمان، فضا بسته تر شده، اولین موج حملات حاکمیت متوجه مطبوعات بوده. در چنین فضایی، حتی اگر نیروهای حرفهای هم وجود داشته باشند، به دلیل اینکه بستر کار فراهم نیست، عرصه مطبوعات، دچار رکود میشود و روزنامهنگاران دچار فرسایش میشوند. یا به مشاغل دیگر روی میآورند یا زندانی میشوند و یا ناچار به خروج از کشور. طبیعتا در این حالت مطبوعات نمیتوانند کارکردی جدی داشته باشند.
از سوی دیگر، حتی اگر بسترهای سیاسی فراهم باشند، برای شکلگیری مطبوعات و رسانههای مستقل، دو فاکتور ضروری دیگر باید وجود داشته باشد: استقلال مالی و نیروی آموزش دیده حرفهای. بدون این دو، رسانه مستقل و اثرگذار شکل نمیگیرد. در کردستان، بخصوص کردستان ایران آنجایی که نیروی حرفهای هست، اساسا منبع مالی وجود ندارد؛ آنجایی هم که منبع مالی هست، روزنامهنگار حرفهای کمتر یافت میشود. این یکی از اساسی ترین مشکلات مطبوعات و رسانههای کردی بوده و هست.
کُردپا2: به طور کلی در حال حاضر نیز روزنامهنگاری کُردی تقریباً تحت تأثیر جهتهای سیاسی قرار دارد و اگر هم روزنامهنگاران مستقلی وجود داشته باشند تعداد آنها انگشت شمار و حتی در بعضی موارد به صورت مطلق مستقل نیستند؟ نظر شما در این باره چگونه است؟
س.رسولپور: هر شغل و حرفهای، ملزوماتی دارد. یکی از ملزومات روزنامهنگاری حرفهای هم رعایت دو اصل استقلال و بی طرفی است. اما در کنار آن«روزنامهنگاری حزبی» هم میتواند وجود داشته باشد. طبیعتا احزاب، گروههای سیاسی و یا حکومتها هم فعالیت رسانهای دارند. روزنامهنگاری که در یک ارگان رسمی یا غیررسمی حزبی فعالیت میکند، اگر چه یک روزنامهنگار مستقل و بی طرف نیست، اما روزنامهنگار محسوب میشوند. اما اگر یک روزنامهنگار مستقل، بی طرفی را نقض کند یا به شکل پنهان یا آشکار از یک جریان سیاسی یا فکری خاص حمایت کند، دیگر یک شخص حرفهای و بیطرف محسوب نمیشود و اعتبار چندانی کسب نمیکند. یکی از ایرادهایی که وجود دارد این است که بسیاری از روزنامهنگاران معمولا در کتگوری روزنامهنگاری حزبی میگنجند اما تلاش میکنند یک هویت بیطرف و مستقل از خود نشان دهند. حتی کم نیستند روزنامهنگارانی که عضو احزاب کُرد هستند اما خود را به عنوان روزنامهنگار مستقل معرفی میکنند. این موضوع فقط محدود به کردستان نیست، بسیاری از روزنامههای سراسری ایران در گذشته و حال به چنین وضعیتی دچار بوده و هستند. به این معنا که برخی از روزنامهنگاران اعضای یک حزب سیاسی مثلا اصلاح طلب هستند اما در عین حال خود را روزنامهنگار مستقل و بی طرف معرفی میکنند. یک روزنامهنگار بیطرف هرگز این اجازه را ندارد فعالیت سیاسی یا حزبی به نفع یا علیه جریانی بکند. یک روزنامهنگار نمیتواند همزمان فعال سیاسی هم باشد. اساسا این دو هویت را مطلقا نمیتوان جمع بست و کنار هم قرار داد. بخصوص در کردستان این ضعف اساسی وجود دارد؛ تصور بسیاری بر این است که روزنامهنگاری روشی برای مبارزه علیه حکومت است و رسانه هم ابزاری که به این مبارزه کمک میکند. هر چند احزاب سیاسی این حق را دارند که چنین عمل کنند اما روزنامهنگاران غیرحزبی به هیچ وجه این حق را ندارند. روزنامهنگاری که با مخاطب روراست نباشد و بی طرفی در ذهنش نهادینه نشده باشد، از سوی افکار عمومی معتبر و قابل اعتماد دانسته نمیشود.
علاوه بر اینها، یکی از ضعفهایی که رسانههای حزبی در کردستان دارند این است که عمدتا فاقد نیروی حرفهای و متخصص هستند. نیروهایشان بیش از آنکه روزنامهنگارانی کارکشته و ماهر باشند، افراد سیاسی هستند. افرادی که در زمینه روزنامهنگاری آموزش چندانی ندیدهاند. طبیعتا احزاب با رسانههایشان میتوان اطلاع رسانی حداقلی بکنند اما بدون نیروی حرفهای، نمیتوان یک رسانه موفق و تاثیرگذار و حرفهای داشته باشند.
در مجموع در کردستان اهمیت چندانی به عنصر «آموزش» داده نمیشود. تصور عمومی بر این است که روزنامهنگاری هویتی است که بدون آموزش و به صرف نوشتن مطلب میتوان به آن دست یافت. برای همین در کردستان حجم افرادی که تصور میکنند روزنامهنگارند اما در عمل آموزش چندانی ندیدهاند و تجربه چندانی هم ندارند، بسیار زیاد است. این مساله غیرقابل قبول است. در سطح جهانی استانداردهایی وجود دارد. روزنامهنگاران و رسانههای کُردی هم همواره باید تلاش کنند فاصله خود را با این استانداردهای کمتر و کمتر کنند. و این مهم، محقق نمیشود، مگر با آموزش.
کُردپا3: با توجه به تاریخ پر مخاطره در کردستان و همچنین جو غالب، کم نیستند روزنامهنگاران کُردی که پا به عرصهی مطبوعات کُردی گذاشتند، اما با این حال شاهد هستیم که تا کنون نیز هیچ آهنگی تحت هر عنوانی در بین روزنامهنگاران کُرد وجود ندارد، عامل اصلی این موضوع را در چه میدانید؟
س.رسولپور: هر چند در کردستان ایران، فضا برای فعالیت مطبوعاتی و رسانهای نامساعد است اما این محدودیتها در خارج از کشور وجود ندارد. شمار زیادی از روزنامهنگاران کُرد رسانهای ندارند. اندک رسانههایی هم که وجود دارند، یا گرایشات خاص سیاسی دارند یا بدون پشتوانه مالی فعالیت میکنند و به همین دلیل بعد از مدتی دچار فرسایش میشوند و نمیتوانند فعالیتشان را ادامه دهند. همه این مشکلات ضرورت نزدیکی و همکاری بیشتر روزنامهنگاران کُرد را برجسته میکند. علاوه بر این تعدادی از روزنامهنگاران زندانی هستند، تعدادی مهاجرت کردهاند. بسیاری بی کارند. آنانی هم که با رسانهای همکاری میکنند، به آموزش بیشتر و بیشتر نیاز دارند. همه اینها ضرورت جدی تر کردن فعالیتهای صنفی و جمعی روزنامهنگاران را پررنگتر میکنند.
روزنامهنگاری کُرد باید به شکلی جدی برای بالابردن سطح کیفی رسانههای کُردی تلاش کنند و آفتهایی را که رسانههای کُردی با آن دست به گریبان هستند، شناسایی کنند و برای ترمیم و درمان آن تلاش کنند. جامعه کردستان تشنه دانستن است. مخاطبان کُرد به رسانههایی نیاز دارند که همه نیازهای خبری آنان را به بهترین شکل ممکن برآورده کند. اگر این خواسته مخاطبان کُرد محقق نشود، طبیعی است که گرایش آنان به مرور نسبت به رسانههای کُردی کمتر و کمتر میشود و در تکاپوی یافتن رسانهای حرفهای تر و به روزتر خواهند بود.
کُردپا4: پیام و دیدگاه شخصی خودتان را به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی بفرمایید؟
س.رسولپور: یکصد و چهاردهمین سالروز تولد نخستین روزنامه کُردی را به همه روزنامهنگاران کُرد تبریک میگویم. به همان میزان که تولد روزنامه کردستان در آن مقطع ضروری بوده، به همان میزان، آموزش دیدن، حرفهای بودن و تلاش برای رشد کمی و کیفی رسانههای کُردی در حال حاضر ضروری و اساسی است. بدون اینکه تلاشی برای بهبود وضعیت مطبوعات و رسانهها در کردستان کرده باشیم، بدون اینکه فاصله خودمان را با استانداردهای جهانی کم کرده باشیم، نمیتوانیم تلاشهای گذشته را ارج بنهیم. امروز ما برای روزنامهنگاری کُردی چه کردهایم یا چه میخواهیم بکنیم؟ تا زمانی که پاسخی برای این پرسش نیابیم ارج نهادن ما از این روز، از حالت نمادین فراتر نمیرود.
گفتگوی اختصاصی آژانس کُردپا با سامان رسولپور روزنامهنگار کُرد
کُردپا: روزنامه نگاری کُردی به دلیل شرایط سیاسی در غربت آغاز شد و اکنون پس از گذشت یکصدو چهاردە سال هنوز هم روزنامهنگاری کُردی در تبعید و غریبی ادامه دارد، همین وضعیت باعث گردیده تا روزنامهنگاری کُردی شدیدا تحت تأثیر افکار و جو سیاسی غالب بر منطقه قرار گرفته و روزنامهنگاری کُردی را از قالب استقلال و رسالت واقعی خود خارج کرده و به سمت و سوهایی گوناگون معطوف کند.
کُردپا1: با این تواصیف آیا شما در طول مدت زمان مذکور، برههای را سراغ دارید که در آن روزنامهنگاری کُردی به صورت مستقل صورت گرفته باشد؟
س.رسولپور: اولین پرسشی که مطرح میشود این است که اساسا منظور از «روزنامهنگاری کُردی» چیست؟ اگر پسوند یا صفت «کُردی» اشاره به عنصر «زبان کُردی» و یا «روزنامهنگاری در جغرافیای کردستان» دارد، این ترکیب درست است. اما اگر منظور از «روزنامه نگاری کُردی» نوع و سبک خاصی از روزنامهنگاری حرفهای است، باید بگویم که در هیچ مقطعی چنین چیزی وجود نداشته است.
اصول کلی و معیارهای روزنامهنگاری حرفهای، تقریبا در همه جا یکسان است. آنچیزی که یکسان نیست، میزان تبعیت و رعایت این اصول و معیارها در جاهای مختلف و در دورههای مختلف است. آنچیزی که متقاوت است، فراهم بودن یا نبودن بسترهای لازم برای رشد روزنامهنگاری حرفهای است.
وضعیت مطبوعات و روزنامهنگاری در هر یک از کشورهایی که کُردها در آنجا حضور دارند، متفاوت است. در حالت کلی بدیهی است که فضای سیاسی حاکم بر هر کدام از این کشورها، مستقیما روی رسانهها و مطبوعات این کشورها، تاثیرات مثبت یا منفی داشته و دارد. به عنوان مثال، در ایران، هر زمان از لحاظ سیاسی مجالی پیش آمده و فضا کمی بازتر شده، به سرعت نشریات در کردستان هم از لحاظ کیفی و کمی رشد کردهاند و تاثیرگذار بودهاند. و برعکس، هر زمان، فضا بسته تر شده، اولین موج حملات حاکمیت متوجه مطبوعات بوده. در چنین فضایی، حتی اگر نیروهای حرفهای هم وجود داشته باشند، به دلیل اینکه بستر کار فراهم نیست، عرصه مطبوعات، دچار رکود میشود و روزنامهنگاران دچار فرسایش میشوند. یا به مشاغل دیگر روی میآورند یا زندانی میشوند و یا ناچار به خروج از کشور. طبیعتا در این حالت مطبوعات نمیتوانند کارکردی جدی داشته باشند.
از سوی دیگر، حتی اگر بسترهای سیاسی فراهم باشند، برای شکلگیری مطبوعات و رسانههای مستقل، دو فاکتور ضروری دیگر باید وجود داشته باشد: استقلال مالی و نیروی آموزش دیده حرفهای. بدون این دو، رسانه مستقل و اثرگذار شکل نمیگیرد. در کردستان، بخصوص کردستان ایران آنجایی که نیروی حرفهای هست، اساسا منبع مالی وجود ندارد؛ آنجایی هم که منبع مالی هست، روزنامهنگار حرفهای کمتر یافت میشود. این یکی از اساسی ترین مشکلات مطبوعات و رسانههای کردی بوده و هست.
کُردپا2: به طور کلی در حال حاضر نیز روزنامهنگاری کُردی تقریباً تحت تأثیر جهتهای سیاسی قرار دارد و اگر هم روزنامهنگاران مستقلی وجود داشته باشند تعداد آنها انگشت شمار و حتی در بعضی موارد به صورت مطلق مستقل نیستند؟ نظر شما در این باره چگونه است؟
س.رسولپور: هر شغل و حرفهای، ملزوماتی دارد. یکی از ملزومات روزنامهنگاری حرفهای هم رعایت دو اصل استقلال و بی طرفی است. اما در کنار آن«روزنامهنگاری حزبی» هم میتواند وجود داشته باشد. طبیعتا احزاب، گروههای سیاسی و یا حکومتها هم فعالیت رسانهای دارند. روزنامهنگاری که در یک ارگان رسمی یا غیررسمی حزبی فعالیت میکند، اگر چه یک روزنامهنگار مستقل و بی طرف نیست، اما روزنامهنگار محسوب میشوند. اما اگر یک روزنامهنگار مستقل، بی طرفی را نقض کند یا به شکل پنهان یا آشکار از یک جریان سیاسی یا فکری خاص حمایت کند، دیگر یک شخص حرفهای و بیطرف محسوب نمیشود و اعتبار چندانی کسب نمیکند. یکی از ایرادهایی که وجود دارد این است که بسیاری از روزنامهنگاران معمولا در کتگوری روزنامهنگاری حزبی میگنجند اما تلاش میکنند یک هویت بیطرف و مستقل از خود نشان دهند. حتی کم نیستند روزنامهنگارانی که عضو احزاب کُرد هستند اما خود را به عنوان روزنامهنگار مستقل معرفی میکنند. این موضوع فقط محدود به کردستان نیست، بسیاری از روزنامههای سراسری ایران در گذشته و حال به چنین وضعیتی دچار بوده و هستند. به این معنا که برخی از روزنامهنگاران اعضای یک حزب سیاسی مثلا اصلاح طلب هستند اما در عین حال خود را روزنامهنگار مستقل و بی طرف معرفی میکنند. یک روزنامهنگار بیطرف هرگز این اجازه را ندارد فعالیت سیاسی یا حزبی به نفع یا علیه جریانی بکند. یک روزنامهنگار نمیتواند همزمان فعال سیاسی هم باشد. اساسا این دو هویت را مطلقا نمیتوان جمع بست و کنار هم قرار داد. بخصوص در کردستان این ضعف اساسی وجود دارد؛ تصور بسیاری بر این است که روزنامهنگاری روشی برای مبارزه علیه حکومت است و رسانه هم ابزاری که به این مبارزه کمک میکند. هر چند احزاب سیاسی این حق را دارند که چنین عمل کنند اما روزنامهنگاران غیرحزبی به هیچ وجه این حق را ندارند. روزنامهنگاری که با مخاطب روراست نباشد و بی طرفی در ذهنش نهادینه نشده باشد، از سوی افکار عمومی معتبر و قابل اعتماد دانسته نمیشود.
علاوه بر اینها، یکی از ضعفهایی که رسانههای حزبی در کردستان دارند این است که عمدتا فاقد نیروی حرفهای و متخصص هستند. نیروهایشان بیش از آنکه روزنامهنگارانی کارکشته و ماهر باشند، افراد سیاسی هستند. افرادی که در زمینه روزنامهنگاری آموزش چندانی ندیدهاند. طبیعتا احزاب با رسانههایشان میتوان اطلاع رسانی حداقلی بکنند اما بدون نیروی حرفهای، نمیتوان یک رسانه موفق و تاثیرگذار و حرفهای داشته باشند.
در مجموع در کردستان اهمیت چندانی به عنصر «آموزش» داده نمیشود. تصور عمومی بر این است که روزنامهنگاری هویتی است که بدون آموزش و به صرف نوشتن مطلب میتوان به آن دست یافت. برای همین در کردستان حجم افرادی که تصور میکنند روزنامهنگارند اما در عمل آموزش چندانی ندیدهاند و تجربه چندانی هم ندارند، بسیار زیاد است. این مساله غیرقابل قبول است. در سطح جهانی استانداردهایی وجود دارد. روزنامهنگاران و رسانههای کُردی هم همواره باید تلاش کنند فاصله خود را با این استانداردهای کمتر و کمتر کنند. و این مهم، محقق نمیشود، مگر با آموزش.
کُردپا3: با توجه به تاریخ پر مخاطره در کردستان و همچنین جو غالب، کم نیستند روزنامهنگاران کُردی که پا به عرصهی مطبوعات کُردی گذاشتند، اما با این حال شاهد هستیم که تا کنون نیز هیچ آهنگی تحت هر عنوانی در بین روزنامهنگاران کُرد وجود ندارد، عامل اصلی این موضوع را در چه میدانید؟
س.رسولپور: هر چند در کردستان ایران، فضا برای فعالیت مطبوعاتی و رسانهای نامساعد است اما این محدودیتها در خارج از کشور وجود ندارد. شمار زیادی از روزنامهنگاران کُرد رسانهای ندارند. اندک رسانههایی هم که وجود دارند، یا گرایشات خاص سیاسی دارند یا بدون پشتوانه مالی فعالیت میکنند و به همین دلیل بعد از مدتی دچار فرسایش میشوند و نمیتوانند فعالیتشان را ادامه دهند. همه این مشکلات ضرورت نزدیکی و همکاری بیشتر روزنامهنگاران کُرد را برجسته میکند. علاوه بر این تعدادی از روزنامهنگاران زندانی هستند، تعدادی مهاجرت کردهاند. بسیاری بی کارند. آنانی هم که با رسانهای همکاری میکنند، به آموزش بیشتر و بیشتر نیاز دارند. همه اینها ضرورت جدی تر کردن فعالیتهای صنفی و جمعی روزنامهنگاران را پررنگتر میکنند.
روزنامهنگاری کُرد باید به شکلی جدی برای بالابردن سطح کیفی رسانههای کُردی تلاش کنند و آفتهایی را که رسانههای کُردی با آن دست به گریبان هستند، شناسایی کنند و برای ترمیم و درمان آن تلاش کنند. جامعه کردستان تشنه دانستن است. مخاطبان کُرد به رسانههایی نیاز دارند که همه نیازهای خبری آنان را به بهترین شکل ممکن برآورده کند. اگر این خواسته مخاطبان کُرد محقق نشود، طبیعی است که گرایش آنان به مرور نسبت به رسانههای کُردی کمتر و کمتر میشود و در تکاپوی یافتن رسانهای حرفهای تر و به روزتر خواهند بود.
کُردپا4: پیام و دیدگاه شخصی خودتان را به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی بفرمایید؟
س.رسولپور: یکصد و چهاردهمین سالروز تولد نخستین روزنامه کُردی را به همه روزنامهنگاران کُرد تبریک میگویم. به همان میزان که تولد روزنامه کردستان در آن مقطع ضروری بوده، به همان میزان، آموزش دیدن، حرفهای بودن و تلاش برای رشد کمی و کیفی رسانههای کُردی در حال حاضر ضروری و اساسی است. بدون اینکه تلاشی برای بهبود وضعیت مطبوعات و رسانهها در کردستان کرده باشیم، بدون اینکه فاصله خودمان را با استانداردهای جهانی کم کرده باشیم، نمیتوانیم تلاشهای گذشته را ارج بنهیم. امروز ما برای روزنامهنگاری کُردی چه کردهایم یا چه میخواهیم بکنیم؟ تا زمانی که پاسخی برای این پرسش نیابیم ارج نهادن ما از این روز، از حالت نمادین فراتر نمیرود.