رحمان جوانمردی: روزنامەنگاری یک حرفە در حوزە عمومی جامعە است
16:25 - 8 اردیبهشت 1391
به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی
گفتگوی آژانس کُردپا با رحمان جوانمردی روزنامهنگار از هلند
کُردپا: روزنامه نگاری کُردی به دلیل شرایط سیاسی در غربت آغاز شد و اکنون پس از گذشت یکصدو چهاردهمین سال هنوز هم روزنامهنگاری کُردی در تبعید و غریبی ادامه دارد، همین وضعیت باعث گردیده تا روزنامهنگاری کُردی شدیدا تحت تأثیر افکار و جو سیاسی غالب بر منطقه قرار گرفته و روزنامهنگاری کُردی را از قالب استقلال و رسالت واقعی خود خارج کرده و به سمت و سوهایی گوناگون معطوف کند.
کُردپا: با این وصف آیا شما در طول مدت زمان مذکور، برههای را سراغ دارید که در آن روزنامهنگاری کُردی به صورت مستقل صورت گرفته باشد؟
ر.جوانمردی: بە نظر من استقلال در روزنامە نگاری یک امر نسبی است.حال، آیا نسبت بە مسائلی کە در داخل کردستان رخ میدادە یا نسبت بە مطالبی کە میخواستە است عرضە کند، مستقل بودە است؟ اینها سوالاتی است کە در این رابطە بە ذهن متبادر می شود. مسلماً اگر مستقل بودن یک رسانە را از این منظر نگاە کنیم کە همە جوانب و وجوە یک قضیە را بە طور مساوی پوشش دهد، این یک پدیدە مدرن و یک نوع نگرش از رسانە در دوران معاصر است. البتە اگر من خوب متوجە شدە باشم منظور شما از ابتدای روزنامەنگاری کردستان است کە قدمت آن از صد وچهاردە سال هم گذشتە است.
برای دورانی بسیار طولانی از عمر رسانە، مسالە استقلال در روزنامەنگاری بصورت امروز مطرح نبودە است. مسالە این بودە کە کردستان باید رسانە داشتە باشد و مسائل مهم از دید موسس آن رسانە در کردستان را پوشش دهد. در اینکە آن رسانە چقدر چند وجهی (پلورالیست) بودە است و یا چقدر بە گوشەهای مختلف یک خبر یا یک مطلب خواستە است اهمیت بدهد، یا چە مقدارعینی (ابژکتیو) است، در آن دوران مطرح نبودەاست. پس چون این مسائل و ابزارهای سنجش در دوران گذشتە موجود نبودە یا اهمیت کنونی را نداشتە، نمیتوان در آن دوران بە دنبال استقلال روزنامەنگاری بگردیم. ولی در حال حاضر تلاشهای بسیاری هست برای کار روزنامەنگاری مستقل یا کار روزنامەنگاری بی طرفانە در سرتاسر کردستان.
کُردپا: به طور کلی در حال حاضر نیز روزنامهنگاری کُردی تقریبا تحت تأثیر جهتهای سیاسی قرار دارد و اگر هم روزنامهنگاران مستقلی وجود داشته باشند تعداد آنها انگشت شمار و حتی در بعضی موارد به صورت مطلق مستقل نیستند؟ نظر شما در این باره چگونه است؟
ر.جوانمردی: روزنامەنگار مستقل مطلق امروزە نیز وجود ندارد، چون یک روزنامەنگار هم مثل هر انسان یا هر شهروندی از یک سو صاحب تفکرات و از سوی دیگر آگاهیش نیز محدود است، یعنی یک روزنامەنگار یا شخصی کە برای یک رسانە کار میکند بر اساس حوزە اطلاعاتی کە دارد، کار خود را تولید میکند.
اگر حوزە اطلاعات شخص نسبت بە موضوع مورد نظر محدود باشد، فیالنفسه بیطرفی مطلق خدشەدار شدە است، اگر هم بر فرض محال، احاطە کامل داشتە باشد از آنجایی کە کار روزنامەنگاری و کار رسانەای کار تولید فکری محسوب می شود کە زایدە تفکر است و از صافی مغز میگذرد، قطعا از فیلتر قضاوتها و پیش قضاوتهای شخص عبور کردە و خروجی یا حاصل آن کە در قالب سطور یک نوشتە یا یک کار تصویری یا یک صدا ظهور پیدا میکند، قطعن تحت تاثیر ناخودآگاە آن فیلترها قرار می گیرد. پس چون یافتن ١٠٠ درصد بودن استقلال رسانەای امکان پذیر نیست باید مجموع کار یک رسانە یا فرد رسانەای را و کارنامە عمومی او را نسبت بە دیگران با احتساب درصدی از ناخالصی ارزیابی کنیم. برای مثال، نحوە ارائە گزارش یک روزنامەنگار کە در صحنە یک فاجعە انسانی حضور داشتەبا کسی کە از دور خبر را شنیدە و نقل می کند متفاوت است چرا کە همدلی خاصی در تولید گزارشگر اولی نسبت بە قربانیان این فاجعە ایجاد شدە است. مشابە این تاثیر را میتوان در مسائل دیگر نیز بە نوعی مشاهدە کرد. این تاثیرات ممکن است از خیلی جهات بە عنوان نقض بی طرفی دیدە نشود، اما در واقع هرگونە تاثیر از سوژە یا محیط، بی طرفی را نقض کردە و می کند.
برخورد صددرصدی بە مسالە استقلال گزارشگری یا روزنامەنگاری بارها رد شدە است. یعنی این مدعا نمیتواند درست باشد. اما میتوانیم روزنامەنگار یا روزنامەنگارانی را پیدا کنیم کە بیشتر سعی میکنند جنبەهای مختلف یک خبر یا یک موضوع را پوشش دهند و از این لحاظ سعی میکنند بە بیطرفی نزدیکتر شوند و یا سعی میکنند بە مخاطبین خود بیشترین امکان بررسی موضوع را بدهند، یا کمتر قضاوت کردە باشند و برخورد یک وجهی بە قضایا را نیز بە کناری بگذارند.
در جهان ما رتبە بندی روزنامەنگاران در قضاوت از فیلترهای بیشماری می گذرد، کە بە آن کدها یا اخلاق روزنامەنگاری می گویند. مهمترین این کدها حفظ بی طرفی حرفەایست بهمین دلیل نیز در نزدیک شدن بەاین مقولە، کم و بیش از محکهای پوشش همگانی، راستی آزمایی یا عینی بودن، نقد قدرت و عدم تلقین قضاوت می گذرد. منافع ملی یا منافع سیاسی-اجتماعی یک روزنامەنگار باید همانی باشد کە در حرفە یک آموزگاردبستان یا یک بنای ساختمان و یک نویسندە رمان معنی می شود. در اینجا منافع مشترک مخاطبین محک فعالیت روزنامەنگاران است و در نتیجە درجە نزدیکتر شدن بە منافع مشترک مخاطبین در جامعە همان درجە بالارفتن اعتبار روزنامەنگار است. پوشش همگانی و خدمات برای جمهور مردم یا همە شهروندان و نقد سیاست و قدرت، بمثابە ابزارهایی برای رتبەبندی بی طرفی را میتوان این گونە باز کرد:
الف: منظور از دادن پوشش همگانی و سرویس دادن بە همە جامعە درچیست:
اگر قبول کنیم در شرایطی کە خدمات روزنامەنگار برای همە احاد جامعە بودە و شمول عام داشتە باشد پس روزنامەنگاری یک حرفە در حوزە عمومی جامعە است. همانند دیگر حرفەها لازم است بە حقوق و وظایف روزنامەنگار، هم بطورعمومی وهم بصورت ویژە نگاه کرد. اگر فرض بالا درست باشد، در این صورت جامعە نیز برای تولیدات و شخصیت حرفەای روزنامەنگار باید تعریف داشتە باشد. تولیدات روزنامەنگاری یا اطلاع رسانی بایستی برای همگان بطور یکسان و بطور مساوی تقسیم یا نشر شود تا حق دو طرفە همگان در داشتن دسترسی بە اطلاعات آزاد ادا گردد. دسترسی دو طرفە بە روزنامەنگاری تنها در مخاطب پیدا کردن نیست بلکە تریبون شدن برای آن نیز ملاک است و باید مسایل همە مخاطبین را بطور یکسان پوشش داد. ارتباط با مخاطبین نیز در این چارچوب دو طرفە معنا می یابد. طبیعی است کە جامعە نیز حقوق و هزینەهای حرفەای روزنامەنگارش را همانند قراردادی کە با یک پزشک و یا نجار دارد، همراە با احترام ادا می کند. رسانە آزاد یا مستقل متعلق بە همە جامعە است و همگان را باید پوشش دهد چون در قبال همه جامعە مسئول و موظف است. از طرف دیگر جامعە نیز اگر در قبال این گروە از سرویس دهندگان خود تعهداتی را پذیرفتە باشد همزمان محاسباتی را نیز بکار میگیرد. کسانی کە در این میدان خود را مستقل و روزنامەنگار بی طرف یا آزاد معرفی می کنند درصورتی کە هنگام پوشش و عرضە رسانەای عامدانە و عالمانە خلاءهایی در کار خود مرتکب شوند، مستقیم یا غیر مستقیم مرتکب دزدی و بزە شدەاند و در حق آن کسانی کە در منطقە خلاء هستند اجحاف و تبعیض قائل شدەاند. پس تحریف و دزدی اطلاعات از مخاطبین مانند هر دزدی دیگری نکوهیدە بوده و جرم تلقی میشود. روزنامەنگار حوزە عمومی باید از ارتکاب بە جرمی چنین، جدن پرهیز کند. قربانیان جهت گیری و دزدی رسانەای باید اعادە ضرر شدە وخسارتشان جبران شود. پس در پوشش دهی یک سوژە امانت داری و کنترل در صحت اطلاع رسانی امری الزامی است. جامعە هیچ مصونیت خاصی در قبال جرمهای شناختە شدە از قبیل تهدید، سرقت ادبی، تشویش و شایعەپردازی، موارد شبەانگیز، تحقیر، تبعیض، تهمت یا اتهام زدن بە شهروندان، یا ورود بە حوزە خصوصیشان و آلودگی بە مسائلی از این دست، بە ارباب رسانە ندادە است بر عکس درمقابلە با این جرمها برخوردی بشدت سختگیرانە دارد. ارتکاب بە جرمهایی چنین، از طرف یک روزنامەنگار بمعنای نامحرم شدن بە جامعە و از جملە مواردی است کە نە تنها شمول استقلال را ندارد بلکە از مصادیق ارتکاب بە جرم عمومی نیز تلقی میشود.
یک معلم، یک پزشک یا لولە کش بە هنگام قبول یک مراجعەکنندە، ایدئولوژی و تفکر او را شرط ارائە سرویس و خدمات خود نمی داند و یا بە پیری و جوانی یا سیاە و سفید بودن مراجعە کنندە در قبول یا رد کردن او بە عنوان مشتری یا بیمار اهمیتی نمیدهد و نتیجتن بەهمە جامعە بدون تبعیض، پوشش خدماتی میدهد. بهمین صورت یک روزنامەنگار نیز در پوشش یک موضوع رسانەای میان آحاد جامعە خود، نباید تبعیضی قایل شود بلکە باید برای همگان باشد.
ب: استقلال و بی طرفی از نقد سیاست و قدرت میگذرد:
قدرت همیشە امکان خریدن یا اجارە رسانە برای خود را داشتە است. امروزە رهبران سیاسی از یک بخش اداری عریض و طویل کە \"ارتباطات عمومی\" (پابلیک ریلیشن) و یا مشاور رسانەای نامیدە میشوند نیز بهرە میبرند. این در حالی است کە گروەهای ضعیفتر و کوچکتر در جامعە کە در رقابت رسانەای محسوب نمیشوند، بجز رسانە آزاد کە همگانی است، تریبون و صدای دیگری ندارند. رسانە و عناصر رسانەای کە مجیزگویی قدرت را بر نقد آن ترجیح می دهند در درجەبندیهای امروزی با عناوین روزنامەنگاری آزاد و یا مستقل نامیدە نمی شوند بلکە خادمین قدرت و ستون -قدرت حاکم ویا -حزب سیاسی بقدرت نرسیدە نامیدە می شوند. در این میان در سرزمین ما قدرت حاکم روزنامەنگار آزاد را دستگیر کردە، شکنجە می کند یا در بهترین حالت تولیداتش را بە حذف، فیلتر و سانسور میسپارد. هرقدر مجیزگویی و پشتیبانی از قدرت و سیاست بیشتر وشدیدتر شود جرم منتقد نیز بهمان درجە بالا میرود. در کشوری کە عرفانهای \"تاریخ ساز\" و روزنامەنگار دولتی همە کرامت و تاریخ جامعە خود را بەدروغ و جعل در خدمت قدرت مخوف ساواک و امنیتیهای ادارە اطلاعات بە پشیزی بفروشند، واضح است کە عدنان های روزنامەنگار آزاد کرد را بە اعدام ویا ١٥ سال زندان حکم و سزا می دهند، کبودوند صلح جوی را ١٠ سال زندان دادە یا زهرا کاظمی را بە آن شکل فجیع بقتل می رسانند. عینی (ابژکتیو) بودن در روزنامەنگاری باعث شدە است کە روزنامەنگار آزاد نەتنها از قدرت سیاسی برای انجام وظایفش تشکر و تمجید نکند، بلکە برعکس، بە رصد همە گوشە و زوایای جامعە پرداختە و هرجا کوتاهی و اغماضی در انجام وظایف مشاهدە کرد، بدون هیچ اغماضی آن را با صدای بلند برای همگان و کارفرمایش کە همان جامعە است فریاد بزند. این روزنامەنگاری بە جای پوشش دادن بە سرپوش گذاشتن نخواهد پرداخت. امروزە دیگر روزنامەنگار آزاد نمی تواند واقعیات را در زیر بار تطمیع و تهدید بەقلب واقعە تبدیل و بە نفع یک واحد یا طرفی ذینفع مصادرە کند، بلکە او باید چشم بینا و گوش شنوای جامعە خود بودە و کوتاهی کردن در انجام وظایف و مسولیتها را کە بە ضرر جامعە و یا احدی ازآن است بیان کند. دانستن و اطلاع یافتن از کیفیت کار آحاد جامعە ازکوتاهی و خطاها تا گزارش حوادث وپشت پردە رویدادها در هر مقام و مسئولیتی، حق دیگرافراد جامعە است وهم او نقل و انتقال اطلاعات را بە ید با کفایت و معتمدی کە همان رسانە مستقل یا آزاد می باشد، سپردە است. رسانەای کە حرفەای بودن در آن درجە اول اهمیت را داراست در دوران حاضر نمیتواند بە یک جنبە موضوع و یا جانبەای از مسایل گروهی و دستەای خاص وابستە گردد و از مسئولیت همگانی خود سر باز زند. \"نقد\" دراین حوزە مفهومی باز است و تا متضاد خود کە مجیزگویی است فاصلە بسیار وسیعی دارد، کە میتوان از آن بی محابا و برای خدمت بە جامعە سود برد. روزنامەنگاری منتقد امروزی چون متکی بە عموم جامعە است، همە را میتواند و باید نقد کند و هیچ تقدس و یا تطمیعی نباید مانع و رادع نوشتن، تولیدات و نگاە انتقادی وی شود. سانسور و محدود کردن روزنامەنگار برای فریب است و دودش بە چشم همە خواهد رفت. تجربە نشان دادە است، محدود کردن و سانسوری کە امروز یک رسانە یا تولیدکنندە رسانەای را قربانی خود میکند، فردا زبان همە آحاد جامعە را خواهد برید. در فرایند اطلاع رسانی در حوزە عمومی، داشتن مخاطب سوم یعنی بستن قرارداد با جامعە و این قرارداد کە بیشترین جوامع مدنی را شامل می شود، بە \"رکن چهارم\" اجازە بررسی، وارسی و نقد خود را دادە است. بدین ترتیب رسانە و روزنامەنگار نە از قدرت حاکم مشروعیت گرفتە است و نە از احزاب سیاسی موجودیت. روزنامەنگاری کە خود نیز یکی از عناصر اصلی جامعە مدنی است مانند حرفەهای دیگر مشروعیتی نانوشتە طبیعی پیدا کردە است کە از ارتباط تنگاتنگ و مستقیمش با جامعە حاصل شدە است. پس در نهایت می توان گفت مادام کە قدرت حاکم، حزب، قبیلە، گروە و دستە خود را بخشی از جامعە تلقی کردە و ادعای خدایی نداشتە باشد برای نقد و بررسی کردنش اجازە گرفتن لازم نیست.
در رابطە با بخش دوم سوال کە انگشت شمار بودن روزنامهنگاران مستقل مطرح شدە است، اگر مستقل مطلق وجود نداشتە باشد پس من ترجیحم بر ترکیب روزنامەنگاران مستقلتر کردستان است کە بنظر من هردوطرف را هم راضی میکند، چە آن تعداد کە انگشت شمار هستند یا آن تعدادی کە میخواهند بە این انگشت شمارها بپیوندند. اینها علیرغم نابسامانیهای کردستان روزنامەنگارانی هستند کە کارهای مستقل خود را ادامە میدهند و در حال پیشرفت و بهبود خود هستند. اینکە کردستان دورەهای مختلف و طولانی را در امر رسانە از سر گذراندە است یک حقیقت است و صاحب رسانە مستقلتر شدن هم شایستە چنین تاریخچەایست. امروزە رسانەهای مختلفی در کردستان مخاطب دارند کە هرچند بیشتر آنها برای دولت یا احزاب سیاسی کار میکنند، اما دارای ویژیگیها و عناصر مثبتی هستند کە اعتماد را در مخاطب جلب کردە است. فراموش نکنیم کە جلب درجات اعتماد، امروزە بە میزان دور شدن رسانە و عناصر آن از کانونهای قدرت و سیاست بستگی داشتە و این دو پدیدە با هم نسبت معکوس دارند. ناگفتە نماند دورەای هم بودە کە همین رسانەهای حزبی در زمرە رسانەهایی بە شمار می آمدند کە مورد اعتماد مردم بودند و شخصن شاهد بودم کە در بخش وسیعی از کردستان از جملە روستاها، تنها منبع خبرهای منطقەای، رادیوهای احزاب کردستانی بود. اینها رسانە بودند و هنوز نیز هستند اما همانطوریکە گفتە شد در حال حاضر رسانەهایی نیستند کە مردم جامعە بپسندند چرا که مردم کرد نیز مثل همە مردمان دنیا نوع دیگری از رسانەها را تجربە کردە و بدنبال آن هستند. یعنی بدنبال رسانەای کە وابستگی حزبی و حکومتی نداشتە و از کانونهای قدرت به دور است. رسانەهایی کە با وسعت نظر و پاکی در امانت سوژە خبری و اطلاعاتی را پوشش میدهند و با رشوە و زور و شانتاژ، دروغ را بجای امر واقع بە جامعە تحویل ندهند. نسل تازە ما نیز خواهان چنین رسانەای است. متاسفانە چنین رسانەای دست کم هنوز در کردستان ایران وجود ندارد. کسانی هم کە در این رشتە بە درجاتی رسیدەاند کە قادرند تولیدات حرفەای تر و بهتری را عرضە کنند، بە خاطر نبود امکانات رسانەای، بە سمت رسانەهای دیگر روی آوردەاند. این کمبود باعث شدە است کە این گروە انگشت شمار یا در رسانەهای حزبی، مجبور بەفعالیت شوند و یا در رسانەهای حرفەای غیر کردی کار حرفەای خود را عرضە کنند.
بطور کلی میتوان گفت همین تعداد انگشت شمار هنوز دارای یک رسانە مستقل نبوده و بە تبع آن از داشتن یک فضای حرفەای مطابق با استانداردهای بین المللی محروم ماندەاند.
کُردپا: با توجه به تاریخ پر مخاطره در کردستان و همچنین جو غالب، کم نیستند روزنامهنگاران کُردی که پا به عرصهی مطبوعات کُردی گذاشتند، اما با این حال شاهد هستیم که تا کنون نیز هیچ هماهنگی تحت هر عنوانی در بین روزنامهنگاران کُرد وجود ندارد، عامل اصلی این موضوع را در چه میدانید؟
ر.جوانمردی: اولاً: هماهنگی، تشریک منافع در حرفە است کە در تجمیع این دستە از تولیدکنندگان برای جامعە باید خود نمایی کند. روزنامەنگاران احزاب هرکدام در میان خود متشکلند و دولتیها هم لابد از این لحاظ مشکل چندانی ندارند. جوان بودن عمر رسانەهای حرفەای، چە رسانەهای غیرحزبی و غیردولتی و آزاد(رسانە آزاد - بخش عمومی یا پابلیک میدیا) و چە رسانەهایی تجارتی (رسانەهایی کە میتوانند از کار رسانەای خود کسب درآمد کنند - کومرس میدیا)، رسانههای مدرنی هستند کە در دنیای امروزی ما نیز یک پدیدە تازە است. رسانەهای آزاد بخش عمومی -غیردولتی و غیرحزبی - با مالیاتها و اعانات مردمی ایجاد میشوند و در واقع جامعە آنها را بخدمت می گیرد و دربخش خدمات همگانی سازمان می یابند. رسانەهای تجارتی با اهداف سود دهی و با منابع مالی بخش خصوصی تاسیس می شوند و خود را در مجموع همکاران این بخش از رسانە پیدا می کنند. در بسیار از کشورها از جملە فرانسە، آلمان، انگلستان، سوئد، آمریکا، ژاپن و دیگر کشورهای آزاد برای اولین بار این نوع رسانەها ایجاد شدە است.
در کردستان ایران، حکومت علیە رسانە کردی عمل میکند و بسیاری از روزنامەنگاران کرد را بزندان و شکنجەگاههای خود فرستادە یا تبعید و آورە کردە است و احزاب نیز با اینکە امکانات مالی و لُجستیکی را برای رسانەهای خود دارند، نمیتوانند یا نمیخواهند با همدیگر یا بتنهایی رسانەی حرفەای را حمایت مالی کنند. هر دو طڕف دولت و احزاب سیاسی کە قدرت تشکل دهی و پشتیبانی مالی دارند با رسانە حرفەای سر ناسازگاری داشتە و نگران از دست دادن مخاطبین خود هستند. بخش خصوصی کردستان هم خود بدلیل فقر منطقە، بسیار ضعیف است و از ایجاد چنین موقعیتی فاصلەای بسیار دارد.
دوماً: وجود رسانەهای حکومتی، حزبی و رسانەهای دولتی کشورهای دیگر و ایرانیان غیر کرد در خارج کشور، خود بە مانعی در سر راه ایجاد رسانە مستقل در کردستان بدل شدەاند. رسانەهایی چون \"وی او ای\"، \"رادیو فردا\"، \"بیبیسی\"، \"زمانە\" و \"روز آنلاین\" رسانەهایی هستند کە تا حدودی نیروهای رسانەای کُردی در خارج کشور را بلعیدەاند، و برای سامان دادن بە یک بخش مستقل و حرفەای کُردی در سازمانهای خود نیز هیچ پروژەای ندارند.
سوماً: نکتەای کە بسیار مشکل ساز هم هست؛ برخورد حذفی بە روزنامەنگاران غیر وابستە و منتسب کردن آنها بە این یا آن جبهە است. وجود دو جبهە رسانە حکومتی یا حزبی در عرصە جامعە کردستان برای سالهای متمادی منتج بە عادت صاحبان این رسانەها بە کار تبلیغاتی یا آنطوریکە گفتە میشود \"پروپاگاندایی\" علیە همدیگر شدە است. بهمین دلیل نیز رسانە دستە سوم یا کار رسانەای آزاد و حرفەای از جانب دو نیروی قدیمی تر \"مقتدر\"، باور نمی شود و چە بسا برای حذف آن، هرکدام کە در جهت اهداف آنها نباشد را بە طرف دیگر منتسب کردە و جایگاە سومی را برای آنان قائل نیستند.
کُردپا: آیا شما دلیل منسجم نبودن یا عدم هماهنگی روزنامەنگاران و فعالان سیاسی و مدنی برای ایجاد یک NGO در داخل یا خارج از کشور را نبود امکانات مالی یا یک رسانە مستقل ارزیابی میکنید؟
ر.جوانمردی: بلە البتە، نبود امکانات مالی و کار حرفەای یک فاکتور عمدە در ایجاد رسانە مستقل است. شخصا شاهد چند مورد تلاش برای پیوند دادن فعالین این حوزە در سالهای اخیر بودەام. برای ایجاد یک تشکل مردم نهاد(ان جی او) یا هرنهادی برای امر روزنامەنگاری انگیزە وجود دارد و نهادهایی هم با نیروی داوطلبانە درست شدە، اما این نهادها وقتی کە نتوانستەاند پشتیبانی مالی را بە دست بیاورند بیشتر از یک یا دو سال دوام نیاوردەاند. بدیهی است هر انسان هر چند آرمان جو، بدون حمایت جمعی یا پشتیبانی مالی، برای مدتی میتواند بە طور داوطلبانه کار کند ولی درنهایت باید بە فکر تامین هزینەهای زندگی و حرفەای خود نیز باشد. تا جایی کە من دیدەام و میبینم مشکلات مالی از عمدەترین عوارضی بودە کە این گونە رسانەها را با شکست روبرو کردە است. فراموش نکنیم احزاب سیاسی کُردی سالانە صدها هزار یورو یا دلار خرج رسانەهای حزبی خود میکنند ولی هیچ رسانەی مستقل کُردی از هیچ منبعی نتوانستە بودجە یا امکانات مالی دریافت کند، کە بتواند رسانەی حرفەای را در سطح کردستان ایران پایەگذاری کند. نبود امکانات مالی و نداشتن منابع سوبسید دهندە و بطور کلی نداشتن منابعی کە بتواند استارت چنین رسانەای را بزند، مانع بە وجود آمدن رسانە حرفەای میباشد و اگر شاهد انسجامی در یک رسانە مستقل در هر نقطەای هستیم، دلیل آن داشتن حمایتهای مالی و آموزشی است و این مسالە نقطە حائز اهمیتی در بە وجود آمدن هر رسانە مستقلی میباشد.
کردپا: پیام و دیدگاه شخصی خودتان را به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی بفرمایید؟
ر.جوانمردی: روزنامەنگاری یک پدیدە دوران مدرن است و در خاورمیانە کمتر جوامعی هستند کە چنین سابقەای طولانی را دراین زمینە داشتە باشند. من این مناسبت را بە شما و همە جامعە کردستان تبریک می گویم و بسیار جای خوشحالی و افتخار است کە کُردستان چنین سابقە تاریخی در امر روزنامەنگاری را داراست. پیام من بە همکاران روزنامەنگار اینست کە با استفادە از محک و قطب نمای استقلال و اخلاق شناختە شدە حرفەای، از جملە امانت داری در پوشش اخبار جامعە و مسایل معتنابە آن، با دوری و پرهیز از کار کهنە شدە یک وجهی وظیفە خود را انجام دهند.
در طول چند سال اخیر شاهد کار روزنامەنگاری مرتبط با گزارشگری حقوق بشر هستیم کە بسیار مثبت و مستمرعمل کردە است، نە تنها من بە عنوان یک کُرد این را درک میکنم و میبینم بلکە نیروهایی دیگری هم همچون فعالین فارس و عرب یا ترک کە در مناطق و جغرافیای مشترک با ما زندگی میکنند نیز از این گزارش دهی حقوق بشری ما بسیار خشنود هستند و آن را یک نمونە قابل اعتماد تلقی میکنند. اگر پشتوانە این همە سال کار مطبوعاتی و رسانەای میان کردها نبود طبیعتاً این پیشرفتها را در زمینە کار مدنی نمی توانستیم متصور باشیم. ما نیروهای زیادی داریم کە بە قضیە حقوق بشر و مبارزە با تبعیض روی آوردەاند و امیدوارم در سالهای آیندە شاهد قدمهای مثبت و موثرتری در حوزەهای دیگر از جامعە مدنی خود باشیم.
ضمنا کار حرفەای و کار خوب در هر حوزەای در جامعە همیشە با استمرار در کار و فعالیت همزمان همراە با نوآوری و بە روز بودن، موفق شدە است. روزنامەنگاران ما نیز بطور مستمر باید بە روز شوند و بە جلو نظر داشتە باشند و از پیامدهای حاشیەای کار مستقل خود هراسان نشوند زیرا این مخاطبین در جامعە هستند کە قضاوت نهایی میکنند نە قدرتهای سیاسی و نمایندگان آنها. روزنامەنگاری تنها در ابزار کار و یا شکل آن نیست کە محتاج نوآوریست، بلکە باید در همە زمینە ها از جملە محتوا، یارگیری از نسل جدید(بویژە آموزش دیدەها)، استفادە از تجارب، مباحث و گفتمانهای مدرن حول موضوع و اخلاق حرفەای نیز بهرەمند شود.
گفتگوی آژانس کُردپا با رحمان جوانمردی روزنامهنگار از هلند
کُردپا: روزنامه نگاری کُردی به دلیل شرایط سیاسی در غربت آغاز شد و اکنون پس از گذشت یکصدو چهاردهمین سال هنوز هم روزنامهنگاری کُردی در تبعید و غریبی ادامه دارد، همین وضعیت باعث گردیده تا روزنامهنگاری کُردی شدیدا تحت تأثیر افکار و جو سیاسی غالب بر منطقه قرار گرفته و روزنامهنگاری کُردی را از قالب استقلال و رسالت واقعی خود خارج کرده و به سمت و سوهایی گوناگون معطوف کند.
کُردپا: با این وصف آیا شما در طول مدت زمان مذکور، برههای را سراغ دارید که در آن روزنامهنگاری کُردی به صورت مستقل صورت گرفته باشد؟
ر.جوانمردی: بە نظر من استقلال در روزنامە نگاری یک امر نسبی است.حال، آیا نسبت بە مسائلی کە در داخل کردستان رخ میدادە یا نسبت بە مطالبی کە میخواستە است عرضە کند، مستقل بودە است؟ اینها سوالاتی است کە در این رابطە بە ذهن متبادر می شود. مسلماً اگر مستقل بودن یک رسانە را از این منظر نگاە کنیم کە همە جوانب و وجوە یک قضیە را بە طور مساوی پوشش دهد، این یک پدیدە مدرن و یک نوع نگرش از رسانە در دوران معاصر است. البتە اگر من خوب متوجە شدە باشم منظور شما از ابتدای روزنامەنگاری کردستان است کە قدمت آن از صد وچهاردە سال هم گذشتە است.
برای دورانی بسیار طولانی از عمر رسانە، مسالە استقلال در روزنامەنگاری بصورت امروز مطرح نبودە است. مسالە این بودە کە کردستان باید رسانە داشتە باشد و مسائل مهم از دید موسس آن رسانە در کردستان را پوشش دهد. در اینکە آن رسانە چقدر چند وجهی (پلورالیست) بودە است و یا چقدر بە گوشەهای مختلف یک خبر یا یک مطلب خواستە است اهمیت بدهد، یا چە مقدارعینی (ابژکتیو) است، در آن دوران مطرح نبودەاست. پس چون این مسائل و ابزارهای سنجش در دوران گذشتە موجود نبودە یا اهمیت کنونی را نداشتە، نمیتوان در آن دوران بە دنبال استقلال روزنامەنگاری بگردیم. ولی در حال حاضر تلاشهای بسیاری هست برای کار روزنامەنگاری مستقل یا کار روزنامەنگاری بی طرفانە در سرتاسر کردستان.
کُردپا: به طور کلی در حال حاضر نیز روزنامهنگاری کُردی تقریبا تحت تأثیر جهتهای سیاسی قرار دارد و اگر هم روزنامهنگاران مستقلی وجود داشته باشند تعداد آنها انگشت شمار و حتی در بعضی موارد به صورت مطلق مستقل نیستند؟ نظر شما در این باره چگونه است؟
ر.جوانمردی: روزنامەنگار مستقل مطلق امروزە نیز وجود ندارد، چون یک روزنامەنگار هم مثل هر انسان یا هر شهروندی از یک سو صاحب تفکرات و از سوی دیگر آگاهیش نیز محدود است، یعنی یک روزنامەنگار یا شخصی کە برای یک رسانە کار میکند بر اساس حوزە اطلاعاتی کە دارد، کار خود را تولید میکند.
اگر حوزە اطلاعات شخص نسبت بە موضوع مورد نظر محدود باشد، فیالنفسه بیطرفی مطلق خدشەدار شدە است، اگر هم بر فرض محال، احاطە کامل داشتە باشد از آنجایی کە کار روزنامەنگاری و کار رسانەای کار تولید فکری محسوب می شود کە زایدە تفکر است و از صافی مغز میگذرد، قطعا از فیلتر قضاوتها و پیش قضاوتهای شخص عبور کردە و خروجی یا حاصل آن کە در قالب سطور یک نوشتە یا یک کار تصویری یا یک صدا ظهور پیدا میکند، قطعن تحت تاثیر ناخودآگاە آن فیلترها قرار می گیرد. پس چون یافتن ١٠٠ درصد بودن استقلال رسانەای امکان پذیر نیست باید مجموع کار یک رسانە یا فرد رسانەای را و کارنامە عمومی او را نسبت بە دیگران با احتساب درصدی از ناخالصی ارزیابی کنیم. برای مثال، نحوە ارائە گزارش یک روزنامەنگار کە در صحنە یک فاجعە انسانی حضور داشتەبا کسی کە از دور خبر را شنیدە و نقل می کند متفاوت است چرا کە همدلی خاصی در تولید گزارشگر اولی نسبت بە قربانیان این فاجعە ایجاد شدە است. مشابە این تاثیر را میتوان در مسائل دیگر نیز بە نوعی مشاهدە کرد. این تاثیرات ممکن است از خیلی جهات بە عنوان نقض بی طرفی دیدە نشود، اما در واقع هرگونە تاثیر از سوژە یا محیط، بی طرفی را نقض کردە و می کند.
برخورد صددرصدی بە مسالە استقلال گزارشگری یا روزنامەنگاری بارها رد شدە است. یعنی این مدعا نمیتواند درست باشد. اما میتوانیم روزنامەنگار یا روزنامەنگارانی را پیدا کنیم کە بیشتر سعی میکنند جنبەهای مختلف یک خبر یا یک موضوع را پوشش دهند و از این لحاظ سعی میکنند بە بیطرفی نزدیکتر شوند و یا سعی میکنند بە مخاطبین خود بیشترین امکان بررسی موضوع را بدهند، یا کمتر قضاوت کردە باشند و برخورد یک وجهی بە قضایا را نیز بە کناری بگذارند.
در جهان ما رتبە بندی روزنامەنگاران در قضاوت از فیلترهای بیشماری می گذرد، کە بە آن کدها یا اخلاق روزنامەنگاری می گویند. مهمترین این کدها حفظ بی طرفی حرفەایست بهمین دلیل نیز در نزدیک شدن بەاین مقولە، کم و بیش از محکهای پوشش همگانی، راستی آزمایی یا عینی بودن، نقد قدرت و عدم تلقین قضاوت می گذرد. منافع ملی یا منافع سیاسی-اجتماعی یک روزنامەنگار باید همانی باشد کە در حرفە یک آموزگاردبستان یا یک بنای ساختمان و یک نویسندە رمان معنی می شود. در اینجا منافع مشترک مخاطبین محک فعالیت روزنامەنگاران است و در نتیجە درجە نزدیکتر شدن بە منافع مشترک مخاطبین در جامعە همان درجە بالارفتن اعتبار روزنامەنگار است. پوشش همگانی و خدمات برای جمهور مردم یا همە شهروندان و نقد سیاست و قدرت، بمثابە ابزارهایی برای رتبەبندی بی طرفی را میتوان این گونە باز کرد:
الف: منظور از دادن پوشش همگانی و سرویس دادن بە همە جامعە درچیست:
اگر قبول کنیم در شرایطی کە خدمات روزنامەنگار برای همە احاد جامعە بودە و شمول عام داشتە باشد پس روزنامەنگاری یک حرفە در حوزە عمومی جامعە است. همانند دیگر حرفەها لازم است بە حقوق و وظایف روزنامەنگار، هم بطورعمومی وهم بصورت ویژە نگاه کرد. اگر فرض بالا درست باشد، در این صورت جامعە نیز برای تولیدات و شخصیت حرفەای روزنامەنگار باید تعریف داشتە باشد. تولیدات روزنامەنگاری یا اطلاع رسانی بایستی برای همگان بطور یکسان و بطور مساوی تقسیم یا نشر شود تا حق دو طرفە همگان در داشتن دسترسی بە اطلاعات آزاد ادا گردد. دسترسی دو طرفە بە روزنامەنگاری تنها در مخاطب پیدا کردن نیست بلکە تریبون شدن برای آن نیز ملاک است و باید مسایل همە مخاطبین را بطور یکسان پوشش داد. ارتباط با مخاطبین نیز در این چارچوب دو طرفە معنا می یابد. طبیعی است کە جامعە نیز حقوق و هزینەهای حرفەای روزنامەنگارش را همانند قراردادی کە با یک پزشک و یا نجار دارد، همراە با احترام ادا می کند. رسانە آزاد یا مستقل متعلق بە همە جامعە است و همگان را باید پوشش دهد چون در قبال همه جامعە مسئول و موظف است. از طرف دیگر جامعە نیز اگر در قبال این گروە از سرویس دهندگان خود تعهداتی را پذیرفتە باشد همزمان محاسباتی را نیز بکار میگیرد. کسانی کە در این میدان خود را مستقل و روزنامەنگار بی طرف یا آزاد معرفی می کنند درصورتی کە هنگام پوشش و عرضە رسانەای عامدانە و عالمانە خلاءهایی در کار خود مرتکب شوند، مستقیم یا غیر مستقیم مرتکب دزدی و بزە شدەاند و در حق آن کسانی کە در منطقە خلاء هستند اجحاف و تبعیض قائل شدەاند. پس تحریف و دزدی اطلاعات از مخاطبین مانند هر دزدی دیگری نکوهیدە بوده و جرم تلقی میشود. روزنامەنگار حوزە عمومی باید از ارتکاب بە جرمی چنین، جدن پرهیز کند. قربانیان جهت گیری و دزدی رسانەای باید اعادە ضرر شدە وخسارتشان جبران شود. پس در پوشش دهی یک سوژە امانت داری و کنترل در صحت اطلاع رسانی امری الزامی است. جامعە هیچ مصونیت خاصی در قبال جرمهای شناختە شدە از قبیل تهدید، سرقت ادبی، تشویش و شایعەپردازی، موارد شبەانگیز، تحقیر، تبعیض، تهمت یا اتهام زدن بە شهروندان، یا ورود بە حوزە خصوصیشان و آلودگی بە مسائلی از این دست، بە ارباب رسانە ندادە است بر عکس درمقابلە با این جرمها برخوردی بشدت سختگیرانە دارد. ارتکاب بە جرمهایی چنین، از طرف یک روزنامەنگار بمعنای نامحرم شدن بە جامعە و از جملە مواردی است کە نە تنها شمول استقلال را ندارد بلکە از مصادیق ارتکاب بە جرم عمومی نیز تلقی میشود.
یک معلم، یک پزشک یا لولە کش بە هنگام قبول یک مراجعەکنندە، ایدئولوژی و تفکر او را شرط ارائە سرویس و خدمات خود نمی داند و یا بە پیری و جوانی یا سیاە و سفید بودن مراجعە کنندە در قبول یا رد کردن او بە عنوان مشتری یا بیمار اهمیتی نمیدهد و نتیجتن بەهمە جامعە بدون تبعیض، پوشش خدماتی میدهد. بهمین صورت یک روزنامەنگار نیز در پوشش یک موضوع رسانەای میان آحاد جامعە خود، نباید تبعیضی قایل شود بلکە باید برای همگان باشد.
ب: استقلال و بی طرفی از نقد سیاست و قدرت میگذرد:
قدرت همیشە امکان خریدن یا اجارە رسانە برای خود را داشتە است. امروزە رهبران سیاسی از یک بخش اداری عریض و طویل کە \"ارتباطات عمومی\" (پابلیک ریلیشن) و یا مشاور رسانەای نامیدە میشوند نیز بهرە میبرند. این در حالی است کە گروەهای ضعیفتر و کوچکتر در جامعە کە در رقابت رسانەای محسوب نمیشوند، بجز رسانە آزاد کە همگانی است، تریبون و صدای دیگری ندارند. رسانە و عناصر رسانەای کە مجیزگویی قدرت را بر نقد آن ترجیح می دهند در درجەبندیهای امروزی با عناوین روزنامەنگاری آزاد و یا مستقل نامیدە نمی شوند بلکە خادمین قدرت و ستون -قدرت حاکم ویا -حزب سیاسی بقدرت نرسیدە نامیدە می شوند. در این میان در سرزمین ما قدرت حاکم روزنامەنگار آزاد را دستگیر کردە، شکنجە می کند یا در بهترین حالت تولیداتش را بە حذف، فیلتر و سانسور میسپارد. هرقدر مجیزگویی و پشتیبانی از قدرت و سیاست بیشتر وشدیدتر شود جرم منتقد نیز بهمان درجە بالا میرود. در کشوری کە عرفانهای \"تاریخ ساز\" و روزنامەنگار دولتی همە کرامت و تاریخ جامعە خود را بەدروغ و جعل در خدمت قدرت مخوف ساواک و امنیتیهای ادارە اطلاعات بە پشیزی بفروشند، واضح است کە عدنان های روزنامەنگار آزاد کرد را بە اعدام ویا ١٥ سال زندان حکم و سزا می دهند، کبودوند صلح جوی را ١٠ سال زندان دادە یا زهرا کاظمی را بە آن شکل فجیع بقتل می رسانند. عینی (ابژکتیو) بودن در روزنامەنگاری باعث شدە است کە روزنامەنگار آزاد نەتنها از قدرت سیاسی برای انجام وظایفش تشکر و تمجید نکند، بلکە برعکس، بە رصد همە گوشە و زوایای جامعە پرداختە و هرجا کوتاهی و اغماضی در انجام وظایف مشاهدە کرد، بدون هیچ اغماضی آن را با صدای بلند برای همگان و کارفرمایش کە همان جامعە است فریاد بزند. این روزنامەنگاری بە جای پوشش دادن بە سرپوش گذاشتن نخواهد پرداخت. امروزە دیگر روزنامەنگار آزاد نمی تواند واقعیات را در زیر بار تطمیع و تهدید بەقلب واقعە تبدیل و بە نفع یک واحد یا طرفی ذینفع مصادرە کند، بلکە او باید چشم بینا و گوش شنوای جامعە خود بودە و کوتاهی کردن در انجام وظایف و مسولیتها را کە بە ضرر جامعە و یا احدی ازآن است بیان کند. دانستن و اطلاع یافتن از کیفیت کار آحاد جامعە ازکوتاهی و خطاها تا گزارش حوادث وپشت پردە رویدادها در هر مقام و مسئولیتی، حق دیگرافراد جامعە است وهم او نقل و انتقال اطلاعات را بە ید با کفایت و معتمدی کە همان رسانە مستقل یا آزاد می باشد، سپردە است. رسانەای کە حرفەای بودن در آن درجە اول اهمیت را داراست در دوران حاضر نمیتواند بە یک جنبە موضوع و یا جانبەای از مسایل گروهی و دستەای خاص وابستە گردد و از مسئولیت همگانی خود سر باز زند. \"نقد\" دراین حوزە مفهومی باز است و تا متضاد خود کە مجیزگویی است فاصلە بسیار وسیعی دارد، کە میتوان از آن بی محابا و برای خدمت بە جامعە سود برد. روزنامەنگاری منتقد امروزی چون متکی بە عموم جامعە است، همە را میتواند و باید نقد کند و هیچ تقدس و یا تطمیعی نباید مانع و رادع نوشتن، تولیدات و نگاە انتقادی وی شود. سانسور و محدود کردن روزنامەنگار برای فریب است و دودش بە چشم همە خواهد رفت. تجربە نشان دادە است، محدود کردن و سانسوری کە امروز یک رسانە یا تولیدکنندە رسانەای را قربانی خود میکند، فردا زبان همە آحاد جامعە را خواهد برید. در فرایند اطلاع رسانی در حوزە عمومی، داشتن مخاطب سوم یعنی بستن قرارداد با جامعە و این قرارداد کە بیشترین جوامع مدنی را شامل می شود، بە \"رکن چهارم\" اجازە بررسی، وارسی و نقد خود را دادە است. بدین ترتیب رسانە و روزنامەنگار نە از قدرت حاکم مشروعیت گرفتە است و نە از احزاب سیاسی موجودیت. روزنامەنگاری کە خود نیز یکی از عناصر اصلی جامعە مدنی است مانند حرفەهای دیگر مشروعیتی نانوشتە طبیعی پیدا کردە است کە از ارتباط تنگاتنگ و مستقیمش با جامعە حاصل شدە است. پس در نهایت می توان گفت مادام کە قدرت حاکم، حزب، قبیلە، گروە و دستە خود را بخشی از جامعە تلقی کردە و ادعای خدایی نداشتە باشد برای نقد و بررسی کردنش اجازە گرفتن لازم نیست.
در رابطە با بخش دوم سوال کە انگشت شمار بودن روزنامهنگاران مستقل مطرح شدە است، اگر مستقل مطلق وجود نداشتە باشد پس من ترجیحم بر ترکیب روزنامەنگاران مستقلتر کردستان است کە بنظر من هردوطرف را هم راضی میکند، چە آن تعداد کە انگشت شمار هستند یا آن تعدادی کە میخواهند بە این انگشت شمارها بپیوندند. اینها علیرغم نابسامانیهای کردستان روزنامەنگارانی هستند کە کارهای مستقل خود را ادامە میدهند و در حال پیشرفت و بهبود خود هستند. اینکە کردستان دورەهای مختلف و طولانی را در امر رسانە از سر گذراندە است یک حقیقت است و صاحب رسانە مستقلتر شدن هم شایستە چنین تاریخچەایست. امروزە رسانەهای مختلفی در کردستان مخاطب دارند کە هرچند بیشتر آنها برای دولت یا احزاب سیاسی کار میکنند، اما دارای ویژیگیها و عناصر مثبتی هستند کە اعتماد را در مخاطب جلب کردە است. فراموش نکنیم کە جلب درجات اعتماد، امروزە بە میزان دور شدن رسانە و عناصر آن از کانونهای قدرت و سیاست بستگی داشتە و این دو پدیدە با هم نسبت معکوس دارند. ناگفتە نماند دورەای هم بودە کە همین رسانەهای حزبی در زمرە رسانەهایی بە شمار می آمدند کە مورد اعتماد مردم بودند و شخصن شاهد بودم کە در بخش وسیعی از کردستان از جملە روستاها، تنها منبع خبرهای منطقەای، رادیوهای احزاب کردستانی بود. اینها رسانە بودند و هنوز نیز هستند اما همانطوریکە گفتە شد در حال حاضر رسانەهایی نیستند کە مردم جامعە بپسندند چرا که مردم کرد نیز مثل همە مردمان دنیا نوع دیگری از رسانەها را تجربە کردە و بدنبال آن هستند. یعنی بدنبال رسانەای کە وابستگی حزبی و حکومتی نداشتە و از کانونهای قدرت به دور است. رسانەهایی کە با وسعت نظر و پاکی در امانت سوژە خبری و اطلاعاتی را پوشش میدهند و با رشوە و زور و شانتاژ، دروغ را بجای امر واقع بە جامعە تحویل ندهند. نسل تازە ما نیز خواهان چنین رسانەای است. متاسفانە چنین رسانەای دست کم هنوز در کردستان ایران وجود ندارد. کسانی هم کە در این رشتە بە درجاتی رسیدەاند کە قادرند تولیدات حرفەای تر و بهتری را عرضە کنند، بە خاطر نبود امکانات رسانەای، بە سمت رسانەهای دیگر روی آوردەاند. این کمبود باعث شدە است کە این گروە انگشت شمار یا در رسانەهای حزبی، مجبور بەفعالیت شوند و یا در رسانەهای حرفەای غیر کردی کار حرفەای خود را عرضە کنند.
بطور کلی میتوان گفت همین تعداد انگشت شمار هنوز دارای یک رسانە مستقل نبوده و بە تبع آن از داشتن یک فضای حرفەای مطابق با استانداردهای بین المللی محروم ماندەاند.
کُردپا: با توجه به تاریخ پر مخاطره در کردستان و همچنین جو غالب، کم نیستند روزنامهنگاران کُردی که پا به عرصهی مطبوعات کُردی گذاشتند، اما با این حال شاهد هستیم که تا کنون نیز هیچ هماهنگی تحت هر عنوانی در بین روزنامهنگاران کُرد وجود ندارد، عامل اصلی این موضوع را در چه میدانید؟
ر.جوانمردی: اولاً: هماهنگی، تشریک منافع در حرفە است کە در تجمیع این دستە از تولیدکنندگان برای جامعە باید خود نمایی کند. روزنامەنگاران احزاب هرکدام در میان خود متشکلند و دولتیها هم لابد از این لحاظ مشکل چندانی ندارند. جوان بودن عمر رسانەهای حرفەای، چە رسانەهای غیرحزبی و غیردولتی و آزاد(رسانە آزاد - بخش عمومی یا پابلیک میدیا) و چە رسانەهایی تجارتی (رسانەهایی کە میتوانند از کار رسانەای خود کسب درآمد کنند - کومرس میدیا)، رسانههای مدرنی هستند کە در دنیای امروزی ما نیز یک پدیدە تازە است. رسانەهای آزاد بخش عمومی -غیردولتی و غیرحزبی - با مالیاتها و اعانات مردمی ایجاد میشوند و در واقع جامعە آنها را بخدمت می گیرد و دربخش خدمات همگانی سازمان می یابند. رسانەهای تجارتی با اهداف سود دهی و با منابع مالی بخش خصوصی تاسیس می شوند و خود را در مجموع همکاران این بخش از رسانە پیدا می کنند. در بسیار از کشورها از جملە فرانسە، آلمان، انگلستان، سوئد، آمریکا، ژاپن و دیگر کشورهای آزاد برای اولین بار این نوع رسانەها ایجاد شدە است.
در کردستان ایران، حکومت علیە رسانە کردی عمل میکند و بسیاری از روزنامەنگاران کرد را بزندان و شکنجەگاههای خود فرستادە یا تبعید و آورە کردە است و احزاب نیز با اینکە امکانات مالی و لُجستیکی را برای رسانەهای خود دارند، نمیتوانند یا نمیخواهند با همدیگر یا بتنهایی رسانەی حرفەای را حمایت مالی کنند. هر دو طڕف دولت و احزاب سیاسی کە قدرت تشکل دهی و پشتیبانی مالی دارند با رسانە حرفەای سر ناسازگاری داشتە و نگران از دست دادن مخاطبین خود هستند. بخش خصوصی کردستان هم خود بدلیل فقر منطقە، بسیار ضعیف است و از ایجاد چنین موقعیتی فاصلەای بسیار دارد.
دوماً: وجود رسانەهای حکومتی، حزبی و رسانەهای دولتی کشورهای دیگر و ایرانیان غیر کرد در خارج کشور، خود بە مانعی در سر راه ایجاد رسانە مستقل در کردستان بدل شدەاند. رسانەهایی چون \"وی او ای\"، \"رادیو فردا\"، \"بیبیسی\"، \"زمانە\" و \"روز آنلاین\" رسانەهایی هستند کە تا حدودی نیروهای رسانەای کُردی در خارج کشور را بلعیدەاند، و برای سامان دادن بە یک بخش مستقل و حرفەای کُردی در سازمانهای خود نیز هیچ پروژەای ندارند.
سوماً: نکتەای کە بسیار مشکل ساز هم هست؛ برخورد حذفی بە روزنامەنگاران غیر وابستە و منتسب کردن آنها بە این یا آن جبهە است. وجود دو جبهە رسانە حکومتی یا حزبی در عرصە جامعە کردستان برای سالهای متمادی منتج بە عادت صاحبان این رسانەها بە کار تبلیغاتی یا آنطوریکە گفتە میشود \"پروپاگاندایی\" علیە همدیگر شدە است. بهمین دلیل نیز رسانە دستە سوم یا کار رسانەای آزاد و حرفەای از جانب دو نیروی قدیمی تر \"مقتدر\"، باور نمی شود و چە بسا برای حذف آن، هرکدام کە در جهت اهداف آنها نباشد را بە طرف دیگر منتسب کردە و جایگاە سومی را برای آنان قائل نیستند.
کُردپا: آیا شما دلیل منسجم نبودن یا عدم هماهنگی روزنامەنگاران و فعالان سیاسی و مدنی برای ایجاد یک NGO در داخل یا خارج از کشور را نبود امکانات مالی یا یک رسانە مستقل ارزیابی میکنید؟
ر.جوانمردی: بلە البتە، نبود امکانات مالی و کار حرفەای یک فاکتور عمدە در ایجاد رسانە مستقل است. شخصا شاهد چند مورد تلاش برای پیوند دادن فعالین این حوزە در سالهای اخیر بودەام. برای ایجاد یک تشکل مردم نهاد(ان جی او) یا هرنهادی برای امر روزنامەنگاری انگیزە وجود دارد و نهادهایی هم با نیروی داوطلبانە درست شدە، اما این نهادها وقتی کە نتوانستەاند پشتیبانی مالی را بە دست بیاورند بیشتر از یک یا دو سال دوام نیاوردەاند. بدیهی است هر انسان هر چند آرمان جو، بدون حمایت جمعی یا پشتیبانی مالی، برای مدتی میتواند بە طور داوطلبانه کار کند ولی درنهایت باید بە فکر تامین هزینەهای زندگی و حرفەای خود نیز باشد. تا جایی کە من دیدەام و میبینم مشکلات مالی از عمدەترین عوارضی بودە کە این گونە رسانەها را با شکست روبرو کردە است. فراموش نکنیم احزاب سیاسی کُردی سالانە صدها هزار یورو یا دلار خرج رسانەهای حزبی خود میکنند ولی هیچ رسانەی مستقل کُردی از هیچ منبعی نتوانستە بودجە یا امکانات مالی دریافت کند، کە بتواند رسانەی حرفەای را در سطح کردستان ایران پایەگذاری کند. نبود امکانات مالی و نداشتن منابع سوبسید دهندە و بطور کلی نداشتن منابعی کە بتواند استارت چنین رسانەای را بزند، مانع بە وجود آمدن رسانە حرفەای میباشد و اگر شاهد انسجامی در یک رسانە مستقل در هر نقطەای هستیم، دلیل آن داشتن حمایتهای مالی و آموزشی است و این مسالە نقطە حائز اهمیتی در بە وجود آمدن هر رسانە مستقلی میباشد.
کردپا: پیام و دیدگاه شخصی خودتان را به مناسبت یکصدو چهاردهمین سالروز روزنامهنگاری کُردی بفرمایید؟
ر.جوانمردی: روزنامەنگاری یک پدیدە دوران مدرن است و در خاورمیانە کمتر جوامعی هستند کە چنین سابقەای طولانی را دراین زمینە داشتە باشند. من این مناسبت را بە شما و همە جامعە کردستان تبریک می گویم و بسیار جای خوشحالی و افتخار است کە کُردستان چنین سابقە تاریخی در امر روزنامەنگاری را داراست. پیام من بە همکاران روزنامەنگار اینست کە با استفادە از محک و قطب نمای استقلال و اخلاق شناختە شدە حرفەای، از جملە امانت داری در پوشش اخبار جامعە و مسایل معتنابە آن، با دوری و پرهیز از کار کهنە شدە یک وجهی وظیفە خود را انجام دهند.
در طول چند سال اخیر شاهد کار روزنامەنگاری مرتبط با گزارشگری حقوق بشر هستیم کە بسیار مثبت و مستمرعمل کردە است، نە تنها من بە عنوان یک کُرد این را درک میکنم و میبینم بلکە نیروهایی دیگری هم همچون فعالین فارس و عرب یا ترک کە در مناطق و جغرافیای مشترک با ما زندگی میکنند نیز از این گزارش دهی حقوق بشری ما بسیار خشنود هستند و آن را یک نمونە قابل اعتماد تلقی میکنند. اگر پشتوانە این همە سال کار مطبوعاتی و رسانەای میان کردها نبود طبیعتاً این پیشرفتها را در زمینە کار مدنی نمی توانستیم متصور باشیم. ما نیروهای زیادی داریم کە بە قضیە حقوق بشر و مبارزە با تبعیض روی آوردەاند و امیدوارم در سالهای آیندە شاهد قدمهای مثبت و موثرتری در حوزەهای دیگر از جامعە مدنی خود باشیم.
ضمنا کار حرفەای و کار خوب در هر حوزەای در جامعە همیشە با استمرار در کار و فعالیت همزمان همراە با نوآوری و بە روز بودن، موفق شدە است. روزنامەنگاران ما نیز بطور مستمر باید بە روز شوند و بە جلو نظر داشتە باشند و از پیامدهای حاشیەای کار مستقل خود هراسان نشوند زیرا این مخاطبین در جامعە هستند کە قضاوت نهایی میکنند نە قدرتهای سیاسی و نمایندگان آنها. روزنامەنگاری تنها در ابزار کار و یا شکل آن نیست کە محتاج نوآوریست، بلکە باید در همە زمینە ها از جملە محتوا، یارگیری از نسل جدید(بویژە آموزش دیدەها)، استفادە از تجارب، مباحث و گفتمانهای مدرن حول موضوع و اخلاق حرفەای نیز بهرەمند شود.