در روز جهانی مبارزە با کار کودکان،همچنان کودکان بیپناهتر از همیشە
14:46 - 23 خرداد 1396
آژانس کُردپا: کودک کار کودکی است که به یکی از اشکال کار -سبک/سخت- و یا -داوطلبانه / اجباری- جهت کسب درآمد نه کشب توانمندی اشتغال دارد.
منظور از کار کودک درگیر نمودن کودکان در آن دسته از فعالیتهای اقتصادی است که مانع تحصیل آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی شان می شود و با آسیب و بهرهکشی همراه است.
یونیسف تخمین میزند که حدود ١٥٠ میلیون کودک ٥ تا ١٤ سال، یعنی تقریبا از هر شش کودک یک کودک در حوزەی تعریف کودک کار قرار میگیرد.
این در حالیست که آماری دقیق از تعداد و وضعیت کار کودکان در ایران ارائه نشده است، آمارهایی از ٢میلیون تا ٧میلیون کودک کار در ایران دیده میشود که رده سنی اکثر این کودکان ١٠ تا١٥ سال است.
عواملی که منجر به افزایش آمار کودکان کار شده و میشود، فقر و ساختار خانواده است. وضعیت اقتصادی نابسامان در ایران باعث شده است که خانوادهها برای کسب درآمد و تامین نیازهای خود کودکان را چه به شیوه اجباری و چه داوطلبانه وادار به کار کنند.
این معضل در مناطق کردنشین بسیار چشمگیر است زیرا وضعیت اقتصادی
این مناطق نسبت به کل ایران در سطح پایینتری قرار دارد. آمار بیکاری و فقر از سرانه کل ایران بیشتر است، عدم توجه جمهوری اسلامی به این مناطق و نبود راهکارهایی برای حل این معضلات به پدیدهای اسفبار در مناطق کردنشین تبدیل شده است.
آماری دقیق از کار کودکان در کردستان ارائه نشده، اما با نگاهی به این مناطق میبینیم این وضعیت در حالتی حاد گریبان گیر این بخش از جهان
شده است. کودکانی را میبینیم که با سنی کمتر از ١٥سال در مرزهای
این مناطق از طریق کولبری کسب درآمد میکنند، کودکانی را میبینیم که
در کارگاههای آجرپزی و معادن به ناچار مشغول به کار طاقتفرسا هستند، کودکانی را میبینیم که در خیابانها به دستفروشی و جمعآوری ضایعات و بازماندههای زباله کسب درآمد میکنند وبسیار شیوههای کسب درآمد که کاملا غیرانسانی و طاقتفرسا و آسیب دهنده است به جسم و روح یک کودک.
اکثر این کودکان از حق تحصیل، رشد و آموزش بی نسیب هستند و دورانی
از سن خود را که تاثیرپذیرترین دوران برای رشد فکری و جسمی آنان است،
از دست میدهند. این معضل را میتوان از لحاظ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و روانشناسی و.. میتوان بررسی و آسیب شناسی کرد ،اما حکومت به این معضلات اهمیتی نداده و از سویی زمینه را برای گسترش این معضل در مناطق کردنشین افزوده و میافزاید.
همین کودکاناند که بدون گناه با تاثیرپذیری از این شرایط نامساعد و فشارهای اجتماعی و روانی آیندهای مبهم و نامشخص دارند و اکثر آنها
تبدیل به بزهکار اجتماعی شده و رو به اعتیاد و فساد و... میگذارند .
منظور از کار کودک درگیر نمودن کودکان در آن دسته از فعالیتهای اقتصادی است که مانع تحصیل آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی شان می شود و با آسیب و بهرهکشی همراه است.
یونیسف تخمین میزند که حدود ١٥٠ میلیون کودک ٥ تا ١٤ سال، یعنی تقریبا از هر شش کودک یک کودک در حوزەی تعریف کودک کار قرار میگیرد.
این در حالیست که آماری دقیق از تعداد و وضعیت کار کودکان در ایران ارائه نشده است، آمارهایی از ٢میلیون تا ٧میلیون کودک کار در ایران دیده میشود که رده سنی اکثر این کودکان ١٠ تا١٥ سال است.
عواملی که منجر به افزایش آمار کودکان کار شده و میشود، فقر و ساختار خانواده است. وضعیت اقتصادی نابسامان در ایران باعث شده است که خانوادهها برای کسب درآمد و تامین نیازهای خود کودکان را چه به شیوه اجباری و چه داوطلبانه وادار به کار کنند.
این معضل در مناطق کردنشین بسیار چشمگیر است زیرا وضعیت اقتصادی
این مناطق نسبت به کل ایران در سطح پایینتری قرار دارد. آمار بیکاری و فقر از سرانه کل ایران بیشتر است، عدم توجه جمهوری اسلامی به این مناطق و نبود راهکارهایی برای حل این معضلات به پدیدهای اسفبار در مناطق کردنشین تبدیل شده است.
آماری دقیق از کار کودکان در کردستان ارائه نشده، اما با نگاهی به این مناطق میبینیم این وضعیت در حالتی حاد گریبان گیر این بخش از جهان
شده است. کودکانی را میبینیم که با سنی کمتر از ١٥سال در مرزهای
این مناطق از طریق کولبری کسب درآمد میکنند، کودکانی را میبینیم که
در کارگاههای آجرپزی و معادن به ناچار مشغول به کار طاقتفرسا هستند، کودکانی را میبینیم که در خیابانها به دستفروشی و جمعآوری ضایعات و بازماندههای زباله کسب درآمد میکنند وبسیار شیوههای کسب درآمد که کاملا غیرانسانی و طاقتفرسا و آسیب دهنده است به جسم و روح یک کودک.
اکثر این کودکان از حق تحصیل، رشد و آموزش بی نسیب هستند و دورانی
از سن خود را که تاثیرپذیرترین دوران برای رشد فکری و جسمی آنان است،
از دست میدهند. این معضل را میتوان از لحاظ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و روانشناسی و.. میتوان بررسی و آسیب شناسی کرد ،اما حکومت به این معضلات اهمیتی نداده و از سویی زمینه را برای گسترش این معضل در مناطق کردنشین افزوده و میافزاید.
همین کودکاناند که بدون گناه با تاثیرپذیری از این شرایط نامساعد و فشارهای اجتماعی و روانی آیندهای مبهم و نامشخص دارند و اکثر آنها
تبدیل به بزهکار اجتماعی شده و رو به اعتیاد و فساد و... میگذارند .