گزارش/ نگاهی فرهنگی به شهر کرمانشاه
22:16 - 16 تیر 1392
آژانس کُردپا: حکومت اسلامی ایران با هزینهی میلیاردها تومان در عرصهی فرهنگی، درصدد پیاده نمودن سیاست آسمیلاسیون کُردها در شهر کرمانشاه میباشد.
اهداف پشت پردهی حاکمیت ایران در اختصاص سالانه بیش از ٤٠ میلیارد تومان به بخش فرهنگی استان کرمانشاه در کوتاهمدت و درازمدت چه میتواند باشد؟
در این گزارش به دلیل ویژگیهای خاص جمعیتی، فرهنگی و اجتماعی، موضوع متمرکز بر شهر کرمانشاه بوده و به نوعی بازتاب کل استان و حتی ٤ استان کُردنشین غرب ایران تعریف و تلقی میکند.
کرمانشاه:
طبق سرشماری سال ٩٠، بیش از ٨٥٠ هزار نفر در کلان شهر کرمانشاه زندگی میکنند که نهمین شهر پرجمعیت ایران و بزرگترین شهر کُردنشین ایران محسوب میگردد. دربارهی وضعیت فرهنگی ـ هویتی این شهر، وبسایت ادارهی کل فرهنگ و ارشاد استان مینویسد: کرمانشاه گهوارهی تمدن و دارای صبغهی فرهنگی ـ تاریخی ممتاز میباشد که تنوع اتنیکی و مذهبی به عنوان مهمترین مؤلفههای آن، تابع سیاستهای کلی کشور است.
بافت فرهنگی:
شواهد و قراین حاکی از آن است که حدود ٩٠% از شهرستان کرمانشاه را کُردها تشکیل میدهند و جمعیت باقی مانده عمدتاً به سبب وجود خدمات شهری و اداری به این شهر مهاجرت کردهاند که نظامیها طیف اصلی چنین مهاجرتی را شکل میهند. اما کُردها در مذهب باهم یکدست نیستند و اصولاً از ٣ مذهب شیعه، سنی و یارسان پیروی میکنند که در کنار آنها کلیمی، مسیحی و زردشتی نیز دیده میشوند.
دولت و فرهنگ:
اهمیت کلان شهر کرمانشاه برای حکومت اسلامی ایران در حوزهی فرهنگ و هنر را میتوان در سخنان محمود احمدینژاد در سفر هیئت دولت جستجو کرد. وی ٢ سال قبل در جلسهی کارگروه فرهنگ و هنر ادعا نمود که طی ٥ سال اخیر، ٢١٤ میلیارد تومان به فرهنگ کرمانشاه اختصاص یافته تا به گفتهی او شاخصها و محتوای فرهنگی منطقه تقویت و موضوع امام و ولایت روشن شود.
ارائهی چنین ارقامی و تعیین اهداف آن در حالی است که از ١٤ شهرستان موجود تنها ٤ شهر دارای سینما هستند و ساخت کتابخانهی مرکزی کرمانشاه تاکنون تکمیل نگردیده و سال گذشته تنها ١٣٦ عنوان کتاب در بخشهای مذهبی، دانشگاهی منتشر شده است.
فارسی کرمانشاهی!
زبان کُردی که اساس ناسیونالیسم کُردستان را تشکیل میدهد از پروسهی تحریف تاریخی، دانشگاهی و رسانهای در امان نبوده و در تازهترین مورد آن فردی به نام \"میرجلالدین کزازی\" طی گفتوگو با \"احسان هوشمند\"، محقق تاریخ اقوام و ملل ساکن ایران به واکاوی موضوعی به نام \"پارسی کرماشانی\" پرداخته که در نشریات سراسری منتشر و او مدعی وجود چنین لهجه و زبانی در خطهی کرمانشاه گردیده، گویشی که به قول نعیم نجفی با شنیدن \"فعل و مفعولهایش\"، ذهنیت شنونده ناخودآگاه به سوی خاطراتی از اربده کشیهای جاهلانه و بذلهگویان و تنبکزنان گرفتار در ناهنجاریهای اجتماعی، در بعضی نقاط شهر کرماشان هدایت میشود نه خاطراتی که معرف اثری هنری و ادبی از کرماشان باشد.
اضمحلال زبانی در کرمانشاه مختص به نشریات سراسری و گفتوگو با افرادی با چنین تفکراتی نبوده و در تلویزیون استانی زاگُرس نیز سیاست آسمیلاسیون پیروی میشود. پخش برنامههایی با محتوای طنز که رایجترین، غنیترین و کهنترین زبانها، که زبان کُردی است را به تباهی میکشاند بجز توهین چیز دیگری نیست و در همین ارتباط اردشیر کشاورز، پژوهشگر تاریخ چنین برنامههایی را لودگی و مسخرگی به زبان کُردی توصیف کرده است. ضدیت با فرهنگ کُردی تا بدانجا پیش رفت که گروه موسوم به \"حزبالله کرمانشاه\" تیرماه سال گذشته در واکنش به ارسال ٢٠ اثر کارهای قدیمی هنرمندان \"حسن زیرک\" و \"مظهر خالقی\" به شورای شعر موسیقی جهت اخذ مجوز پخش در شبکه تلویزیونی استان کرمانشاه، بیانیهای هُشدارآمیز منتشر کردند.
فرهنگ عمومی:
جمعیت قابل توجهی از شهر کرمانشاه را کُردهای شیعهمذهب تشیکل میدهند و مذهب مردمانش تا حدودی در فرهنگ عمومی آن جاری و ساری میباشد اما از هویت ملی مردمانش که همان کُردیست کمترین اثری و جود دارد. بسیاری از شهروندانی که در این کلان شهر زندگی میکنند شهادت میدهند که هیچ یک از خیابانها، کویها و اماکن عمومی اسامی کُردی نداشته و صرفاً به سبب همخوانی مذهب مردم با حاکمیت، عالمان دینی بر تعدادی از این اماکن نقش بسته است. میلاد کریمی یکی از فعالان مدنی و فرهنگی کرمانشاه در مقالهای که آژانس خبررسانی کُردپا منتشر نموده مینویسد: اصولاً تغایر زبانی و فرهنگی کرماشان با مرکز میتواند تضعیف کنندهی سلطهی اقتصادی، استراتژیک و ایدئولوژیک مرکز تلقی شود؛ و لذا برای عبور از این ظرفیت بالقوهی تضعیف کننده، زبان و فرهنگ کرماشان در فرایندی سیستماتیک از سوی مرکز دچار بحران میشود. بدین ترتیب میتوان چنین نتیجهگیری کرد که یکی از دلایل بسیار تعیین کننده در پروژهی یکسانسازی فرهنگی و زبانی در کرماشان، تلاشهای سیستماتیک دولتها در ایران برای عملی ساختن این پروژه بوده است.
دورنما:
حاکمیت ایران با نگاهی استراتژیک که از دوران رضاخان برجای مانده درصدد کنترل کرمانشاه به عنوان شهری که میتواند حداقل در غرب کشور معادلات را برهم بزند،است و با نگاهی به وضعیت استان کرمانشاه در بودجهی سالی جاری که بیشترین ردیف اعتباری به پروژهی راهآهن غرب ایران، بزرگراه کربلا و انتقال آبهای روان اورامانات به کرمانشاه که هر سه طرح اعتباری بالغ بر ٢٨٠ میلیارد تومان را به خود اختصاص دادهاند، دورنمایی که حکومت در این استان و مرکز آن دارد اندیشهای را نمایندگی میکند که آسمیلاسیون هدف اصلی آن محسوب میشود.
اهداف پشت پردهی حاکمیت ایران در اختصاص سالانه بیش از ٤٠ میلیارد تومان به بخش فرهنگی استان کرمانشاه در کوتاهمدت و درازمدت چه میتواند باشد؟
در این گزارش به دلیل ویژگیهای خاص جمعیتی، فرهنگی و اجتماعی، موضوع متمرکز بر شهر کرمانشاه بوده و به نوعی بازتاب کل استان و حتی ٤ استان کُردنشین غرب ایران تعریف و تلقی میکند.
کرمانشاه:
طبق سرشماری سال ٩٠، بیش از ٨٥٠ هزار نفر در کلان شهر کرمانشاه زندگی میکنند که نهمین شهر پرجمعیت ایران و بزرگترین شهر کُردنشین ایران محسوب میگردد. دربارهی وضعیت فرهنگی ـ هویتی این شهر، وبسایت ادارهی کل فرهنگ و ارشاد استان مینویسد: کرمانشاه گهوارهی تمدن و دارای صبغهی فرهنگی ـ تاریخی ممتاز میباشد که تنوع اتنیکی و مذهبی به عنوان مهمترین مؤلفههای آن، تابع سیاستهای کلی کشور است.
بافت فرهنگی:
شواهد و قراین حاکی از آن است که حدود ٩٠% از شهرستان کرمانشاه را کُردها تشکیل میدهند و جمعیت باقی مانده عمدتاً به سبب وجود خدمات شهری و اداری به این شهر مهاجرت کردهاند که نظامیها طیف اصلی چنین مهاجرتی را شکل میهند. اما کُردها در مذهب باهم یکدست نیستند و اصولاً از ٣ مذهب شیعه، سنی و یارسان پیروی میکنند که در کنار آنها کلیمی، مسیحی و زردشتی نیز دیده میشوند.
دولت و فرهنگ:
اهمیت کلان شهر کرمانشاه برای حکومت اسلامی ایران در حوزهی فرهنگ و هنر را میتوان در سخنان محمود احمدینژاد در سفر هیئت دولت جستجو کرد. وی ٢ سال قبل در جلسهی کارگروه فرهنگ و هنر ادعا نمود که طی ٥ سال اخیر، ٢١٤ میلیارد تومان به فرهنگ کرمانشاه اختصاص یافته تا به گفتهی او شاخصها و محتوای فرهنگی منطقه تقویت و موضوع امام و ولایت روشن شود.
ارائهی چنین ارقامی و تعیین اهداف آن در حالی است که از ١٤ شهرستان موجود تنها ٤ شهر دارای سینما هستند و ساخت کتابخانهی مرکزی کرمانشاه تاکنون تکمیل نگردیده و سال گذشته تنها ١٣٦ عنوان کتاب در بخشهای مذهبی، دانشگاهی منتشر شده است.
فارسی کرمانشاهی!
زبان کُردی که اساس ناسیونالیسم کُردستان را تشکیل میدهد از پروسهی تحریف تاریخی، دانشگاهی و رسانهای در امان نبوده و در تازهترین مورد آن فردی به نام \"میرجلالدین کزازی\" طی گفتوگو با \"احسان هوشمند\"، محقق تاریخ اقوام و ملل ساکن ایران به واکاوی موضوعی به نام \"پارسی کرماشانی\" پرداخته که در نشریات سراسری منتشر و او مدعی وجود چنین لهجه و زبانی در خطهی کرمانشاه گردیده، گویشی که به قول نعیم نجفی با شنیدن \"فعل و مفعولهایش\"، ذهنیت شنونده ناخودآگاه به سوی خاطراتی از اربده کشیهای جاهلانه و بذلهگویان و تنبکزنان گرفتار در ناهنجاریهای اجتماعی، در بعضی نقاط شهر کرماشان هدایت میشود نه خاطراتی که معرف اثری هنری و ادبی از کرماشان باشد.
اضمحلال زبانی در کرمانشاه مختص به نشریات سراسری و گفتوگو با افرادی با چنین تفکراتی نبوده و در تلویزیون استانی زاگُرس نیز سیاست آسمیلاسیون پیروی میشود. پخش برنامههایی با محتوای طنز که رایجترین، غنیترین و کهنترین زبانها، که زبان کُردی است را به تباهی میکشاند بجز توهین چیز دیگری نیست و در همین ارتباط اردشیر کشاورز، پژوهشگر تاریخ چنین برنامههایی را لودگی و مسخرگی به زبان کُردی توصیف کرده است. ضدیت با فرهنگ کُردی تا بدانجا پیش رفت که گروه موسوم به \"حزبالله کرمانشاه\" تیرماه سال گذشته در واکنش به ارسال ٢٠ اثر کارهای قدیمی هنرمندان \"حسن زیرک\" و \"مظهر خالقی\" به شورای شعر موسیقی جهت اخذ مجوز پخش در شبکه تلویزیونی استان کرمانشاه، بیانیهای هُشدارآمیز منتشر کردند.
فرهنگ عمومی:
جمعیت قابل توجهی از شهر کرمانشاه را کُردهای شیعهمذهب تشیکل میدهند و مذهب مردمانش تا حدودی در فرهنگ عمومی آن جاری و ساری میباشد اما از هویت ملی مردمانش که همان کُردیست کمترین اثری و جود دارد. بسیاری از شهروندانی که در این کلان شهر زندگی میکنند شهادت میدهند که هیچ یک از خیابانها، کویها و اماکن عمومی اسامی کُردی نداشته و صرفاً به سبب همخوانی مذهب مردم با حاکمیت، عالمان دینی بر تعدادی از این اماکن نقش بسته است. میلاد کریمی یکی از فعالان مدنی و فرهنگی کرمانشاه در مقالهای که آژانس خبررسانی کُردپا منتشر نموده مینویسد: اصولاً تغایر زبانی و فرهنگی کرماشان با مرکز میتواند تضعیف کنندهی سلطهی اقتصادی، استراتژیک و ایدئولوژیک مرکز تلقی شود؛ و لذا برای عبور از این ظرفیت بالقوهی تضعیف کننده، زبان و فرهنگ کرماشان در فرایندی سیستماتیک از سوی مرکز دچار بحران میشود. بدین ترتیب میتوان چنین نتیجهگیری کرد که یکی از دلایل بسیار تعیین کننده در پروژهی یکسانسازی فرهنگی و زبانی در کرماشان، تلاشهای سیستماتیک دولتها در ایران برای عملی ساختن این پروژه بوده است.
دورنما:
حاکمیت ایران با نگاهی استراتژیک که از دوران رضاخان برجای مانده درصدد کنترل کرمانشاه به عنوان شهری که میتواند حداقل در غرب کشور معادلات را برهم بزند،است و با نگاهی به وضعیت استان کرمانشاه در بودجهی سالی جاری که بیشترین ردیف اعتباری به پروژهی راهآهن غرب ایران، بزرگراه کربلا و انتقال آبهای روان اورامانات به کرمانشاه که هر سه طرح اعتباری بالغ بر ٢٨٠ میلیارد تومان را به خود اختصاص دادهاند، دورنمایی که حکومت در این استان و مرکز آن دارد اندیشهای را نمایندگی میکند که آسمیلاسیون هدف اصلی آن محسوب میشود.