گزارش تحلیلی ـ آماری از خودکُشی و کشتهشدن زنان در مناطق کُردنشین ایران (٨ماه نخست سال ٩٢)
13:30 - 5 آذر 1392
این گزارش با استناد به آمار ثبت شده در مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا در روز جهانی \"مبارزه با خشونت علیه زنان\" بصورت تحلیلی ـ آماری در ارتباط با خودکشی و کشتهشدن زنان در مناطق کُردنشین ایران تنظیم گردیده است.
٢٥ نوامبر١٩٦٠ جمهوری دومینیکن در آمریکای لاتین \"خوهران میرابل\" را که به پشتیبانی از گروه (جنبش ١٤ ژوئن) علیه حکومت دیکتاتوری رافائل مبارزه میکردند ربوده، مورد تجاوز قرار داده و بطرز فجیعی به قتل رساندند. زنان مبارز در آمریکای لاتین ٢٥ نوامبر ١٩٨١ را به یاد مبارزه دلیرانه \"خواهران میرابل\" به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه زنان نامگذاری کردند. سالها بعد بدنبال تقاضای ٦٠ کشور عضو \"یونیسف\" مجمع عمومی سازمان ملل، ٢٥ نوامبر را به عنوان \"روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان\" نامگذاری کرد.
سازمان ملل خشونت علیه زنان را اینگونه تعریف کرده است: \" هر نوع عمل خشونتآمیزی که براختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن به این آسیبها وجود داشته باشد\".
حکومت ایران آمار مشخص و دقیقی در مورد خشونت علیه زنان منتشر نمیکند. خشونت علیه زنان پدیدهایست جهانی و درصد آن برحسب کشورها متفاوت میباشد. در ایران تبعیضات فرهنگی رایج در جامعه با خشونت مرتبط است که در ادامه آن موراد بیشمار قوانین و سیاستهای تبعیض آمیز هر روزه شکل خشونت علیه زنان را سازمانیافتهتر میکند.
خشونت ساختاری در حکومت ایران که زنان را از دسترسی به امتیازات و امکانات اجتماعی دور نگه میدارد هم در قوانین و هم در آداب و رسوم کشور نمایان است، زیرا انواع خشونتها در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، قانونی و سیاسی از هم جدا نیستند و نمیتوان یک نوع خشونت را بدون تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم انواع دیگر بررسی کرد و بدین تربیت خشونت سیستماتیک در کل جامعه رواج پیدا میکند.
در حکومت ایران قانون محکمی برای مقابله با خشونت علیه زنان وجود ندارد و زنان از سوی قوانین حمایت نمیشوند، همچنین با خشونتهای خانگی مانند جرائم عمومی برخورد میشود که در این صورت رسیدگی و تعیین مجازات نیز وجود نخواهد داشت و بدینگونه خشونت خانگی به جامعه سرایت کرده و گردش خشونت در جامعه را در پی خواهد داشت.
جدول (١)
نوع خشونت و شیوههای آن در مناطق کُردنشین ایران را نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول (١) خودکُشی از طریق خودسوزی با تعداد ٢٨ مورد بیشترین تعداد را دارد و بعد از آن شیوه حلقآویز با ١٨ مورد در صدر جدول قرار دارند.
کارشناسان معتقدند خودسوزی اعتراضیست به رنج شدید از تمام تبعیضها و نابرابریها که بخاطر آن فرد به دردناکترین شیوه به زندگی خود پایان میدهد.
ایران سومین رتبه را از نظر خودکُشی در سطح جهان دارد که خودکُشی زنان درحال پیشی گرفتن است.
از دلایل افزایش آمار خودکشی زنان، بالارفتن آگهی زنان از تبعیض و نابرابریها در ساختار اجتماعی، سیاسی و قانونگذاری جامعه است که در آن حق و حقوق زن به رسمیت شناخته نشده و زنان در حاشیه میمانند و توانایی و عزتنفس از آنان گرفته میشود درنتیجه زن را ه نجاتش را در خشونت علیه خود میبیند.
همچنین در حوزه زنان کشته شده ١٤ مورد از کشتهشدگان را زنانی تشکیل میدهند که از سوی اعضای خانواده خود کشته شدهاند که در اینجا یک دختر ٤ ساله از سوی پدر معتادش و یک زن باردار با ضربات چاقو از سوی همسرش که مشغول به خرید و فروش مواد مخدر بوده کشته میشوند.
٦ مورد از این زنان نیز در بیرون از خانه کشته شدهاند که در یک مورد از آنها دختری ۳ ساله به همراه مادرش ضمن سرقت طلاهایشان کشته میشوند.
جدول(۲)
ارتباط دلایل خودکُشی با وضعیت متاهل یا مجرد بودن زنان مناطق کُردنشین ایران را نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول(۲) زنان متاهل با ۳۰مورد آمار بیشتری از خودکشی را شامل میشوند که در این میان ۱۵ نفر از آنان بدلیل مشکلات خانوادگی اقدام به خودکشی کردهاند.
در قوانین ایران با خشونتهای خانوادگی به عنوان جرمی عادی و عمومی برخورد میشود که قربانیان آن به همان سازوکارهای مانند پلیس ۱۱۰ دسترسی دارند که قربانیان سایر جرایم دسترسی دارند، در حالیکه این مشکلات باید در دادگاهای خانواده یا دادگاههای اختصاصی که در این زمینه مهارت دارند رسیدگی شود.
کارشناسان معتقدند که پنهان ماندن خشونتهای خانگی خود علل افزایش خشونت میباشد، جامعه نیز پنهان ماندن خشونتهای خانگی را ستایش میکند.
جدول (٣)
ارتباط دلایل کشتهشدن با مکان کشتهشدن زنان را در مناطق کُردنشین ایران نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول (٣) ١٠ زن در بیرون از منزل کشته شدهاند که در این بین زنان از دست نیروهای نظامی هم در امان نبودند که ٣ تن از آنها با شلیک مستقیم نیروهای نظامی تنها با ظن حمل کالای قاچاق کشته شدند.
بیشتر کسانی هم که در منزل کشته شدهاند به دلیل مشکلات خانوادگی بوده است.
میتوان گفت نظامهای حکومت ایران هریک به شیوهای کم و بیش درحال بازتولد خشونت هستند.
شکل (١)
براساس شکل (١) بیشتر زنانی که خودکشی کرده و یا کشته شدهاند مربوط به استانهای آذربایجان غربی و کُردستان میباشد.
اما این بدان معنا نیست که استانهای ایلام و کرمانشاه عاری از این پدیدههاست. زیرا به گزارش \"خبرگزاری ایلنا\" استانهای ایلام، کرمانشاه، کُردستان و سپس همدان رکوردار آمار خودکشی در میان زنان هستند.
پروین بختیار نژاد تحقیقاتی در ایلام انجام داده که آن را در قالب کتاب \" زنان سوخته\" منتشر کرده است. وی درباره ایلامیها میگوید: مردم ایلام بطرز وحشتناکی فقیر هستند و ایلام مانند کوچه بنبستی میماند که حالا حالها گذر هرکسی به آنجا نمیافتد. همچنین میگوید آمار خودسوزیها در روستاهای ایلام این قدر بالاست که خودسوختهها را با اسب به مراکز درمانی میبردند، زیرا روستاها جاده ماشین ندارند و تنها در مرکز استانها بیمارستانهای سوانح و سوختگی وجود دارد.
کسی از وضعیت این نوع استانهای فراموششده باخبر نیست چ برسد به اینکه اخبار مربوط به زنان پوشش داده شوند. مراکز قضایی ایران نیز معتقدند سوختگی زنان مسلهای نیست که در رسانهها به آن پرداخته شود.
البته باید گفت که اخبار تمامی استانهای دیگر پوشش داده نمیشود، زیرا کمبود اطلاعات در حوزه خشونت علیه زنان یکی از مشکلات عمده ایران است. همچنان که رییس سازمان زندانها \"غلامحسین اسماعیلی\" میگوید\" آمار دقیقی از جمعیت کیفری زندان به جرم خشونت علیه زنان در دست سازمان زندانها نیست و افراد نیز با اتهام خشونت علیه زنان محبوس نمیشوند بلکه با عناوینی چون ایجاد مزاحمت، اعمال منافی عفت، ایراد ضرب و جرح و ... محبوس خواهند شد.
صاحب نظران سرپوش گذاشتن به این اخبار و عدم آموزش خانودهها را در برخورد با افرادی که خودسوزی کردهاند عدم کاهش خودسوز عنوان کرده٬اند
نمودار (۲)
براساس جدول (٢) در ۸ ماه نخست سال ۱۳۹۱ مجموعا ۳۲زن خودکشی کرده و یا کشته شدهاند، اما این ارقام در ٨ ماه نخست سال ۱۳۹۲ مجموعا به ۸۰ مورد رسیده است که در نتیجه میتوان گفت این پدیدهها افزایش بیشتر از ١٠٠% را داشته است. و این خود بحران بزرگیست.
زمانی میتوان انتظار کاهش این آمار را داشت که دولتها در سطح برنامههای کلان و اختصاصی خود سیاستهایی را اتخاذ و اجرا کرده. اما سیاستهای درپیش گرفته شده حکومت ایران نه تنها این بحرانها را حل نکرده بلکه به تبعیضات و خشونتها در جامعه دامن زدهاست.
نمودار (٣)
طبق نمودار (٣) بیشتر قربانیانی که سن آنها مشخص میباشد بین ۱۶ تا ۲۸ سال سن دارند.
٢٥ نوامبر١٩٦٠ جمهوری دومینیکن در آمریکای لاتین \"خوهران میرابل\" را که به پشتیبانی از گروه (جنبش ١٤ ژوئن) علیه حکومت دیکتاتوری رافائل مبارزه میکردند ربوده، مورد تجاوز قرار داده و بطرز فجیعی به قتل رساندند. زنان مبارز در آمریکای لاتین ٢٥ نوامبر ١٩٨١ را به یاد مبارزه دلیرانه \"خواهران میرابل\" به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه زنان نامگذاری کردند. سالها بعد بدنبال تقاضای ٦٠ کشور عضو \"یونیسف\" مجمع عمومی سازمان ملل، ٢٥ نوامبر را به عنوان \"روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان\" نامگذاری کرد.
سازمان ملل خشونت علیه زنان را اینگونه تعریف کرده است: \" هر نوع عمل خشونتآمیزی که براختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن به این آسیبها وجود داشته باشد\".
حکومت ایران آمار مشخص و دقیقی در مورد خشونت علیه زنان منتشر نمیکند. خشونت علیه زنان پدیدهایست جهانی و درصد آن برحسب کشورها متفاوت میباشد. در ایران تبعیضات فرهنگی رایج در جامعه با خشونت مرتبط است که در ادامه آن موراد بیشمار قوانین و سیاستهای تبعیض آمیز هر روزه شکل خشونت علیه زنان را سازمانیافتهتر میکند.
خشونت ساختاری در حکومت ایران که زنان را از دسترسی به امتیازات و امکانات اجتماعی دور نگه میدارد هم در قوانین و هم در آداب و رسوم کشور نمایان است، زیرا انواع خشونتها در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، قانونی و سیاسی از هم جدا نیستند و نمیتوان یک نوع خشونت را بدون تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم انواع دیگر بررسی کرد و بدین تربیت خشونت سیستماتیک در کل جامعه رواج پیدا میکند.
در حکومت ایران قانون محکمی برای مقابله با خشونت علیه زنان وجود ندارد و زنان از سوی قوانین حمایت نمیشوند، همچنین با خشونتهای خانگی مانند جرائم عمومی برخورد میشود که در این صورت رسیدگی و تعیین مجازات نیز وجود نخواهد داشت و بدینگونه خشونت خانگی به جامعه سرایت کرده و گردش خشونت در جامعه را در پی خواهد داشت.
جدول (١)
نوع خشونت و شیوههای آن در مناطق کُردنشین ایران را نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول (١) خودکُشی از طریق خودسوزی با تعداد ٢٨ مورد بیشترین تعداد را دارد و بعد از آن شیوه حلقآویز با ١٨ مورد در صدر جدول قرار دارند.
کارشناسان معتقدند خودسوزی اعتراضیست به رنج شدید از تمام تبعیضها و نابرابریها که بخاطر آن فرد به دردناکترین شیوه به زندگی خود پایان میدهد.
ایران سومین رتبه را از نظر خودکُشی در سطح جهان دارد که خودکُشی زنان درحال پیشی گرفتن است.
از دلایل افزایش آمار خودکشی زنان، بالارفتن آگهی زنان از تبعیض و نابرابریها در ساختار اجتماعی، سیاسی و قانونگذاری جامعه است که در آن حق و حقوق زن به رسمیت شناخته نشده و زنان در حاشیه میمانند و توانایی و عزتنفس از آنان گرفته میشود درنتیجه زن را ه نجاتش را در خشونت علیه خود میبیند.
همچنین در حوزه زنان کشته شده ١٤ مورد از کشتهشدگان را زنانی تشکیل میدهند که از سوی اعضای خانواده خود کشته شدهاند که در اینجا یک دختر ٤ ساله از سوی پدر معتادش و یک زن باردار با ضربات چاقو از سوی همسرش که مشغول به خرید و فروش مواد مخدر بوده کشته میشوند.
٦ مورد از این زنان نیز در بیرون از خانه کشته شدهاند که در یک مورد از آنها دختری ۳ ساله به همراه مادرش ضمن سرقت طلاهایشان کشته میشوند.
جدول(۲)
ارتباط دلایل خودکُشی با وضعیت متاهل یا مجرد بودن زنان مناطق کُردنشین ایران را نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول(۲) زنان متاهل با ۳۰مورد آمار بیشتری از خودکشی را شامل میشوند که در این میان ۱۵ نفر از آنان بدلیل مشکلات خانوادگی اقدام به خودکشی کردهاند.
در قوانین ایران با خشونتهای خانوادگی به عنوان جرمی عادی و عمومی برخورد میشود که قربانیان آن به همان سازوکارهای مانند پلیس ۱۱۰ دسترسی دارند که قربانیان سایر جرایم دسترسی دارند، در حالیکه این مشکلات باید در دادگاهای خانواده یا دادگاههای اختصاصی که در این زمینه مهارت دارند رسیدگی شود.
کارشناسان معتقدند که پنهان ماندن خشونتهای خانگی خود علل افزایش خشونت میباشد، جامعه نیز پنهان ماندن خشونتهای خانگی را ستایش میکند.
جدول (٣)
ارتباط دلایل کشتهشدن با مکان کشتهشدن زنان را در مناطق کُردنشین ایران نشان میدهد(٨ ماه نخست سال ١٣٩٢)
براساس جدول (٣) ١٠ زن در بیرون از منزل کشته شدهاند که در این بین زنان از دست نیروهای نظامی هم در امان نبودند که ٣ تن از آنها با شلیک مستقیم نیروهای نظامی تنها با ظن حمل کالای قاچاق کشته شدند.
بیشتر کسانی هم که در منزل کشته شدهاند به دلیل مشکلات خانوادگی بوده است.
میتوان گفت نظامهای حکومت ایران هریک به شیوهای کم و بیش درحال بازتولد خشونت هستند.
شکل (١)
براساس شکل (١) بیشتر زنانی که خودکشی کرده و یا کشته شدهاند مربوط به استانهای آذربایجان غربی و کُردستان میباشد.
اما این بدان معنا نیست که استانهای ایلام و کرمانشاه عاری از این پدیدههاست. زیرا به گزارش \"خبرگزاری ایلنا\" استانهای ایلام، کرمانشاه، کُردستان و سپس همدان رکوردار آمار خودکشی در میان زنان هستند.
پروین بختیار نژاد تحقیقاتی در ایلام انجام داده که آن را در قالب کتاب \" زنان سوخته\" منتشر کرده است. وی درباره ایلامیها میگوید: مردم ایلام بطرز وحشتناکی فقیر هستند و ایلام مانند کوچه بنبستی میماند که حالا حالها گذر هرکسی به آنجا نمیافتد. همچنین میگوید آمار خودسوزیها در روستاهای ایلام این قدر بالاست که خودسوختهها را با اسب به مراکز درمانی میبردند، زیرا روستاها جاده ماشین ندارند و تنها در مرکز استانها بیمارستانهای سوانح و سوختگی وجود دارد.
کسی از وضعیت این نوع استانهای فراموششده باخبر نیست چ برسد به اینکه اخبار مربوط به زنان پوشش داده شوند. مراکز قضایی ایران نیز معتقدند سوختگی زنان مسلهای نیست که در رسانهها به آن پرداخته شود.
البته باید گفت که اخبار تمامی استانهای دیگر پوشش داده نمیشود، زیرا کمبود اطلاعات در حوزه خشونت علیه زنان یکی از مشکلات عمده ایران است. همچنان که رییس سازمان زندانها \"غلامحسین اسماعیلی\" میگوید\" آمار دقیقی از جمعیت کیفری زندان به جرم خشونت علیه زنان در دست سازمان زندانها نیست و افراد نیز با اتهام خشونت علیه زنان محبوس نمیشوند بلکه با عناوینی چون ایجاد مزاحمت، اعمال منافی عفت، ایراد ضرب و جرح و ... محبوس خواهند شد.
صاحب نظران سرپوش گذاشتن به این اخبار و عدم آموزش خانودهها را در برخورد با افرادی که خودسوزی کردهاند عدم کاهش خودسوز عنوان کرده٬اند
نمودار (۲)
براساس جدول (٢) در ۸ ماه نخست سال ۱۳۹۱ مجموعا ۳۲زن خودکشی کرده و یا کشته شدهاند، اما این ارقام در ٨ ماه نخست سال ۱۳۹۲ مجموعا به ۸۰ مورد رسیده است که در نتیجه میتوان گفت این پدیدهها افزایش بیشتر از ١٠٠% را داشته است. و این خود بحران بزرگیست.
زمانی میتوان انتظار کاهش این آمار را داشت که دولتها در سطح برنامههای کلان و اختصاصی خود سیاستهایی را اتخاذ و اجرا کرده. اما سیاستهای درپیش گرفته شده حکومت ایران نه تنها این بحرانها را حل نکرده بلکه به تبعیضات و خشونتها در جامعه دامن زدهاست.
نمودار (٣)
طبق نمودار (٣) بیشتر قربانیانی که سن آنها مشخص میباشد بین ۱۶ تا ۲۸ سال سن دارند.