نامه سرگشاده از زندان رجاییشهر کرج: رژیم امر تفکیک زندانیان را رعایت کند
16:37 - 15 تیر 1393
آژانس کُردپا: جمعی از زندانیان رجاییشهر کرج در اعتراض به تبعید زندانیان سیاسی، نامهی سرگشادهای را منتشر کردند.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، نامهای توسط ٩ زندانی سیاسی محبوس در رجاییشهر کرج خطاب به مردم ایران نگارش گردیده که تبعید زندانیان و مجازات خانوادههایشان را \"غیرقانونی\" تلقی کرده است.
در این نامه با استناد به اصل ١٦٨ قانون اساسی، نگهداری زندانیان سیاسی در کنار زندانیان عادی را \"خلاف قانون و اخلاق\" توصیف میکند.
تبعید زندانیان سیاسی به دیگر شهرهای ایران بعد از حوادث خردادماه ١٣٩٣ در بند٣٥٠ زندان اوین، از دیگر بخشهای نامه مذکور میباشد که به امضای محمد بنازاده امیر خیزی، رضا اکبری منفرد، خالد حردانی، افشین حیرتیان، شاهرخ زمانی، رضا شهابی، اصغر قتان، صالح کهندل و علی محمد منصوری رسیده و متن کامل آن عینا درپی میآید:
مردم شریف و آزاده ایران !
سالهاست رژیم جمهوری اسلامی برخلاف شخصی بودن امر مجازات که نباید به خانوادهها تسری بکند، روش تبعید را در حق زندانیان به کار میبرد که نتیجه آن مجازاتی است که در حق خانوادهها اعمال میشود. که کاملاً برخلاف قانون است و مجازات خانوادههاست، نه فقط متهم یا زندانی!
تبعید، یک مجازات اضافه در حق زندانی است که فقط باید بهوسیله روش قانونی نسبت به زندانیان اعمال شود.
همچنین اصل ١٦٨ قانون اساسی حتا در نوع رسیدگی، امتیازاتی برای زندانیان سیاسی در نظر گرفته است، که یکی از آنها امر تفکیک زندانیان میباشد، که زندانیان سیاسی را بر حسب نوع اتهام در کنار زندانیان عادی نگهداری نمیکنند. نگهداری آنها در کنار زندانیان عادی بر خلاف قانون و اخلاق است.
متاسفانه به خصوص بعد از حوادث خردادماه ١٣٩٣ در بند٣٥٠ زندان اوین و سرکوب و مقاومت زندانیان سیاسی شاهدیم که بسیاری از زندانیان سیاسی به زندانهای شهرهای گوناگون کشور از جمله کرج، مشهد، تبریز، اهواز، ایذه، بندرعبا س و… تبعید کردهاند.
آنها را در کنار زندانیان عادی و در بندهایی نگهداری میکنند که کمترین امکانات انسانی در آنجا وجود ندارد. در کنار زندانیانی که خود قربانیان بیعدالتیهای حاکم میباشند، از جمله زندانیانی که طی این سالهای بیقانونی تبعید شدهاند به نامهای زیر میتوان اشاره کرد:
ضیاء نبوی، ضیاء موسوی، ارژنگ داوودی، آیت مهر علی بیگلو، شهرام رادمهر، حسن چینیان، نامق محمودی، حسن جوانی، مهمد جراحی، علی معزی، مهدی خزعلی، نگار حائری، ماشااله حائری، سعید شاه قلعه، محمد رضا سیفزاده، علی اصغر محمودیان، حسن طرلانی، مهدی محمودیان، مسعود باستانی، حشمت طبرزدی، احمد زیدآبادی، فرزاد مردانی، رضا ملازاده، حسن تفاح و… بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی دیگر.
آن چه به نظر میرسد، این سیاست برای درهم شکستن اتحاد و همبستگی و مقاومت زندانیان سیاسی از سوی رژیم است.
این جابهجاییها و تبعیدهای غیرقانونی، هزینهها و مخارج بسیار زیاد جانی و مادی و مالی، روحی و عاطفی برای زندانیان و خانوادههایشان دربر داشته است.
از جمله مرگ چند تن از اعضای خانوادههای زندانیها مثل آقای شهرام احمدی هموطن کُرد و اهل سنت ما که تنی چند از خانوادهاش در تصادف جان باختند.
همچنین مادر و همسر حمیدرضا عارفی که در حین بازگشت از زندان مسجد سلیمان در تصادف جادهای کشته شدند و همینطور مادر محسن قشقایی که بعد از ملاقات در حین بازگشت از ملاقات در حین بازگشت در تصادف جان باخته است.
گذشته از اینها ما زندانیان سیاسی، حوادثی را که ممکن است در تبعیدگاههای ناشناخته در کمین باشد پیشبینی میکنیم:
١ـ وجود مواد مخدر در بندهای عمومی که مستقیم و غیرمستقیم و ناخواسته میتواند زندانیان را گرفتار کند.
٢ـ خطرات ناامنی روحی و روانی، ناشی از حضور در کنار زندانیان معتاد و بیمار و درگیریهای خشن درون زندان.
٣ـ شرایط بسیار نامناسب بهداشت و سلامتی در بندها و احتمال مبتلا شدن به بیماریهای عفونی و شایع و مسری مثل ایدز و هپاتیت که در دراز مدت آثار آن پیدا میشود.
٤ـ احتمال حرمتشکنی و درگیری گسترده بین زندانیان سیاسی و غیرسیاسی کمتجربه، چه در بندها و سالن ملاقات، که نمونههایی از آن مشاهده شده است.
لذا ما زندانیان سیاسی تبعید زندانیان را محکوم میکنیم و در خواست داریم که رژیم امر تفکیک زندانیان را رعایت کند. چرا که هم تبعید و هم اختلاط زندانیان، عملاً خلاف قانون بوده است و هزینههای پیشبینی نشده برای زندانیان و خانوادههای آنها را در بردارد.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، نامهای توسط ٩ زندانی سیاسی محبوس در رجاییشهر کرج خطاب به مردم ایران نگارش گردیده که تبعید زندانیان و مجازات خانوادههایشان را \"غیرقانونی\" تلقی کرده است.
در این نامه با استناد به اصل ١٦٨ قانون اساسی، نگهداری زندانیان سیاسی در کنار زندانیان عادی را \"خلاف قانون و اخلاق\" توصیف میکند.
تبعید زندانیان سیاسی به دیگر شهرهای ایران بعد از حوادث خردادماه ١٣٩٣ در بند٣٥٠ زندان اوین، از دیگر بخشهای نامه مذکور میباشد که به امضای محمد بنازاده امیر خیزی، رضا اکبری منفرد، خالد حردانی، افشین حیرتیان، شاهرخ زمانی، رضا شهابی، اصغر قتان، صالح کهندل و علی محمد منصوری رسیده و متن کامل آن عینا درپی میآید:
مردم شریف و آزاده ایران !
سالهاست رژیم جمهوری اسلامی برخلاف شخصی بودن امر مجازات که نباید به خانوادهها تسری بکند، روش تبعید را در حق زندانیان به کار میبرد که نتیجه آن مجازاتی است که در حق خانوادهها اعمال میشود. که کاملاً برخلاف قانون است و مجازات خانوادههاست، نه فقط متهم یا زندانی!
تبعید، یک مجازات اضافه در حق زندانی است که فقط باید بهوسیله روش قانونی نسبت به زندانیان اعمال شود.
همچنین اصل ١٦٨ قانون اساسی حتا در نوع رسیدگی، امتیازاتی برای زندانیان سیاسی در نظر گرفته است، که یکی از آنها امر تفکیک زندانیان میباشد، که زندانیان سیاسی را بر حسب نوع اتهام در کنار زندانیان عادی نگهداری نمیکنند. نگهداری آنها در کنار زندانیان عادی بر خلاف قانون و اخلاق است.
متاسفانه به خصوص بعد از حوادث خردادماه ١٣٩٣ در بند٣٥٠ زندان اوین و سرکوب و مقاومت زندانیان سیاسی شاهدیم که بسیاری از زندانیان سیاسی به زندانهای شهرهای گوناگون کشور از جمله کرج، مشهد، تبریز، اهواز، ایذه، بندرعبا س و… تبعید کردهاند.
آنها را در کنار زندانیان عادی و در بندهایی نگهداری میکنند که کمترین امکانات انسانی در آنجا وجود ندارد. در کنار زندانیانی که خود قربانیان بیعدالتیهای حاکم میباشند، از جمله زندانیانی که طی این سالهای بیقانونی تبعید شدهاند به نامهای زیر میتوان اشاره کرد:
ضیاء نبوی، ضیاء موسوی، ارژنگ داوودی، آیت مهر علی بیگلو، شهرام رادمهر، حسن چینیان، نامق محمودی، حسن جوانی، مهمد جراحی، علی معزی، مهدی خزعلی، نگار حائری، ماشااله حائری، سعید شاه قلعه، محمد رضا سیفزاده، علی اصغر محمودیان، حسن طرلانی، مهدی محمودیان، مسعود باستانی، حشمت طبرزدی، احمد زیدآبادی، فرزاد مردانی، رضا ملازاده، حسن تفاح و… بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی دیگر.
آن چه به نظر میرسد، این سیاست برای درهم شکستن اتحاد و همبستگی و مقاومت زندانیان سیاسی از سوی رژیم است.
این جابهجاییها و تبعیدهای غیرقانونی، هزینهها و مخارج بسیار زیاد جانی و مادی و مالی، روحی و عاطفی برای زندانیان و خانوادههایشان دربر داشته است.
از جمله مرگ چند تن از اعضای خانوادههای زندانیها مثل آقای شهرام احمدی هموطن کُرد و اهل سنت ما که تنی چند از خانوادهاش در تصادف جان باختند.
همچنین مادر و همسر حمیدرضا عارفی که در حین بازگشت از زندان مسجد سلیمان در تصادف جادهای کشته شدند و همینطور مادر محسن قشقایی که بعد از ملاقات در حین بازگشت از ملاقات در حین بازگشت در تصادف جان باخته است.
گذشته از اینها ما زندانیان سیاسی، حوادثی را که ممکن است در تبعیدگاههای ناشناخته در کمین باشد پیشبینی میکنیم:
١ـ وجود مواد مخدر در بندهای عمومی که مستقیم و غیرمستقیم و ناخواسته میتواند زندانیان را گرفتار کند.
٢ـ خطرات ناامنی روحی و روانی، ناشی از حضور در کنار زندانیان معتاد و بیمار و درگیریهای خشن درون زندان.
٣ـ شرایط بسیار نامناسب بهداشت و سلامتی در بندها و احتمال مبتلا شدن به بیماریهای عفونی و شایع و مسری مثل ایدز و هپاتیت که در دراز مدت آثار آن پیدا میشود.
٤ـ احتمال حرمتشکنی و درگیری گسترده بین زندانیان سیاسی و غیرسیاسی کمتجربه، چه در بندها و سالن ملاقات، که نمونههایی از آن مشاهده شده است.
لذا ما زندانیان سیاسی تبعید زندانیان را محکوم میکنیم و در خواست داریم که رژیم امر تفکیک زندانیان را رعایت کند. چرا که هم تبعید و هم اختلاط زندانیان، عملاً خلاف قانون بوده است و هزینههای پیشبینی نشده برای زندانیان و خانوادههای آنها را در بردارد.