فراخوان "جبهه متحد کرد" به آشتی ملی
19:22 - 16 دی 1391
آژانس کُردپا: جبههی متحد کُرد در تهران با انتشار فراخوانی، فهرستی از پیشنیازهای حرکت مطلوب جامعه به سمت اعتدال، آرامش و امنیت پایدار را از دیدگاه این حزب سیاسی قانونی اعلام کرد.
این حزب پیشنیازهای خود را در سه حوزهی محلی، ملی و بینالمللی مطرح نموده و خواهان توجه و انتقال آنان به نهادهای ذیربط شده است.
متن این فراخوان که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته است، عیناً منتشر میگردد:
هموطنان عزيز ايران، ملت شريف کُرد
احزاب، سازمانها، گروهها و فعالین سیاسی - اجتماعی
کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران
\"جبهه متحد کرد\" با درک شرایط تاریخی و حساس کنونی و نگرانی از تداوم شرایط تهدیدآمیز موجود، خود را مسئول و متعهد میداند که عمق و جدیت نگرانیهای موجود را با مسئولین و افکار عمومی در میان گذاشته و برای رهیافت غلبه بر بحرانهای فزایندهی داخلی و مقابله با تهدیدات روز افزون خارجی، راه حلهای پیشنهادی خویش را در معرض توجه و داوری افکار عمومی قرار دهد. باشد که بسیج وجدانهای بیدار و متعهد هموطنان و اتکاء به خرد جمعی، راهگشای تعدیل و حل معضلات جاری و آتی جامعه، در راستای منافع ملی و احقاق حقوق شهروندان گردد.
در ابتدا بدون اینکه قصد داشته باشیم تابوت تاریخ را شکافته و با نیشتر زدن بر زخمها و عقدههای دیرینه باعث سر باز کردن آنها شویم، تنها به بیان این نکته که شما نیز میدانید اکتفا میکنیم که علیرغم تمامی ستمها و تبعیضهای ناروای ملی و اعتقادی اعمال شده بر علیه مردم کُرد، دغدغه نسبت به آینده این آب و خاک و تعلق خاطرمان به وفاق ملی و فراهم نمودن شرایطی عادلانه برای همه ایرانیان، اگر از سایر هموطنان بیشتر نباشد کمتر نیست.
دولتهای ایران، میتوانستند با اتخاذ سیاستی درست و با توجه و تقویت این بخش از کُردستان که در جغرافیای ایران مانده است، نقشی تاریخی، مثبت و تشویقی در سرنوشت همه کُردها بازی کند. لیکن برعکس، نه تنها از سیاستی عادلانه و برادرانه با کُردهای ایران پیروی نکرده، بلکه در برخورد با سایر کُردها نیز کارنامهی قابل دفاعی نداشته است.
انتظار میرود به عقب برگردیم و با مقایسه آمال، آرزوها و توقعات مردم از انقلاب و نتایج حاصله، در خلوت با وجدان خود به این سوالات که چه میخواستیم و چه شد، پاسخ داده شود و عملا در راستای اقناع وجدان خویش و نیازهای مردم، حرکت و تلاشی در خور و شایسته صورت پذیرد.
هیچ انسان مسئول و شرافتمندی نمیتواند نسبت به معضلاتی نظیر عقب ماندن ایران از قافله رشد و پیشرفت در میان کشورهای منطقه و جهان، وابستگی بیسابقه به واردات کالاهای مصرفی، کُندی و تعطیلی کم سابقه تولید ملی، کاهش فاحش و نگران کنندهی ارزش پول ملی، فاصله طبقاتی بین دهکهای بالا و پائین جامعه، فشار روزافزون بر کارگران، کشاورزان، حقوقبگیران، طبقهی متوسط و پائین جامعه، گرانی روز افزون، بیکاری، بیآیندگی و افسردگی میلونها جوان هموطن، بالاخص دختران و پسران تحصیلکرده، فرار مغزها و سرمایهها، بیتفاوتی و تضعیف احساس تعلق ملی، گسترش روز افزون فساد و اختلاس، انسداد فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، عصبیت فراگیر اجتماعی و در یک کلام، حرکت در مسیر فروپاشی اجتماعی و اخلاقی و ... بیتفاوت باشد.
تحولات سیاسی – نظامی در منطقه، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، تغییرات در سیستم سیاسی کشورهای پیرامون ما و ادامه دخالتهای نظامی در منطقه خاورمیانه، نشان از تداوم و گسترش این حرکات و احتمال سرایت آن به کشور ما دارد. همکاری، هماهنگی و سکوت تائیدآمیز بخشی از کشورهای همسایه با این سیاستها، خطر ادامه این دخالتها را دو چندان کرده و کشور و مردم ما را به درگیری مستقیم در این ماجرا تهدید میکنند.
ارزیابی ما از شرایط کنونی بدینگونه است که: تحریم ها، تهدیدات و اجماع بخش وسیعی از قدرتهای جهانی و سمت دهی افکار عمومی توسط رسانهها، به بهانههای مختلف، کشور ما را با چالشهائی واقعا جدی مواجه ساخته است که در صورت عدم مدیریت حکیمانه و واقع بینانه میتواند به فاجعه منجر گردد.
به اعتقاد ما اتخاذ سیاستهای تنشزدا در داخل کشور، منطقه و جهان، میتواند بسياری از موانع موجود در راه ايجاد ثبات و پيشرفت کشور را تامين نمايد. امری که متاسفانه دیپلماسی ضعیف ما نتوانسته است سیاستهای جهانی و منطقهای را به سود منافع ملی هدایت کند.
ما ضمن اینکه استفاده از فناوری هستهای را حق مسلم ملل جهان، منجمله ملت ایران میدانیم، گره زدن آینده و امنیت کشور و منافع استراتژیک آن را با چگونگی پیشبرد و مدیریت آن ، در شرایط کنونی، هزینهبر، بحرانزا و تنشآفرین ارزیابی کرده، هزینههای آن را برای مردم و مملکت بسیار بیشتر از فایدهی آن میبینیم.
به باور ما استقبال پرشور مردم ایران، از مشارکت در انتخابات خرداد 76 و حرکت گستردهی مردم در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و تلاش آنها برای طرح مطالبات و حل مسالمت آمیز مشکلات جامعه، در داخل خانواده بزرگ ایران، میتوانست بستری مناسب برای تعدیل تنشها و وفاق ملی فراهم نماید و با طراحی گفتمانی مسئولانه و عادلانه، گرهگشای بخشی از بحرانها، دردها و گلهمندیهای دیرینه باشد، که شوربختانه نه تنها چنین نشد، بلکه اتخاذ سیاستهای سخت افزارانه، به وارد آمدن آسیبهای جدی بر پیکر جامعه متکثر ایران منجر گردید و شکاف دولت – ملت را عمیقتر نمود.
با همهی این احوال باید هشدار داد که اینک، علیرغم سکوت و سکون ظاهری، کینهها و عقدههای فروخوردهای در اعماق جامعه تلنبار گشته که میتواند در آینده منشاء بحرانهای غیر قابل کنترل داخلی گردد و طمع ورزان خارجی را نیز در پیاده کردن برنامههایشان امیدوارتر کند. امروز آینده ایران در گرو اتخاذ سیاستی مدبرانه، مسئولانه و به دور از خشونت، تعصب و تنگ نظری است. یقینا فراهم نمودن شرایطی که روح نشاط و سرزندگی و اعتقاد و اعتماد به تغیيرات عادلانه درونزا را در مردم زنده کند، تنها راه اساسی سد نمودن مطامع سودجویان و بیگانگان به نظر میرسد. راه حلهای مشخص این چارهجویی میتواند در دستور کار شخصیتها و نهادهای سیاسی – اجتماعی درون و بیرون از حاکمیت قرار گیرد.
ما به عنوان \"جبهه متحد کرد \"، با درک شرایط و به دور از هرگونه خود محوری و تنگ نظری، اعلام میداریم که با شرکت در این امر مهم و ارائه راه کارها و پیشنهادات مشخص و ملموس، در حرکتی ملی و گام به گام، همراه با تمامی ایرانیانی که، در درون و یا برون از حاکمیت، در مسیری آشتی جویانه و بهدور از خشونت حرکت میکنند، همراه و همدل خواهیم بود و دین خویش را به جامعه ادا خواهیم کرد.
از این روی \" جبهه متحد کرد \"، نه صرفا در جایگاه یک سازمان سیاسی، بلکه مهمتر از آن، به عنوان حرکتی فکری و بستر ساز که ریشه در تفکرات و باورهای مردم مناطق کرد نشین دارد، خطاب به همهی دلسوزان ایران، چه در داخل و چه در خارج از مرزهای کشور، راه حلهای پیشنهادی خود را برای غلبه بر بحرانها و بیاعتمادیهای داخلی و مقابله با تهدیدات خارجی ارائه داده و آمادگی خود را برای مشارکت در هرگونه گفتگو و ارزیابی گزینههای پیشنهادی دیگر اعلام مینماید.
با توجه به مراتب فوق ضروری میدانیم که مختصرا فهرستی از پیشنیازهای حرکت مطلوب جامعه به سمت اعتدال، آرامش و امنیت پایدار را از دیدگاه خود اعلام داشته، در معرض داوری هموطنان قرار داده و خواهان بذل توجه و انتقال آن به نهادهای ذیربط باشیم.
الف – در عرصهی بینالمللی :
١ــ توجه واقعبینانه به تعادل قوا و آرایش نیروها در عرصهی جهانی و منطقهای.
٢ــ تلاش درجهت تنشزدائی در روابط بینالملل.
٣ــ گشودن باب گفتگوی سازنده و آشکار در چهارچوب منافع ملی، برای حل مناقشات با سایر کشورها.
٤ــ عدم مشارکت در سیاستهای سرکوب کُردها و تضييع حقوق آنها در کشورهای ديگر به عنوان متحدين استراتژيک ایران.
ب – در عرصه ملی:
١ــ اعلام آشتی ملی.
نقطه شروع این حرکت انسانی و ملی میتواند با اقدام به توقف اعدامها ، آزادی زندانیان سیاسی. دلجوئی و اعاده حیثیت از خانوادههای آسیب دیدگان و جان باختگان، تلاش برای جبران حداقل بخشی از مصیبتهای وارده به آنها، به نشانهی حسن نیت حاکمان، به عنوان گامی اساسی و مسئولانه تلقی گردد.
٢ــ دعوت از ایرانیان خارج از کشور و استقبال از سرمایههای مولد انسانی و مادی آنهائی که حاضراند با پذیرفتن قواعد بازی ملی، در تلاش برای آبادی، آزادی و دموکراسی و رفاه ملت بکوشند.
٣ــ اجرای قانون اساسی، در ارتباط با تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، آزادی احزاب و اندیشههای فکری و سیاسی، به منظور فراهم نمودن زمینههای تبادل آراء و مشارکت آزادانه عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
٤ــ اصلاح نارسائیها، تناقضات و ابهامات موجود در قانون اساسی در راستای رفع تبعیض از شهروندان، منجمله اقوام و مذاهب ایرانی و نحلههای فکری. چرا که عدم توجه به حقوق اقلیتها، ضمن اجحاف به آنها، بزرگترين ظلم و تهديد براي اتحاد و همبستگی ملی است.
٥ــ اجتناب از اعمال محدودیتهای استصوابی.
٦ــ فراهم نمودن شرایط برای انتخاباتی آزاد و عادلانه که در آن شایستگی و وزن نیروهای سیاسی – اجتماعی واقعا موجود در جامعه، مشخص گشته و هر جریانی ضمن برخورداری کامل و برابر از حقوق اجتماعی، در چهارچوب اعلامیهی جهانی حقوقبشر، به تناسب وزن خود، در مشارکت اجتماعی و مدیریت سرزمین خود حضور یابند.
٧ــ تمرکززدائی از قدرت، از طریق تقسیم عادلانهی مدیریت کلان کشور در بین همهی ایرانیان و سپردن مدیریتهای محلی به مدیران توانمند بومی.
٨ــ استفاده از نظرات کارشناسان حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
ج ــ در عرصهی محلی:
١ــ به رسمیت شناختن حقوق سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و فرهنگی اقوام مختلف ایرانی که بعضاً در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شدهاند.
٢ــ توجه جدی به زبان، ادبیات و ویژگیهای فرهنگی مناطق مختلف کشور و فراهم نمودن امکانات آموزش زبانهای مادری برای رشد و شکوفائی فرهنگ غنی و ملی همه ایرانیان.
٣ــ لغو نگاه امنیتی به اقوام ایرانی، از جمله کُردها، که سبب ایجاد نگرانی و تنشهای دائمالتزاید گشته و زندگی آرام، مولد و پُرنشاط را برای مردم این دیار غیر ممکن کرده است.
٤ــ توجه به منابع طبیعی و ظرفیتهای کار و فعالیتهای اقتصادی، امکانات ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک و ساير توانمدیهای این مناطق که نادیده گرفته شدهاند.
٥ــ ایجاد تعادل در تخصیص منابع و سرمایههای ملی بین مرکز و حاشیه و مخصوصا مناطق مرزی، جنگ زده و عقب نگاه داشته شده، به منظور زدودن آثار تبعیض و جنگ.
٦ــ رفع موانع گزینشی در مدیریت و مسئولیتها برای پیروان عقاید و مذاهب مختلف بالاخص پيروان اهل سنت و يارسان ( اهل حق) در ارگانهای دولتی و نهادهای حکومتی و تائید صلاحیت آنها برای نمایندگی در نهادهای انتخابی.
٧ــ فراهم آوردن شرایط بهرهمندی پیروان آئینهای مختلف از حق احداث مراکز مذهبی، آموزشی، فرهنگی و انتشار کتب و نشریات مربوطه و حق دفاع آنها از ارزشهای آئینی خود.
بعد از تجربهی جنگ تحمیلی و فاجعه آمیز که 8 سال به طول انجامید و آثار و عواقب انسانی و اجتماعی و اقتصادی آن هنوز پا برجاست، شبح دائمی تحمیل جنگی دیگر، هنوز بر سر مردم ایران سایه افکنده است. مردم ایران سالهاست، هر لحظه در هراس از جنگ خانمان برانداز دیگری به سر میبرند که ابعاد و اثرات فاجعه بار آن قابل تصور نیست. وظیفهی تاریخی همه ماست که با درایت و از خود گذشتگی، از گرایش رویدادها به سوی بروز چنین فاجعهای پیشگیری کنیم.
ما اعتقاد راسخ داریم که تنها با توسل به خرد جمعی و توجه عملی به راهکارهای صاحبنظران، کارشناسان و مصلحان اجتماعی است که راهی به سوی امید و روشنائی گشوده شده و جامعه به سمت آرامش و تعادل پایدار پیش خواهد رفت. در غیر اینصورت کشور ما در چنبرهی بحرانهای مزمن و پی در پی گرفتار خواهد ماند و مسئولیت اصلی عواقب مخرب آن به عهدهی جریانات و کسانی است که انحصار قدرت و خود رای را پیشه کرده، منافع آنی و آتی مردم ایران را نادیده میگیرند.
به امید آیندهای سرشار از صلح، آزادی و عدالت فراگیر
جبهه متحد کرد
دیماه ١٣٩١
این حزب پیشنیازهای خود را در سه حوزهی محلی، ملی و بینالمللی مطرح نموده و خواهان توجه و انتقال آنان به نهادهای ذیربط شده است.
متن این فراخوان که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته است، عیناً منتشر میگردد:
هموطنان عزيز ايران، ملت شريف کُرد
احزاب، سازمانها، گروهها و فعالین سیاسی - اجتماعی
کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران
\"جبهه متحد کرد\" با درک شرایط تاریخی و حساس کنونی و نگرانی از تداوم شرایط تهدیدآمیز موجود، خود را مسئول و متعهد میداند که عمق و جدیت نگرانیهای موجود را با مسئولین و افکار عمومی در میان گذاشته و برای رهیافت غلبه بر بحرانهای فزایندهی داخلی و مقابله با تهدیدات روز افزون خارجی، راه حلهای پیشنهادی خویش را در معرض توجه و داوری افکار عمومی قرار دهد. باشد که بسیج وجدانهای بیدار و متعهد هموطنان و اتکاء به خرد جمعی، راهگشای تعدیل و حل معضلات جاری و آتی جامعه، در راستای منافع ملی و احقاق حقوق شهروندان گردد.
در ابتدا بدون اینکه قصد داشته باشیم تابوت تاریخ را شکافته و با نیشتر زدن بر زخمها و عقدههای دیرینه باعث سر باز کردن آنها شویم، تنها به بیان این نکته که شما نیز میدانید اکتفا میکنیم که علیرغم تمامی ستمها و تبعیضهای ناروای ملی و اعتقادی اعمال شده بر علیه مردم کُرد، دغدغه نسبت به آینده این آب و خاک و تعلق خاطرمان به وفاق ملی و فراهم نمودن شرایطی عادلانه برای همه ایرانیان، اگر از سایر هموطنان بیشتر نباشد کمتر نیست.
دولتهای ایران، میتوانستند با اتخاذ سیاستی درست و با توجه و تقویت این بخش از کُردستان که در جغرافیای ایران مانده است، نقشی تاریخی، مثبت و تشویقی در سرنوشت همه کُردها بازی کند. لیکن برعکس، نه تنها از سیاستی عادلانه و برادرانه با کُردهای ایران پیروی نکرده، بلکه در برخورد با سایر کُردها نیز کارنامهی قابل دفاعی نداشته است.
انتظار میرود به عقب برگردیم و با مقایسه آمال، آرزوها و توقعات مردم از انقلاب و نتایج حاصله، در خلوت با وجدان خود به این سوالات که چه میخواستیم و چه شد، پاسخ داده شود و عملا در راستای اقناع وجدان خویش و نیازهای مردم، حرکت و تلاشی در خور و شایسته صورت پذیرد.
هیچ انسان مسئول و شرافتمندی نمیتواند نسبت به معضلاتی نظیر عقب ماندن ایران از قافله رشد و پیشرفت در میان کشورهای منطقه و جهان، وابستگی بیسابقه به واردات کالاهای مصرفی، کُندی و تعطیلی کم سابقه تولید ملی، کاهش فاحش و نگران کنندهی ارزش پول ملی، فاصله طبقاتی بین دهکهای بالا و پائین جامعه، فشار روزافزون بر کارگران، کشاورزان، حقوقبگیران، طبقهی متوسط و پائین جامعه، گرانی روز افزون، بیکاری، بیآیندگی و افسردگی میلونها جوان هموطن، بالاخص دختران و پسران تحصیلکرده، فرار مغزها و سرمایهها، بیتفاوتی و تضعیف احساس تعلق ملی، گسترش روز افزون فساد و اختلاس، انسداد فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، عصبیت فراگیر اجتماعی و در یک کلام، حرکت در مسیر فروپاشی اجتماعی و اخلاقی و ... بیتفاوت باشد.
تحولات سیاسی – نظامی در منطقه، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، تغییرات در سیستم سیاسی کشورهای پیرامون ما و ادامه دخالتهای نظامی در منطقه خاورمیانه، نشان از تداوم و گسترش این حرکات و احتمال سرایت آن به کشور ما دارد. همکاری، هماهنگی و سکوت تائیدآمیز بخشی از کشورهای همسایه با این سیاستها، خطر ادامه این دخالتها را دو چندان کرده و کشور و مردم ما را به درگیری مستقیم در این ماجرا تهدید میکنند.
ارزیابی ما از شرایط کنونی بدینگونه است که: تحریم ها، تهدیدات و اجماع بخش وسیعی از قدرتهای جهانی و سمت دهی افکار عمومی توسط رسانهها، به بهانههای مختلف، کشور ما را با چالشهائی واقعا جدی مواجه ساخته است که در صورت عدم مدیریت حکیمانه و واقع بینانه میتواند به فاجعه منجر گردد.
به اعتقاد ما اتخاذ سیاستهای تنشزدا در داخل کشور، منطقه و جهان، میتواند بسياری از موانع موجود در راه ايجاد ثبات و پيشرفت کشور را تامين نمايد. امری که متاسفانه دیپلماسی ضعیف ما نتوانسته است سیاستهای جهانی و منطقهای را به سود منافع ملی هدایت کند.
ما ضمن اینکه استفاده از فناوری هستهای را حق مسلم ملل جهان، منجمله ملت ایران میدانیم، گره زدن آینده و امنیت کشور و منافع استراتژیک آن را با چگونگی پیشبرد و مدیریت آن ، در شرایط کنونی، هزینهبر، بحرانزا و تنشآفرین ارزیابی کرده، هزینههای آن را برای مردم و مملکت بسیار بیشتر از فایدهی آن میبینیم.
به باور ما استقبال پرشور مردم ایران، از مشارکت در انتخابات خرداد 76 و حرکت گستردهی مردم در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و تلاش آنها برای طرح مطالبات و حل مسالمت آمیز مشکلات جامعه، در داخل خانواده بزرگ ایران، میتوانست بستری مناسب برای تعدیل تنشها و وفاق ملی فراهم نماید و با طراحی گفتمانی مسئولانه و عادلانه، گرهگشای بخشی از بحرانها، دردها و گلهمندیهای دیرینه باشد، که شوربختانه نه تنها چنین نشد، بلکه اتخاذ سیاستهای سخت افزارانه، به وارد آمدن آسیبهای جدی بر پیکر جامعه متکثر ایران منجر گردید و شکاف دولت – ملت را عمیقتر نمود.
با همهی این احوال باید هشدار داد که اینک، علیرغم سکوت و سکون ظاهری، کینهها و عقدههای فروخوردهای در اعماق جامعه تلنبار گشته که میتواند در آینده منشاء بحرانهای غیر قابل کنترل داخلی گردد و طمع ورزان خارجی را نیز در پیاده کردن برنامههایشان امیدوارتر کند. امروز آینده ایران در گرو اتخاذ سیاستی مدبرانه، مسئولانه و به دور از خشونت، تعصب و تنگ نظری است. یقینا فراهم نمودن شرایطی که روح نشاط و سرزندگی و اعتقاد و اعتماد به تغیيرات عادلانه درونزا را در مردم زنده کند، تنها راه اساسی سد نمودن مطامع سودجویان و بیگانگان به نظر میرسد. راه حلهای مشخص این چارهجویی میتواند در دستور کار شخصیتها و نهادهای سیاسی – اجتماعی درون و بیرون از حاکمیت قرار گیرد.
ما به عنوان \"جبهه متحد کرد \"، با درک شرایط و به دور از هرگونه خود محوری و تنگ نظری، اعلام میداریم که با شرکت در این امر مهم و ارائه راه کارها و پیشنهادات مشخص و ملموس، در حرکتی ملی و گام به گام، همراه با تمامی ایرانیانی که، در درون و یا برون از حاکمیت، در مسیری آشتی جویانه و بهدور از خشونت حرکت میکنند، همراه و همدل خواهیم بود و دین خویش را به جامعه ادا خواهیم کرد.
از این روی \" جبهه متحد کرد \"، نه صرفا در جایگاه یک سازمان سیاسی، بلکه مهمتر از آن، به عنوان حرکتی فکری و بستر ساز که ریشه در تفکرات و باورهای مردم مناطق کرد نشین دارد، خطاب به همهی دلسوزان ایران، چه در داخل و چه در خارج از مرزهای کشور، راه حلهای پیشنهادی خود را برای غلبه بر بحرانها و بیاعتمادیهای داخلی و مقابله با تهدیدات خارجی ارائه داده و آمادگی خود را برای مشارکت در هرگونه گفتگو و ارزیابی گزینههای پیشنهادی دیگر اعلام مینماید.
با توجه به مراتب فوق ضروری میدانیم که مختصرا فهرستی از پیشنیازهای حرکت مطلوب جامعه به سمت اعتدال، آرامش و امنیت پایدار را از دیدگاه خود اعلام داشته، در معرض داوری هموطنان قرار داده و خواهان بذل توجه و انتقال آن به نهادهای ذیربط باشیم.
الف – در عرصهی بینالمللی :
١ــ توجه واقعبینانه به تعادل قوا و آرایش نیروها در عرصهی جهانی و منطقهای.
٢ــ تلاش درجهت تنشزدائی در روابط بینالملل.
٣ــ گشودن باب گفتگوی سازنده و آشکار در چهارچوب منافع ملی، برای حل مناقشات با سایر کشورها.
٤ــ عدم مشارکت در سیاستهای سرکوب کُردها و تضييع حقوق آنها در کشورهای ديگر به عنوان متحدين استراتژيک ایران.
ب – در عرصه ملی:
١ــ اعلام آشتی ملی.
نقطه شروع این حرکت انسانی و ملی میتواند با اقدام به توقف اعدامها ، آزادی زندانیان سیاسی. دلجوئی و اعاده حیثیت از خانوادههای آسیب دیدگان و جان باختگان، تلاش برای جبران حداقل بخشی از مصیبتهای وارده به آنها، به نشانهی حسن نیت حاکمان، به عنوان گامی اساسی و مسئولانه تلقی گردد.
٢ــ دعوت از ایرانیان خارج از کشور و استقبال از سرمایههای مولد انسانی و مادی آنهائی که حاضراند با پذیرفتن قواعد بازی ملی، در تلاش برای آبادی، آزادی و دموکراسی و رفاه ملت بکوشند.
٣ــ اجرای قانون اساسی، در ارتباط با تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، آزادی احزاب و اندیشههای فکری و سیاسی، به منظور فراهم نمودن زمینههای تبادل آراء و مشارکت آزادانه عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
٤ــ اصلاح نارسائیها، تناقضات و ابهامات موجود در قانون اساسی در راستای رفع تبعیض از شهروندان، منجمله اقوام و مذاهب ایرانی و نحلههای فکری. چرا که عدم توجه به حقوق اقلیتها، ضمن اجحاف به آنها، بزرگترين ظلم و تهديد براي اتحاد و همبستگی ملی است.
٥ــ اجتناب از اعمال محدودیتهای استصوابی.
٦ــ فراهم نمودن شرایط برای انتخاباتی آزاد و عادلانه که در آن شایستگی و وزن نیروهای سیاسی – اجتماعی واقعا موجود در جامعه، مشخص گشته و هر جریانی ضمن برخورداری کامل و برابر از حقوق اجتماعی، در چهارچوب اعلامیهی جهانی حقوقبشر، به تناسب وزن خود، در مشارکت اجتماعی و مدیریت سرزمین خود حضور یابند.
٧ــ تمرکززدائی از قدرت، از طریق تقسیم عادلانهی مدیریت کلان کشور در بین همهی ایرانیان و سپردن مدیریتهای محلی به مدیران توانمند بومی.
٨ــ استفاده از نظرات کارشناسان حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
ج ــ در عرصهی محلی:
١ــ به رسمیت شناختن حقوق سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و فرهنگی اقوام مختلف ایرانی که بعضاً در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شدهاند.
٢ــ توجه جدی به زبان، ادبیات و ویژگیهای فرهنگی مناطق مختلف کشور و فراهم نمودن امکانات آموزش زبانهای مادری برای رشد و شکوفائی فرهنگ غنی و ملی همه ایرانیان.
٣ــ لغو نگاه امنیتی به اقوام ایرانی، از جمله کُردها، که سبب ایجاد نگرانی و تنشهای دائمالتزاید گشته و زندگی آرام، مولد و پُرنشاط را برای مردم این دیار غیر ممکن کرده است.
٤ــ توجه به منابع طبیعی و ظرفیتهای کار و فعالیتهای اقتصادی، امکانات ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک و ساير توانمدیهای این مناطق که نادیده گرفته شدهاند.
٥ــ ایجاد تعادل در تخصیص منابع و سرمایههای ملی بین مرکز و حاشیه و مخصوصا مناطق مرزی، جنگ زده و عقب نگاه داشته شده، به منظور زدودن آثار تبعیض و جنگ.
٦ــ رفع موانع گزینشی در مدیریت و مسئولیتها برای پیروان عقاید و مذاهب مختلف بالاخص پيروان اهل سنت و يارسان ( اهل حق) در ارگانهای دولتی و نهادهای حکومتی و تائید صلاحیت آنها برای نمایندگی در نهادهای انتخابی.
٧ــ فراهم آوردن شرایط بهرهمندی پیروان آئینهای مختلف از حق احداث مراکز مذهبی، آموزشی، فرهنگی و انتشار کتب و نشریات مربوطه و حق دفاع آنها از ارزشهای آئینی خود.
بعد از تجربهی جنگ تحمیلی و فاجعه آمیز که 8 سال به طول انجامید و آثار و عواقب انسانی و اجتماعی و اقتصادی آن هنوز پا برجاست، شبح دائمی تحمیل جنگی دیگر، هنوز بر سر مردم ایران سایه افکنده است. مردم ایران سالهاست، هر لحظه در هراس از جنگ خانمان برانداز دیگری به سر میبرند که ابعاد و اثرات فاجعه بار آن قابل تصور نیست. وظیفهی تاریخی همه ماست که با درایت و از خود گذشتگی، از گرایش رویدادها به سوی بروز چنین فاجعهای پیشگیری کنیم.
ما اعتقاد راسخ داریم که تنها با توسل به خرد جمعی و توجه عملی به راهکارهای صاحبنظران، کارشناسان و مصلحان اجتماعی است که راهی به سوی امید و روشنائی گشوده شده و جامعه به سمت آرامش و تعادل پایدار پیش خواهد رفت. در غیر اینصورت کشور ما در چنبرهی بحرانهای مزمن و پی در پی گرفتار خواهد ماند و مسئولیت اصلی عواقب مخرب آن به عهدهی جریانات و کسانی است که انحصار قدرت و خود رای را پیشه کرده، منافع آنی و آتی مردم ایران را نادیده میگیرند.
به امید آیندهای سرشار از صلح، آزادی و عدالت فراگیر
جبهه متحد کرد
دیماه ١٣٩١