عثمان مزین: کولبری از پدر به پسر به ارث میرسد
آژانس کُردپا: یک وکیل پایه یک دادگستری در یادداشتی به مرگ یک کولبر کُرد اهل شهرستان سردشت واکنش نشان داد.
عثمان مزین، وکیل پایه یک دادگستری در یادداشتی تحت عنوان " پدر و پسری که جان خود را برای کولبری گذاشتند" به مرگ یک کولبر کُرد به نام "پیمان یوسفی" اهل روستای "درمان آباد" از توابع سردشت واکنش نشان داد.
پیمان یوسفی، روز جمعه دهم آبانماه به دلیل شدت جراحات وارده پس از یکماه بستری در یکی از بیمارستانهای ارومیه جان سپرد.
این کولبر روز جمعه دوازدهم مهرماه در مکانی به نام "پلکان" هدف تیراندازی نیروهای نظامی حکومت ایران قرار گرفته بود و توسط ساکنین روستای "بیتوش" به بیمارستان سردشت منتقل و به دلیل وخیم بودن وضعیت عمومی به بیمارستانی در ارومیه انتقال یافته بود.
متن این یادداشت عیناً در پی میآید:
پدر و پسری که جان خود را برای کولبری گذاشتند
پیمان یوسفی جوان کولبری بود اهل درماناوی سردشت که در مورخ ۹۸/۷/۱۲ مورد تیراندازی قرار گرفته و بعد از تحمل ۲۷ روز درد در مورخ ۹۸/۸/۹ درگذشت.
او کولبر بود؛ چون هیچ راهی برای امرار معاش نداشت و ناچاراً مثل دیگر افراد این منطقه راه کولبری را در پیش گرفت و جانش را در این راه گذاشت.
کولبری شغل نیست، اجبار و تحمیل است.
به ۳۰ سال قبل برگردیم و ببینیم پدر پیمان چه شغلی داشت و چگونه فرزندان خردسالش را بدون سرپرست و تنها گذاشت؟
پدرِ (پیمان) نامش (یوسف) بود که در سال ۶۸ در همان منطقه در حال کولبری بود؛ گرفتار بهمن شده و به همراه دو برادرش بنامهای (صالح) و (محمّد) و ۱۸ کولبر دیگر در اثر ریزش بهمن جانشان را از دست دادند. یعنی در آن روز ۲۱ کولبر اهل درماناوی جانشان را از دست دادند.
گویا کسانی که هیچ دارایی و ثروتی ندارند چارهای جز اینکه کولبری را برای فرزندانش به ارث بگذارد نداشته و اینجا کولبری هم به ارث میرسد!
پیمان کولبری را از پدرش به ارث برد.
کسانی که به کولبری روی میآورند سرنوشتی جز مرگ ندارند؛ مرگ در اثر تیراندازی، سقوط از پرتگاهها، انفجار مین، ریزش بهمن و ......
اگر هیچیک از این عوامل موجب مرگ کولبر نشود، قطعاً بعد از چند سال توان کارکردن را از دست داده و با نقص عضو عمر خود را در گوشه منازل یا بیمارستانها طی میکنند.
این است سرنوشت حتمی کولبری و شرم آن هم برای کسانیست که مدعی هستند کولبری شغل است و باید کولبر بیمه شود تا به خیالشان کولبر بتواند سی سال این خفت و خواری را تحمل کند.
عثمان مزیّن ۹۸/۸/۱۲