شاهد علوی: اختصاص نامتوازن بودجه منجر به تشدید محرومیت در مناطق محروم میشود
13:17 - 14 آذر 1392
در گفتگوی اختصاصی آژانس کُردپا با شاهد علوی*، گوشهای از معضلات دریافت وجه نقد از دانشآموزان به بحث گذاشته میشود.
کُردپا: همچنان که مطلعید با بازگشایی مدارس، موضوع اخذ وجه نقد از دانشآموزان در رسانهها انتشار مییابد. دربارهی مطالبهی هزینهها از اولیا و دانشآموزان در مدارس دولتی، آیا این یک امرقانونی و مجاز است یا نشانهی ورود سیستم آموزشی ایران به دوران جدید خصوصیسازی میباشد؟
شاهد علوی: برابر با نص قانون اساسی دورهی آموزش عمومی برای کودکان واجب التعلیم در ایران رایگان است و وزارت آموزش و پرورش و به تبع آن مدارس اجازه و حق این را ندارند که بابت ارائهی خدمات آموزشی به دانشآموز وجهی را از اولیا طلب کنند. این صراحت قانونی دارد و علاوه بر قانون اساسی، در مجموعه قوانین عادی مربوط به آموزش و پرورش هم به آن تصریح شده است. اما در عمل، مدارس دولتی در ایران در قالب طرحهایی متنوع و با عنوان مشارکت اولیا در امر آموزش و عموما در چارچوب آنچه مصوبات انجمن اولیا و مربیان مینامند به بهانههای مختلف از جمله دایر کردن کلاسهای فوق برنامه، در این معنا که این کلاسها جزو فرایندهای رسمی آموزش نیستند، از اولیا پول طلب میکنند.
یکی از علل تشدید فشار بر خانوادهها برای مشارکت بیشتر در تامین هزینههای مدارس را میتوان به غلبه تفکر خصوصیسازی در کلیت اقتصاد ایران دید.
خصوصیسازی در آموزش و پرورش را نیز باید در چارچوب واگذاری بخش سخت افزاری وظیفه حاکمیتی \"تامین مقدمات آموزش عمومی برای همگان\"به بخش خصوصی تحلیل کرد. در این معنا حاکمیت میکوشد بار هزینههای فرایند آموزش و پرورش را به دوش مردم تحمیل کند اما نظارت و عاملیت مستقیم و انحصاری خود را در بخش تدوین محتوای درسی، سیاستگذاری آموزشی و مدیریت اداری سیستم به طور مطلق حفظ کند. البته جدای از روند کلی خصوصیسازی در ایران باید توجه داشت آموزش و پرورش در ایران هیچگاه جایگاه واقعی خود را نیافته و به اولویت کلان و اصلی نظام سیاسی و حاکمیت بدل نشده است لذا در مواقعی که اقتصاد ایران دچار بحران میشود بیشترین فشار به آموزش و پرورش وارد میشود که این فشار هم به نوبه خود مستقیما به خانوادهها منتقل میشود.
کُردپا: طی چند سال اخیر مطالبهی پول در مدارس مناطق کُردنشین ایران روند صعودی به خود گرفته و رسانهها توجهی ویژهی به آن دارند. آیا در دیگر مناطق چنین روند وجود دارد یا اینکه شرایط اقتصادی و معیشتی اولیا بحران را بغرنجتر کرده است؟
شاهد علوی: قطعاً در مناطق برخوردار کشور بهدلیل اینکه اولیا در کل و به طور میانگین شرایط مالی مطلوبتری دارند، درصد بیشتری از بچهها در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکنند لذا قاعدتاً مدارس دولتی از تراکم جمعیت پایینتری برخوردار بوده در نتیجه هزینههای مدرسه در کل کمتر خواهد بود و به تبع آن فشار روی اولیا هم کمتر است. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که در این مناطق کمکهای داوطلبانه برخی از اولیا و نهادهای دولتی و غیردولتی محلی به مدارس هم به نوبه خود موجب میشود فشار برای دریافت پول از خانوادهها تا حدی کمتر شود. فراموش نکنیم که در مناطق برخوردار کشور نیز بخشها، حواشی و محلاتی هستند که وضعیت اقتصادی مشابه و یا حتی به مراتب اسفبارتری از مناطق محروم کشور دارند. اما اگر به پرسش شما برگردم باید اشاره کرد که در مناطق محروم ایران همچون کُردستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، آذربایجان، ایلام و کرمانشاه و بطور کلی در مناطق حاشیهای، به دلیل اینکه توان و استطاعت مالی مردم نسبت به مناطق برخوردار بسیار کمتر است نسبت دانش آموز در مدارس غیرانتفاعی هم در قیاس با مناطق برخوردار کمتر خواهد بود و لذا تراکم جمعیت دانش آموزی در مدارس دولتی بیشتر و به تبع آن هزینه مدارس نیز بیشتر است. علاوه بر این، اختصاص نامتوازن بودجه به مناطق مختلف کشور که منجر به تشدید محرومیت در مناطق محروم میشود در بودجه آموزش و پرورش نیز بازتاب مییابد و قاعدتا مشکلات مدارس در این مناطق را تشدید کرده و در نتیجه فشار بیشتری نیز بر خانوادههاوارد میشود و اولیا به انحای گوناگون مجبور میشوند که بخشی از هزینههای آموزش فرزندانشان را تقبل بکنند.
کُردپا: تعریف شما از کمک داوطلبانه و مشارکت اولیا چیست؟
شاهد علوی: کمک داوطلبانه به مدرسه در معنایی که اکنون در ایران به کار میرود کلاه شرعی برای مشروع جلوه دادن دریافت وجه اجباری از خانوادهها است. کمک داوطلبانه به مدارس بطور منطقی معنایش این است که اولیایی که امکان کمک کردن و البته فرهنگ کمک کردن به مدرسه را دارند به طور اختیاری به مدرسه برای بهبود کیفیت ارائه خدمات آن یاری برسانند. این کمک میتواند کمکهای مالی یا پشتیبانی را شامل شود. مثلاً پدر یا مادر دانشآموز تخصص، هنر یا قابلیت خاصی دارند که میتوانند آن را متناسب با نیاز مدرسه در اختیار آنجا قرار دهند و یا به صورت داوطلبانه به مدرسه برای مراسم خاصی کمک بکنند یا کمکهای مالی در اختیار مدرسه قرار میدهند تا مدرسه بتواند هم فرایند آموزش رسمی و هم تسهیلات فوق برنامهاش را بهتر اجرا بکند.با این تعریف کمک داوطلبانه هم به استطاعت مالی و یا قابلیت مرتبط با نیازهای مدرسه منوط است و هم به وجود فرهنگ این نوع کمک کردن در مردم. آنچه الان در آموزش و پرورش کشور اتفاق میافتد، هرچند اسمش را کمک داوطلبانه یا مشارکت مردمی مینامند،در واقع نه داوطلبانه است و نه مشارکت! اولیابه شیوههای گوناگونو در چارچوبهای پیچیدهای، که مدیران مدارس و آموزش و پرورش از سر ناچاری خلق کردهاند، مجبور میشوند هر از چند گاهی مبالغی را به مدرسه فرزندانشان پرداخت کنند.
کُردپا: نقش معلمان در بحث دریافت پولهای غیر قانونی از دانشآموزان چه میتواند باشد؟
شاهد علوی: مدیران مدارس به نیابت از ادارهی آموزش و پرورش و کلیت سیستم آموزشی و البته در مواردی با همکاری انجمن اولیا و مربیان مسئول مستقیم دریافت کمکهای اجباری مالی از اولیا هستند. معلمها و همکارانی که در مدرسه وظیفهشان تدریس است در بحث کمک داوطلبانه مسئولیت یا آمریتی ندارند و در نهایت تنها کاری که میتوانند معلمان در این فرایند انجام دهند تشویق دانشآموزان در کلاس برای ترغیب خانوادههایشان به کمک کردن یا نکردن است. اما در عمل معلمها در این بخش درگیر نیستند. مسئولیت جلب کمکهای مالی با مدیریت مدرسه، بخش مشارکتهای مردمی اداره آموزش و پرورش و انجمن اولیا و مربیان است. منتها فراموش نکنیم مدیریت مدرسه برای تأمین هزینههای جاری مدرسه، وقتی از آموزش و پرورش بودجه کافی دریافت نمیکند، عموماً ناچار است با همکاری رئیس انجمن و اولیا مربیان، والدین رابه شیوههای گوناگون ترغیب و در موارد زیادی هم وادار به کمک به مدرسه بکند.
من مسئولیت اخلاقی دریافت کمکهای اجباری از اولیا را از دوش مدیران مدرسه سلب میکنم و هر چند معتقدم بعضی از مدیران خلاق هستند که با یافتن راههای مناسبی برای تولید درآمد، فشار را از روی دوش خانوادههای کمدرآمد برمیدارند اما بطور کلی این مسئولیت برمیگردانم به نظام آموزشی در حد کلانش و البته نظام سیاسی که آموزش و پرورش جز اولویتهایش نیست و در نتیجه بودجه مناسب و کافی برای این بخش اختصاص نمیدهد.
* اهل سقز و عضو ارشد و سابق کانون صنفی معلمان کُردستان ایران
کُردپا: همچنان که مطلعید با بازگشایی مدارس، موضوع اخذ وجه نقد از دانشآموزان در رسانهها انتشار مییابد. دربارهی مطالبهی هزینهها از اولیا و دانشآموزان در مدارس دولتی، آیا این یک امرقانونی و مجاز است یا نشانهی ورود سیستم آموزشی ایران به دوران جدید خصوصیسازی میباشد؟
شاهد علوی: برابر با نص قانون اساسی دورهی آموزش عمومی برای کودکان واجب التعلیم در ایران رایگان است و وزارت آموزش و پرورش و به تبع آن مدارس اجازه و حق این را ندارند که بابت ارائهی خدمات آموزشی به دانشآموز وجهی را از اولیا طلب کنند. این صراحت قانونی دارد و علاوه بر قانون اساسی، در مجموعه قوانین عادی مربوط به آموزش و پرورش هم به آن تصریح شده است. اما در عمل، مدارس دولتی در ایران در قالب طرحهایی متنوع و با عنوان مشارکت اولیا در امر آموزش و عموما در چارچوب آنچه مصوبات انجمن اولیا و مربیان مینامند به بهانههای مختلف از جمله دایر کردن کلاسهای فوق برنامه، در این معنا که این کلاسها جزو فرایندهای رسمی آموزش نیستند، از اولیا پول طلب میکنند.
یکی از علل تشدید فشار بر خانوادهها برای مشارکت بیشتر در تامین هزینههای مدارس را میتوان به غلبه تفکر خصوصیسازی در کلیت اقتصاد ایران دید.
خصوصیسازی در آموزش و پرورش را نیز باید در چارچوب واگذاری بخش سخت افزاری وظیفه حاکمیتی \"تامین مقدمات آموزش عمومی برای همگان\"به بخش خصوصی تحلیل کرد. در این معنا حاکمیت میکوشد بار هزینههای فرایند آموزش و پرورش را به دوش مردم تحمیل کند اما نظارت و عاملیت مستقیم و انحصاری خود را در بخش تدوین محتوای درسی، سیاستگذاری آموزشی و مدیریت اداری سیستم به طور مطلق حفظ کند. البته جدای از روند کلی خصوصیسازی در ایران باید توجه داشت آموزش و پرورش در ایران هیچگاه جایگاه واقعی خود را نیافته و به اولویت کلان و اصلی نظام سیاسی و حاکمیت بدل نشده است لذا در مواقعی که اقتصاد ایران دچار بحران میشود بیشترین فشار به آموزش و پرورش وارد میشود که این فشار هم به نوبه خود مستقیما به خانوادهها منتقل میشود.
کُردپا: طی چند سال اخیر مطالبهی پول در مدارس مناطق کُردنشین ایران روند صعودی به خود گرفته و رسانهها توجهی ویژهی به آن دارند. آیا در دیگر مناطق چنین روند وجود دارد یا اینکه شرایط اقتصادی و معیشتی اولیا بحران را بغرنجتر کرده است؟
شاهد علوی: قطعاً در مناطق برخوردار کشور بهدلیل اینکه اولیا در کل و به طور میانگین شرایط مالی مطلوبتری دارند، درصد بیشتری از بچهها در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکنند لذا قاعدتاً مدارس دولتی از تراکم جمعیت پایینتری برخوردار بوده در نتیجه هزینههای مدرسه در کل کمتر خواهد بود و به تبع آن فشار روی اولیا هم کمتر است. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که در این مناطق کمکهای داوطلبانه برخی از اولیا و نهادهای دولتی و غیردولتی محلی به مدارس هم به نوبه خود موجب میشود فشار برای دریافت پول از خانوادهها تا حدی کمتر شود. فراموش نکنیم که در مناطق برخوردار کشور نیز بخشها، حواشی و محلاتی هستند که وضعیت اقتصادی مشابه و یا حتی به مراتب اسفبارتری از مناطق محروم کشور دارند. اما اگر به پرسش شما برگردم باید اشاره کرد که در مناطق محروم ایران همچون کُردستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، آذربایجان، ایلام و کرمانشاه و بطور کلی در مناطق حاشیهای، به دلیل اینکه توان و استطاعت مالی مردم نسبت به مناطق برخوردار بسیار کمتر است نسبت دانش آموز در مدارس غیرانتفاعی هم در قیاس با مناطق برخوردار کمتر خواهد بود و لذا تراکم جمعیت دانش آموزی در مدارس دولتی بیشتر و به تبع آن هزینه مدارس نیز بیشتر است. علاوه بر این، اختصاص نامتوازن بودجه به مناطق مختلف کشور که منجر به تشدید محرومیت در مناطق محروم میشود در بودجه آموزش و پرورش نیز بازتاب مییابد و قاعدتا مشکلات مدارس در این مناطق را تشدید کرده و در نتیجه فشار بیشتری نیز بر خانوادههاوارد میشود و اولیا به انحای گوناگون مجبور میشوند که بخشی از هزینههای آموزش فرزندانشان را تقبل بکنند.
کُردپا: تعریف شما از کمک داوطلبانه و مشارکت اولیا چیست؟
شاهد علوی: کمک داوطلبانه به مدرسه در معنایی که اکنون در ایران به کار میرود کلاه شرعی برای مشروع جلوه دادن دریافت وجه اجباری از خانوادهها است. کمک داوطلبانه به مدارس بطور منطقی معنایش این است که اولیایی که امکان کمک کردن و البته فرهنگ کمک کردن به مدرسه را دارند به طور اختیاری به مدرسه برای بهبود کیفیت ارائه خدمات آن یاری برسانند. این کمک میتواند کمکهای مالی یا پشتیبانی را شامل شود. مثلاً پدر یا مادر دانشآموز تخصص، هنر یا قابلیت خاصی دارند که میتوانند آن را متناسب با نیاز مدرسه در اختیار آنجا قرار دهند و یا به صورت داوطلبانه به مدرسه برای مراسم خاصی کمک بکنند یا کمکهای مالی در اختیار مدرسه قرار میدهند تا مدرسه بتواند هم فرایند آموزش رسمی و هم تسهیلات فوق برنامهاش را بهتر اجرا بکند.با این تعریف کمک داوطلبانه هم به استطاعت مالی و یا قابلیت مرتبط با نیازهای مدرسه منوط است و هم به وجود فرهنگ این نوع کمک کردن در مردم. آنچه الان در آموزش و پرورش کشور اتفاق میافتد، هرچند اسمش را کمک داوطلبانه یا مشارکت مردمی مینامند،در واقع نه داوطلبانه است و نه مشارکت! اولیابه شیوههای گوناگونو در چارچوبهای پیچیدهای، که مدیران مدارس و آموزش و پرورش از سر ناچاری خلق کردهاند، مجبور میشوند هر از چند گاهی مبالغی را به مدرسه فرزندانشان پرداخت کنند.
کُردپا: نقش معلمان در بحث دریافت پولهای غیر قانونی از دانشآموزان چه میتواند باشد؟
شاهد علوی: مدیران مدارس به نیابت از ادارهی آموزش و پرورش و کلیت سیستم آموزشی و البته در مواردی با همکاری انجمن اولیا و مربیان مسئول مستقیم دریافت کمکهای اجباری مالی از اولیا هستند. معلمها و همکارانی که در مدرسه وظیفهشان تدریس است در بحث کمک داوطلبانه مسئولیت یا آمریتی ندارند و در نهایت تنها کاری که میتوانند معلمان در این فرایند انجام دهند تشویق دانشآموزان در کلاس برای ترغیب خانوادههایشان به کمک کردن یا نکردن است. اما در عمل معلمها در این بخش درگیر نیستند. مسئولیت جلب کمکهای مالی با مدیریت مدرسه، بخش مشارکتهای مردمی اداره آموزش و پرورش و انجمن اولیا و مربیان است. منتها فراموش نکنیم مدیریت مدرسه برای تأمین هزینههای جاری مدرسه، وقتی از آموزش و پرورش بودجه کافی دریافت نمیکند، عموماً ناچار است با همکاری رئیس انجمن و اولیا مربیان، والدین رابه شیوههای گوناگون ترغیب و در موارد زیادی هم وادار به کمک به مدرسه بکند.
من مسئولیت اخلاقی دریافت کمکهای اجباری از اولیا را از دوش مدیران مدرسه سلب میکنم و هر چند معتقدم بعضی از مدیران خلاق هستند که با یافتن راههای مناسبی برای تولید درآمد، فشار را از روی دوش خانوادههای کمدرآمد برمیدارند اما بطور کلی این مسئولیت برمیگردانم به نظام آموزشی در حد کلانش و البته نظام سیاسی که آموزش و پرورش جز اولویتهایش نیست و در نتیجه بودجه مناسب و کافی برای این بخش اختصاص نمیدهد.
* اهل سقز و عضو ارشد و سابق کانون صنفی معلمان کُردستان ایران