سما شاملو: زنان باز آفرین خشونت علیه خودشان هستند، اما مولد خشونت نیستند
16:06 - 3 آذر 1391
آژانس کُردپا: روز ٢٥ نوامبر\" پنجم آذرماه \" روز جهانی رفع خشونت علیه زنان است. سما شاملو از فعالان عرصهی حقوق زنان در بارهی عواقب و الگوهای خشونت علیه زنان در جامعه و خانواده گفتوگوی ویژهیی با آژانس خبررسانی کُردپا انجام داده است که متن کامل آن در پی میآید.
کُردپا: به صورت معمول و در یک نگاه کلی خشونت علیه زنان در حوزههای خانگی باز تعریف میگردد، آیا خشونت علیه زنان صرفاً به این حوزه خلاصه میگردد؟
سما شاملو: ابتدا تشکر میکنم از موقعیتی که در اختیارم گذاشتید و سپاسگزارم که آژانس کُردپا اهمیت خاصی میدهند به مسئلهی زنان و امید به این دارم که در آینده فعالیتهای بیشتری در این زمینه از آژانس کُردپا ببینم. ابتدا باید ببنیم تعریف ما از خشونت چیست؟ طبق تعریف کنواسیون رفع خشونت علیه زنان؛ هرگونه عمل و کردار خشونتآمیز مبتنی بر خشونت علیه زنان به واسطه جنس(gender) که باعث بروز صدمات و آسیبهای جسمی، جنسی و روانی ورنج و آزار و تهدید علیه آنها شود که منجر به محرومیت زنان در اجتماع گردد، خشونت تلقی میشود. طبق این تعریف کنواسیون خشونت تنها در حوزه خانگی نیست بلکه یکی از بخشهای خشونت علیه زنان خشونت خانگی میتواند باشد اما زنان با خشونت در اجتماع هم روبرو هستند که در دو بخش خشونت محیط کاری و خشونت فضای اجتماعی است، تقسیم بندی کرد. به عنوان مثال عدم امنیت زنان در فضای اجتماعی که در جامعههای پاتریارکی (مرد سالار) بیشتر میبینم مصداق خشونت روانی و جنسی است. مزاحمتهای خیابانی، هراس و ترس زنان از محیط خلوت و خشونتهای جنسی محیط کار و حتی سنتهایی که زنان را محدود میکنند در اجتماع نمونههایی هستند که نمیشودخشونت را تنها در حوزهی خانگی دانست.
سما شاملو: خود تفکیک جنسیتی خشونت محسوب میشود و نه تنها به زنان بلکه مردان هم این بار قربانی خشونت هستند. دستهبندی جنسیتی در جامعه باعث میشود عدم شناخت نسبت به جنس مخالف در جامعه بوجود بیاید. این عدم شناخت در آینده میتواند مشکلات بسیاری بوجود بیاورد تشنگیها جنسی در جامعه را میتوانیم دستاوردهای این مسئله بدانیم زمانی که میبینیم آقایی از هر فرصتی استفاده میکند برای ارضای روحی، جنسی خودش حتی به لمس کردن بدن یک زن در تاکسی یا اتوبوس راضی است اینها دستاوردهای تفکیک جنستی میباشد. به نظر من تفکیک جنسیتی نه تنها باعث کاهش خشونت در اجتماع نمیشود بلکه خشونت علیه زنان را افزایش هم میدهد. و باید به تاثیرات دراز مدت این تفکیک جنستی هم نگاه کنیم بیشتر هدف این تفکیک جنسیتی برگردانندن زنان به اندرونی هست و محدود کردن زنان در اجتماع.
کُردپا: آیا زنان خود میتوانند مولد خشونت علیه خود شوند چرا؟
سما شاملو: من هیچ وقت زنان را مولد خشونت علیه خودشان نمیدانم. چون زنان که خود آزاری ندارند بلکه به نظر من این تربیت جنسیتی است که به زنان آموزش میدهد از کودکی، پذیرای این مسئله باشند. زمانی که به دختران از کودکی اموزش میدهند که زن خوب، زنی صبور، ساکت با تحمل بالا در برابر مشکلات است چگونه باید انتظار دخترانی عصیانگر داشته باشیم. چون یاد گرفتن، این خشونت امری طبیعی است و حتی گاهاً حق خودشون میدونند. خوب مسلما این سکوت در برابر ظلم باعث میشود این مسئله شدت پیداکند مثلا آمار نشان میدهد زنانی که به قتل رسیدند توسط همسرانشون قبل از این بارها خشونت را در انواع مختلف تجربه کرده بودهاند سکوت در برابر این خشونتها حال به عنوان حفظ آبرو یا از هم نپاشیدن کانون خانواده تنها بازآفرینی و پذیرش ستم و خشونت است. پس میتوانم بگویم زنان باز آفرین خشونت علیه خودشون هستند اما مولد نیستند.
کُردپا: رسانههای جمعی چه نقشی در کاهش معضل خشونت علیه زنان دارند و آیا خود این رسانهها خود مولد خشونت روانی-فکری نیستند؟
سما شاملو: خوب امروزه بیشتر مردم آموزشهای اجتماعی را از طریق رسانه میگیرند و این طبیعی است که میزان زیادی از فرهنگ جامعه از طریق رسانهها به بستر اجتماع تزربق شود من بیشتر رسانههای تصویری مدنظرم هست من بر این باورم با نشان دادن صحنههای خشونت علیه زنان و حتی خشونت درجامعه آن وجهه قُبح بودن خشونت را از بین میبرند و به امری طبیعی و پذیرفته شده تبدیل میشود. با مثال بیشتر توضیح میدهم سیمای جمهوری اسلامی در چند سال اخیر با نشان دادن تعدد زوجات در برنامههایش سعی بر نهادینه کردن این مسئله دارد. فیلم سینمایی، سریال، برنامهی آموزشی سعی میکنند خانوادههای چند همسر ( زن ) را موفق نشان دهند و خواهان رواج این پدیدهی توهینآمیز در جامعه هستند. در یک تحقیق در دانشگاه گرانادای اسپانیا، دو گروه از دانشجویان مرد انتخاب شدند. یک گروه در معرض شنیدن جوکهای سکسیستی قرار گرفتند در حالی که گروه دیگری مخاطب جوکهای بیطرف شدند. بعد از آن، از دانشجویان خواسته شد به تماشای صحنههایی که در آن خشونت علیه زنان در درجات مختلف به نمایش گذاشته شده بود بنشینند. پس از آن از شرکت کنندگان در خصوص واکنش آنان به چنین موقعیتی سوال شد. نتیجه نشان داد که آنها که در معرض جوکهای جنسیتزده قرار داشتند تحملشان در خصوص خشونت علیه زنان بیشتر از گروه دیگر بود. خوب همینطور که میبینید زمانی که با شنیدن جکهای سکسیتی تحملشان در برابر خشونت علیه زنان بیشتر میشود مسلماً در برابر دیدن صحنههای خشونت به امری عادی برایشان تلقی میشود. پس رسانهها هم میتوانند کاهش دهنده باشند و هم افزایش دهنده.
کُردپا: حکومتها تا چه اندازه در ترویج خشونت علیه زنان تأثیر گذار هستند؟
سما شاملو: حکومتها از طریق قوانین میتوانند مروج خشونت باشند بویژه حکومتهایی که برای قوانین از مبنای دینی و شرعی استفاده کردند میزان خشونت بیشتر است به عنوان مثال در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی ایران \"قتل در فراش \" وجود دارد این بدین معناست اگر مردی همسرش را در همبستری با مردی اجنبی ببیند میتواند هر دو را بُکشد و از قصاص معاف شود. میبنیم این قانون خود مروج خشونت است. اما گاها بعضی از قوانین هستند که توسط حکومت وضع نشدهاند بلکه قراردادهای اجتماعی هستند مثلاً مسئلهای مثل ناف بریدن یا خون بس در قوانین ما از آنها حمایت نشده اما محدود هم نکردهاند در مقابل می بینیم حکومتهایی که با قوانینشان میزان و شدت خشونت را کاهش میدهند. پس حکومتها مروجان محدود کنندگان خشونت در زیر لوای قانون هستند.
سما شاملو متولد ١٣٦٥ در مشهد و از کُردهای خراسان\" کُرمانج\" است.
وی قبل از ساکن شدن در کشور نروژ، ٥ سال فعال حقوق زنان بوده و از دانشجویان محروم از تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد میباشد.
کُردپا: به صورت معمول و در یک نگاه کلی خشونت علیه زنان در حوزههای خانگی باز تعریف میگردد، آیا خشونت علیه زنان صرفاً به این حوزه خلاصه میگردد؟
سما شاملو: ابتدا تشکر میکنم از موقعیتی که در اختیارم گذاشتید و سپاسگزارم که آژانس کُردپا اهمیت خاصی میدهند به مسئلهی زنان و امید به این دارم که در آینده فعالیتهای بیشتری در این زمینه از آژانس کُردپا ببینم. ابتدا باید ببنیم تعریف ما از خشونت چیست؟ طبق تعریف کنواسیون رفع خشونت علیه زنان؛ هرگونه عمل و کردار خشونتآمیز مبتنی بر خشونت علیه زنان به واسطه جنس(gender) که باعث بروز صدمات و آسیبهای جسمی، جنسی و روانی ورنج و آزار و تهدید علیه آنها شود که منجر به محرومیت زنان در اجتماع گردد، خشونت تلقی میشود. طبق این تعریف کنواسیون خشونت تنها در حوزه خانگی نیست بلکه یکی از بخشهای خشونت علیه زنان خشونت خانگی میتواند باشد اما زنان با خشونت در اجتماع هم روبرو هستند که در دو بخش خشونت محیط کاری و خشونت فضای اجتماعی است، تقسیم بندی کرد. به عنوان مثال عدم امنیت زنان در فضای اجتماعی که در جامعههای پاتریارکی (مرد سالار) بیشتر میبینم مصداق خشونت روانی و جنسی است. مزاحمتهای خیابانی، هراس و ترس زنان از محیط خلوت و خشونتهای جنسی محیط کار و حتی سنتهایی که زنان را محدود میکنند در اجتماع نمونههایی هستند که نمیشودخشونت را تنها در حوزهی خانگی دانست.
سما شاملو از فعالان عرصهی حقوق زنان
کُردپا: تفکیک جنسیتی در مدارس و دانشگاهها چه تأثیری در افزایش یا کاهش خشونت علیه زنان دارد؟سما شاملو: خود تفکیک جنسیتی خشونت محسوب میشود و نه تنها به زنان بلکه مردان هم این بار قربانی خشونت هستند. دستهبندی جنسیتی در جامعه باعث میشود عدم شناخت نسبت به جنس مخالف در جامعه بوجود بیاید. این عدم شناخت در آینده میتواند مشکلات بسیاری بوجود بیاورد تشنگیها جنسی در جامعه را میتوانیم دستاوردهای این مسئله بدانیم زمانی که میبینیم آقایی از هر فرصتی استفاده میکند برای ارضای روحی، جنسی خودش حتی به لمس کردن بدن یک زن در تاکسی یا اتوبوس راضی است اینها دستاوردهای تفکیک جنستی میباشد. به نظر من تفکیک جنسیتی نه تنها باعث کاهش خشونت در اجتماع نمیشود بلکه خشونت علیه زنان را افزایش هم میدهد. و باید به تاثیرات دراز مدت این تفکیک جنستی هم نگاه کنیم بیشتر هدف این تفکیک جنسیتی برگردانندن زنان به اندرونی هست و محدود کردن زنان در اجتماع.
کُردپا: آیا زنان خود میتوانند مولد خشونت علیه خود شوند چرا؟
سما شاملو: من هیچ وقت زنان را مولد خشونت علیه خودشان نمیدانم. چون زنان که خود آزاری ندارند بلکه به نظر من این تربیت جنسیتی است که به زنان آموزش میدهد از کودکی، پذیرای این مسئله باشند. زمانی که به دختران از کودکی اموزش میدهند که زن خوب، زنی صبور، ساکت با تحمل بالا در برابر مشکلات است چگونه باید انتظار دخترانی عصیانگر داشته باشیم. چون یاد گرفتن، این خشونت امری طبیعی است و حتی گاهاً حق خودشون میدونند. خوب مسلما این سکوت در برابر ظلم باعث میشود این مسئله شدت پیداکند مثلا آمار نشان میدهد زنانی که به قتل رسیدند توسط همسرانشون قبل از این بارها خشونت را در انواع مختلف تجربه کرده بودهاند سکوت در برابر این خشونتها حال به عنوان حفظ آبرو یا از هم نپاشیدن کانون خانواده تنها بازآفرینی و پذیرش ستم و خشونت است. پس میتوانم بگویم زنان باز آفرین خشونت علیه خودشون هستند اما مولد نیستند.
کُردپا: رسانههای جمعی چه نقشی در کاهش معضل خشونت علیه زنان دارند و آیا خود این رسانهها خود مولد خشونت روانی-فکری نیستند؟
سما شاملو: خوب امروزه بیشتر مردم آموزشهای اجتماعی را از طریق رسانه میگیرند و این طبیعی است که میزان زیادی از فرهنگ جامعه از طریق رسانهها به بستر اجتماع تزربق شود من بیشتر رسانههای تصویری مدنظرم هست من بر این باورم با نشان دادن صحنههای خشونت علیه زنان و حتی خشونت درجامعه آن وجهه قُبح بودن خشونت را از بین میبرند و به امری طبیعی و پذیرفته شده تبدیل میشود. با مثال بیشتر توضیح میدهم سیمای جمهوری اسلامی در چند سال اخیر با نشان دادن تعدد زوجات در برنامههایش سعی بر نهادینه کردن این مسئله دارد. فیلم سینمایی، سریال، برنامهی آموزشی سعی میکنند خانوادههای چند همسر ( زن ) را موفق نشان دهند و خواهان رواج این پدیدهی توهینآمیز در جامعه هستند. در یک تحقیق در دانشگاه گرانادای اسپانیا، دو گروه از دانشجویان مرد انتخاب شدند. یک گروه در معرض شنیدن جوکهای سکسیستی قرار گرفتند در حالی که گروه دیگری مخاطب جوکهای بیطرف شدند. بعد از آن، از دانشجویان خواسته شد به تماشای صحنههایی که در آن خشونت علیه زنان در درجات مختلف به نمایش گذاشته شده بود بنشینند. پس از آن از شرکت کنندگان در خصوص واکنش آنان به چنین موقعیتی سوال شد. نتیجه نشان داد که آنها که در معرض جوکهای جنسیتزده قرار داشتند تحملشان در خصوص خشونت علیه زنان بیشتر از گروه دیگر بود. خوب همینطور که میبینید زمانی که با شنیدن جکهای سکسیتی تحملشان در برابر خشونت علیه زنان بیشتر میشود مسلماً در برابر دیدن صحنههای خشونت به امری عادی برایشان تلقی میشود. پس رسانهها هم میتوانند کاهش دهنده باشند و هم افزایش دهنده.
کُردپا: حکومتها تا چه اندازه در ترویج خشونت علیه زنان تأثیر گذار هستند؟
سما شاملو: حکومتها از طریق قوانین میتوانند مروج خشونت باشند بویژه حکومتهایی که برای قوانین از مبنای دینی و شرعی استفاده کردند میزان خشونت بیشتر است به عنوان مثال در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی ایران \"قتل در فراش \" وجود دارد این بدین معناست اگر مردی همسرش را در همبستری با مردی اجنبی ببیند میتواند هر دو را بُکشد و از قصاص معاف شود. میبنیم این قانون خود مروج خشونت است. اما گاها بعضی از قوانین هستند که توسط حکومت وضع نشدهاند بلکه قراردادهای اجتماعی هستند مثلاً مسئلهای مثل ناف بریدن یا خون بس در قوانین ما از آنها حمایت نشده اما محدود هم نکردهاند در مقابل می بینیم حکومتهایی که با قوانینشان میزان و شدت خشونت را کاهش میدهند. پس حکومتها مروجان محدود کنندگان خشونت در زیر لوای قانون هستند.
سما شاملو متولد ١٣٦٥ در مشهد و از کُردهای خراسان\" کُرمانج\" است.
وی قبل از ساکن شدن در کشور نروژ، ٥ سال فعال حقوق زنان بوده و از دانشجویان محروم از تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد میباشد.