١٦ روز دنیای زنان کردستان ایران را نارنجی کنیم (بازداشت، احضار و فشار بر زنان در کردستان) + آمار
14:25 - 15 آذر 1397
دنیا را نارنجی کنیم، کارزاریی جهانی جهت تلاش برای منع خشونت علیه زنان، کارزاریی برای آگاهی سازی و اردهای جمعی برای مقابله با خشونت علیه زنان.
از ٢٥ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان تا ١٠ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، به منظور پیوندی نمادین از خشونت علیه زنان به مثابه نقض حقوق بشر، ١٦ روز دنیا را نارنجی کنید.در مورد خشونت آگاهی سازی کنید، به خشونت علیه زنان نه بگویید تا خشونت عادی نشود، برای جامعهای سالم مبارزه کنید و در مقابل خشونت سکوت نکنید.
در این ١٦ روز میخواهیم دردها، محرومیتها، خشونتها و تبعیضها علیه زنان را در کردستان ایران نارنجی کنیم. هرچند تبعیضها و خشونتها بیشمارند، اما برای اندکی بر خشونتهایی که سیستم حاکم بر ایران آن را برای مردم بخصوص زنان کرد به ارمغان آورده است، تمرکز میکینم. اگر برای زنان در ایران خشونت دولتی و قانونی بدترین نوع خشونت علیه زنان است، برای زنان کرد علاوه بر اینها، خشونت فراتر میرود؛ خشونت سیاسی و خشونت ناشی از ستم ملی بارزترین نوع خشونت برای زنان کرد در کردستان ایران است.
جدای از خشونت جسمی و جنسی، روانی و خانوادگی علیه زنان، نوعی دیگری از خشونت وجود دارد و زمانی این خشونت شکل میگیرد که ساختار یک جامعه زنان را از دستیابی به امکانات و امتیازات اجتماعی باز میدارد، خشونتی که با وضع قوانین تبعیضآمیز، خشونت را در خانوده نهادینه و در جامعه بازتولید میکند، از سوی دیگر ترکیب این خشونتها با خشونت سیاسی و ستم ملی خشونت را سیاسی و حکومتی میکند. مورد اول برای تمامی زنان ایران صدق میکند، اما مورد دوم تنها برای زنان کرد در کردستان ایران آشناست، آنان هستند که این خشونت را تجربه میکنند.
سیاستهای حکومت اسلامی ایران در جهت عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی کردستان ایران نقش مستقیمی در افزایش خشونت علیه زنان داشته است زیرا به باور کارشناسان اجتماعی مشکلات اقتصادی مربوط به شغل و درآمد از مهمترین عوامل تاثیرگذار در روابط خشونت آمیز خانواده و افزایش خشونت نسبت به زنان و دختران میباشد.
پس زنان جامعه من در کردستان ایران زنانی هستند که به دلیل ستم و تبعیض ملی، علاوه بر تمامی خشونتهای که در ایران از آن سخن به میان میآید خشونت سیاسی را نیزتجربه میکنند و بر تمامی ابعاد زندگی آنها تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم داشته است. خشونتی که حتی زنان را به مثابه اینکه در منطقه محروم کردستان از لحاظ اقتصادی زندگی میکنند از دسترسی به آنچا حتی در دیگر شهرهای ایران وجود دارد محروم میکند. خشونتی که زنان را از تاسیس NGO و تمامی نهادهای مدنی برای فعالیتشان محروم کرده است مخصوصا در حوزه زنان، خشونتی که هر فعالیتی در کردستان جرم “سیاسی” شناخته و به مثابه \"اقدام علیه امنیتی ملی\" و مسائل \"امنیتی\" با آن برخورد میشود. میتوانیم بگویم حرف زدن از خشونت علیه زنان در کردستان \"امنیتی\" است به همین دلیل حل مسله زن نیز در چهارچوب حل مسئله ملی و نبود حکومت حاکم جمهوری اسلامی میسر است.
بازداشت و احضار زنان به نهادهای امنیتی در کردستان ایران
اگر در در ایران بطورکلی سرکوب و بازداشت زنان در رابطه با مسائلی چون \"حجاب اجباری\" و دختران میدان انقلاب یا چهارشنبههای سفید یا مبارزه برای حضور در استادیومهای ورزشی یا تلاش برای لغو لایحههای است که علیه زنان تصویب میشود؛ امادر کردستان مسئله زنان تنها مسئله تبعیض جنسیتی نیست، بلکه تبعیض ملی و مذهبی نیز مسئله زنان کردستان است، در اینجاست که هرگونه حرکتی از سوی زنان کرد یک حرکت سیاسی علیه جمهوری اسلامی محسوب میشود و با نگاه \"امنیتی\" از سوی سیستم حاکم با قوه قهریه با آن برخورد میشود.
بازداشتهای خودسرانه و بدون توجیه، مطلع نبودن از وضعیت دستگیرشدگان، دادرسیهای نادعادلانه و احضارهای بیرویه به نهادهای امنیتی یک روی مسئله و انتساب اتهامات \"امنیتی\" به تمامی بازداشتشدگان در کردستان و نبود اطلاعرسانی کافی و نپرداختن به موضوع بازداشتشدگان و فشار نهادهای امنیتی بر مردم کردستان در رسانههای ملی و بینالمللی و نبود آمار دقیق در این رابطه، روی دیگر این قضیه است.
کردستان ایران، جایی که مردم به شدت درگیر مسائل چون فقر و محرومیت هستندو محرومیت و فقری که بیش از هر چیزی بر زندگی زنان سایه افکنده و آنان را از حضور در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باز داشته است؛ با این حال آن درصد از زنانی که حضور فعالیت برایشان میسر است از هر فرصت و موقعیتی استفاده کرده تا بتوانند هم صدای زنان باشند و هم در حرکتهای سراسری مشارکت داشته باشند. در این گزارش به آماری از این زنان میپردازیم.
آمار بازداشت و احضار زنان کردستان به نهادهای امنیتی + فهرست
در اینجا به آماری زنان بازداشت شده و زنانی که به نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و دادگاهها احضار شدهاند میپردازیم، این آمار به بازه زمانی ١٣٩١ تا اوایل آذر ١٣٩٧ اشاره دارد:
در این مدت ١١٢ زن کُرد از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند.
٤٦ تن به اداره اطلاعات احضار شدهاند.
٨ تن به دادگاههای انقلاب در شهرهای ایران احضار شدهاند.
٦ تن از سوی نهادهای امنیتی مورد تهدید و فشار قرار گرفتهاند.
حوزه فعالیت:
٢٣ نفر فعال فرهنگی، مدنی ، حقوق زنان و کودکان
١٤ زن دانشجو
٨ فعال کارگری
٦ روزنامهنگار
٣ فعال محیط زیست
٤شاعر و ١ خواننده
١ نقاش و ١ کارشناس نرم افزار
٣ دانش آموز
٩ فعال مذهبی، اعم از: ٢ فعال مسیحی، ٣ فعال بهایی، ٢ فعال یارسانی و ١ مربی حلقه عرفان
١ زندانی سابق سیاسی
٢ کاندید شوراهای شهر
١٦ تن نیز خانواده فعالین سیاسی، کارگری و مدنی بودهاند.
دلیل بیشتر این سرکوب و فشارها به دلیل شرکت در اعتصابات و اجتماعات مردمی از جمله، اعتراض به مرگ فریناز خسروانی، اعتراض به اسیدپاشی دختران در بوکان، شرکت در تجمعات \"نه به تانکر مرگ\"، اعتراض به کشتن کولبران، شرکت در اعتراضات مردمی دی ماه ١٣٩٦، شرکت در مراسمات نورزی، حمایت از همهپرسی استقلال کردستان، شرکت در مراسمات روز جهانی کارگر و روز زن بودهاند.
در اینجا باید گفت تمامی مسائل و دغدغههای کردستان که با دیگر مناطق ایران در تمایز است، دغدغه زنان کُرد بوده و زنان در آن شرکت کردهاند.
دغدغهها و مسائلی که ناشی از تبعیضها و ستم ملی علیه مردم کُرد بوده و هر حرکتی برای برون رفت از این وضعیت، با سرکوب و خشونت از سوی حاکمیت ایران به آن جواب داده میشود و این بدترین و گستردهترین نوع خشونتی است که زنان گرفتار آن هستند.
در اینجاست که باید گفت حتی اطلاع رسانی در مورد سرکوب زنان کُرد با تبعیض روبرو است و آنطور که باید به آنها پرداخته نمیشود. برای مثال زنانی مثل \"نرگس محمدی\" و \"نسرین ستوده\" که ستم دیدهاند و به ناحق گرفته شدهاند و آزار میبینند، خیلی بیشتر در رسانههای ملی و بینالمللی مورد توجه قرار گیرند، در صورتی که ما خیلی کم اسم زنان کُرد را میشنویم که بخاطر فعالیتهای مدنی یا فعالیت زنان و سیاسی بازداشت شدهاند.
همه اینها بر جنبش زنان و فعالیت آنها هم اثر داشته است، از یکسو جنبش مرکزگرا نمیتواند دربرگیرنده گفتمان و مسائل زنان کرد باشدو از سوی دیگر محرومیت و سرکوب بیشتر و نگاه \"امنیتی\" به زنان کُرد جلوی فعالیت آنها را گرفته است.
به همین دلیل تبعیضهای چندگانه اعم از جنسیتی، ملی و مذهبی به زنان کُرد تحمیل میشود و این فشار بیشتری را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به مردم کردستان وارد خواهد که که زنان نیز بطور طبیعی مورد ستم بیشتری قرار میگیرند.
اما با تمام اینها باید به این نکته توجه داشت که زنان کُرد ریشە و عامل اصلی اکثریت مشکلات را حکومت جمهوری اسلامی ایران و قوانین تئوکراتیک در این کشور میدانند و براندازی جمهوری اسلامی را بە عنوان یکی از اصلیترین هدفهای خود قرار دادهاند.
تنظیم: اوین مصطفیزاده
از ٢٥ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان تا ١٠ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، به منظور پیوندی نمادین از خشونت علیه زنان به مثابه نقض حقوق بشر، ١٦ روز دنیا را نارنجی کنید.در مورد خشونت آگاهی سازی کنید، به خشونت علیه زنان نه بگویید تا خشونت عادی نشود، برای جامعهای سالم مبارزه کنید و در مقابل خشونت سکوت نکنید.
در این ١٦ روز میخواهیم دردها، محرومیتها، خشونتها و تبعیضها علیه زنان را در کردستان ایران نارنجی کنیم. هرچند تبعیضها و خشونتها بیشمارند، اما برای اندکی بر خشونتهایی که سیستم حاکم بر ایران آن را برای مردم بخصوص زنان کرد به ارمغان آورده است، تمرکز میکینم. اگر برای زنان در ایران خشونت دولتی و قانونی بدترین نوع خشونت علیه زنان است، برای زنان کرد علاوه بر اینها، خشونت فراتر میرود؛ خشونت سیاسی و خشونت ناشی از ستم ملی بارزترین نوع خشونت برای زنان کرد در کردستان ایران است.
جدای از خشونت جسمی و جنسی، روانی و خانوادگی علیه زنان، نوعی دیگری از خشونت وجود دارد و زمانی این خشونت شکل میگیرد که ساختار یک جامعه زنان را از دستیابی به امکانات و امتیازات اجتماعی باز میدارد، خشونتی که با وضع قوانین تبعیضآمیز، خشونت را در خانوده نهادینه و در جامعه بازتولید میکند، از سوی دیگر ترکیب این خشونتها با خشونت سیاسی و ستم ملی خشونت را سیاسی و حکومتی میکند. مورد اول برای تمامی زنان ایران صدق میکند، اما مورد دوم تنها برای زنان کرد در کردستان ایران آشناست، آنان هستند که این خشونت را تجربه میکنند.
سیاستهای حکومت اسلامی ایران در جهت عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی کردستان ایران نقش مستقیمی در افزایش خشونت علیه زنان داشته است زیرا به باور کارشناسان اجتماعی مشکلات اقتصادی مربوط به شغل و درآمد از مهمترین عوامل تاثیرگذار در روابط خشونت آمیز خانواده و افزایش خشونت نسبت به زنان و دختران میباشد.
پس زنان جامعه من در کردستان ایران زنانی هستند که به دلیل ستم و تبعیض ملی، علاوه بر تمامی خشونتهای که در ایران از آن سخن به میان میآید خشونت سیاسی را نیزتجربه میکنند و بر تمامی ابعاد زندگی آنها تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم داشته است. خشونتی که حتی زنان را به مثابه اینکه در منطقه محروم کردستان از لحاظ اقتصادی زندگی میکنند از دسترسی به آنچا حتی در دیگر شهرهای ایران وجود دارد محروم میکند. خشونتی که زنان را از تاسیس NGO و تمامی نهادهای مدنی برای فعالیتشان محروم کرده است مخصوصا در حوزه زنان، خشونتی که هر فعالیتی در کردستان جرم “سیاسی” شناخته و به مثابه \"اقدام علیه امنیتی ملی\" و مسائل \"امنیتی\" با آن برخورد میشود. میتوانیم بگویم حرف زدن از خشونت علیه زنان در کردستان \"امنیتی\" است به همین دلیل حل مسله زن نیز در چهارچوب حل مسئله ملی و نبود حکومت حاکم جمهوری اسلامی میسر است.
بازداشت و احضار زنان به نهادهای امنیتی در کردستان ایران
اگر در در ایران بطورکلی سرکوب و بازداشت زنان در رابطه با مسائلی چون \"حجاب اجباری\" و دختران میدان انقلاب یا چهارشنبههای سفید یا مبارزه برای حضور در استادیومهای ورزشی یا تلاش برای لغو لایحههای است که علیه زنان تصویب میشود؛ امادر کردستان مسئله زنان تنها مسئله تبعیض جنسیتی نیست، بلکه تبعیض ملی و مذهبی نیز مسئله زنان کردستان است، در اینجاست که هرگونه حرکتی از سوی زنان کرد یک حرکت سیاسی علیه جمهوری اسلامی محسوب میشود و با نگاه \"امنیتی\" از سوی سیستم حاکم با قوه قهریه با آن برخورد میشود.
بازداشتهای خودسرانه و بدون توجیه، مطلع نبودن از وضعیت دستگیرشدگان، دادرسیهای نادعادلانه و احضارهای بیرویه به نهادهای امنیتی یک روی مسئله و انتساب اتهامات \"امنیتی\" به تمامی بازداشتشدگان در کردستان و نبود اطلاعرسانی کافی و نپرداختن به موضوع بازداشتشدگان و فشار نهادهای امنیتی بر مردم کردستان در رسانههای ملی و بینالمللی و نبود آمار دقیق در این رابطه، روی دیگر این قضیه است.
کردستان ایران، جایی که مردم به شدت درگیر مسائل چون فقر و محرومیت هستندو محرومیت و فقری که بیش از هر چیزی بر زندگی زنان سایه افکنده و آنان را از حضور در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باز داشته است؛ با این حال آن درصد از زنانی که حضور فعالیت برایشان میسر است از هر فرصت و موقعیتی استفاده کرده تا بتوانند هم صدای زنان باشند و هم در حرکتهای سراسری مشارکت داشته باشند. در این گزارش به آماری از این زنان میپردازیم.
آمار بازداشت و احضار زنان کردستان به نهادهای امنیتی + فهرست
در اینجا به آماری زنان بازداشت شده و زنانی که به نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و دادگاهها احضار شدهاند میپردازیم، این آمار به بازه زمانی ١٣٩١ تا اوایل آذر ١٣٩٧ اشاره دارد:
در این مدت ١١٢ زن کُرد از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند.
٤٦ تن به اداره اطلاعات احضار شدهاند.
٨ تن به دادگاههای انقلاب در شهرهای ایران احضار شدهاند.
٦ تن از سوی نهادهای امنیتی مورد تهدید و فشار قرار گرفتهاند.
حوزه فعالیت:
٢٣ نفر فعال فرهنگی، مدنی ، حقوق زنان و کودکان
١٤ زن دانشجو
٨ فعال کارگری
٦ روزنامهنگار
٣ فعال محیط زیست
٤شاعر و ١ خواننده
١ نقاش و ١ کارشناس نرم افزار
٣ دانش آموز
٩ فعال مذهبی، اعم از: ٢ فعال مسیحی، ٣ فعال بهایی، ٢ فعال یارسانی و ١ مربی حلقه عرفان
١ زندانی سابق سیاسی
٢ کاندید شوراهای شهر
١٦ تن نیز خانواده فعالین سیاسی، کارگری و مدنی بودهاند.
دلیل بیشتر این سرکوب و فشارها به دلیل شرکت در اعتصابات و اجتماعات مردمی از جمله، اعتراض به مرگ فریناز خسروانی، اعتراض به اسیدپاشی دختران در بوکان، شرکت در تجمعات \"نه به تانکر مرگ\"، اعتراض به کشتن کولبران، شرکت در اعتراضات مردمی دی ماه ١٣٩٦، شرکت در مراسمات نورزی، حمایت از همهپرسی استقلال کردستان، شرکت در مراسمات روز جهانی کارگر و روز زن بودهاند.
در اینجا باید گفت تمامی مسائل و دغدغههای کردستان که با دیگر مناطق ایران در تمایز است، دغدغه زنان کُرد بوده و زنان در آن شرکت کردهاند.
دغدغهها و مسائلی که ناشی از تبعیضها و ستم ملی علیه مردم کُرد بوده و هر حرکتی برای برون رفت از این وضعیت، با سرکوب و خشونت از سوی حاکمیت ایران به آن جواب داده میشود و این بدترین و گستردهترین نوع خشونتی است که زنان گرفتار آن هستند.
در اینجاست که باید گفت حتی اطلاع رسانی در مورد سرکوب زنان کُرد با تبعیض روبرو است و آنطور که باید به آنها پرداخته نمیشود. برای مثال زنانی مثل \"نرگس محمدی\" و \"نسرین ستوده\" که ستم دیدهاند و به ناحق گرفته شدهاند و آزار میبینند، خیلی بیشتر در رسانههای ملی و بینالمللی مورد توجه قرار گیرند، در صورتی که ما خیلی کم اسم زنان کُرد را میشنویم که بخاطر فعالیتهای مدنی یا فعالیت زنان و سیاسی بازداشت شدهاند.
همه اینها بر جنبش زنان و فعالیت آنها هم اثر داشته است، از یکسو جنبش مرکزگرا نمیتواند دربرگیرنده گفتمان و مسائل زنان کرد باشدو از سوی دیگر محرومیت و سرکوب بیشتر و نگاه \"امنیتی\" به زنان کُرد جلوی فعالیت آنها را گرفته است.
به همین دلیل تبعیضهای چندگانه اعم از جنسیتی، ملی و مذهبی به زنان کُرد تحمیل میشود و این فشار بیشتری را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به مردم کردستان وارد خواهد که که زنان نیز بطور طبیعی مورد ستم بیشتری قرار میگیرند.
اما با تمام اینها باید به این نکته توجه داشت که زنان کُرد ریشە و عامل اصلی اکثریت مشکلات را حکومت جمهوری اسلامی ایران و قوانین تئوکراتیک در این کشور میدانند و براندازی جمهوری اسلامی را بە عنوان یکی از اصلیترین هدفهای خود قرار دادهاند.
تنظیم: اوین مصطفیزاده