خودکشی در کردستان ایران به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی + آمار
21:00 - 19 شهریور 1396
به مناسبت ١١ سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی، آژانس خبررسانی کُردپا گزارشی تحلیلی - آماریی از ٢١١ مورد خودکشی در کردستان ایران در سالهای ١٣٩٥ و ١٣٩٦ ارائه میدهد.
این آمار تنها مواردی را دربرمیگیرد که رسانهای شدهاند و باتوجه به اینکه هیچ آمار رسمی وجود ندارد و هیچ نهاد مدنی در کردستان در این زمینه فعال نیست، آمار واقعی بسیار بالاتر از این میباشد.
خودکشی در ایران و جهان
سازمان جهانی بهداشت چندی پیش آخرین آمار از وضع خودکشی در کشورها را منتشر کرد، گزارشی که نشان میداد هر ٤٠ ثانیه یک نفر در دنیا، خودکشی میکند.
در گزارش قبلی این سازمان آمده بود که سهم ایران از این خودکشیها، ٤هزار و ٦٩ مورد در سال است؛ آماری که نشان میدهد بهطور متوسط هر روز ١١ نفر در کشور با خودکشی به زندگیشان پایان میدهند.
خودکشی در کردستان
اگر چه نرخ خودکشی در ايران نسبت به سایر کشورهای دنیا وضعیت مطلوبی دارد، اما تمرکز و تراکم خودکشی در یک منطقه جغرافیایی (غرب کشور) و روند روبه رشد آن طی سه دهه گذشته نشانگر بحران اجتماعی خودکشی در این منطقه است. برخی مواقع نرخ خودکشی (٧٠ در صدهزار نفر) در آمارها قابل مشاهده است. یعنی بیشترین نرخ خودکشی را در دنیا را دارد.
همچنین به گفته علی ایار، پژوهشگر مسائل اجتماعی؛ استانهای ایلام، کرمانشاه و لرستان در صدر آمار خودکشی در کشور قرار دارند. به گفته وی استانهایی که خودکشی در آنها زیاد است عمدتا از نظر شاخصهای رفاه اجتماعی، بیکاری، فقر، احساس محرومیت نسبی و… در وضعیت مناسبی نسبت به میانگین کشوری قرار ندارند.
ناامیدی در نتیجه فقر و بیکاری مهمترین دلایل خودکشی در ایرانند.
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی بدون ارائه آماری از خودکشیها در کشور، به نکته قابل توجهی درباره علت این اقدام اشاره میکند. او میگوید: ناامیدی، مهمترین دلیل خودکشی در کشور است.
به گفته کارشناسان بیشتر خودکشیها از فشارهای روانی ناشی میشود.
فشارهایی که عوامل گوناگونی مانند تنهایی، بیهدفی، احساس خلأ در زندگی، بیکاری و مشکلات اقتصادی دارد.
خودکشی در ایران بیشتر بین جوانان رواج دارد که افزایش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، ناامیدی به آینده و کمبود شادی در جامعه همچنان از عوامل مهم افزایش این شیوه پایاندادن به زندگی است.
جدول (١)
آمار خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
از مجموع ٩٢ زنی که در این مدت خودکشی کردهاند ٢٠ نفر زیر ١٨ سال سن داشته و این تعداد برای مردان ١٤ مورد بوده است.
همچنین براساس اطلاعات ثبت شده این افراد ٤٤ زن متاهل و ٣٤ تن مجرد و ١زن مطلقه بودهاند و از وضعیت ١٣ نفر دیگر اطلاعاتی منتشر نشده است.
در میان زنان ٤ دانشآموز، ١ دانشجو وجود داشته که یکی از دانشآموزان در مدرسه دست به خودکشی زده است.
همچنین در بین مردان ٧ کارگر، ٣دستفروش، ١ کولبر، ٤دانشآموز، ١ دانشجو، ٣سرباز، ١ زندانی، ١ کشتگیر و ٤نفر اهل آیین یارسان بودهاند.
جدول (٢)
شیوه خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
طبق جدول (٢) خودکشی با روش حلقآویز و خودسوزی متدوالترین نوع آن در کردستان در بین زنان و مردان است.
از مجموع ٩٢ زن، روش خودکشی ٨٣ و از مجموع ١١٩ مرد روش خودکشی ٩٠ تن از آنان مشخص میباشد.
جدول (٣)
علت خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
طبق جدول (٣) علت خودکشی بیشتر زنان اختلافات خانوادگی و برای بیشتر مردان فقر و مشکلات مالی و موراد مرتبط با بیکاری بوده است.
در مورد ٤مرد اهل یارسانی که خودکشی کردهاند، ٢ تن از آنان سرباز بوده و ٣ تن از طریق خودسوزی خودکشی کردهاند که خودکشی همه آنها در نتیجه توهین به آیین یاری بوده است.
همچنین ٢ کارگر به نشانه اعتراض اخراج از کار و عدم دریاف حقوق معوقه و ٣ دستفروش به نشانه اعتراض با برخورد نیروهای نظامی با دستفروشی آنها خودکشی کردهاند.
یه کفته کارشناسان اجتماعی؛ بیکاری و مشکلات اقتصادی مهمترین دلایل این خودکشیهاست. مخصوصا در شهرهای محرومتر دور از مرکز.
در برخی از استانها و شهرهای ایران خودکشی بیش از جاهای دیگر ثبت و دیده شده. مثلا این طور که مدیر کل بهزیستی استان ایلام به خبرگزاری \"ایسنا\" میگوید؛ خودکشی در این استان به یک بحران اجتماعی نگرانکننده تبدیل شده و گاه مرگ چهار نفر در سطح استان در طول هفته به دلیل خودکشی ثبت شده است.
خودکشی زنان
خالد توکلی، فعال سیاسی – اجتماعی ساکن شهر سقز در مورد میزان آمار خودکشی در میان جامعه کرد به رادیو زمانه میگوید: \" آمار دقیق و معتبری در این زمینه وجود ندارد، اما آنچه به صورت مبهم اعلام شده است نشان میدهد در مناطق کردنشین ایلام، کرمانشاه و کردستان آمار خودکشی بالاست و در شهرهایی چون \"ایوان\" از مرز بحران گذشته است. نکته قابل توجه در خودکشی در این مناطق این است که نرخ خودکشی زنان در ایران برخلاف نرخ رایج آن در جهان، بیشتر از نرخ خودکشی مردان است. نبود نهادهای مدنی فعال در حوزه حمایت و دفاع از حقوق زنان یا آموزش زنان در معرض خطر نیز در افزایش نرخ خودکشی زنان در ایران مؤثر است\".
شهین محمدی، عضو انجمن زنان مریوان، نارسایی قوانین و تضادهای فرهنگی را از جمله دلایل افزایش خودکشی زنان میداند و میگوید: \" شرایط برخورداری از آزادی و داشتن آزادی عمل در میان زنان به مراتب کمتر از مردان است. هرچه تغییر و تحولات جامعه باعث افزایش توقعات زنان میشود در میان مردان موجب شدت گرفتن حالت دفاعی میشود. به نظر من فقر، تبعیض جنسیتی، سنت و مشکلات اجتماعی و سیاسی مسبب بروز و افزایش پدیده خودکشی در بین زنان کردستان هستند، اما آنچه بیشتر به این امر دامن میزند تبعیض جنسیتی وقوانین مردسالارانه است\".
همچنین به گفته سحر دیناروند، فعال حقوق زنان؛ دلیل افزایش آمار خودکشی را بالا رفتن سطح آگاهی زنان از حق و حقوق خود در جامعهای میداند که هنوز به شدت سنتی و مردسالار است. او ادامه میدهد: \"جامعه سنتی، حق و حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسد. از طرف دیگر نبود قوانینی که از زنان آسیبدیده حمایت کند موجب میشود که آنان هنگام به بن بست رسیدن احساس کنند به تنهایی توانایی انجام این تغییر را ندارند و احساس ناتوانی، درماندگی و ناامیدی بر آنها غلبه کند. در چنین شرایطی، تنها راه نجاتشان را در نابودی خود مییابند\".
پیشتر سعید معیدفر، جامعهشناس ایرانی در گفتوگو با وبسایت \"فرارو\" عنوان کرده که \"تضعیف پیوندها در جامعه\" از مهمترین دلایل مستقیم خودکشی در ایران است. او دلایل غیر مستقیم را در بیکاری، تورم، مشکلات اقتصادی، خانوادگی و ... خلاصه کرده است.
معیدفر میگوید: \"فرد بیکار ارتباط خود را با جامعه، خانواده و محیط کار از دست میدهد و همین موضوع پیوندهای اجتماعی او را از میان میبرد. فقر نیز به این دلیل که فرصت با دیگران بودن را از فرد میگیرد، موجب سستی پیوندها و فاصله گرفتن فرد از جامعه و سپس خودش میشود\".
خودکشی یک موضوع فردی یا یک مسله اجتماعی
روانشناسان و کارشناسان آسیبهای اجتماعی، در بررسی پدیده خودکشی و تبدیل آن از یک موضوع فردی به موضوعی اجتماعی، به پارامترهایی چون هویت اجتماعی و حیات اجتماعی اشاره میکنند.
حسین قاضیان، جامعهشناس، پیشتر در اینباره و در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: \"در عین حال که خودکشی یک موضوع کاملاً فردی است یکی از خصوصیترین اقداماتی است که یک فرد ممکن است مرتکب شود، اما در عین حال عاملهای اجتماعی مشترکی هم در این زمینه وجود دارد. از جمله فقر و کمبود درآمد. بنابراین میشود حدس زد که در جامعهای مثل ایران هم فقر میتواند یک عامل باشد. اما نه خود فقر بلکه استیصال و ناامیدی ناشی از فقر. به دلیل این که وقتی کسی در موقعیت فقیرانه زندگی میکند یعنی از دسترسی به هدفهایی که جامعه آنها را مشروع شمرده برکنار است و قادر به دسترسی به آن هدفها نیست. در عین حال که جامعه فشار خودش را به اعضا وارد میکند برای این که به آن هدفها دسترسی پیدا کند.
بنابراین این استیصال هم حاکی از وضعیتی است که فرد در آن قرار گرفته، چون قدرت رسیدن به آن هدفها را ندارد، هم ترتیباتی است که جامعه ایجاد کرده که این فاصله عظیم ایجاد شده و فرد را به یک ناامیدی مطلق از بهبود وضعیتش میرساند و این هراس از آینده برای خودش و برای بستگانش و مسئولیت و فشاری که از جامعه روی دوش فرد احساس میشود گاهی اوقات باعث این خودکشی میشود.
بنابراین به دلیل این که خودکشی زمینههای اجتماعی دارد به اقدامات اجتماعی هم در موردش نیازمند هستیم. و وقتی از اقدامات اجتماعی صحبت میکنیم ممکن است پای دولتها هم برای هماهنگ کردن این اقدامات به میان بیاید. همانطور که گفتم در گزارش سازمان بهداشت جهانی گفته شده تنها ۲۸ کشور از این سیاستهای ملی پیشگیری از خودکشی برخوردارند و گزارش نوعی تشویق و ترغیب سایر کشورها است.
خودکشی یک اولویت اجتماعی است
به باور کارشناسان دلیل اقدام افراد به خودکشی، صرفا پایان دادن به زندگی نیست بلکه آنها نمیدانند چطور باید به زندگی ادامه دهند. به همین جهت امکان پیشگیری از این اقدامات با ارائه مشاورههای روانی و حمایتهای روحی امکانپذیر است. با این وجود تا کنون مراکز تخصصی محدودی راهاندازی شده که به افراد در این زمینه مشاوره بدهند.
برخی کشورها مانند فرانسه، از اواخر دهه نود مبارزه با خودکشی نزد جوانان را تبدیل به یک اولویت اجتماعی کردند و ده سال بعد وقتی آمار گرفتند دیدند که توانستهاند با یکسری اقدامات پیشگیرانه، نرخ خودکشی قبلی را ۲۸ درصد پایینتر بیاورند. یعنی شرایط اجتماعی، آموزش والدین یا دقت افراد و سیستم آموزشی میتواند تاثیر خیلی مهمی در تغییر نرخ خودکشی بگذارد.
در ارتباط با خودکشی باید از دو چیز احتراز کرد: اول آنکه آن را تابو بدانیم و بگوییم اصلا نباید در بارهاش حرف زد. این باعث احساس گناه، تنهایی و انزوای هرچه بیشتر فردی میشود که به خودکشی فکر میکند.
از طرف دیگر نباید این را به چشم موضوعی پیشپاافتاده دید. در جوامع غربی آدم از خانوادهها میشنود که وقتی اقدام به خودکشی در جوانان میبینند، آن را ساده کرده و به بحرانهای دوره نوجوانی ربط میدهند یا میگویند میخواهد جلب توجه کند. ساده کردن یا تابو کردن موضوع خودکشی نادرست است.
تنظیم: کوچ
این آمار تنها مواردی را دربرمیگیرد که رسانهای شدهاند و باتوجه به اینکه هیچ آمار رسمی وجود ندارد و هیچ نهاد مدنی در کردستان در این زمینه فعال نیست، آمار واقعی بسیار بالاتر از این میباشد.
خودکشی در ایران و جهان
سازمان جهانی بهداشت چندی پیش آخرین آمار از وضع خودکشی در کشورها را منتشر کرد، گزارشی که نشان میداد هر ٤٠ ثانیه یک نفر در دنیا، خودکشی میکند.
در گزارش قبلی این سازمان آمده بود که سهم ایران از این خودکشیها، ٤هزار و ٦٩ مورد در سال است؛ آماری که نشان میدهد بهطور متوسط هر روز ١١ نفر در کشور با خودکشی به زندگیشان پایان میدهند.
خودکشی در کردستان
اگر چه نرخ خودکشی در ايران نسبت به سایر کشورهای دنیا وضعیت مطلوبی دارد، اما تمرکز و تراکم خودکشی در یک منطقه جغرافیایی (غرب کشور) و روند روبه رشد آن طی سه دهه گذشته نشانگر بحران اجتماعی خودکشی در این منطقه است. برخی مواقع نرخ خودکشی (٧٠ در صدهزار نفر) در آمارها قابل مشاهده است. یعنی بیشترین نرخ خودکشی را در دنیا را دارد.
همچنین به گفته علی ایار، پژوهشگر مسائل اجتماعی؛ استانهای ایلام، کرمانشاه و لرستان در صدر آمار خودکشی در کشور قرار دارند. به گفته وی استانهایی که خودکشی در آنها زیاد است عمدتا از نظر شاخصهای رفاه اجتماعی، بیکاری، فقر، احساس محرومیت نسبی و… در وضعیت مناسبی نسبت به میانگین کشوری قرار ندارند.
ناامیدی در نتیجه فقر و بیکاری مهمترین دلایل خودکشی در ایرانند.
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی بدون ارائه آماری از خودکشیها در کشور، به نکته قابل توجهی درباره علت این اقدام اشاره میکند. او میگوید: ناامیدی، مهمترین دلیل خودکشی در کشور است.
به گفته کارشناسان بیشتر خودکشیها از فشارهای روانی ناشی میشود.
فشارهایی که عوامل گوناگونی مانند تنهایی، بیهدفی، احساس خلأ در زندگی، بیکاری و مشکلات اقتصادی دارد.
خودکشی در ایران بیشتر بین جوانان رواج دارد که افزایش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، ناامیدی به آینده و کمبود شادی در جامعه همچنان از عوامل مهم افزایش این شیوه پایاندادن به زندگی است.
جدول (١)
آمار خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
از مجموع ٩٢ زنی که در این مدت خودکشی کردهاند ٢٠ نفر زیر ١٨ سال سن داشته و این تعداد برای مردان ١٤ مورد بوده است.
همچنین براساس اطلاعات ثبت شده این افراد ٤٤ زن متاهل و ٣٤ تن مجرد و ١زن مطلقه بودهاند و از وضعیت ١٣ نفر دیگر اطلاعاتی منتشر نشده است.
در میان زنان ٤ دانشآموز، ١ دانشجو وجود داشته که یکی از دانشآموزان در مدرسه دست به خودکشی زده است.
همچنین در بین مردان ٧ کارگر، ٣دستفروش، ١ کولبر، ٤دانشآموز، ١ دانشجو، ٣سرباز، ١ زندانی، ١ کشتگیر و ٤نفر اهل آیین یارسان بودهاند.
جدول (٢)
شیوه خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
طبق جدول (٢) خودکشی با روش حلقآویز و خودسوزی متدوالترین نوع آن در کردستان در بین زنان و مردان است.
از مجموع ٩٢ زن، روش خودکشی ٨٣ و از مجموع ١١٩ مرد روش خودکشی ٩٠ تن از آنان مشخص میباشد.
جدول (٣)
علت خودکشی زنان و مردان در کردستان ایران در سال ١٣٩٥ و ٦ماه اول سال ١٣٩٦
طبق جدول (٣) علت خودکشی بیشتر زنان اختلافات خانوادگی و برای بیشتر مردان فقر و مشکلات مالی و موراد مرتبط با بیکاری بوده است.
در مورد ٤مرد اهل یارسانی که خودکشی کردهاند، ٢ تن از آنان سرباز بوده و ٣ تن از طریق خودسوزی خودکشی کردهاند که خودکشی همه آنها در نتیجه توهین به آیین یاری بوده است.
همچنین ٢ کارگر به نشانه اعتراض اخراج از کار و عدم دریاف حقوق معوقه و ٣ دستفروش به نشانه اعتراض با برخورد نیروهای نظامی با دستفروشی آنها خودکشی کردهاند.
یه کفته کارشناسان اجتماعی؛ بیکاری و مشکلات اقتصادی مهمترین دلایل این خودکشیهاست. مخصوصا در شهرهای محرومتر دور از مرکز.
در برخی از استانها و شهرهای ایران خودکشی بیش از جاهای دیگر ثبت و دیده شده. مثلا این طور که مدیر کل بهزیستی استان ایلام به خبرگزاری \"ایسنا\" میگوید؛ خودکشی در این استان به یک بحران اجتماعی نگرانکننده تبدیل شده و گاه مرگ چهار نفر در سطح استان در طول هفته به دلیل خودکشی ثبت شده است.
خودکشی زنان
خالد توکلی، فعال سیاسی – اجتماعی ساکن شهر سقز در مورد میزان آمار خودکشی در میان جامعه کرد به رادیو زمانه میگوید: \" آمار دقیق و معتبری در این زمینه وجود ندارد، اما آنچه به صورت مبهم اعلام شده است نشان میدهد در مناطق کردنشین ایلام، کرمانشاه و کردستان آمار خودکشی بالاست و در شهرهایی چون \"ایوان\" از مرز بحران گذشته است. نکته قابل توجه در خودکشی در این مناطق این است که نرخ خودکشی زنان در ایران برخلاف نرخ رایج آن در جهان، بیشتر از نرخ خودکشی مردان است. نبود نهادهای مدنی فعال در حوزه حمایت و دفاع از حقوق زنان یا آموزش زنان در معرض خطر نیز در افزایش نرخ خودکشی زنان در ایران مؤثر است\".
شهین محمدی، عضو انجمن زنان مریوان، نارسایی قوانین و تضادهای فرهنگی را از جمله دلایل افزایش خودکشی زنان میداند و میگوید: \" شرایط برخورداری از آزادی و داشتن آزادی عمل در میان زنان به مراتب کمتر از مردان است. هرچه تغییر و تحولات جامعه باعث افزایش توقعات زنان میشود در میان مردان موجب شدت گرفتن حالت دفاعی میشود. به نظر من فقر، تبعیض جنسیتی، سنت و مشکلات اجتماعی و سیاسی مسبب بروز و افزایش پدیده خودکشی در بین زنان کردستان هستند، اما آنچه بیشتر به این امر دامن میزند تبعیض جنسیتی وقوانین مردسالارانه است\".
همچنین به گفته سحر دیناروند، فعال حقوق زنان؛ دلیل افزایش آمار خودکشی را بالا رفتن سطح آگاهی زنان از حق و حقوق خود در جامعهای میداند که هنوز به شدت سنتی و مردسالار است. او ادامه میدهد: \"جامعه سنتی، حق و حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسد. از طرف دیگر نبود قوانینی که از زنان آسیبدیده حمایت کند موجب میشود که آنان هنگام به بن بست رسیدن احساس کنند به تنهایی توانایی انجام این تغییر را ندارند و احساس ناتوانی، درماندگی و ناامیدی بر آنها غلبه کند. در چنین شرایطی، تنها راه نجاتشان را در نابودی خود مییابند\".
پیشتر سعید معیدفر، جامعهشناس ایرانی در گفتوگو با وبسایت \"فرارو\" عنوان کرده که \"تضعیف پیوندها در جامعه\" از مهمترین دلایل مستقیم خودکشی در ایران است. او دلایل غیر مستقیم را در بیکاری، تورم، مشکلات اقتصادی، خانوادگی و ... خلاصه کرده است.
معیدفر میگوید: \"فرد بیکار ارتباط خود را با جامعه، خانواده و محیط کار از دست میدهد و همین موضوع پیوندهای اجتماعی او را از میان میبرد. فقر نیز به این دلیل که فرصت با دیگران بودن را از فرد میگیرد، موجب سستی پیوندها و فاصله گرفتن فرد از جامعه و سپس خودش میشود\".
خودکشی یک موضوع فردی یا یک مسله اجتماعی
روانشناسان و کارشناسان آسیبهای اجتماعی، در بررسی پدیده خودکشی و تبدیل آن از یک موضوع فردی به موضوعی اجتماعی، به پارامترهایی چون هویت اجتماعی و حیات اجتماعی اشاره میکنند.
حسین قاضیان، جامعهشناس، پیشتر در اینباره و در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: \"در عین حال که خودکشی یک موضوع کاملاً فردی است یکی از خصوصیترین اقداماتی است که یک فرد ممکن است مرتکب شود، اما در عین حال عاملهای اجتماعی مشترکی هم در این زمینه وجود دارد. از جمله فقر و کمبود درآمد. بنابراین میشود حدس زد که در جامعهای مثل ایران هم فقر میتواند یک عامل باشد. اما نه خود فقر بلکه استیصال و ناامیدی ناشی از فقر. به دلیل این که وقتی کسی در موقعیت فقیرانه زندگی میکند یعنی از دسترسی به هدفهایی که جامعه آنها را مشروع شمرده برکنار است و قادر به دسترسی به آن هدفها نیست. در عین حال که جامعه فشار خودش را به اعضا وارد میکند برای این که به آن هدفها دسترسی پیدا کند.
بنابراین این استیصال هم حاکی از وضعیتی است که فرد در آن قرار گرفته، چون قدرت رسیدن به آن هدفها را ندارد، هم ترتیباتی است که جامعه ایجاد کرده که این فاصله عظیم ایجاد شده و فرد را به یک ناامیدی مطلق از بهبود وضعیتش میرساند و این هراس از آینده برای خودش و برای بستگانش و مسئولیت و فشاری که از جامعه روی دوش فرد احساس میشود گاهی اوقات باعث این خودکشی میشود.
بنابراین به دلیل این که خودکشی زمینههای اجتماعی دارد به اقدامات اجتماعی هم در موردش نیازمند هستیم. و وقتی از اقدامات اجتماعی صحبت میکنیم ممکن است پای دولتها هم برای هماهنگ کردن این اقدامات به میان بیاید. همانطور که گفتم در گزارش سازمان بهداشت جهانی گفته شده تنها ۲۸ کشور از این سیاستهای ملی پیشگیری از خودکشی برخوردارند و گزارش نوعی تشویق و ترغیب سایر کشورها است.
خودکشی یک اولویت اجتماعی است
به باور کارشناسان دلیل اقدام افراد به خودکشی، صرفا پایان دادن به زندگی نیست بلکه آنها نمیدانند چطور باید به زندگی ادامه دهند. به همین جهت امکان پیشگیری از این اقدامات با ارائه مشاورههای روانی و حمایتهای روحی امکانپذیر است. با این وجود تا کنون مراکز تخصصی محدودی راهاندازی شده که به افراد در این زمینه مشاوره بدهند.
برخی کشورها مانند فرانسه، از اواخر دهه نود مبارزه با خودکشی نزد جوانان را تبدیل به یک اولویت اجتماعی کردند و ده سال بعد وقتی آمار گرفتند دیدند که توانستهاند با یکسری اقدامات پیشگیرانه، نرخ خودکشی قبلی را ۲۸ درصد پایینتر بیاورند. یعنی شرایط اجتماعی، آموزش والدین یا دقت افراد و سیستم آموزشی میتواند تاثیر خیلی مهمی در تغییر نرخ خودکشی بگذارد.
در ارتباط با خودکشی باید از دو چیز احتراز کرد: اول آنکه آن را تابو بدانیم و بگوییم اصلا نباید در بارهاش حرف زد. این باعث احساس گناه، تنهایی و انزوای هرچه بیشتر فردی میشود که به خودکشی فکر میکند.
از طرف دیگر نباید این را به چشم موضوعی پیشپاافتاده دید. در جوامع غربی آدم از خانوادهها میشنود که وقتی اقدام به خودکشی در جوانان میبینند، آن را ساده کرده و به بحرانهای دوره نوجوانی ربط میدهند یا میگویند میخواهد جلب توجه کند. ساده کردن یا تابو کردن موضوع خودکشی نادرست است.
تنظیم: کوچ