جزییات بیشتر از ٤ مورد قتل زنان در سردشت و سنندج با عنوان "اختلافات خانوادگی" + گفت‌وگو

23:15 - 6 مرداد 1400

طی روزهای سوم و چهارم مردادماه، ٤ مورد قتل زنان در شهرهای سنندج و سردشت به‌وقوع پیویست که دلایل آنها "اختلافات خانوادگی" عنوان شد.

در گزارش پیشرو، ضمن پرداختن به جزییات بیشتری از این قتل‌ها، در گفتگو با رضوان مقدم، سخنگوی "کمپین توقف قتل‌های ناموسی"، این مجموعه قتل‌ها را بیشتر واکاوی می‌کنیم.

جزییات قتل دو خواهر در سنندج؛

روز یکشنبە سوم مردادماە، دو خواهر بە نام‌های "بیان و سحر مرادی" فرزندان "نامق مرادی" در محلە "حاجی آباد" سنندج توسط دامادشان به نام "اسماعیل احمدی" بە قتل رسیدند.

بیان مرادی، با نام شناخته شده "اسرین"، ٤٠ ساله، همسر قاتل بوده و سحر مرادی با نام شناخته شده "شنو" خواهر بیان بوده است.

بیان در سن ١٩ سالگی، البته نه بصورت "اختیاری" با "اسماعیل احمدی" ازدواج کرده بود.

یکی از اعضای نزدیک خانواده این دو خواهر، در گفتگو با کُردپا، ضمن تایید این خبر، اذعان داشت؛ بیان و همسرش از ٧ ماه پیش به‌دلیل "اختلافات خانوادگی" پرونده آنها در دادگاه در حال بررسی بوده و در این مدت بیان چندین بار با اسلحه توسط همسرش مورد تهدید قرار گرفته، حتی در مکان‌های عمومی مانند میدان "اقبال" سنندج.

پرونده دادگاه با درخواست طلاق بیان از همسرش به‌دلیل "خشونت و ضرب و شتم علیه خود و فرزندانش" بازگشایی شده و همسرش در این مدت حاضر به پرداخت مهریه نبوده است.

بیان دارای یک پسر ١٨ ساله و دو دختر ٨ و ١٣ ساله بوده است و در مدت زمان رسیدگی به پرونده‌اش در دادگاه، در خانه‌ای مستقل به‌همراه فرزندانش ساکن شده است.

در روز حادثه، خواهر کوچک "بیان"، به نام "سحر" که متاهل و یک ماه و نیمه باردار بوده به منزل خواهرش می‌رود و زمانی که این دو خواهر در بیرون از منزل در محله حاجی‌آباد (روبروی دبیرستان ابرار) باهم بوده‌اند که قاتل با یک ‌پژو پارس سفید جلوی آنها را می‌گیرد و با خانمش درگیر می‌شود، "سحر" که به قصد آرام کردنشان وارد دعوا می‌شود، به‌یکباره با اسلحه کولد توسط قاتل هدف شلیک قرار می‌گیرد و به ‌قتل می‌رسد؛ سپس قاتل به همسر خود شلیک می‌کند و وی را نیز به قتل می‌رساند.

تاکنون قاتل متواری و بازداشت نشده است. به‌گفته این منبع نزدیک به خانواده مرادی؛ "دو خواهر قاتل، به نام‌های "عزیزه و گلاویژ" که با قاتل همکاری کرده‌اند، بازداشت شده‌اند".

همچنین به گفته این منبع؛ قاتل (اسماعیل احمدی) راننده ماشین سنگین بوده و سابقه چندین پرونده جرم در دادگاه را داشته است.

"زنان ژیوانو" بعنوان جمعی از زنان فعال سنندج نیز، طی ملاقاتی که با خانواده مرادی داشته‌اند، عنوان کرده‌اند؛ این شخص "فروشنده مواد مخدر" بوده و بصورت مداوم با خود اسلحه حمل می‌کرده ‌و حتی یکبار در خیابان نمکی سنندج با اسلحه کمری "بیان" را تهدید به مرگ کرده بود. در این خصوص "بیان" باوجود اینکه  به مراجع قضایی مراجعه کرده بود، چون خواستار شاهد و مدارک کافی برای اثبات موضوع بودند، به مسئله رسیدگی نشد.

حالا با وجود اینکه قاتل قبلا مادر خانواده را تهدید به قتل همه دخترانش کرده و متواری است. خانواده مرادی بیم آن دارند که جنایت دیگری رخ بدهد، درحالی که هیچگونه تدابیری امنیتی برای این خانواده از سوی ارگان‌های مربوطه در نظر گرفته نشده است. 

قتل دو زن در سردشت؛

روز دوشنبه، چهارم مردادماه، زنی به نام "هما حاجی‌پور"، درحالیکه همراه دوستش در داخل ماشین خود در سرای مراغان، در بلوار آبشار سردشت بوده، توسط همسر خود به نام "مجید بیتوشی" هدف شلیک سلاح کلاشینکف قرار می‌گیرد و کشته می‌شود.

در این جریان دوست هما نیز به نام "سعدا اسپندار" بر اثر تیراندازی زخمی شده بود که روز چهارشنبه، ششم مرادماه، براثر شدت جراحات در بیمارستان ارومیه جان باخت.

همچنین قاتل "مجید بیتوشی" بعد از این واقعه اقدام به خودزنی کرد و اکنون در بیمارستان بستری است.

هما پیشتر کارمند بهداشت در "بیتوش" و همچنین در کشور فنلاند ساکن بوده است. 

دلیل این قتل "اختلافات مالی و خانوادگی" عنوان شده است.

چرا مراجع قضایی و پلیس به موارد خشونت علیه زنان رسیدگی نمی‌کنند؛

موارد بسیاری از قتل زنان در ایران و گزارشات، حاکی از آن بوده که مراجع قضایی و پلیس در اعم موارد و در جریان رسیدگی به "خشونت علیه زنان" و "اختلافات خانوادگی" نه تنها بسیار سهل‌انگارانه رفتار کرده‌، بلکه عملکرد آنها مجوزی بوده برای وقوع قتل که نمود بارز آن را می‌توان در قتل "رومینا اشرفی" در گیلان و "سرگل حبیبی" در سنندج و در آخرین مورد در رابطه با قتل "بیان و سحر مرادی" مشاهده کرد که تمام شکایات "بیان" از همسرش در رابطه با "خشونت" راه به جایی نبرده است.

خشونت علیه زنان یکی از بارزترین موارد نقض حقوق بشر در دنیا شناخته شده است، اما در ایران حتی برای آن جرم‌انگاری نشده ، کما اینکه قوانین برای قاتلین این قتل‌ها تخفیف ویژه‌ای در نظر گرفته و مجوز "کشتن زنان" را صادر می‌کنند.

بطور کل در ایران، حکومت مجوز خشونت صادر می‌کند، رسانه‌ها قتل زنان را تحریف می‌کنند، خشونت جرم‌انگاری نشده و نبود خانه امن برای زنان و عدم رسیدگی قضایی به خشونت‌ها عرصه را علیه زنان تنگ کرده و آمار خشونت را روز به روز بالاتر برده، به‌گونه‌ای که شاهد همدستی نظام سیاسی، قانونی و مردسالار علیه زنان هستیم.

بانگاهی کوتاه به مجموعه قوانین ایران در مورد زنان متوجه خواهیم شد، که در نظام حقوقی ایران زن به دلیل "جنسیت" به عنوان موجودی مستقل به‌رسمیت شناخته نشده و این پیشاپیش راه را بر خشونتی می‌گشاید که بطور سیستماتیک مجوزهای قانونی را برای خشونت در تمامی اشکال و خصوصا حادترین نوع آن یعنی زن‌کشی فراهم می‌کنند.

ساختار حقوقی که به کمک نظم مردسالار و سنت‌های ارتجاعی رفته و گفتمانی "ناموسی" از تعریف زنان و نگاه به زن و حقوقش وارد ساختار جامعه می‌کند. با نگاهی به ماده ٣٠١ و آمار بالای قتل دختران به دست پدران و خانواده پدری متوجه می‌شویم که قتل فرزند دختر بطور گسترده معنا و ریشه متفاوتی داشته، "تهدید آبرو".

وهمچنین ماده ٦١٢ و ٦٣٠ قانون مجازات اسلامی، که در ارتباط با زنان مشاهده و معنا پیدا می‌کنند؛ چرا که در این‌باره قانون از خود سلب مسئولیت می‌کند و مجوز و اختیار قانونی را به تصمیم شخصی و قضاوت فرد (قاتل) واگذار می‌کند.

و این دقیقا جایست که خشونت علیه زنان از مجراهای قانونی و لوایح مجوز گرفته و با توصل به تفکر مردسالاری و سنت‌های ارتجاعی پیاده می‌شود.

چرا در هر مورد از قتل زنان "قتل‌های ناموسی" مرکز ثقل بحث‌ها قرار می‌گیرند؟

در رابطه با قتل زنان، تحلیل‌های بسیاری حول مسئله قوانین حاکم، تبعیض نظام‌‌مند حکومتی علیه زنان، فرهنگ پدر سالار و مردسالاری نهادینه شده در خانواده و جوامع ایرانی، تعصبات مذهبی و ... می‌چرخد.

در این بخش، درگفتگو با یک فعال حقوق زنان، قتل زنان تحت عنوان "اختلافات خانوادگی" را از برساخت "تفکر مالکیت بر زن" و "تفکر ناموس‌پرستی" مورد توجه قرار میدهیم و اینکه کجا می‌توان به ارتباط خشونت جنسیتی و افزایش روزمره آن در ایران با تفکر که زن را مایملک مرد می‌داند رسید؟

رضوان مقدم، سخنگوی "کمپین توقف قتل‌های ناموسی" که درحال حاضر بر مستندسازی قتل‌های ناموسی چند دهه گذشته در ایران کار می‌کند، ضمن اشاره به چندین مورد از این مستندسازی‌ها، به چندین نوع از "قتل‌های ناموسی" می‌پردازد.

رضوان مقدم، اعتقاد دارند که قتل‌های تحت عنوان "اختلافات خانودگی" سرپوشی است برروی "قتل‌های ناموسی"، چراکه قصد پنهان‌کاری است. برای مثال وقتی یک دختر ١٣ساله به دست پدرش به قتل می‌رسید و دادگاه ‌و رسانهها دلیل قتل را "اختلافات خانوادگی" عنوان می‌کنند؛ سوالی که پیش می‌آید این است، یک پدر با یک دختر ١٣ ساله چه اختلاف خانوادگی می‌تواند داشته باشد؟ یا یک برادر با یک دختر ١٣،١٤ ساله یا یک برادر ٢٠ ساله با خواهر ٢٧ ساله. این موارد را به این دلیل عنوان کردم که در جریان مستندکردن قتل‌های ناموسی با چنینی مواردی برخورد کردم که تحت عنوان اختلافات خانودگی از آنها یاد شده، درحالی که می‌بینم پشت آنهام مسئله دیگری نهفته است.

یا مثلا تقاضای طلاق ازنظر بعضی از خانواده‌ها ننگ و عار شمرده می‌شود و جهت حفظ "حیثیت" قتل روی میدهد. ما به موارد بسیاری از این دسته برخورد کردیم که زن تقاضای طلاق کرده و زمانی که به خانه پدری بازگشته توسط برادر و پدر به قتل رسیده و با عنوان "اختلافات خانوادگی از آن یاد شده، درحالی که در بررسی خبر به همان قتل برمبنای "تفکر ناموس‌پرستی" بازمی‌گردیم.  

یا وقتی کسی نامزدش را به‌دلیل جواب رد در مسئله‌ای به قتل می‌رساند، در دسته‌بندی قتل‌های ناموسی قرار می‌گیرد چراکه قاتل خود را مالک جسم زن دانسته و حاضر به قبول جواب نه نیست و آن را توهین به خود و بی‌آبرویی خود دانسته. چراکه ریشه قتل‌های ناموسی بر "احساس تملک بر جسم و جان" زنان باز می‌گردد و به نظر من هر قتلی که برآمده از این احساس تملک باشد برمی‌گردد به قتل‌های ناموسی. اما در مواردی که اختلاف برسر ارث و مسائل مالی باشد، قضیه جدا است.

حتی موارد اسیدپاشی به زنان نیز می‌تواند "اسیدپاشی‌های ناموسی" باشد که از آنها نیز تحت عنوان "اختلافات" نامبرده می‌شود. برای نمونه زنی زیبا که شوهرش فوت کرده است، برادر شوهر فکر می‌کند که این زن ملک خانواده شوهری است و نباید از آن خارج شود و مردان دیگری صاحب این زن و چهره زیبای آن شوند؛ به‌همین دلیل به اسیدپاشی متوصل می‌شود و در زمره "اسیدپاشی‌های ناموسی" قرار می‌گیرد. اگر هم منجر به قتل شود در چهارچوب قتل‌های ناموسی قرار میگیرد و نام‌گذاری آنها با عنوان "اختلافات خانوادگی" مشکلی را حل نخواهد کرد.  

تنظیم گزارش: اوین مصطفی‌زاده