بیانیه/ نگذاریم بنای اصول حقوق‌بشر از شرم فرو بریزد

15:36 - 20 فروردین 1392
آژانس کُردپا: سازمان دفاع از حقوق‌بشر کُردستان به مناسبت نهمین سال فعالیت آن، خطاب به برخی رسانه‌ها و مطبوعات سایبری غیرحکومتی و رسانه‌های مستقل و آزاد فارسی زبان بیانیه‌یی صادر کرد.

این نهاد مدافع حقوق‌بشر کُرد، امروز در بیانیه‌ی خود بسیاری از رسانه‌های صوتی و تصویری و مطبوعات سایبری موجود فارسی زبان را مورد انتقاد قرار داده و می‌نویسد: تقسیم مردم به خودی و غیرخودی با الگوبرداری از حکومت‌ها و سکوت در برابر نقض حقوق غیرخودی‌ها، بایکوت نمودن و یا مخالفت کردن با طرح حقوق و مطالبات اقوام و مردمان رنج دیده‌ی مناطق حاشیه‌ای کشور و نادیده گرفتن مبارزه‌ی مدنی و مسالمت‌آمیز یک قوم یا بخشی از مردم و بایکوت کردن فعالان سیاسی و مدنی اقوام بی‌شک همراهی با ناقضان حقوق‌بشر و تأیید نقض این حقوق محسوب می‌شود.

متن بیانیه که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته است، عیناً در پی می‌آید:

رفتارها و برخوردهای دوگانه و متناقض با حقوق‌بشر و اعمال تمایزها و تبعیض‌های برخی رسانه‌ها و مطبوعات سایبری غیرحکومتی و رسانه‌های مستقل و آزاد فارسی زبان و برخی نهاد‌های حقوق‌بشری و فعالین آن ناامیدکننده و تأسف بار است ،رسانه‌هایی که تنها ابزار در اختیار منتقدان و مخالفان و منعکس کننده‌ی نظرات و دیدگاه‌های رسمی آنان‌اند.

رسانه‌هایی که امروز ظاهراً به میدان مبارزاتی اغلب اپوزیسیون تبدیل شده و احتمالاً عرصه‌ی مبارزه به استفاده از آنها محدود شده است. در این حال امروز اغلب این رسانه‌ها همراه با مجموعه‌ای از رسانه‌های مستقل در کنار نهادها و تشکل‌های مدنی و سیاسی هریک به فراخور گستره دید خود، با پوشش دادن موضوعاتی چون حقوق‌بشر و فعالیت‌های مدنی به نوعی خود را حامی و مدافع ارزش‌هایی از قبیل آزادی، دموکراسی و حقوق‌بشر معرفی می‌کنند. همانطور که دولت مستقر و مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نیز با تعاریف و تفسیرهای خاص خود از آزادی، مردم سالاری و حقوق‌بشر  چنین ادعایی را مطرح می‌کند.

در چنین حالت واضحی تحلیل ادعای دولت جمهوری اسلامی و قضاوت در مورد عملکرد و رفتار آن، با عنایت به اعمال و استقرار قدرت در یک چارچوب معین و در شکل موجود آن قابل بررسی و ارزیابی است. اما درباره عملکرد احزاب و سازمان‌های سیاسی که هنوز به قدرت دست نیافته‌اند و تنها در مسیر فعالیت و مبارزه حمایت از برخی ارزش‌های انسانی را مطرح می‌نمایند شاید نتوان به آسانی به قضاوت پرداخت و یا تحلیلی از آن  ارایه داد. لیکن موضع گیری‌ها و رفتارهای جاری و اخیر این گونه مجامع و عملکرد رسانه‌های وابسته به آنها می‌تواند بیان کننده‌ی میزان پایبندی چنین گروه‌هایی به ارزش‌های مطروحه باشد.

با نگاهی به رفتار رسانه‌ای و مطبوعاتی احزاب، گروه‌ها و مجامع سیاسی و مدنی می‌توان دریافت هر حزب و انجمن و یا طیف و جناحی تا چه سطحی و به چه میزان به حقوق و آزادی‌های اساسی مردم معتقد است؟ تا چه حد باورمندانه آزادی، دموکراسی و حقوق‌بشر را مورد تعقیب قرار می‌دهد. و یا چگونه و با چه کیفیتی در مطالبه و تأمین این حقوق با مردم همراهی نشان می دهد؟

شاید مروری اجمالی بر مطالب و موضوعات ارائه شده در بسیاری از رسانه‌های صوتی و تصویری و مطبوعات سایبری موجود فارسی زبان کافی باشد تا بتوان به عمق وجود برخی رفتارها و برخوردهای دوگانه و متناقض با حقوق‌بشر و اعمال تمایزها و تبعیض‌های ناامیدکننده و تاسف بار پی‌برد.
تقسیم مردم به خودی و غیرخودی با الگوبرداری از حکومت‌ها و سکوت در برابر نقض حقوق غیرخودی‌ها، بایکوت نمودن و یا مخالفت کردن با طرح حقوق و مطالبات اقوام و مردمان رنج دیده مناطق حاشیه‌ای کشور و نادیده گرفتن مبارزه‌ی مدنی و مسالمت‌آمیز یک قوم یا بخشی از مردم و بایکوت کردن فعالان سیاسی و مدنی اقوام بی‌شک همراهی با ناقضان حقوق‌بشر و تأیید نقض این حقوق محسوب می‌شود.

چنان که تاکید بر برخی موارد نقض حقوق‌بشر مربوط به اشخاص ویژه هم فکر و هم طیف و اغماض و نادیده گرفتن موارد نقض حقوق‌بشر در باره‌ی برخی اشخاص خاص سیاسی و مدنی نا هم سو، و بایکوت کردن افراد به صرف احتمالی داشتن افکار و اندیشه ویژه و یا بدلایلی چون تعلقات قومی و مذهبی ، هم نیز خود از مصادیق نقض صریح حقوق‌بشر است. از این رو ادعای حمایت از حقوق‌بشر و در عین حال قائلیت به تمایز و تبعیض بین افراد قربانی نقض حقوق‌بشر نه تنها کمک به این حقوق نیست بلکه تیشه زدن به اساس حقوق‌بشر و اصولی است که مبتنی بر تساوی و برابری و منع هرگونه تمایز و تبعیض است.
مشاهده تبعیض و تمایز و سکوت نسبت به مبارزات اقوام و بایکوت کردن فعالان غیرفارس زبان به شدت شوکه کننده است. در چنین شرایطی است که به نظر می‌رسد اساساً اختلاف نظر فاحشی بین حاکمیت دارای قدرت و غالب اپوزیسیون فاقد قدرت در این ارتیاط متصور نباشد. به راستی که وضیعتی یأس آور است آیا اقوام و اقلیت‌های ساکن در ایران  بویژه کُردها از نظر این دسته از اپوزیسیون می‌توانند ایرانی باشند و یا اصولاً بخشی از شهروندان این سرزمین محسوب خواهند شد؟! آیا فقط مردم و فعالان سیاسی و مدنی کُرد باید بر وجود پیوندهای از هم گسیخته شده و یا عملاً نداشته تأکید و اصرار بورزند؟

چنین وضعیت تأثربرانگیزی را می‌توان در تعداد زیادی از رسانه‌های متعلق به اپوزیسیون و رسانه‌های آزاد و مستقل فارسی زبان و حتی نهادهای حقوق‌بشری ایرانی به وضوح مشاهده کرد. البته شاید نتوان فرد، افراد، گروه؛ انجمن و یا دسته و طیف خاصی را مورد خطاب قرار داد. به نظر می‌رسد رسوبات برجای مانده از افکار شونیستی و شبهه فاشیستی دهه‌های گذشته مانند خودمحوربینی، تمامیت طلبی و برتری جویی قومی و زبانی و مذهبی متأسفانه هنوز افکار و اندیشه‌ی تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی را در اسارت خود نگه داشته است و  برخی ذهنیت‌های قوام یافته حاصل دوران جنگ سرد نیز هم چنان فریزشده باقی مانده و کماکان روح و روان بسیاری را در تسخیر و تحت فرمان دارد.

در هرحال این گونه رفتارها خود محکی است برای آنان که ادعای حمایت از حقوق‌بشر؛ برابری و همزیستی برادرانه در میان مردمان ایرانی دارند و هم مبنایی است برای قضاوت درباره حامیان و مدافعان راستین حقوق‌بشر و حقوق مردم. پر واضح است که دفاع بد از حقوق بشر و استفاده‌ی ابزاری از آن ضربه به اساس این حقوق است و این گونه اقدامات بی‌تردید مدافعان واقعی آن را نیز شرمسار می‌سازد. البته امید است بنای اصول حقوق‌بشر خود از شرم فرو نریزد. شرم از دفاعیات سوء و ناهنجار و گزینشی از آن، شرم از سوءاستفاده‌هایی که به نام و در حمایت و دفاع از حقوق و ارزش‌های انسانی از آن می‌شود و شرم از سوءاستفاده‌های ناجوانمردانه باندی و مافیایی از موضوع حقوق‌بشر.
بیایید نگذاریم بنای اصول حقوق‌بشر از شرم فرو بریزد.

دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

سه شنبه نهم آوریل ٢٠١٣