به یاد عثمان مصطفی‌پور، آن میراث معنوی کردستان + گفت‌وگو

12:34 - 17 شهریور 1400

بسیاری او را ماندلای کُرد می‌نامند، بسیاری دیگر اسطوره مقاومت، بسیاری مظهر مبارزه، بسیاری میراث معنوی کُرد، بسیاری او را قهرمان زندان‌های ارومیه و تبریز می‌دانند و بسیاری در وصف شخصیت آرام و باوقارش از گفتن کلمات عاجزند.

مظاهر و نام‌ها در توصیف مبارزه و مقاومت او تمامی ندارد، اما آنچه معرف نمادین مبارزه و بودن اوست، اینست که زندان و شکنجه‌گاه‌های جمهوری اسلامی، نتوانست اراده و باور او را تسخیر و تسلیم کند و این سیاه‌چاله‌های جمهوری اسلامی بودند که تسلیم اراده او شدند.

او کسی نیست جز عثمان مصطفی‌پور، زندانی سیاسی سابق کُرد که بعد از ٢٨ سال اسارت در شکنجه‌‌گاه‌های جمهوری اسلامی، بامداد سه‌شنبه ١٦ شهریور ١٤٠٠، بر اثر بیماری کرونا جان خود را از دست داد.

عثمان مصطفی‌پور در سال ١٣٧٠ در ٢ پرونده جداگانه در سه مرحله به ٣٥ سال زندان محکوم شده بود. وی سی‌ام آبان‌ماه ١٣٩٨،  پس از ٢٨ سال حبس از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد و در اردیبهشت‌ماه ١٣٩٩ به دلیل فشارهای اداره اطلاعات پیرانشهر مجبور به خروج از ایران شد.

بارزترین موارد نقض حقوق سیاسی و مدنی این زندانی سیاسی در مدت ٢٨ سال زندان؛

  • عدم دسترسی عادلانه به دادرسی در ٣ مرحله‌ای که دادگاهی شد
  • عدم دسترسی به وکیل تعیینی از سوی خانواده و گماردن وکیل تسخیری از سوی جمهوری اسلامی  
  • نداشتن حق مرخصی در طول ٢٨ سال زندان حتی برای یک روز
  • نگهداری بیش از ٢ سال در سلول انفرادی بازداشتگاه‌ها و قرنطینه زندان ارومیه و اعمال شکنجه‌های جسمی، روحی و روانی
  • اجازه نیافتن برای حضور در مراسم ختم عزیزان (مادر، خواهر، برادر) و رفتن برسر جنازه آنها که حتی برخلاف آیین‌نامه داخلی زندان‌های جمهوری اسلامیست
  • ابلاغ نکردن رسمی و کتبی پایان حبس و تاریخ خاتمه حبس در تمام مدت بازداشت
  • بازگشایی پرونده‌های جدید در طول بازداشت و متهم کردن وی به اتهامات انتسابی در دوران بازداشت بدون دسترسی به وکیل تعیینی
  • وادار کردن و به ‌زور انگشت او را زیر مدارک و کاغذهای انتسابی زدن، تحت مشت و لگد و سیم‌های کابل بازجوها
  • زهرچشم گرفتن از وی و زندانیان سیاسی در زندان به‌دنبال رخدادهای خارج از زندان از جمله محرومیت از حمام، هواخوری و ملاقات و همچنین توهین و تحقیر در تراشیدن اجباری موی سر به مدت ٣ ماه
  • رد درخواست و مخالفت با آزادی مشروط او برای دو بار  

حسین احمدی‌نیاز، وکیل  پایه یک دادگستری که برای ٢ سال وکالت عثمان مصطفی‌پور را برعهده داشته در گفت‌وگو با کُردپا، در ابتدا بزرگداشت مبارزات این زندانی سیاسی را اینگونه برمی‌شمارد و می‌گوید: "زمانی که افتخار پذیرش وکالت شهید عثمان مصطفی‌پور نصیبم شد، برخود می‌بالیدم که وکالت چنین بزرگ مردی را برعهده گرفته‌ام. برای اولین بار،  وقتی در زندان ارومیه او را با شهید هدایت عبدالله‌پور زیارت کردم، نلسون ماندلا برایم تداعی شد، کاک عثمان مصطفی‌پور بسان ماندلا، مبارز، نستوه، دلیر و شجاع بود و دقیقا بیش از ماندلا در زندان بسر برد. جرم او عقیده و مرام دفاع از یک ملت ستمدیده بود. هرگز پشیمان نبود و هیچ وقت درخواست عفو و بخشودگی نکرد. در زندان ارومیه، پشت و پناه زندانیان سیاسی بود و بسان یک رهبر هدایتگر. با بررسی تاریخ مبارزات رهایی‌بخش ملت‌ها ملاحظه می‌کنیم که کردار و گفتار رهبران و رهروان مبارزه و رهایی آنها میراث معنوی آنها بشمار می‌روند.

کردار، رفتار و گفتار مبارزاتی کاک عثمان مصطفی‌پور، در ایام ٢٨ سال زندان، مبارزات او و … همه در این چارچوب قرار می‌گیرد.

برای پاسداشت و حفظ این میراث ارزشمند برای آیندگان از یکسو باید بنیادی بنام کاک عثمان مصطفی‌پور ثبت و ایجاد شود و  از سوی دیگر در کتب درسی کوردستان مبحثی به مبارزات رهایی بخش و زندان او پدید آید."

عثمان مصطفی‌پور در سال‌های ١٣٧٠ و ١٣٧٩، در جریان ٢ پرونده تحمیلی در سه مرحله، بدون دسترسی به وکیل تعیینی و دادگاهی عادلانه به اتهام "معاونت در قتل" به ١٠ سال زندان و به اتهام "همکاری با یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون ایران" به ٢٥ سال زندان و در مجموع به ٣٥ سال زندان محکوم شد.

حسین احمدی‌نیاز، وکیل پایه یک دادگستری که در سال‌های ١٣٩٥ و ١٣٩٦ وکالت این زندانی سیاسی را برای رهایی کاک عثمان از زندان برعهده گرفته بود، زیراکه او طبق قانون بیش از مهلت مقرر قانونی در حبس بود، اما مقامات قضایی با آزادی او مخالف می‌کردند. در این رابطه در گفت‌وگو با کُردپا می‌گوید: "استدلال ما برای رهایی عثمان مصطفی‌پور از زندان طبق قانون بود اما استدلال مقامات قضایی براساس نظر و دیدگاه مقامات امنیتی بود و به همین دلیل با آزادی وی مخالفت می‌شد."

در تابستان سال ١٣٩٥ با درخواست عفو و بخشودگی او مخالفت و رد شد؛ همچنین درخواست آزادی مشروط او در آبان ٩٧ نیز توسط شعبه ٣ دادگاه انقلاب ارومیه رد شد.

این وکیل پایه یک دادگستری در تایید ناعادلانه بودن دادرسی او میگوید: "او محروم از یک دادرسی منصفانه ‌و عادلانه بود و حکم صادره به کاک عثمان در دادگاه انقلاب هرگز استانداردهای یک عدالت قضایی را نداشت."

عثمان مصطفی‌پور، در زمان بازداشت ٢٨ ساله خود بیش از ٢ سال را در ابتدا و تا زمان صدور احکام یکی پس از دیگری در سلول انفرادی گذارند و شکنجه‌های روحی و جسمی فراوانی را متحمل شد. دادرسی به پرونده وی در همه ابعاد به‌حدی ناعادلانه بود که حتی یک روز مرخصی به او ندادند.

همانطور که احمدی‌نیاز در این‌باره می‌گوید: " کاک عثمان در طول دوران زندان تحت شکنجه‌های روحی، روانی و فیزیکی فراوانی بود، اولین شکنجه او عدم برخورداری از حقوق طبیعی یک زندانی، مانند استفاده از مرخصی بود. جمهوری اسلامی بسیار زیاد از کاک عثمان هراس داشت و همین عامل باعث عدم اجازه مرخصی به او بود".

روند بازداشت و دادسرسی ناعادلانه عثمان مصطفی پور در طول ٢٨ سال اسارات؛

عثمان مصطفی‌پور، فرزند حسین، متولد ١٣٤٦، اهل روستای "کاسه‌کران" منطقه پیرانشهر، در تاریخ ٢٣ تیرماه ١٣٧٠، به همراه ٣ تن دیگر از دوستانش در دره آسنگران ترگور ارومیه دستگیر و دو تن دیگر از دوستانش به نام‌های "حسین سیت‌وت" و "محمدصالح شاهینی" در همان محل به ضرب گلوله نیروهای سپاه پاسداران جان باختند.


از ٣ تن اسیر دیگر در دست جمهوری اسلامی، ٢ زندانی سیاسی به نام‌های "ملا جاسم دلنشین" و "ایوب جهانگیری" به‌ترتیب در سال‌های ١٣٧١ و ١٣٧٢ در زندان مرکزی ارومیه اعدام و تاکنون کسی از نحوه‌ اعدام و محل دفنشان اطلاعی ندارد و دیگری "میرزا محمد قاسمی" بعد از تحمل ٨ سال حبس از زندان آزاد شد.

عثمان مصطفی‌پور از لحظه بازداشت، به ‌مدت ٦ ماه در سلول‌های انفرادی سپاه پاسداران و اداره اطلاعات تحت شدیدترین شکنجه‌ها، توهین، آزار و اذیت جسمی و روحی قرار گرفت.

او در رنج‌نامه‌ی خود در سال ١٣٩٣ به احمد شهید درباره این ٦ ماه نوشته بود: "بعد از گذشت بیست سال از آن روزها خودم تعجب می‌کنم که چطور از زیر این همه ضرب و شتم و فشار زنده بیرون آمدم، در طول این شش ماه غیر از بازجو و شکنجه‌گر هیچ انسانی را ندیدم و هیچ‌کس حتی خانواده‌ام از وضعیت و سرنوشتم اطلاع نداشتند"

در ١٨ دی‌ماه ١٣٧٠ به سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه منتقل و پس از یکماه برای اولین بار خانواده‌اش را ملاقات کرد.

در پنجم بهمن‌ماه ١٣٧٠ به اتفاق دو تن از هم بازداشتی‌هایش "ملا جاسم دلنشین" و "ایوب جهانگیری" به اعدام محکوم شدند؛ با وجود آنکه خانواده‌ برایش وکیل گرفته بودند، اما به وکیلش اجازه حضور در دادگاه داده نشد و برایش وکیل دولتی تسخیر کردند.

سه روز بعد از این دادگاه ناعادلانه، حکم اعدامش به وی ابلاغ شد و حکم اعدام دوستانش بعد از چند ماه اعلام شد.

تابستان سال ١٣٧١ بعد از اعدام "ملا جاسم دلنشین" و در سال ١٣٧٢ پس از اعدام "ایوب جهانگیری؛ به وی اطلاع داده شد حکم اعدامش نقض شده و بلافاصله به زندان تبریز منتقل گشت.

بعد از دو سال زندگی در وحشت بازجویی، شکنجه و سلول انفرادی زندان ارومیه، از سال ١٣٧٢ تا سال ١٣٧٤، در بند سیاسی زندان تبریز بود.

به گفته خودش در این مدت: " به غیر از من، همه از بچه‌های کومله، فدائیان خلق، مجاهدین و توده‌ای‌ها بودند، برایم بسیار جالب بود در چنین جمع پاکی حضور می‌یافتم. فراموش نمی‌کنم که یک بار به خاطر انفجار در حرم امام رضا سر همه ما را تراشیدند و برای سه ماه علاوه بر ممنوع‌الملاقات بودن از رفتن به هواخوری و حمام محروم شدیم. چه زندگی وحشتناکی بود. در طول این سه ماه تمام بچه‌ها به قارچ و بیماری‌های دیگر پوستی مبتلا شدند. از جوندگان و کک و شپش هم که دیگر نباید پرسید"

سال ١٣٧٤ دوباره به زندان ارومیه باز گردانده شد و بی‌خبر از همه چیز و همه جا در آنجا به دادگاه برده شد و بدون هیچ دلیلی پرونده‌ای دال بر قاتل بودنش تنظیم کرده بودند. آقای مصطفی‌پور که تا ‌آن لحظه از این اتهام تازه بی‌خبر بود، در حضور قاضی اظهار بی‌اطلاعی کرده و تا سال ١٣٧٩ در گیرودار این پرونده بود و در نهایت به دلیل "شرکت در قتل" به ده سال زندان محکوم شد.

صدایش بجای نرسید و چند ماه بعد از ابلاغ حکم دلخوش از اینکه یک سال دیگر آزاد می‌شود و نُه سال زندان کشیده بود. باز هم بی‌خبر از همه جا، به دادگاه انقلاب برده شد و به اتهام "عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون ایران"، به ٢٥ سال زندان محکوم کردند.

او در این‌باره از زبان خودش می‌گوید: "بعد از نُه سال رنج و زجر زندان و دو سال و چند ماه انفرادی و قرنطینه، چنین می‌نمود که داستان دادگاهی‌هایم به پایان می‌رسید، دادگاهی که هیچ‌گاه وکیلی نداشتم و هیچ‌گاه نتوانستم از خودم دفاع کنم. تمام مدارک آن ورقه کاغذهایی بود که در بازجویی و در زیر مشت و لگد و سیم‌های کابل یکی از بازجوها انگشتم را می‌گرفت و بر آنها مهر می‌زد.

حتی نتیجه این دادگاهی‌ها و محکوم شدن‌ها، هیچ‌گاه ورقه‌ای از کاغذ که دال بر محکومیتم باشد، دادنامه‌ای و یا هر سند دیگری را ندیدم و دریافت نکردم. هر آنچه را که بر من تحمیل کردند و بدان محکوم شدم شفاهی بود که ماموری از زندان یا اطلاعات می‌آمد و آن را می‌گفت".

عثمان مصطفی‌پور، پس از صدور ٣٥ حکم حبس و گذارندن ٢٨ سال از آن دوران، در سی‌ام آبان ١٣٩٨، مشمول "عفو رهبری" شد و از زندان ارومیه آزاد شد.

او که پس از آزادی نیز بصورت مستمر تحت فشار نهادهای امنیتی بود در اردیبهشت ١٣٩٩ مجبور به خروج اجباری از ایران شد، اما متاسفانه براثر بیماری کرونا جان باخت.

سازمان حقوق بشری کُردپا، ضمن ابراز تأسف از درگذشت این مبارز راه آزادی، بر فعالیت خود در صدای نقض حقوق بشر در کردستان ایران پافشاری می‌کند و دادخواه ظلم رفته بر تمامی زندانیان سیاسی از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی است که باید بعنوان یک ژنوساید انسانی شناخته و مسئولان جمهوری اسلامی پاسخگو و دادگاهی گردند.

تنظیم: اوین مصطفی‌زاده