اردشیر کشاورز: زبان کُردی تعیینکننده است
19:07 - 18 آذر 1392
آژانس کُردپا: کرمانشاه به عنوان پُرجمعیتترین شهر کُردنشین ایران، از دیرباز محل کشمکش قدرت مرکزی با هویت ملی و تاریخی این شهر به عنوان کُردستان بوده و به همین جهت فضای فرهنگی و سیاسی آن همواره توجه مراکز قدرت را جلب نموده است.
طی ماههای اخیر مقالات و سخنانی دربارهی بحران اضمحلال فرهنگی و هویت و جایگاه زبان کُردی در این شهر، رسانهای شد.
آژانس خبررسانی کُردپا گفتگوی کوتاهی با اردشیر کشاورز، پژوهشگر و تاریخنویس کرمانشاه انجام داده که متن کامل آن درپی میآید:
کُردپا: چه تحلیل و رویکردی نسبت به مفهوم پارسی کرمانشاهی که در چند سال اخیر و به ویژه ماههای گذشته از زبان برخی چهرهها مانند آقای جلالالدین کزازی جاری گشته، دارید؟
اردشیر کشاورز: فارسی کرمانشاهی قدمتی بیش از ٢٠٠ سال در استان کرمانشاهان ندارد. رواج اینگونه گفتار فارسی برمیگردد به زمان حکام قاجاریه که مُنشیان و کُتاب به عنوان دیلماچ( مترجم ـ زبان تُرکی) از وجودشان برای برگرداندن مطالب کُردی سران عشایر یان بزرگان در دارالحکومهها استفاده میشد. دوم اینکه کرمانشاه به واسطهی همجواری با اعتاب مقدسه و تردد زوار و تُجار، محل عبور دستجات مختلف بوده که با گویشها و زبانهای مختلف رفت و آمد داشتند و اینگونه امور باعث گردیده که یک نوع فارسی به عنوان فارسی کرمانشاهی مطرح شود و بیش از این هم سابقهای ندارد. مردم استان کرمانشاهان در کلیت امر و در گذشتههای دور ١٠٠% کُرد و لَک بودهاند.
کُردپا: همچنان که مطلعید کرمانشاه به هندوستان ایران مشهور میباشد، شما تساهل و تسامح ادیان مختلف در بافت اجتماعی ـ سیاسی شهر کرمانشاه را چگونه تبیین میکنید؟
اردشیر کشاورز: این مورد که کرمانشاهان هندوستان ایران میباشد به هیچوجه مورد تأیید بنده نیست. زیرا که ادیان مختلف، ضوابط و روابط خاص خود را دارند. دین فقط دین اسلام است و در اکثریت است، منتها آیینهای زیرمجموعهی دین دارای تعدد هستند مثل مذهب شیعه و مذهب سنی و آیین یارستان. پس نمیشود این مورد را با ادیان مقایسه کرد، مذهب میتواند زیرمجموعهی دین باشد اما هرگز دین نیست. دوم اینکه استان کرمانشاهان دارای تعدد قومیت نیست. یک قوم در اکثریت که آن هم قوم کُردست و لک هم به عنوان هستهی دورنی و پوستهی بیرونی مردم کُرد حضور قوی و ملموسی در استان داشتهاند و بنابراین کرمانشاهان دچار تکثر و تعدد قومیتی نمیباشد. یک قوم، قوم کُرد دارد اما دارای تعدد و تنوع ایلی و عشیرهای است و این ایلات عمدتاً کُرد و وَند هستند. وند هم آن ایلاتی بودند که در گذشتههای دور در زمان صفویان به بعد تحت عنوان ایلات وند در کنار عشایر کلهُر و زنگنه گاهی در شرق و در خراسان بزرگ و گاهی هم در غرب با عثمانیان و ازبکان میجنگیدند. بنابراین اطلاق این مورد که تساهل و تسامح وجود ندارد غیر دقیق و نادرست است ولی نه اینکه ما دچار تعدد قومیتی باشیم و دارای تعدد دینی و آنهم به صورت اکثریتی، دین یک دین و آن اسلام در حالت کلیت امر و در زیرمجموعهها اهل شیعه و سنت و یارستانی و در نهایت تعدد ایلی و عشیرهای زبان، زبان کُردی است با گویشهای متفرعه از کُردی.
کُردپا: بزرگان کرمانشاه نظیر یارمحمدخان کرمانشاهی، میرزا رضا کلهر، شامی کرمانشاهی و دیگر مشاهیر فرهنگی و سیاسی کُرد در سیاستگذاری دولتی به عنوان مبنای نمادسازی شهری چه جایگاهی دارند؟
اردشیر کشاورز: کرمانشاه به عنوان مرکز استان پنجم در گذشته و کرمانشاهان امروز که نقش تاریخی، سیاسی و جغرافیای تاریخی داشته، دارای قدمت آنچنانی نیست. این شهر به عنوان مرکز استان بیش از ٢٥٠ سال قدمت ندارد. یعنی از زمان کریمخان زند از سال ١١٧٦ هجری قمری(١٧٦٣ میلادی) بنابه حکمی که الله قلیخان که برای یکی از سران کُرد زنگنه به نام الله قلیخان زنگنهی رکنالدوله صادر کرد، شهر کرمانشاه که در کنار شهرک الهیه امروز قرار داشته و بوسیلهی محمدخان زند ویران شده بود سال ١١٦٧ و مردم عشایر که دوم سوم از آنها که عشایر کُرد و لک بودند به شیراز کوچ داده شدند. از آن تاریخ به بعد(یعنی ٩ سال فاقد مرکزیت بودند) اما از سال ١١٧٦ به تدریج به کرمانشاه مراجعه و بازگشتند و شهر جدید در روستاهای برزدماغ، دَرَلول، عباسآباد و فیضآباد، چَنانی و سرتپه مشغول ساخت و ساز شدند و هر ایل و عشیرهای کُرد بخشی از شهر را برای اسکان، عمران و ابادانی و کشت و زراعت خود اختصاص داد. سران این عشایر قطعا از آن تاریخ به بعد نقش نمادین که هیچ، بلکه نقش مثبت و کارسازیی داشتند از جمله میرزا رضای کلهر که مدتی در دستگاه امام قُلی میرزای عماددوله به عنوان میرشکار حضور داشت و بعد هم جذب دربار ناصرالدینشاه شد و خوشنویسی را پیشه کرد اما سردار بزرگی مثل یارمحمدخان که کُرد لک بود در مشروطیت نقش بسیار بارزی داشت و در کنار ستارخان و باقرخان به مدت ١١ ماه در جنگ پایداری تبریز شرکت نمود. در حادثهآفرینیهای مستبدین در تهران، یارمحمدخان نقش عالی و متعالی داشت و بعد هم در بازگشت به کرمانشاه همراه سالارالدوله برای بازکردن نمادهای قانونی مثل مجلس، روزنامه و مجامع حزبی تلاش و کوشش فراوانی کرد و علیه ناصرالمُلک که تمامی مظاهر مشروطه را تعطیل کرده بود اقدام کرد و متأسفانه به علت خیانت فرمانفرما کشته شد.
کُردپا: شما مدتی قبل رسانهی استانی \"زاگرُس\" را به لودگی و مسخرگی متهم کردید، این موضوع با اهمیت به نظر شما یک امر مقطعی و فردیست یا اینکه به صورت سیستماتیک و سیاسی توسط نهادهای ذیربط تعقیب میگردد.
اردشیر کشاورز: بنده رسانه را به لودگی و مسخرگی متهم نکردهام. بلکه گفتم که رسانهی زاگرُس که به عنوان مرکز منطقهی کُردستان محسوب میشود، نبایستی زبان کُردی را به سخره بگیرد. زبان کُردی، زبان رسمی مردم کُرد است و غیر از مطالب نوشتاری که بوسیلهی زبان رسمی انتشار مییاید، زبان کُردی تعیینکننده است، چرا که دارای قدمت تاریخی و تطورات تاریخی میباشد که قدمت آن از سنگنوشتهی داریوش اول هخامنشی در بیستون فراتر است. زبان زندهایست که هر برای هر جاندار و غیرجانداری فعل مخصوص به خودش را دارد و از واژههای عربی استفاده نمیشود. همچنین تنوین در زبان کُردی به کار گرفته نمیشود. زبان آنطور که محاورهایست، مکتوب هم هست. پس با این پیشینه و با این قدمت و با این غنای گفتاری زبان کُردی که حضور و وجود ملموس و غلیظی در جامعه دارد چرا بصورت مسخره از زبان کُردی استفاده کنند. البته شبکهی زاگرُس تشکیل شده از کارکنان و کارشناسان کُرد و طیفی که به ایران و زبان کُردی و نیز گویشهای مختلف زبان کُردی افتخار میکنند و در جهت اعتلای زبان کُردی و قومیت کُرد با دیدهی احترام نگاه دارند.
کُردپا: شاید کرمانشاه از جملهی شهرهایی باشد که بیشترین آثار طبیعی و ابنیهی تاریخی در آن وجود دارند و طبق معمول هم در فهرست ملی کشور به ثبت رسیدهاند، طاقبستان به عنوان نماد کرمانشاه در چه وضعیتی بسر میبرد و محافظت از آن مورد پسند است؟
اردشیر کشاورز: بیستون و طاقبستان سند سروری کرمانشاهان و مردم کُرد محسوب میشود. طاقبستان، بیستون و سنگنوشتههای ذهاب، قصرشیرین، روانسر، دینور و ساقوند هرسین سند افتخار مردم کُرد و کشورند. بررسی، نگهداری، حراست و حفاظت از این نقش و نگارها که در گذشته از روی غفلت، مصامحهکاری و عدم اطلاع برخی تندروها، دچار صدمات و لطماتی وارده شده، وظیفهی هر شهروند و سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی امر هم به تبع بایستی نسبت به نگهداری و مواظبت از دستاوردهای ملی و باستانی مردم کُرد، مجدانه مساعی لازم به کار گرفته شود. حالا که غفلتی صورت گرفته باید به مسئولین تذکر داده شود و ما در نشریات و صدا و سیما به این نقش و وظیفهی متولیان تأیید و تأکید و گوشزد شده است.
کُردپا: اسامی برخی مشاهیر فرهنگی، ادبی، سیاسی و هنری کرمانشاه که به نوعی در بوتهی فراموشی سپرده شده نام ببرید؟
اردشیر کشاورز: میرزارضاخان کلهر، محمدحسین جلیلی بیدار، یدالله بهزاد، اسدالله عاطفی، مرتضی مهدوی، دکتر ایرج وامقی، علی محمد افغانی، علیاشرف درویشیان، مجتبی میرزاده، شامی کرمانشاهی و امیر مخصوص کلهر.
کُردپا: نقش و جایگاه کنونی شهر کرمانشاه در جنبش فرهنگی و سیاسی کُردستان ایران را که به کوردایتی مشهور است چگونه ارزیابی میکنید؟ به ویژه آنکه برخیها از \"عقیم عملی\" در میان شیعیان کرمانشاه سخن به میان میآورند؟
کُردپا: چرا همواره کرمانشاه با واژگانی همچون طوایف و تیرههای کُردی عجین گشته؟ واژهی کرمانشاه از چه میآید؟
اردشیر کشاورز: طبق مستندات تاریخی، شهر کرمانشاه تا زمان بهرام چهارم یعنی بهرام بن بهرام بن بهرام که پادشاه کرمان بوده، نام کامبادنه داشته است. این نام در عصر مادها، هخامنش و سایر سلسلهها همچنان محفظ مانده تا سال ٣٨٨ میلادی و در زمان بهرام چهارم که لقب کرمانشاه را داشته، ٣٥ سند مکتوب داریم که گویای این نکته هستند که کرمانشاه برگرفته از نام و لقب بهرام چهارم است. کرمانشاه در تهاجم اعراب در سال ١١ هجری قمری به بعد تا سال ٢١ هجری قمری مردم یکدستی داشته، کلاً کُرد بوده و مجمع التواریخ در زمان نادر به صراحت تأکید میکند که مردم کرمانشاهان کُرد و لکی هستند. بعد از تهاجم عرب یکی از دغدغههای حکام عرب این بود که مبادا در غیاب سران حاکم، یک اغتشاش و مخالفتهایی صورت بگیرد و در جهت تضعیف نهاد حاکمیت کارساز شود به هیمین سبب دست به کار شدند و جمعیتهای بومی را کوچ دادند به سایر نقاط یعنی مراکز بومی را تخلیه و یا ترکیبی از جمعیت اقوام و نژادهای عرب، تُرک و فارس و غیر آوردند و بین مردم کُرد جای دادند. از این نظر بعد از آن تاریخ کل هَم مردم بر این امر قرار گرفت که به ایلات و طوایف که بستگی به آنها داشتند. شما بینید در عرف جامعهشناسی قومیتها بایستی تابع این اصل کلی باشند که نیای واحد برایشان بصورت مشترک مطرح میباشد ولی در ایل و عشیره اگر نیای واحد نداشته باشند هیچ مشکلی ندارد. از پیوند و تشکیل چند خانواره یک تیره، از تشکیل چند تیره، یک طایفه و از چند طایفه، یک ایل تشکیل میشود و این اصل جامعهشناسی در استان کرمانشاه به صورت ایلات و طوایف کُرد تشکیل گردیده است.
اردشیر کشاورز در سال ١٣٣٠ در محلهی آبشوران شهر کرمانشاه متولد و در دانشگاه جندی شاپور اهواز گواهینامه ی کارشناسی ادبیات فارسی دریافت کرد.
کتاب گُرد کُرد نخستین اثر تألیفی وی است. کشاورز در سال ٨٠ به عنوان نویسندهی سال معرفی گردید.
این پژوهشگر کُرد بیش از ١٠ اثر تحقیقی و تاریخی دربارهی مشاهیر و تاریخ فرهنگی کرمانشاه نگارش نموده که امیرمخصوص کلهُر اخرین اثر پژوهشی وی میباشد.
طی ماههای اخیر مقالات و سخنانی دربارهی بحران اضمحلال فرهنگی و هویت و جایگاه زبان کُردی در این شهر، رسانهای شد.
آژانس خبررسانی کُردپا گفتگوی کوتاهی با اردشیر کشاورز، پژوهشگر و تاریخنویس کرمانشاه انجام داده که متن کامل آن درپی میآید:
کُردپا: چه تحلیل و رویکردی نسبت به مفهوم پارسی کرمانشاهی که در چند سال اخیر و به ویژه ماههای گذشته از زبان برخی چهرهها مانند آقای جلالالدین کزازی جاری گشته، دارید؟
اردشیر کشاورز: فارسی کرمانشاهی قدمتی بیش از ٢٠٠ سال در استان کرمانشاهان ندارد. رواج اینگونه گفتار فارسی برمیگردد به زمان حکام قاجاریه که مُنشیان و کُتاب به عنوان دیلماچ( مترجم ـ زبان تُرکی) از وجودشان برای برگرداندن مطالب کُردی سران عشایر یان بزرگان در دارالحکومهها استفاده میشد. دوم اینکه کرمانشاه به واسطهی همجواری با اعتاب مقدسه و تردد زوار و تُجار، محل عبور دستجات مختلف بوده که با گویشها و زبانهای مختلف رفت و آمد داشتند و اینگونه امور باعث گردیده که یک نوع فارسی به عنوان فارسی کرمانشاهی مطرح شود و بیش از این هم سابقهای ندارد. مردم استان کرمانشاهان در کلیت امر و در گذشتههای دور ١٠٠% کُرد و لَک بودهاند.
کُردپا: همچنان که مطلعید کرمانشاه به هندوستان ایران مشهور میباشد، شما تساهل و تسامح ادیان مختلف در بافت اجتماعی ـ سیاسی شهر کرمانشاه را چگونه تبیین میکنید؟
اردشیر کشاورز: این مورد که کرمانشاهان هندوستان ایران میباشد به هیچوجه مورد تأیید بنده نیست. زیرا که ادیان مختلف، ضوابط و روابط خاص خود را دارند. دین فقط دین اسلام است و در اکثریت است، منتها آیینهای زیرمجموعهی دین دارای تعدد هستند مثل مذهب شیعه و مذهب سنی و آیین یارستان. پس نمیشود این مورد را با ادیان مقایسه کرد، مذهب میتواند زیرمجموعهی دین باشد اما هرگز دین نیست. دوم اینکه استان کرمانشاهان دارای تعدد قومیت نیست. یک قوم در اکثریت که آن هم قوم کُردست و لک هم به عنوان هستهی دورنی و پوستهی بیرونی مردم کُرد حضور قوی و ملموسی در استان داشتهاند و بنابراین کرمانشاهان دچار تکثر و تعدد قومیتی نمیباشد. یک قوم، قوم کُرد دارد اما دارای تعدد و تنوع ایلی و عشیرهای است و این ایلات عمدتاً کُرد و وَند هستند. وند هم آن ایلاتی بودند که در گذشتههای دور در زمان صفویان به بعد تحت عنوان ایلات وند در کنار عشایر کلهُر و زنگنه گاهی در شرق و در خراسان بزرگ و گاهی هم در غرب با عثمانیان و ازبکان میجنگیدند. بنابراین اطلاق این مورد که تساهل و تسامح وجود ندارد غیر دقیق و نادرست است ولی نه اینکه ما دچار تعدد قومیتی باشیم و دارای تعدد دینی و آنهم به صورت اکثریتی، دین یک دین و آن اسلام در حالت کلیت امر و در زیرمجموعهها اهل شیعه و سنت و یارستانی و در نهایت تعدد ایلی و عشیرهای زبان، زبان کُردی است با گویشهای متفرعه از کُردی.
کُردپا: بزرگان کرمانشاه نظیر یارمحمدخان کرمانشاهی، میرزا رضا کلهر، شامی کرمانشاهی و دیگر مشاهیر فرهنگی و سیاسی کُرد در سیاستگذاری دولتی به عنوان مبنای نمادسازی شهری چه جایگاهی دارند؟
اردشیر کشاورز: کرمانشاه به عنوان مرکز استان پنجم در گذشته و کرمانشاهان امروز که نقش تاریخی، سیاسی و جغرافیای تاریخی داشته، دارای قدمت آنچنانی نیست. این شهر به عنوان مرکز استان بیش از ٢٥٠ سال قدمت ندارد. یعنی از زمان کریمخان زند از سال ١١٧٦ هجری قمری(١٧٦٣ میلادی) بنابه حکمی که الله قلیخان که برای یکی از سران کُرد زنگنه به نام الله قلیخان زنگنهی رکنالدوله صادر کرد، شهر کرمانشاه که در کنار شهرک الهیه امروز قرار داشته و بوسیلهی محمدخان زند ویران شده بود سال ١١٦٧ و مردم عشایر که دوم سوم از آنها که عشایر کُرد و لک بودند به شیراز کوچ داده شدند. از آن تاریخ به بعد(یعنی ٩ سال فاقد مرکزیت بودند) اما از سال ١١٧٦ به تدریج به کرمانشاه مراجعه و بازگشتند و شهر جدید در روستاهای برزدماغ، دَرَلول، عباسآباد و فیضآباد، چَنانی و سرتپه مشغول ساخت و ساز شدند و هر ایل و عشیرهای کُرد بخشی از شهر را برای اسکان، عمران و ابادانی و کشت و زراعت خود اختصاص داد. سران این عشایر قطعا از آن تاریخ به بعد نقش نمادین که هیچ، بلکه نقش مثبت و کارسازیی داشتند از جمله میرزا رضای کلهر که مدتی در دستگاه امام قُلی میرزای عماددوله به عنوان میرشکار حضور داشت و بعد هم جذب دربار ناصرالدینشاه شد و خوشنویسی را پیشه کرد اما سردار بزرگی مثل یارمحمدخان که کُرد لک بود در مشروطیت نقش بسیار بارزی داشت و در کنار ستارخان و باقرخان به مدت ١١ ماه در جنگ پایداری تبریز شرکت نمود. در حادثهآفرینیهای مستبدین در تهران، یارمحمدخان نقش عالی و متعالی داشت و بعد هم در بازگشت به کرمانشاه همراه سالارالدوله برای بازکردن نمادهای قانونی مثل مجلس، روزنامه و مجامع حزبی تلاش و کوشش فراوانی کرد و علیه ناصرالمُلک که تمامی مظاهر مشروطه را تعطیل کرده بود اقدام کرد و متأسفانه به علت خیانت فرمانفرما کشته شد.
کُردپا: شما مدتی قبل رسانهی استانی \"زاگرُس\" را به لودگی و مسخرگی متهم کردید، این موضوع با اهمیت به نظر شما یک امر مقطعی و فردیست یا اینکه به صورت سیستماتیک و سیاسی توسط نهادهای ذیربط تعقیب میگردد.
اردشیر کشاورز: بنده رسانه را به لودگی و مسخرگی متهم نکردهام. بلکه گفتم که رسانهی زاگرُس که به عنوان مرکز منطقهی کُردستان محسوب میشود، نبایستی زبان کُردی را به سخره بگیرد. زبان کُردی، زبان رسمی مردم کُرد است و غیر از مطالب نوشتاری که بوسیلهی زبان رسمی انتشار مییاید، زبان کُردی تعیینکننده است، چرا که دارای قدمت تاریخی و تطورات تاریخی میباشد که قدمت آن از سنگنوشتهی داریوش اول هخامنشی در بیستون فراتر است. زبان زندهایست که هر برای هر جاندار و غیرجانداری فعل مخصوص به خودش را دارد و از واژههای عربی استفاده نمیشود. همچنین تنوین در زبان کُردی به کار گرفته نمیشود. زبان آنطور که محاورهایست، مکتوب هم هست. پس با این پیشینه و با این قدمت و با این غنای گفتاری زبان کُردی که حضور و وجود ملموس و غلیظی در جامعه دارد چرا بصورت مسخره از زبان کُردی استفاده کنند. البته شبکهی زاگرُس تشکیل شده از کارکنان و کارشناسان کُرد و طیفی که به ایران و زبان کُردی و نیز گویشهای مختلف زبان کُردی افتخار میکنند و در جهت اعتلای زبان کُردی و قومیت کُرد با دیدهی احترام نگاه دارند.
کُردپا: شاید کرمانشاه از جملهی شهرهایی باشد که بیشترین آثار طبیعی و ابنیهی تاریخی در آن وجود دارند و طبق معمول هم در فهرست ملی کشور به ثبت رسیدهاند، طاقبستان به عنوان نماد کرمانشاه در چه وضعیتی بسر میبرد و محافظت از آن مورد پسند است؟
اردشیر کشاورز: بیستون و طاقبستان سند سروری کرمانشاهان و مردم کُرد محسوب میشود. طاقبستان، بیستون و سنگنوشتههای ذهاب، قصرشیرین، روانسر، دینور و ساقوند هرسین سند افتخار مردم کُرد و کشورند. بررسی، نگهداری، حراست و حفاظت از این نقش و نگارها که در گذشته از روی غفلت، مصامحهکاری و عدم اطلاع برخی تندروها، دچار صدمات و لطماتی وارده شده، وظیفهی هر شهروند و سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی امر هم به تبع بایستی نسبت به نگهداری و مواظبت از دستاوردهای ملی و باستانی مردم کُرد، مجدانه مساعی لازم به کار گرفته شود. حالا که غفلتی صورت گرفته باید به مسئولین تذکر داده شود و ما در نشریات و صدا و سیما به این نقش و وظیفهی متولیان تأیید و تأکید و گوشزد شده است.
علی محمد افغانی و علی اشرف دوریشیان از چهرههای فرهنگی و ادبی کُرد کرمانشاه
کُردپا: اسامی برخی مشاهیر فرهنگی، ادبی، سیاسی و هنری کرمانشاه که به نوعی در بوتهی فراموشی سپرده شده نام ببرید؟
اردشیر کشاورز: میرزارضاخان کلهر، محمدحسین جلیلی بیدار، یدالله بهزاد، اسدالله عاطفی، مرتضی مهدوی، دکتر ایرج وامقی، علی محمد افغانی، علیاشرف درویشیان، مجتبی میرزاده، شامی کرمانشاهی و امیر مخصوص کلهر.
کُردپا: نقش و جایگاه کنونی شهر کرمانشاه در جنبش فرهنگی و سیاسی کُردستان ایران را که به کوردایتی مشهور است چگونه ارزیابی میکنید؟ به ویژه آنکه برخیها از \"عقیم عملی\" در میان شیعیان کرمانشاه سخن به میان میآورند؟
میرزا رضا کلهر و امیر مخصوص کلهر از مشاهیر کُرد کرمانشاه
اردشیر کشاورز: ما بُعد نگرش مذهب را در ملیت به آن صورت افراطی تعمیم نمیدهیم. ما مردمی هستیم ایرانی و ملیت، دین و مذهب ما مشخص است. از دیدگاههای افراطی امروز کرمانشاه خوشبختانه دچار این دید نمیباشد. شما اگر هرجایی را نگاه کینید این مسئلهی مذهب(شیعه و سنی) آتشی را که دیگران، دشمنان و بیگانگان روشن کرده و به اسم دین و مذهب دارند مردم مناطق مختلف را از دم تیغ میگذرانند و این مورد تأیید ما نیست. شما حساب کنید که کلیت استان و به ویژه شهر کرمانشاه از دیرباز مردم و بافتی مخلوط داشتند که مرکب از شیعه و سنی. آنان در روستای سابق سرتپه و محلهی چنانی، فیضآباد در کنار یکدیگر شیوههای زندگی مسالمتآمیز را تا به امروز طی کردهاند. به تکایا و مساجد همدیگر میروند و در مراسم پُرسه و فاتحهی یکدیگر شرکت میکنند. هیچ نگرش شیعه و سنی در شهر کرمانشاه و استان که مورد حیث، حقد و حسد مخالفان و معاندان باشد که بتوانند از این طریق در میان یکپارچگی و صفوف متحد شیعه و سنی مردم کرمانشاهان دخالت و رخنه بکند، خوشبختانه این نگرش مردود و منفی است.کُردپا: چرا همواره کرمانشاه با واژگانی همچون طوایف و تیرههای کُردی عجین گشته؟ واژهی کرمانشاه از چه میآید؟
اردشیر کشاورز: طبق مستندات تاریخی، شهر کرمانشاه تا زمان بهرام چهارم یعنی بهرام بن بهرام بن بهرام که پادشاه کرمان بوده، نام کامبادنه داشته است. این نام در عصر مادها، هخامنش و سایر سلسلهها همچنان محفظ مانده تا سال ٣٨٨ میلادی و در زمان بهرام چهارم که لقب کرمانشاه را داشته، ٣٥ سند مکتوب داریم که گویای این نکته هستند که کرمانشاه برگرفته از نام و لقب بهرام چهارم است. کرمانشاه در تهاجم اعراب در سال ١١ هجری قمری به بعد تا سال ٢١ هجری قمری مردم یکدستی داشته، کلاً کُرد بوده و مجمع التواریخ در زمان نادر به صراحت تأکید میکند که مردم کرمانشاهان کُرد و لکی هستند. بعد از تهاجم عرب یکی از دغدغههای حکام عرب این بود که مبادا در غیاب سران حاکم، یک اغتشاش و مخالفتهایی صورت بگیرد و در جهت تضعیف نهاد حاکمیت کارساز شود به هیمین سبب دست به کار شدند و جمعیتهای بومی را کوچ دادند به سایر نقاط یعنی مراکز بومی را تخلیه و یا ترکیبی از جمعیت اقوام و نژادهای عرب، تُرک و فارس و غیر آوردند و بین مردم کُرد جای دادند. از این نظر بعد از آن تاریخ کل هَم مردم بر این امر قرار گرفت که به ایلات و طوایف که بستگی به آنها داشتند. شما بینید در عرف جامعهشناسی قومیتها بایستی تابع این اصل کلی باشند که نیای واحد برایشان بصورت مشترک مطرح میباشد ولی در ایل و عشیره اگر نیای واحد نداشته باشند هیچ مشکلی ندارد. از پیوند و تشکیل چند خانواره یک تیره، از تشکیل چند تیره، یک طایفه و از چند طایفه، یک ایل تشکیل میشود و این اصل جامعهشناسی در استان کرمانشاه به صورت ایلات و طوایف کُرد تشکیل گردیده است.
اردشیر کشاورز در سال ١٣٣٠ در محلهی آبشوران شهر کرمانشاه متولد و در دانشگاه جندی شاپور اهواز گواهینامه ی کارشناسی ادبیات فارسی دریافت کرد.
کتاب گُرد کُرد نخستین اثر تألیفی وی است. کشاورز در سال ٨٠ به عنوان نویسندهی سال معرفی گردید.
این پژوهشگر کُرد بیش از ١٠ اثر تحقیقی و تاریخی دربارهی مشاهیر و تاریخ فرهنگی کرمانشاه نگارش نموده که امیرمخصوص کلهُر اخرین اثر پژوهشی وی میباشد.