سد عباس‌آباد (کیله) بانه در میان ۱۹ سد در آستانه خشک شدن؛ بحران کم‌آبی و تهدید حقوق بشر

01:17 - 15 آذر 1404

۱۴  آذر ۱۴۰۴؛ تصاویر رسیده به کُردپا در ۱۹ آبان ۱۴۰۴ حاکی از کاهش شدید سطح آب سد عباس‌آباد (کیله) بانه است؛ میزان آب موجود در سد بسیار پایین آمده و وضعیت آن بحرانی گزارش شده است. در همین راستا، رسانه‌های حکومتی نیز در ۱۸ آبان ۱۴۰۴ از خشک شدن قریب‌الوقوع ۱۹ سد کشور با کمتر از ۵ درصد آب خبر دادند. به عبارت دیگر، از هر ده سد فعال در ایران، تقریبا یکی در آستانه خشک شدن کامل قرار دارد. در میان این سدهای بحرانی، سه سد شامل «عباس‌آباد (کیله) بانه»، «بانه» و «قروه چای» در استان کردستان قرار دارند.

این گزارش بر اساس تصاویر رسیده به کُردپا و همچنین مطالعه و پژوهش آنلاین رسانه‌های حکومتی درباره سد عباس‌آباد (کیله) بانه و بحران کم‌آبی در شهرستان بانه تهیه شده است و تلاش دارد واقعیت‌های میدانی و داده‌های رسمی را برای تحلیل وضعیت دسترسی مردم به آب شرب و کشاورزی در این منطقه ارائه کند.

۱. تاریخچه و اهداف سد عباس‌آباد (کیله) بانه؛

 سد عباس‌آباد بانه در ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ با هدف تأمین آب شرب برای ۱۰۰ روستا و آبیاری ۳۰۰ هکتار زمین کشاورزی در چارچوب برنامه‌ای ۳۰ ساله افتتاح شد. ظرفیت آن ۱۶ میلیون مترمکعب بود و قرار بود تا افق ۱۴۲۵، آب شرب شهر و اراضی پایین‌دست را تامین کند. بهره‌برداری سد به صورت مرحله‌ای آغاز شد و بخشی از آب آن وارد شبکه شرب بانه شد.

با این حال، تصاویر و گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد سد تنها حدود ۵ درصد ظرفیت خود را دارد و در مسیر خشک شدن است. این وضعیت تناقض آشکار میان اهداف بلندمدت پروژه و واقعیت عملی منابع آب را نمایان می‌کند. نکته تلخ اینجاست که حق حیاتی مردم با وعده‌های بلندمدت پروژه گره خورده؛ در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ اکبر محمدی، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان کردستان، «سد عباس‌آباد بانه را از برکات دستاوردهای سفر خامنه‌ای به کُردستان دانست» و آن را بخشی از برنامه‌های بلندمدت تأمین آب بانه معرفی کرد، در حالی که واقعیت عملی نشان داد حتی پروژه‌های بزرگ و راهبردی نیز نتوانستند بحران کم‌آبی را برطرف کنند.

۲. بحران کم‌آبی در بانه؛

شهر بانه با جمعیتی نزدیک به ۱۹۰ هزار نفر (شامل شهر و روستاها) با کاهش شدید منابع آب مواجه است. بر اساس گزارش رییس اداره آب و فاضلاب شهرستان بانه در ۷ خرداد ۱۴۰۴، از مجموع ظرفیت ۱۸.۴ میلیون مترمکعب سدهای عباس‌آباد (۱۴ میلیون مترمکعب) و سبدلو (۴.۴ میلیون مترمکعب)، تنها حدود ۵ میلیون مترمکعب آب در دسترس است. این میزان با تامین ۲۴ ساعته، تنها برای چهار ماه کافی است.

کاهش بارش‌ها نیز بحران را تشدید کرده است؛ طبق گزارش ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، میزان بارندگی از ۷۱۰ میلی‌متر در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به ۳۰۰ میلی‌متر در سال جاری کاهش یافته است. به علاوه، مهاجرت معکوس برخی روستاها و افزایش جمعیت شهری بدون برنامه‌ریزی منابع کافی، فشار بر شبکه توزیع آب را افزایش داده است.

مشکلات مردم و شبکه توزیع:

قطعی مکرر و طولانی آب در بسیاری از محلات، به ویژه مناطقی که ارتفاع بیشتری دارند یا هم‌تراز مخزن‌ها نیستند (گزارش خرداد ۱۴۰۴).

کاهش کیفیت آب شرب، گل‌آلود و با طعم و بوی نامطلوب (گزارش مهر ۱۴۰۰ و تیر ۱۴۰۰).

وابستگی روستاها و برخی محلات به تانکرهای سیار برای تأمین آب (ایسنا تیر ۱۴۰۰).

تشکیل بازار سیاه آب و آب‌فروشی دوره‌گرد به دلیل کمبود و کیفیت پایین آب (۴ مهر ۱۴۰۰).

شکستگی و نشت لوله‌ها در شبکه توزیع و گل‌آلود شدن آب هنگام جیره‌بندی یا باز و بسته کردن شیرها (خرداد ۱۴۰۴).

مشکلات ناشی از انشعابات غیرمجاز و کنتورهای معیوب که مدیریت مصرف را دشوار کرده است (خرداد ۱۴۰۴).

اقدامات مسئولان:

احداث و بهسازی ایستگاه‌های پمپاژ و خط انتقال آب (خرداد ۱۴۰۴).

احیای چند چاه و پروژه‌های انتقال آب روستاها و محلات (خرداد ۱۴۰۴).

جیره‌بندی شهر به زون‌های شب و روز برای مدیریت مصرف آب (خرداد ۱۴۰۴).

بازسازی و کنترل نشتی سدها، به ویژه سد عباس‌آباد و سد بانه (تیر ۱۴۰۰ و خرداد ۱۴۰۴).

راه‌اندازی سیستم ازون در تصفیه‌خانه برای بهبود کیفیت آب (خرداد ۱۴۰۴).

با وجود اقدامات انجام شده، هنوز آب ذخیره شده پاسخگوی نیاز بلندمدت بانه نیست و کمبود آب در تابستان و فصل گرما فشار زیادی بر مردم وارد می‌کند. بحران کم‌آبی، علاوه بر محدودیت‌های فنی و مدیریتی، مشکلات اجتماعی و اقتصادی نیز ایجاد کرده و مردم و مسئولان را درگیر تنش‌های جدی کرده است.

۳. دلایل بحران و کمبود آب به‌صورت کلی؛

ترکیبی از عوامل محیطی، اقلیمی و مدیریتی باعث این وضعیت دشوار شده است:

خشکسالی بی‌سابقه و کاهش بارش: میزان بارش از ۷۱۰ میلی‌متر در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به ۳۰۰ میلی‌متر کاهش یافته است، و ایران در یکی از شدیدترین دوره‌های خشکسالی خود قرار دارد.

تغییرات اقلیمی و گرمای شدید: تابستان‌های بسیار گرم و کاهش برف و بارندگی در ارتفاعات، روان‌آب و ورودی سدها را کاهش داده است.

مصرف بی‌رویه در کشاورزی و سیستم‌های سنتی و ناکارآمد آبیاری: بخش عمده‌ای از آب کشور در کشاورزی مصرف می‌شود و روش‌های سنتی ناکارآمد، فشار مضاعف بر منابع آب وارد می‌کند.

مدیریت نادرست منابع آب و سیاست‌های بلندمدت غلط: دهه‌ها تصمیم‌گیری اشتباه، ساخت سد بدون برنامه دقیق، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی و ضعف حکمرانی آب، بحران کنونی را تشدید کرده است.

ناکارآمدی زیرساخت و هدررفت آب: شبکه‌های فرسوده آب‌رسانی، نشت لوله‌ها و مدیریت ناکارآمد مصرف، کمبودها را شدت داده است.

افزایش جمعیت و الحاق اراضی شهری بدون پیش‌بینی منابع کافی: جمعیت شهر بانه به حدود ۱۹۰ هزار نفر رسیده و فشار بر شبکه توزیع آب افزایش یافته است.

۴. پیامدهای اجتماعی و حقوق بشری بحران کم‌آبی؛

تهدید حق دسترسی به آب شرب سالم و پایدار: وقتی ۱۹ سد بزرگ خالی شوند، تأمین آب برای میلیون‌ها نفر به خطر می‌افتد.

امنیت غذایی و معیشت کشاورزان و روستاییان در خطر: کمبود آب باعث خشک شدن زمین‌ها و تهدید معیشت می‌شود.

نابرابری در دسترسی به آب: برخی مناطق و خانواده‌ها به آب جایگزین (تانکر، ذخیره‌سازی خصوصی) دسترسی دارند و دیگران محروم‌اند.

بی‌ثباتی اقتصادی و مهاجرت داخلی: کمبود منابع آب، مردم را مجبور به ترک خانه می‌کند.

از بین رفتن اعتماد عمومی به حکومت: وعده‌های تامین آب عملی نشده و حق مشارکت و پاسخگویی حاکمیت نقض شده است.

۵. آیا حکومت برنامه‌ای برای رفع بحران دارد؟

تاکنون اقدامات حکومت عمدتا «موقت» و «مقابله‌ای» بوده‌اند، نه «اصلاح ساختاری». به‌همین دلیل در سال و ماه‌های اخیر اقداماتی حکومتی به شکل زیر عموما در رسانه‌ها بازتاب داده شده است؛

حکومت شروع به کاهش فشار آب شبانه و قطعی‌های موقت در برخی شهرها (مثلا تهران) کرده است تا از هدررفت جلوگیری شود.

سیاست‌هایی مانند واردات آب، افزایش تعطیلات یا تعطیلی ادارات و کاهش مصرف صنعتی/شهری موقت پیشنهاد یا اجرا شده‌اند.

مقامات از لزوم مدیریت منابع آب — سطح حوضه، نظارت بر چاه‌ها، کنترل برداشت آب زیرزمینی و استفاده از تکنولوژی‌های نوین مثل سنجش ماهواره‌ای برای پایش منابع و توزیع عادلانه آب صحبت کرده‌اند.

همچنین بعضی طرح‌های بلندمدت مانند انتقال آب (از مناطق پربار به مناطق خشک) یا توجه به صرفه‌جویی و بازچرخانی آب، گفته می‌شود در دستور کارند.

اما: بسیاری از کارشناسان و گزارش‌ها هشدار می‌دهند که این اقدامات هنوز کافی نیست و بدون اصلاح جدی در الگوی کشاورزی، مصرف آب، و حکمرانی منابع آب، بحران عمیق‌تر و دائمی‌تر خواهد شد.

۶. اما چرا وضعیت فعلی نقض حقوق اساسی است؟

حق دسترسی به آب پاک و پایدار که در اسناد بین‌المللی حقوق بشر نیز به‌عنوان حق پایه‌ای زندگی و سلامت شناخته می‌شود، اکنون برای میلیون‌ها ایرانی در معرض فروپاشی است.

حکومت بیش از «سدسازی بزرگ و فوری»، نیاز به مدیریت پایدار و عدالت‌محور منابع آب داشت؛ اما سیاست‌های کوتاه‌مدت و فاقد آینده‌نگری، این حق را تهدید کرده‌اند.

وقتی تأمین آب به «تصادف بارندگی» گره بخورد، یعنی مردم حق ندارند بر اساس سیاستگذاری و مسئولیت دولتی آب کافی داشته باشند، این یعنی نقض تعهد دولت نسبت به شهروندان.

بحران آب، شکلی از «فقر ساختاری» و «بی‌عدالتی زیست محیطی» است که بخش‌هایی از جمعیت ناگزیر به تحمل محرومیت شدید آب‌اند؛ این وضعیت نیاز به پاسخ حقوقی، اجتماعی و سیاسی دارد.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده