زن‌کُشی در مهاباد؛ «شهلا کریمانی» به ‌دلیل مسائل «ناموسی» به ‌دست همسرش کشته و پیکرش بعد از دو هفته کشف شد

17:58 - 12 مهر 1404

۱۲ مهر ۱۴۰۴؛ طی دو هفته‌ی اخیر، یک زن ۳۸ ساله به نام «شهلا کریمانی» در روستای «بفروان» از توابع شهرستان مهاباد به‌دلیل مسائل «ناموسی» توسط همسرش به قتل رسید. جسد او پس از گذشت دو هفته از زمان قتل، که در این مدت به‌صورت مخفیانه در آرامستان روستا دفن شده بود، کشف شد.

دهم مهر ۱۴۰۴، شماری از رسانه‌های محلی مهاباد از جمله «راسان‌نیوز» خبر دادند که جسد یک زن مهابادی پس از دو هفته بی‌خبری از سرنوشتش، پیدا شده است. بر اساس گزارش این منابع، همسر شهلا کریمانی او را با استفاده از «روسری» خفه کرده و سپس به شکل مخفیانه در آرامستان روستای «بفروان» خاکسپاری کرده بود. پس از آن‌که خانواده‌ی شهلا کریمانی با ثبت شکایت رسمی در اداره آگاهی پیگیر ناپدیدشدن او شدند، پلیس به ماجرا ورود کرد، جسد کشف و برای بررسی‌های تخصصی به پزشکی قانونی منتقل شد. متهم نیز پس از شناسایی، بازداشت شد.

یک منبع مطلع به کُردپا در گفتگو با کُردپا ضمن تایید این خبر، قتل شهلا کریمانی را اینگونه روایت می‌کند؛ «امید احمدی اقدم» همسر «شهلا کریمانی»، پیش‌تر از او جدا شده و با زن دیگری ازدواج کرده بود، اما پس از پایان ازدواج دومش، دوباره با شهلا کریمانی ازدواج می‌کند. با این حال، طی دو هفته‌ی اخیر، او بار دیگر در پی اختلافات خانوادگی و به انگیزه‌ی مسائل «ناموسی»، همسرش را به قتل می‌رساند و جسدش را شبانه و پنهانی در آرامستان روستای «بفروان» دفن می‌کند.

این منبع افزود که پس از دفن مخفیانه‌ی جسد، اهالی روستای «بفروان» متوجه وجود قبر جدیدی در آرامستان روستا می‌شوند، در حالی که طی آن مدت، هیچ‌کس در روستا فوت نکرده بود. همچنین مشاهده می‌کنند که سنگ‌های مزار با اسپری آبی‌رنگ رنگ‌آمیزی شده‌اند. این موضوع باعث جلب توجه مردم می‌شود و آنان مسئله را با ماموستای آیینی روستا در میان می‌گذارند. ماموستا پس از بررسی موضوع، موضوع را به نیروهای انتظامی اطلاع می‌دهد. با ورود پلیس و انجام بررسی‌های اولیه، قبر مشکوک گشوده می‌شود و جسد زن مدفون‌شده از خاک بیرون آورده و به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

به گفته‌ی منبع آگاه کردپا، آثار ضرب‌وجرح بر روی بدن شهلا کریمانی مشاهده شده و شاهدان تأیید کرده‌اند که او خفه شده است. پس از کشف جسد و شناسایی هویت او، همسرش خود را به کلانتری تسلیم کرده و به قتل همسرش بر سر مسائل «ناموسی» اعتراف می‌کند. با این حال، خانواده‌ی شهلا کریمانی معتقدند که دامادشان به تنهایی قادر به انجام قتل نبوده و احتمال می‌دهند که برادر متهم در این قتل به او کمک کرده باشد، چرا که شهلا پیش‌تر نیز توسط این فرد بارها تهدید شده بود.

گزارش‌ها حاکی است که خانواده‌ی شهلا کریمانی دو هفته در جست‌وجوی سرنوشت فرزندشان بوده‌اند و همچنین مفقودشدن او را به اداره آگاهی اطلاع داده بودند.

تا لحظه‌ی تنظیم این خبر، هیچ‌یک از رسانه‌های حکومتی و همچنین پلیس مهاباد در این خصوص اظهارنظر رسمی یا اطلاعیه‌ای منتشر نکرده‌اند.
 

زمینه حقوق بشری و ضعف نظام حمایتی از زنان در ایران؛

قتل ثریا علی‌محمدی در بستری از خلاهای قانونی، بی‌توجهی ساختاری و مصونیت عاملان خشونت خانگی رخ داد. با وجود افزایش موارد زن‌کشی، جمهوری اسلامی ایران همچنان فاقد قانون جامع منع خشونت علیه زنان است. پیش‌نویس لایحه‌ای در این زمینه سال‌هاست معطل مانده و بخش‌های حمایتی آن تضعیف شده است.

در نظام کیفری ایران، برخی مقررات مانند ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی، عملا به مردان در شرایط خاص اجازه قتل همسر را می‌دهد و در بسیاری از پرونده‌ها، خشونت خانگی جرم‌انگاری نشده یا با تخفیف‌های قضایی مواجه است. قربانیان نیز به‌دلیل نبود پناهگاه‌های امن، حمایت قضایی، یا خدمات روانی و حقوقی موثر، اغلب در برابر خشونت تنها می‌مانند.

ایران همچنین هنوز به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW) نپویسته و در اجرای تعهدات بین‌المللی خود نیز ناکارآمد عمل کرده است.

قتل‌هایی چون پرونده ثریا، نتیجه مستقیم بی‌عملی دولت در حمایت از زنان و تقویت فرهنگ مصونیت است. بدون اصلاح قوانین، آموزش همگانی، و تقویت سازوکارهای حمایتی، خشونت علیه زنان ادامه خواهد یافت.
 

زن‌کشی و خودکشی در کردستان؛ برآیند درهم‌تنیدگی تبعیض ساختاری، حذف اجتماعی و نگاه امنیتی حکومت؛

به‌ گفته اوین مصطفی‌زاده، سخنگوی کُردپا؛ زن‌کشی و خودکشی در کُردستان یک پدیده بسیار درهم‌تنیده با شرایط اجتماعی-اقتصادی - سیاسی است که به‌دلیل در حاشیه قراردادن و در عقب مانده نگه داشته‌شدن کُردستان از سوی حکومت، فرصت‌ها و رشد و پویایی اجتماعی و فردی از انسان‌ها سلب می‌شود و در این شرایط انسان‌ها آموزش و آگهی لازم برای برخورد با آسیب و مشکلات اجتماعی را پیدا نخواهند کرد.

از دیگر سو، حکومت در راستای نگاه امنیتی و دیگری به کُردستان، تلاش می‌کند آسیب‌های اجتماعی را در جامعه کُردستان فرهنگی ذاتی-درونی نشان دهد و بگوید مشکل از فرهنگ کُردها است، درحالیکه فرهنگ یک مسئله کاملا سیال است و در کشورهای نرمال بودجه فراوانی برای ارتقا آن در نظر گرفته می‌شود.

این خوانش نه به معنای انکار سنت‌های غلط در جامعه کُردستان است و چه بسا در سال‌های اخیر فعالین زن و فعالان برابری جنسی/جنسیتی با دستان خالی بیشترین نقش را در مبارزه با زنکشی و خودکشی در جامعه کُردستان داشته‌اند و در راستای دغدغه‌مند کردن جامعه و پس‌زدن سنت‌های غلط و مردسالار برآمده‌اند‌؛ باوجود اینکه در این راه بازداشت شده و تمامی انجمن‌های مربوط به زنان لغو مجوز شده‌اند یا دیگر مجوزهایشان تمدید نشده است.

فعالین، رسانه و نهادهای حقوق بشری نیز نه تنها اخبار زن‌کشی و خودکشی‌ها را انکار و پنهان نکرده بلکه با هدف آگهی بخشی به جامعه و دغدغه‌مند کردن افکار عمومی، تلاش کرده‌اند بر روی آسیب‌های اجتماعی دست گذاشته و آن را به مسئله همگانی تبدیل کنند.

مسئله مهم دیگر این است که خود قربانیان زنکشی و خودکشی قربانیان منفعلی نیستند، بلکه ما در سال‌های اخیر شاهد خودکشی و زن‌های کشته شده‌ای بوده‌ایم که درپی اعتراض به سنت‌ها و تبعیضات جان خود را از دست داده‌اند.
لازم به ذکر است، این نوشتار برای مطرح کردن پیچیدگی‌ آسیب‌های اجتماعی در کردستان و درهم‌تنیدگی ساختارها با آن است، چرا که خوانش تک بعدی از مسئله کاملا غلط است.