۲۵ شهریور ۱۴۰۱، روز چهارم؛ خشونت حکومتی، قتل حکومتی ژینا را رقم زد و خشم عمومی شعلهور شد

۲۵ شهریور ۱۴۰۴؛ در بعدازظهر جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ژینا امینی پس از چهار روز کما در بیمارستان کسری تهران جان باخت. مرگ او که نتیجه مستقیم خشونت حکومتی بود، بهسرعت توجه افکار عمومی و رسانههای بینالمللی را جلب کرد، در حالی که حکومت و رسانههای داخلی همچنان در سکوت یا بازنشر روایت مبهم پلیس باقی ماندند. تصاویر و ویدیوی منتشر شده توسط کُردپا، نخستین سند تصویری از وضعیت وخیم ژینا، روایت رسمی «عارضه قلبی» را زیر سؤال برد و بهسرعت در رسانههای بینالمللی بازتاب یافت. همزمان، هشتگ «#مهسا_امینی» در شبکههای اجتماعی به موجی جهانی از خشم، همدردی و مطالبه پاسخگویی تبدیل شد و اعتراضات اولیه مقابل بیمارستان کسری آغاز شد، در حالی که نیروهای امنیتی با سرکوب خشونتآمیز وارد عمل شدند. این روز نقطه عطفی بود که خشونت حکومتی علیه زنان و محدودیت آزادی بیان در ایران را در سطح جهانی برجسته ساخت.
قتل حکومتی ژینا در بعد از ظهر روز چهارم و آغاز خیزش خشم؛
ساعت ۱۳:۳۰ بعدازظهر جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ژینا - امینی پس از چهار روز کُما در بیمارستان کسری تهران جان باخت. مرگ او که نتیجهی مستقیم خشونت حکومتی بود، بهسرعت به خبر اول افکار عمومی و رسانههای جهانی بدل شد، در حالیکه نهادها و رسانههای حکومتی همچنان در سکوت یا تکرار روایت پلیس مانده بودند.
پیکر ژینا شب جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ از تهران خارج شد و با پرواز به تبریز و سپس به سقز منتقل گردید و صبح زود ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ به سقز و آرامستان «آیچی» رسید. همزمان خانواده تحت فشار نیروهای امنیتی بودند و تلفن همراه مادر و پدر ژینا از آنها گرفته شده بود. همچنین نهادهای امنیتی در تلاش بودند، نیمههای شب پیکر ژینا را سریع در سقز منتقل و قبل از حضور مردم به خاک بسپارند.
همزمان، فراخوانهای شبکههای اجتماعی مردم را در شامگاه ۲۵ شهریور به مقابل بیمارستان کسری کشاند. زنان و مردان بسیاری با شعارهایی چون «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر ستمگر» « بهنام دین و قانون، حلال شده خونمون»، «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان» و «ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم» صدای اعتراض و دادخواهی را بلند کردند. این تجمع تا نیمهشب ادامه یافت و با ورود نیروهای سرکوبگر ـ از یگان ویژه و ضد شورش گرفته تا نیروهای لباسشخصی ـ به خشونت کشیده شد. حکومت با باتوم و گاز اشکآور به مردم حمله کرد و تعدادی از معترضان را بازداشت کرد.
پوشش جهانی قتل حکومتی ژینا در حالی که حکومت مسئول سکوت کرد؛
با قتل حکومتی ژینا در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، رسانههای بینالمللی پوشش فوری و گستردهای ارائه دادند. گاردین، رویترز، بیبیسی، الجزیره و دیگر رسانههای معتبر جهانی، با انتشار تصویری از ژینا که یک روز قبل از مرگش بر روی تخت بیمارستان توسط کُردپا منتشر شده بود، رویداد را پوشش دادند و خشونت حکومتی علیه زنان را برجسته کردند.
سازمانهای حقوق بشری مانند Amnesty International، Human Rights Watch و کُردپا با انتشار گزارشها و تحلیلها، نقض حقوق انسانی و خشونت حکومتی را تأکید کردند و خواستار بررسی مستقل و پاسخگویی مسئولان شدند.
این پوشش گسترده نشان داد که سکوت حکومت و رسانههای داخلی نتوانست مانع اطلاعرسانی بینالمللی شود و حادثه ژینا را به یک موضوع حساس جهانی تبدیل کرد. همزمان، توجه عمومی و رسانهای در سطح بینالمللی به خشونت علیه زنان و محدودیت آزادی بیان در ایران جلب شد و خشم و اعتراض جهانی نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی شدت گرفت.
تصویر و ویدیو کردپا: فرو ریختن روایت حکومت و بازتاب جهانی خشونت حکومتی؛
۲۴ شهریور ۱۴۰۱ (۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲): کُردپا نخستین عکس ژینا روی تخت بیمارستان کسری را منتشر کرد؛ او بیهوش و متصل به دستگاهها بود. این تصویر، برای اولین بار، روایت مبهم و کنترلگر پلیس («عارضه قلبی») را زیر سوال برد و توجه جهانی را جلب کرد.
۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲): چند ساعت پیش از اعلام رسمی درگذشت ژینا، کُردپا یک ویدیوی کوتاه از او در تخت بیمارستان منتشر کرد. این ویدیو، سند تازهای از وضعیت وخیم و بیحرکتی ژینا بود و همان روز توسط رسانههای بینالمللی مانند بیبیسی، گاردین و رویترز بازنشر شد.
اهمیت این دو مدرک تصویری:
شکستن روایت رسمی؛ تصویر و ویدیو منتشرشده، عملا روایت مبهم و کنترلگر پلیس را زیر سؤال بردند؛ چراکه نشان میداد وضع او نه یک «بدحالی ساده»، بلکه بحرانی و غیرقابل بازگشت است.
بازتاب جهانی؛ رسانههای بینالمللی از جمله گاردین، بیبیسی، رویترز و فرانس۲۴، خیلی زود همان تصویر و ویدیو را بهعنوان مدرک اصلی به گزارشهای خود اضافه کردند. اینها تبدیل شدند به «تصویر جهانی ژینا-مهسا روی تخت بیمارستان»؛ تصویری که برای اولین بار به دنیا نشان داد چه بر سر او آمده است.
تحریک خشم عمومی؛ ویدیو بار عاطفی سنگینی داشت؛ نه تنها مردم ایران، بلکه مخاطبان جهانی با دیدن بدن بیجان و دستگاههای وصل به او، به عمق فاجعه پی بردند. این تصاویر در ترکیب با هشتگ «#مهسا_امینی» باعث شدند خشم، همدردی و مطالبه پاسخگویی در مقیاسی بینالمللی شعلهور شود.
زمینهساز بازداشت روزنامهنگاران داخلی؛ چون نخستین مدارک تصویری (چه عکس والدین که نیلوفر حامدی منتشر کرد، چه تصاویر بیمارستانی کُردپا) نقش کلیدی در شکستن روایت رسمی داشتند، حکومت تلاش کرد منبع افشای این مدارک را هدف قرار دهد. به همین دلیل بود که نیلوفر حامدی بعدا بازداشت شد.
تصویر و ویدیوی کُردپا نقطهی عطف روایت مرگ ژینا بودند؛ نخستین مدارک تصویری معتبر که رسانههای بینالمللی برای پوشش خبر استفاده کردند و بدون آنها، روایت رسمی حکومت ممکن بود مدت طولانی دست بالا را حفظ کند.
«سکوت حکومت در روز مرگ ژینا؛ اما رسانههای جهان خشونت تمامعیار را روایت کردند؛
در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، رسانههای حکومتی ایران بهطور رسمی و روشن خبر مرگ ژینا را منتشر نکردند و در سکوتی حسابشده باقی ماندند. هیچ اطلاعاتی درباره ساعت دقیق مرگ، جزئیات پزشکی و کالبدشکافی، زمان و چگونگی انتقال پیکر یا مشخصات روشن بازداشت ارائه نشد. این حذفهای عمدی بخشی از استراتژی کنترل روایت بود: حکومت تلاش میکرد واقعیت ضربوجرح و مسئولیت مستقیم گشت ارشاد را پنهان کند، روایت را به سطح «عارضه قلبی» محدود نگه دارد و هم از پاسخگویی حقوقی فرار کند، هم امکان انتشار گزینشی مستندات در روزهای بعد برای مهندسی افکار عمومی و تثبیت روایت رسمی را فراهم سازد.
ادامه هشتگ «مهسا امینی» و انفجار خشم عمومی پس از مرگ؛
با اعلام رسمی مرگ ژینا امینی در عصر ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، هشتگ «#مهسا_امینی» بهسرعت به موجی جهانی بدل شد. کاربران در ایران و خارج، با انتشار تصاویر و روایتهای شخصی، نهتنها خشم و اندوه خود را فریاد زدند، بلکه حکومت را بهطور مستقیم متهم به جنایت کردند.
همبستگی دیجیتال در شبکههای اجتماعی مرزها را درنوردید؛ تصاویر ژینا بر تخت بیمارستان و روایت خانوادهاش به نماد خشونت سیستماتیک و تبعیض علیه زنان در ایران تبدیل شد.
در حالیکه رسانههای حکومتی در همان روز فقط روایت پلیس را تکرار میکردند، این شبکههای اجتماعی و رسانههای مستقل بودند که حقیقت را زنده نگه داشتند و صدای دادخواهی را به جهان رساندند.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده