روایت دختر حمید حسیننژاد از پخش اعترافات اجباری پدرش در رسانههای وابسته به سپاه؛ شکنجه، تهدید، سکوت اجباری

در ساعت ۱ بامداد روز شنبه، ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، اقدام به انتشار ویدیویی ۵ دقیقهای از اعترافات اجباری حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام، کرد. این فیلم که در آن، حمید حسیننژاد با دو چهره متفاوت و در دو مکان جداگانه دیده میشود، بهوضوح فاقد انسجام روایی بوده و با بازسازی صحنههای ادعایی «عملیات مسلحانه در مرز چالدران»، سعی در اثبات اتهام «بغی» به او دارد. از عصر ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ نیز این زندانی سیاسی توسط اطلاعات به مکان نامشخصی منتقل شده وبه گفته منابع مطلع، نهادهای امنیتی در تلاش کردهاند او را در بازداشتگاه اطلاعات وادار به ضبط اعتراف اجباری جدیدی کنند که محتوای آن تایید سناریوی امنیتی و رد گفتههای خانوادهاش باشد.
در بخشهایی از این ویدیو، متهم در وضعیت زنجیر شده و بدون حضور وکیل، در برابر دوربین به جزئیاتی اشاره میکند که با مدارک رسمی مانند خروج قانونی از کشور در روز حادثه، اظهارات خانواده و دادههای مکانی تلفن همراه در تناقض کامل است. در صحنههایی نیز، بازجوی پشت دوربین مسیر اشاره متهم را اصلاح میکند، و پاسخها با سردرگمی و فشار همراه است.
«یک سال در انفرادی شکنجهاش کردند»، پاسخ دخترش، روناهی حسیننژاد؛
در واکنش به این ویدیو، روناهی حسیننژاد، دختر بزرگ حمید، با انتشار یک ویدیو از سکوت چندساله خود پرده برداشت. او با صدایی محکم میگوید: «پدرم یک سال تمام در انفرادی بود. زیر شکنجه و بدون وکیل. اون فیلمی که گرفتن، اعتراف اجباریه. اونا مدرک ندارن و با تهدید و اجبار فیلم گرفتن.»
روناهی برای نخستین بار آشکارا به تهدیدات مستقیم علیه خود و خانوادهاش نیز اشاره میکند: «منو سه ساعت بازجویی کردند. گفتند بگو بابات در ترکیه ازت جدا شده، هر چی بخوای میخریم. ولی من نگفتم. گفتند اگه به خانوادت بگی، پدرت رو میکشیم. حالا دیگه سکوت نمیکنم.»
در پایان، روناهی با لحنی روشن و قاطع، پخش این فیلم را تلاشی برای آمادهسازی افکار عمومی برای اجرای قریبالوقوع یک حکم ناعادلانه میداند: «پدر من بیگناهه. تنها خواستن با این فیلم، قبل از کشتنش، توجیه بسازن. از مردم میخوام پناه پدرم باشن. جلوی این ظلم رو بگیرن.»
متن کامل سخنان روناهی حسیننژاد حیدرانلو، ۱۵ ساله؛
«بابای من بیگناهه
به قرآن قسم یه لحظه تو ترکیه از ما جدا نشده
اون فیلمی که گرفتن اعترافات اجباریه
من تا الان بعضی حقیقتهای که ۳ ساله منو باهاش میترسونن رو نگفتم، ولی الان میخوام بگم که همه مردم و جهان خبردار بشن.
یک سالی که بابام در انفرادی بود کلی شکنجههای وحشیانه براش انجام شد. شد و بابام تحمل نکرد و همه چیزو به گردن گرفت.
یکبار که تو انفرادی به اسم ملاقات ما رو صدا زدن و اینکه ملاقات در کار نبود، ما را برای بازجویی صدا کردن.
۳ ساعت من رو زیر بازجویی کردند ، تقریبا ستاد خبری وزارت کشور ۳ ساعت من رو زیر بازجویی نگه داشت و هر چیزی بگید روی میز گذاشته بودند، هر خوراکی، هر چیزی بگید. میگفت برات هر چیزی میخریم، تو فقط بگو بابات از من جدا شده. چقد گفتم بابام از من جدا نشده، چون واقعا جدا نشده بود. نه تو باید بگی بابات ازت جدا شده، اگه نگی بابات رو میکشیم. یعنی جان بابات در خطره. ولی من نگفتم و میدونستم اگه اینو بگم صدامو ضبط میکنن و میبرن پیش بابام. من هیچ چیز رو نگفتم چون واقعا اگر جدا شده بود میگفتم.
بعد من رو تهدید کردند اگه این تهدیدها رو به خانوادت بگی، بابات رو میکشیم. واسه همین تا ۳ سال هیچی نگفتم. ترسیدم و نگفتم. ولی الان میخوام بگم. بابای من بیگناهه. اون فیلمهای که گرفتن کلا اعترافات اجباریه و میخوان تو رسانهها ما رو محکوم کنند.
لطفا مردم پشت و پناه پدرم باشید. چون اونا واقعا و کلا مدارک ندارن. فقط با تهدید و اجبار اون فیلم رو گرفتن از بابام.
از شما درخواست کمک دارم. کمک بابام کنید. بخدا بابام بی گناهه».