روایت میدانی از آخرین ملاقات و دادخواهی خانواده و انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلود به اطلاعات

روز پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، در حالیکه تنها ساعاتی تا زمان اعلامشده برای اجرای حکم اعدام حمید حسیننژاد حیدرانلو باقی مانده بود، خانواده این زندانی سیاسی کُرد بدون هیچ ابلاغ رسمی، بهدنبال خطر جدی حکم اعدام فرزندشان تصمیم گرفتند از صبح مقابل زندان ارومیه حاضر شوند و فریاد بیگناهی حمید حسیننژاد را سر دادند و خواستار مدرکی برای این حکم ناعادلانه شدند.در نهایت با وجود عدم صدور مجوز ملاقات، فشار بیوقفه و مقاومت خانواده باعث شد چند دقیقه ملاقات به آنها داده شود.
حمید حسیننژاد در این ملاقات کوتاه گفته بود؛ «من بیگناهم. از مرگ نمیترسم.»
عصر همان روز، بدون اطلاع رسمی، او از زندان خارج و به اداره اطلاعات منتقل شد. خانواده تا این لحظه از محل نگهداری و وضعیت او بیخبرند.
ملاقات کوتاه؛ با زنجیر و نیروی حکومتی؛
خانواده پس از ساعتها ایستادن، در نهایت اجازه یافتند تنها برای ۳ تا ۴ دقیقه حمید را ببینند. این ملاقات در حالی صورت گرفت که او با دست و پای زنجیر شده، در محاصره حدود ۳۰ نیروی حکومتی به محل ملاقات در داخل زندان ارومیه آورده شده بود.
حمید حسیننژاد در همان دقایق کوتاه با صدای بلند خطاب به خانواده و نیروهای حکومتی گفت:
«من بیگناهم. از مرگ نمیترسم. خدا میداند که بیگناهم»
«بیگناهی من از همه چیز مهمتر است. اعدامم کنید، مشکلی نیست؛ من پیش خدا سرافرازم.»
«من خودم از کودکی یتیم بودم. حالا باید بچههام هم مثل من یتیم شوند این تنها چیزیست که منو ناراحت میکنه.»
انتقال حمید حسیننژاد به اداره اطلاعات؛ بدون اطلاع، بدون تماس، بدون شفافیت؛
به گفته یک منبع مطلع به کُردپا؛ پس از ساعت ۴ بعدازظهر پنجشنبه، حمید حسیننژاد از سلول انفرادی خود در زندان ارومیه خارج و به اداره اطلاعات منتقل شد است. از آن لحظه به بعد، هیچ تماس، اطلاعرسانی رسمی یا پاسخ مشخصی از سوی مسئولان داده نشده است.
به گفته این منبع مطلع؛ «خوانزاده» رئیس زندان ارومیه گفته است؛ «اداره اطلاعات او را به این نهاد امنیتی برده است و تاکنون به ما هیچ اطلاعی ندادهاند. او گفته اختیار حمید حسیننژاد و پرونده او در دست اطلاعات است».
از دیگرسو این منبع مطلع اشاره میکند که اجرای حکم اعدام حمید حسیننژاد تا امروز از سوی دادستان ارومیه امضا نشده بود. همچنین بنا بوده شب پنجشنبه مقامات مسئول در پرونده یک جلسه داشته باشند.
وضعیت همسر و فرزندان حمید حسیننژاد، زندگی در سایه تهدید، فقر، و بیپناهی؛
همسر حمید حسیننژاد، زنی از اهالی چالدران، در دو سال گذشته زیر سنگینترین فشارهای روحی و امنیتی قرار داشته است. او نه پدر دارد، نه برادر، و تنها پناه او در زندگی، همسرش حمید بوده است.
در روز پنجشنبه، هنگام تجمع خانواده مقابل زندان ارومیه، همسر حمید در میان جمع ایستاد، با صدای بلند فریاد زد:
«بیگناه مردم را اعدام میکنید؟ مدرکتان چیست؟ چرا نمیخواهید قبول کنید؟»
او در لحظهای از خشم و درماندگی، روسریاش را در خیابان از سر برداشت و با صدای بلند عدالت حکومتی که همسرش را بیگناه اعدام میکند، زیر سوال برد. این اقدام با دخالت فوری نیروهای حکومتی همراه شد و خانواده تحت محاصره و تهدید برای ترک محل قرار گرفتند.
حمید حسیننژاد، پدر سه فرزند است. دو دختر و یک پسر که همه آنها زیر ۱۸ سال سن دارند. دختر کوچکتر خانواده، که هنوز در سنین کودکیست، هر شب یک خواسته تکراری از مادر دارد:
«بابا کی میاد منو ببره پارک؟»
حمید در ملاقات کوتاه گفته بود که همیشه حسرت بزرگی در دل دارد:
«فرزند کوچکم را با دست خودم بزرگ نکردم. همیشه این حسرت تو دلمه.»
فرزندان این خانواده در دو سال گذشته، با فشارهای امنیتی، بیثباتی اقتصادی و غیبت پدر، در شرایط بحرانی بزرگ شدهاند.
خانواده حسیننژاد در طول بازداشت حمید، بارها تحت فشار قرار گرفتهاند. نیروهای امنیتی نهتنها با تهدید از رسانهایکردن پرونده جلوگیری کرده بودند، بلکه پیشتر به مدت چهار ساعت از دختر بزرگ خانواده بازجویی کرده بودند.