ادامه فشار و تهدید علیه حسین شیرزاد، فعال حقوق بشر و زندان سیاسی سابق
۱۷ دی ۱۴۰۳؛ حسین شیرزاد، زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق بشر که به دلیل فشار نهادهای امنیتی مجبور به ترک ایران شده و در ترکیه پناهنده میباشد، هدف فشارهای ادامهدار نهادهای امنیتی قرار گرفته و میگوید؛ «از سوی برخی افراد نزدیک به نهادهای امنیتی جهت وادارشدن به همکاری مورد تهدید جانی و ارعابآور برای کشف محل سکونتش قرار گرفته است».
این فعال حقوق بشر که اکنون صدای بسیاری از بازداشتشدگان سیاسی و قتل حکومتی مهران اکرمی از بازداشتشدگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی زیر شکنجه بوده و سابقه همکاری با سازمانهای حقوق بشری در رابطه با نقض حقوق کارگران معدن طلای «آقدره» در داخل ایران را داشته است، میگوید؛ «بهعنوان یک زندانی سیاسی سابق، ادامه فعالیتهای حقوق بشریش در خارج از ایران و سکوت نکردن در مقابل نقض حقوق بشر شهروندان کُرد اهل تکاب و خصوصا بازداشتشدگان سیاسی منجر به تداوم فشار و تهدیدات امنیتی علیه او گشته است».
کُردپا در این گزارش تلاش کرده ضمن پرداختن به سابقه فعالیتها و بازداشتهای او در ایران، به دلایل فشارهای امنیتی ادامهدار بر او و حساسیت نهادهای امنیتی بر فعالین شهر تکاب بپردازد. این گزارش در گفتگو با حسین شیرزاد و برخی فعالین دیگر شهر تکاب در رابطه با حساسیت بالایی نهادهای امنیتی به شهر تکاب و فعالینش تهیه شده است.
بازداشت حسین شیرزاد به دنبال فعالیت در فضای مجازی پس از اعتراضات آبان ۹۸؛
حسین شیرزاد یکی از معترضان آبان ۹۸ بود. او آن زمان در تهران بوده و به اعتراضات میپیوندد و حتی یکی از دوستان همراهاش در جریان اعتراضات توسط نهادهای حکومتی کشته میشود و به گفته خودش بارها در مورد او نوشته است. فعالیتهای آقای شیرزاد در مورد نقض حقوق بشر و علیه جمهوری اسلامی پس از آبان ۹۸ با یک نام مستعار و آنگونه که در برگه نهایی دادسرایش آمده است با نام «جوبایدن خوابآلود» در شبکه اجتماعی توییتر افزایش مییابد. او پیشتر نیز در صفحات وبلاگ به نوشتن علیه جمهوری اسلامی در رابطه با نقض حقوق بشر پرداخته بود و به گفته خودش نهادهای امنیتی از او خواسته بودند که میتواند برای حکومت دست به قلم شود.
در نهایت ششم آبان ۱۳۹۹، به دنبال شناسایی شدن به صورت خشونتآمیز در تکاب، بدون ارائه حکم قضایی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل میشود. او میگوید؛ «یک روز پس از بازگشتم به تکاب، ابتدا نهادهای امنیتی با نام اداره ثبت و احوال و برای امضای کارهای اداری با من تماس گرفتند، اما پس از عدم مراجعه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدم».
این فعال حقوق بشر مجموعا ۷ ماه در بازداشتگاهها و زندان میاندوآب و در رابطه با دو پروندهسازی جداگانه در بازداشت بوده است. به گفته آقای شیرزاد در زمان کرونا در بند جرائم عمومی و خشن زندان میاندوآب در بازداشت نگهداری شده است. در نهایت او با تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی بهصورت موقت آزاد میشود.
بنا به قرار نهایی دادسرا توسط شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان تکاب به مورخه ۲۵ آذر ۱۳۹۹، او به دلیل فعالیت در فضای مجازی با «ماهیت مخالفت و عناد با نظام، انتشار فراخوان اعتصاب و اعتراضهای مردم در خصوص اعدام عناصر ضد انقلاب، نارضایتیهای اقتصادی و توهین به مسئولین نظام و خامنهای و خمینی» با اتهامات «تبلیغ علیه نظام»، «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق بازنشرکردن مطالب شبکه اجتماعی توییتر علیه نظام» و «توهین به خامنهای و خمینی» توسط «کیوان باقرزاده پشت مخی»، بازپرس شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان تکاب مواجه گشته است.
در نهایت این فعال حقوق بشر در تاریخ اول خرداد ۱۴۰۰ توسط شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو شهر تکاب به ریاست «رحمان برخوداری»، دادرس دادگاه انقلاب تکاب، بابت اتهامت ذکر شده به دو سال حبس تعزیری و یک سال حبس تعلیقی به مدت سه سال محکوم میشود.
فشار و تهدیدادت امنیتی او را مجبور به خروج از ایران به سمت اقلیم کردستان و سپس ترکیه میکند؛
این فعال حقوق بشر خرداد ۱۴۰۰ به دنبال صدور حکم سه سال زندان و فشار نهادهای امنیتی با عبور از کوههای کردستان وارد اقلیم کردستان در عراق میشود و به دلیل ورود غیرقانونی به اقلیم کردستان مدتی نیز بازداشت میشود. او پس از آزادی در یکی از هتلهای اربیل، پایتخت اقلیم کردستان سکونت مییابد و بهعنوان پناهجو خود را به کمیساریای عالی سازمان ملل معرفی میکند. آقای شیرزاد در این خصوص میگوید: « به هنگام سکونت در اربیل در هتل «کلیمانس» مورد ضرب و شتم و تلاش برای ربایش از سوی افراد ناشناس قرار گرفته است». در نهایت به دنبال تهدید نهادهای امنیتی بر او و خانوادهاش در ایران مجبور میشود اقلیم کردستان را به سمت کشور ترکیه ترک کند. بهگفته این فعال حقوق بشر؛ «نهادهای امنیتی به حضور او در اقلیم کردستان و پیویستنش به احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی حساسیت بالایی نشان داده بودند، به همین خانوادهاش را به شدت تحت فشار قرار میدهند».
ادامه فشار و تهدیدات علیه حسین شیرزاد در ترکیه نیز شروع میشود و هر روز شدت بیشتری میگیرد. بنابر مستنداتی که آقای شیرزاد در اختیار کُردپا قرار داده است، افراد ناشناس با اذعان داشتن از فعالیتهای او و بازداشت و اتهاماتش به عنوان نیروهای امنیتی تکاب او را تحت فشار برای «بازگشت به ایران، همکاری با آنها، نوشتن توبهنامه و همکاری» قرار میدهند. همچنین به او گفته میشود؛ «حذف تو کاری نداره؟ اما منباب دلسوزی حکمت تخفیف پیدا میکنه و اینگونه به خودت و خانوادهات کمک خواهی کرد».
به دنبال خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی و ادامه فعالیتهای حقوق بشری آقای شیرزاد به عنوان دادخواهی قتل حکومتی مهران اکرمی، دوست و پسر خالهاش زیر شکنجه در زندان و صدای زندانیان بازداشت شده در تکاب و موارد دیگری در شهرها، فشار و تماس با او در ترکیه و احضار و فشار بر خانوادهاش در تکاب افزایش مییابد. به گفته این فعال حقوق بشر؛ «نهادهای امنیتی تلاش کرده بودند از طریق خانوادهاش پس از احضار به اطلاعات و اجبار آنها به مکالمه تلفنی در داخل ساختمان این نهاد امنیتی، محل سکونت او را کشف کنند و او را وادار به همکاری با نهادهای امنیتی کنند». او حتی از طریق افرادی تحت عنوان «خیرخواه» که به خانوادهاش نزدیک شده بودند، جهت «قرار ملاقات در ترکیه، گرفتن ویزای کشور سوم و حتی بازگشت به ایران و بازگردادن وثیقه مصادر شده» تحت فشار و بازگشت به ایران قرار گرفته و فشارها همچنان ادامه دارند.
مهران اکرمی، متولد ٢٢ بهمنماە سال ١٣٦٨و اهل شهرستان تکاب بود. او ورزشکار در رشتە تکواندو و دارای چند مقام قهرمانی استانی و کشوری بود.آقای اکرمی ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ بعد از ۱۶ ماه بازداشت، پیکرش درحالیکه آثار کبودی و شکستگی استخوان صورت بر آن وجود داشت، در زندان سقز به خانوادهاش تحویل داده شد. حسین شیرزاد میگوید؛ «قتل حکومتی او را از طریق سازمانهای حقوق بشری و رسانهها منتشر کرد. همچنین اسناد پزشکی مرتبط با قتلش زیر شکنجه را هم در اختیار کمیته حقیقتیاب سازمان ملل قرار داده است». انتشار این خبر از سوی او منجر به افزایش فشار و ارسال پیامهای تهدیدآمیز به او از خرداد ۱۴۰۳ گشته است.
فشار نهادهای امنیتی بر حسین شیرزاد طی ماهها و هفتههای گذشته به شیوههای دیگر نیز ادامه داشته است. او میگوید: «برخی از افراد احضار و بازداشت شده در بازداشتگاههای امنیتی تحت فشار جهت همکاری با نهادهای امنیتی قرار گرفتهاند تا با این فعال حقوق بشر ارتباط بگیرند و طی قرار ملاقات با او محل دقیق زندگیاش کشف شود. این افراد با وعده آزادی تحت فشار قرار گرفتهاند. حسین شیراز در این رابطه میگوید؛ « به بعضی از کسانی که خانه و زندگی دارند و به خاطر فعالیتها و حضور در اعتراضات علیهشان پروندهسازی شده و من خبرهایشان را کار کردهام وعده دادهاند اگر محل دقیق زندگی من را پیدا کنند وثیقهشان آزاد و پرونده خودشان هم مختومه میشود. چیزی که از آنها خواسته میشود فقط یک قرار ملاقات با من است در جایی که امنیتیها میخواهند.»
تغییر محل سکونت حسین شیرازد در ترکیه به دنبال افزایش تهدیدات علیه او؛
حسین شیرازد که در ترکیه دارای کارت پناهندگی میباشد، به دنبال ادامه فشار و تهدیدات امنیتی بارها محل سکونتش را تغییر داده است. او میگوید: «محل سکونتش بارها توسط نهادهای امنیتی کشف شده و حتی با تعقیب و گریزهای مواجه شدهام. آخرین بار دو ماه پیش خانهام را عوض کردم، زیرا با توجه به فشار و تهدیدات امنیتی به شدت در خطر امنیت جانی و ربایش هستم».
دلایل فشار و تهدیدات امنیتی ادامهدار علیه این فعال حقوق بشر چیست؟
او در این خصوص به کُردپا میگوید؛ «من با حکم سه سال زندان از ایران خارج شده و فرار کردم، درحالیکه نهادهای امنیتی تلاش میکردند من با آنها همکاری کنم و به یک فرد حکومتی تبدیل شوم. آنها اساسا نمیخواهند در تکاب فعالی چه در داخل تکاب و چه در خارج از ایران برای این شهر وجود داشته باشد تا کنترل این شهراز دستشان خارج نشود و به منکوب کردن هر کنش و فعالیتی در خفا ادامه دهند. از دیگرسو پس از خارج شدنم از ایران من به فعالیتهایم ادامه دادهام و صدای بازداشتشدگان تکاب و قتل حکومتی مهران اکرمی بودهام. اکنون نیز به عنوان یک فعال حقوق بشر اهل تکاب در کارزا سهشنبههای نه به اعدام و آپارتاید جنسیتی به فعالیت ادامه میدهم و همین امر نیروهای امنیتی را حساس کرده و به خانواده و نزدیکانم فشار میآورند که سکوت کنم و حرفی نزنم».
این فعال حقوق بشر در مورد ادامهدار بودن فشارها در رابطه با خود میگوید؛ «همین دلایل ذکر شده منجر شد، در اوایل و پس از خروجم از ایران، تهدیدات امنیتی بصورت آزار و اذیت و احضار خانوادهام آغاز شود. سپس در کردستان عراق در یک هتل مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفتم و وقتی موفق به انجام هیچ کاری نشدند، تهدید کردند در نهایت باید به ایران بازگردی و وعده همکاری دادهای و تو زندانی فراری هستی. در ترکیه نیز با احضار خانوادهام و پیدا کردن شماره تماسم؛ از طریق تماسهای مکرر تلاش کردند با وعده همکاری مالی، آزاد کردن مبلغ وثیقه مصادره شدن و یا وعده گرفتن ویزا، من را وادار به همکاری کنند. در ادامه بعد از افشاگری در مورد قتل حکومتی مهران اکرمی و ارسال مستندات آن به کمیته حقیقت یاب سازمان ملل نیز فشار بر من از طریق تماس و احضار خانوادهام فزونی گرفت. اکنون نیز از طریق فشار بر نزدیکان و خانوادهام در تلاش برای مسکوت کردن من و ادامه تهدیدات امنیتی و جانی هستند».
شهرستان تکاب و دلایل حساسیتهای امنیتی حکومت به این شهر؛
تکاب از جمله شهرهای استان آذربایجان غربی و تنها شهری است که با سه استان کردستان، آذربایجان شرقی و زنجان مرز مشترک دارد. این شهر دارای دومین معدن طلای ایران و خاورمیانه است، اما بیشترین درآمد مردم آن از راه دامپروری و کشاورزی تامین میشود و کمترین واحد صنعتی در تکاب به چشم میخورد. بافت جمعیت این شهر کُرد و تُرک با مذهب سنی و شیعه میباشد.
حساسیت نهادهای امنیتی به هرگونه فعالیتی در این شهر بسیار بالاست و به گفته منابع کُردپا زندانیان سیاسی در زمان بازداشت به شدت هدف شکنجه قرار میگیرند و حتی پس از آزادی فشارهای امنیتی پیدرپی علیه آنها ادامه دارد؛ زیرا آنچه برای دستگاه سرکوب در این شهر بسیار پر اهمیت است جلوگیری از پیویستن این شهر به هرگونه فعالیت مدنی و داشتن زندانیان سیاسی و چهرههای فعالین است. بههمین دلیل بازداشتشدگان سیاسی حتی پس از آزادی جهت همکاری با نهادهای امنیتی و حکومتی و یا مسکوت شدن بهشدت مورد تهدید و فشار امنیتی قرار میگیرند و گاها مجبور میشوند شهر تکاب را به سمت دیگر شهرهای ایران و یا خارج از ایران ترک کنند.
همچنین یک فعال سیاسی اهل تکاب به کُردپا میگوید؛ جمهوری اسلامی به فعالیتهای مدنی و سیاسی شهروندان کُرد در شهر تکاب بسیار حساس است و بیشترین ترس آنها از همکاری شهروندان کُرد با احزاب کُرد اپوزیسیون جمهوری اسلامی در این شهر است. به همین دلیل فضای امنیتی شدیدی بر این شهر غالب است و آنها تلاش بسیاری میکنند که افراد را در نهایت وادار به همکاری به حکومت کنند. همچنین آنها از عضویت علنی شهروندان کُرد اهل تکاب در صفوف احزاب کُردستانی نیز بسیار نگران هستند و هنگامی که یک فرد از تکاب به عضویت احزاب در میآید خود و خانوادهاش با فشارهای فزایندهای مواجه میشوند؛ زیرا آنچه که دستگاه سرکوب در تلاش برای آن است، عاری بودن شهر تکاب از وجود هرگونه چهره فعال مدنی و سیاسی است.
سابقه فعالیتهای حقوق بشری حسین شیرزاد در داخل ایران و بازداشت او در سن ۱۶ سالگی برای اولین بار؛
دومین معدن طلای ایران و خاورمیانه در تکاب، برای مردم این شهر و روستاهایش همواره با مواردی از نقض حقوق بشر همراه بوده است. احداث این معدن با وعده اشتغال و رونق اقتصادی مردم منطقه آغاز شد، اما با گذشت زمان زمینهای اطراف معدن به دلیل آلودگی قابلیت کشتشان را از دست دادند و روستایان در اعتراض به از دست رفتن زمینهایشان و استخدام نیروهای غیربومی در معدن دست به اعتراض زدند. اعتراضات آنها در اوایل سالهای ۹۰ با خشونت نیروی انتظامی، بازداشت و محکومیت برخی از کارگران بیکار و اخراج شده به شلاق و جریمه نقدی و حتی مواردی از خودکشی کارگران همراه بود.
حسین شیرازد طی چندین سال تلاش کرده بودن صدای کارگران این معدن و وضعیت مردم روستاهای اطراف این معدن باشد. او در رابطه با موارد نقض حقوق بشر در این خصوص با بسیاری از سازمانهای حقوق بشری ارتباط گرفته بود.
لازم به ذکر است این فعال حقوق بشر در سال ۸۸ و زمانی که نزدیک به ۱۶ سال سن داشته و در دبیرستان مشغول به تحصیل بوده است، به دلیل حرف زدن به مدت ۱۰ روز توسط نهادهای امنیتی بازداشت میشود و به مدت یکسال از تحصیل محروم شده بود.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده