امجد بختیاری، معلم مدارس دهگلان به حبس و ضربه شلاق محکوم شد
امجد بختیاری، معلم مدارس دهگلان از سوی شعبه ١٠٢ دادگاه کیفری دو این شهر به اتهامات «اخلال در نظم عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» به ١٢ ماه حبس و ٧٤ ضربه شلاق محکوم شد.
دادگاه حکم صادره علیه آقای بختیاری را به مدت دو سال به حالت تعلیق درآورده است.
این معلم ٤٧ ساله پیشتر به دلیل دیدار با خانواده جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی به اداره اطلاعات دهگلان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.
امجد بختیاری توسط هیأت رسیدگی به تخلفات اداری استان کردستان نیز به اتهامات «شرکت در اعتراضات» و «توهین به رهبر حکومت ایران» از حق رتبهبندی معلمان محروم شده بود.
این معلم کُرد بامداد روز دوشنبه ١١ مهر ١٤٠١ در جریان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و آبانماه همان سال با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شده بود.
همچنین امجد بختیاری نامهای را در رابطه با محرومیتش از حق رتبهبندی معلمان خطاب به مدیر کل آموزش وپرورش استان کردستان منتشر کرده که متن آن عیناً در پی میآید:
در این سرای بیکسی کسی به در نمیزند
به دشــت پـر مـلال مـا پـرنـده پـر نمیزند
یـکی زشـب گرفتگــان چـراغ بـر نمیکند
کسی به کوچه سـار شـب در سحر نمیزند
نـشستهام در انـتظار این غـبـار بیسـوار
دریغ کـز شـبی چنین سـپیده سـر نمیزند
دل خـراب من دگـر خـرابتـر نمیشود
که خنجر غمت از این خـراب تر نمیزند
گذر گهی ست پر ستم که اندرو به غیر غم
یـکی صلای آشــنـا بـه رهگـذر نـمیزند
چه چشم پاسخ است از این دریچههای بستهات
بـرو کـه هـیچ کـس نـدا به گـوش کـر نمیزند
نـه سـایه دارم و نـه بـر، بیفکننـدم و سـزاست
اگـر نـه بـر درخــت تـر کـسی تـبـر نمیزند
مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان کردستان
درود و ارادت
واژہی معلم، دربردارندهی مفاهیمی عمیق و وسیعی است که دامنهی آن تمامی جامعه را بدون تبعیض و ناعدالتی در بر میگیرد. معلم، صاحب اندیشه، تعقل، تفکر، دانش، عقلانیت و علمانیت است. تراوش این مفاهیم ارزنده، باعث رشد و بالندگی انسانیت و دانش میگردد. واژهی معلم، سدیاست در مقابل انحرافات و خرافات نامعقول و ناملموس در جامعه است و چون چراغی است که راه درست را در شبی دیجور، فرا روی جامعه و مخاطبینش، روشن میکند.
اینجانب، امجد بختیاری، دبیر شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دهگلان، مفتخرم که حامل انتشار این مفاهیم ناب به فرزندان این مرز و بوم بودهام و خواهم بود. آزاداندیشی، آزادمنشی را در کالبد و جانو خرد دانشآموزانم همچو بذری میکارم و خواهم کاشت تا روزی جامعه از وجودشان بهره و ثمر گیرد.
در این مدت ۲۷ سال سابقه، با تمام ناملایمات، مشکلات و سختیهای راه، هیچگاه برای سیراب کردن تشنهگان عڵم و دانش وخرد و اندیشه به فرزندان این آب و خاک احساس کاهلی و خستگی نداشته و ندارم چرا که معتقدم، ما معڵمین باغبانانی هستیم که باید این نهالهای سرسبز و شاداب را به درختانی تنومند و استوار تبدیل نماییم تا با هر بادی بر خود نلرزند و میدان را خالی ننمایند.
من به عنوان یک فعال صنفی و مدنی، برای گرفتن حق قانونی، شرعی، عرفی و انسانی خود،همسو با دیگر فرهنگیان، ندای حقخواهی خود را به گوش مسئولان رساندیم تا بدین شکل بتوانیم باری از مشکلات معیشتی،اقتصادی فرهنگیان کاسته و کم کنیم. علاوه بر این هم به دنبال خواستههای بڕ حق نظام آمورشی و مشکلات و موانع موجود بودهایم.
یکی از این خواستهها اجرای طرح رتبهبندی معلمان بود که با تحصن و اعتراض فرهنگیان این حق محقق گردید. که نفع و سود ریالی آن تمامی فرهنگیان و از جمله جنابعالی را شامل شد و از قبل آن به خواستههای مادی خود دست یافتید.
حال سوال این است که با استناد به کدام مادهی قانونی، تبصره و کدام عرف و شریعت، تضییع حق نمودهاید؛ و حق قانونی و انسانی ما را نادیده گرفتهاید؟
من و دیگر همکاران فاقد رتبهبندی تا رسیدن به حقمان از پا نخواهیم نشست و تا زمانی که به این امر دست نیابیم؛ از راههای مختلف پیگیر حقوقمان خواهیم بود.
هوا ناجوانمردانه سرد است اما امید به بهار و زندگی در دلها زنده است.
شاید سرها در گریبان باشد و کسی سلاممان را پاسخ نگوید اما سربلندیم و عزتمند.
در خاتمه امیدوارم که وجدانتان ما فرهنگیان ناقص حق و حقوق را دریابد!!
چو ازاین کویر وحشت به سلامت گذشتی....... به شکوفهها به باران برسان سلام ما را.
امجد بختیاری
دهگلان