۸ مارس ۲۰۲۴؛‌ نگاهی به وضعیت ۹ زندانی سیاسی زن محبوس در زندان‌های جمهوری اسلامی

20:47 - 17 اسفند 1402

به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، کُردپا نگاهی به آمار زندانیان سیاسی زن کُرد محبوس در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران انداخته است.

براساس این گزارش، هم‌اکنون ۹ زندانی سیاسی زن به نام‌های زینب جلالیان، سعدا خدیرزاده، مژگان کاوسی، سکینه پروانه، ژیلا هژبری، هاجر سعیدی، فرشته حسینی، وریشه مرادی و پخشان عزیزی در زندان‌های اوین، یزد، ارومیه، تنکابن، مشهد و سنندج محبوس هستند. از این میان وریشه مرادی و پخشان عزیزی  در بازداشت موقت به‌سر می‌بردند و باقی زندانیان سیاسی جهت سپری‌کردن دوران محکومیت در زندان هستند.

محرومیت از حق دسترسی به‌ وکیل در زمان بازداشت و بازجویی، محرومیت از دسترسی به خدمات درمانی، دخالت و پرونده‌سازی نهادهای امنیتی علیه این زنان از بارزترین موارد نقض حقوق این زندانیان در زمان بازداشت بوده است.

زینب جلالیان؛

زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد اهل ماکو و محبوس در زندان یزد؛

زینب جلالیان تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد، به ‌مدت ۱۷ سال است در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس می‌باشد. او در اسفند ۱۳۸۶ بازداشت و ماه‌ها در سلول انفرادی تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفت. او نهایتا به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «محاربه» از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد. سپس حکم او با یک درجه تخفیف به حبس ابد کاهش یافت.

این زندانی سیاسی در تمام این ۱۷ سال از حق مرخصی محروم بوده و وضعیت بینایی چشمان وخیم است و به ‌دلیل مخالفت‌های اداره اطلاعات دسترسی او به پزشک منوط به اعتراف اجباری در مقابل تلویزیون شده است. او علاوه بر مشکلات بینایی، از برفک دهان، آسم، ناراحتی کلیوی و گوارشی رنج می‌برد و در وضعیت نامناسبی قرار دارد.

سعدا خدیدرزاده؛

سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد اهل پیرانشهر و محبوس در زندان ارومیه به همراه دختر خُردسالش «سولینا»؛

سعدا خدیرزاده ۲۲ مهر ۱۴۰۰ بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و از آن زمان تاکنون بدون داشتن حق آزادی موقت و مرخصی حتی در زمان زایمان در بازداشت به‌سر می‌برد. او در دو پرونده دادگاه انقلاب مهاباد و پیرانشهر به اتهام «معاونت در قتل» و «عضویت در یکی از احزاب کُردی» مجموعا به ۱۶ سال و ۶ ماه زندان محکوم شد. پس از رد اتهام و محکومیت «معاونت در قتل» در دیوان عالی کشور او با یک پرونده‌سازی جدید در دادگاه انقلاب میاندوآب محاکمه و در انتظار حکم جدید است.

فرزند خردسال او شناسنامه ندارد و در تامین نیازهای فرزندش ناتوان است. او در زندان ارومیه به‌ دلیل فشار و تهدید اداره اطلاعات در وضعیت نامناسبی قرار دارد و به ‌همین دلیل یکبار اقدام به خودکشی کرده است. او در زمان بارداری بارها درخواست مرخصی کرد و حتی با تودیع وثیقه‌های سنگین با دستور اداره اطلاعات اجازه مرخصی نیافت و به‌ همین دلیل اعتصاب غذا کرد.

این زندانی سیاسی متولد ۳ آذرماە ۱۳۶۸ است و زمانی که ۹ سال سن داشته پدرش فوت کرده است. مادر خانم خدیرزاده نیز در سال‌های گذشته فوت کرده و او تنها سه خواهر دارد که آنها ازدواج کرده‌اند. همچنین خانم خدیرزاده به‌ دلیل فقر نتوانسته ادامه تحصیل دهد.

مژگان کاوسی؛

مژگان کاوسی، پژوهشگر و از فعالین حقوق زبانی و اتنیکی اهل کلاردشت مازندران محبوس در زندان تنکابن؛

مژگان کاوسی با آغاز خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی ۳۱ شهریور ١٤٠١، مژگان کاوسی در منزل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از سپری کردن ۱۰۴ روز بازداشت موقت و تبرئه از اتهام «افساد فی الارض» با تودیع قرار وثیقه سه میلیارد تومانی از زندان قائم‌شهر آزاد شد.

او نهایتا به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» بە ٣٩ ماه حبس، به اتهام «توهین به رهبری» به ۱٥ ماه و یک روز حبس و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۸ ماه حبس محکوم شد و در ۲۷ آذر ۱۴۰۲ جهت اجرای حکم بازداشت و به زندان تنکابن منتقل شد.  

مژگان کاوسی پیشتر نیز سابقه محکومیت داشته است و روز چهارشنبه پانزدهم دی‌ماه ١٤٠٠، با مرخصی متصل به آزادی از زندان کچوئی کرج آزاد شده بود.

سکینه پروانه؛

سکینه پروانه، زندانی سیاسی کُرد اهل خراسان و محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد؛

سکینه پروانه در نیمه دوم سال ۹۸ توسط ماموران اطلاعات سپاه دستگیر شد و نهایتا توسط دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعزیری و از بابت مجازات تکمیلی به ۲ سال ممنوعیت از عضویت در دستجات سیاسی محکوم شد. وی اواخر بهمن‌ماه سال ١٤٠١، به دنبال صدور بخشنامه "عفو" آزاد شد.

او مجددا در فروردین ‌۱۴۰۲ در پی حضور بر سر مزار علی مظفری از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی در شهرستان قوچان بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه این شهرستان منتقل و پس از دوازده روز بازداشت در این نهاد امنیتی به زندان وکیل آباد مشهد انتقال یافت.

او نهایتا از بابت اتهاماتی همچون «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به رهبری» مجموعاً به هفت سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم و این حکم توسط شعبه ٣٥ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی تأیید شد.

او بارها در زندان با انتقالات اجباری مواجه شده و برای دسترسی به حقوقش اعتصاب غذا کرده است.

ژیلا هژبری؛

ژیلا هژبری، زندانی سیاسی کُرد اهل مریوان و محبوس در کانون اصلاح و تربیت سنندج؛

ژیلا هژبری مردادماه ۱۴۰١ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت شد و پس از انتقال به زندان مرکزی ارومیه و کانون اصلاح و تربیت سنندج  با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

او نهایتا زمستان ۱۴۰۱ به اتهام «عضویت در گروه‌های معارض»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تمرد از مامور دولتی» مجموعاً به ۷ سال حبس محکوم و بر اساس ماده ۱۳۴، قانون تجمع احکام اشد مجازات یعنی ۵ سال حبس برای وی قابل اجرا بود. پس از تسلیم به رأی این شهروند، حکم حبس وی به ۳ سال و هشت ماه حبس کاهش یافت. اواسط بهمن ۱۴۰۲، او جهت اجرای حکم حبس به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد.

هاجر سعیدی؛

هاجر سعیدی فعال کارگری و حقوق زنان اهل سنندج و محبوس در کانون اصلاح و تربیت سنندج؛

هاجر سعیدی ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، به همراه جمعی از فعالین کارگری به‌ دلیل گرامی داشت یاد جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی در منزل خانوادگی هومن عبداللهی از جانباختگان سنندج بازداشت شد. او پس از یک ماه بازداشت و بازجویی با قید وثیقه ۵۰۰ میلیونی آزاد شد.

او نهایتا به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی کشور از طریق تشکیل هسته کمونیستی» به دو سال حبس محکوم شد که این حکم در شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به یکسال حبس تغییر پیدا کرده بود. او ۲۸ آبان ۱۴۰۲ برای گذراندن دوره محکومیت یکساله خود روانه کانون اصلاح و تربیت سنندج شد.

هاجر سعیدی مردادماه ١٣٩٩ نیز از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی «سعیدی» به اتهامات «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران، شرکت در تجمعات غیرقانونی و ارتباط با فعالین کارگری» به پنج سال حبس تعلیقی به مدت چهار سال محکوم شده بود.

فرشته حسینی؛

فرشته حسینی، زندانی سیاسی کُرد اهل بوکان و محبوس در زندان ارومیه؛

فرشته حسینی دوم شهریور ١٤٠١ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ١٨ روز در تاریخ ٢٠ شهریورماه همان سال با تودیع قرار وثیقه صد میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.

او بهمن ۱۴۰۱ توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری بوکان به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم و اواخر آبان‌ماه ١٤٠٢ این حکم در دادگاه تجدیدنظر عینا تأیید شده بود.

این زندانی سیاسی ۲۰ آذر ۱۴۰۲ پس از احضار به شعبه اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب بوکان جهت اجرای حکم حبس به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.

وریشه مرادی؛

وریشه مرادی، زندانی سیاسی کُرد اهل سنندج و محبوس در زندان اوین؛

وریشه مرادی (جوانا سنه)، فعال زن کُرد متهم به اتهام «بغی»، مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل شد، سپس جهت بازجویی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او پنجم دی‌ماه ۱۴۰۲، پس از اتمام مراحل بازجویی از بند ٢٠٩ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد.

وریشه مرادی در نهایت ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ توسط شعبه ٥ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران از بابت اتهام «بغی» تفهیم اتهام شد.

وریشه مرادی، عضو جامعه‌ی زنان آزاد شرق کردستان بوده و این سازمان زنان روز سه‌شنبه چهارم مهر ۱۴۰۲ با انتشار بیانیه‌ای خطاب به افکار عمومی، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران و سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر اعلام کرده که وریشه مرادی برای «انجام فعالیت‌های سیاسی و سازماندهی زنان» در کردستان حضور داشته است.

پخشان عزیزی؛

پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد اهل مهاباد و محبوس در زندان اوین؛

پخشان عزیزی، فعال حقوق زنان، روزنامه‌نگار، فارغ‌التحصیل مددکاری اجتماعی و زندانی سیاسی سابق ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او آذرماه ۱۴۰۲ پس از چهار ماه بازجویی از بند ٢٠٩ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد. خانم عزیزی در بهمن ۱۴۰۲ توسط شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفت و به «عضویت در جمعیت‌های معارض کشور» متهم شد.

همچنین پخشان عزیزی در تاریخ بیست و پنجم آبان‌ماه ١٣٨٨ در تجمع اعتراضی دانشجویان کُرد دانشگاه تهران علیه اعدام‌های سياسی در کردستان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه بازداشت موقت با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

این فعال زن کُرد پس از مدتی از ایران خارج شده بود و طی سال‌های اخیر در اقلیم کردستان عراق اقامت داشت.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده