۲۹ آبان ۱۴۰۲؛ سالگرد قتل حکومتی هفت تن از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در جوانرود، پیرانشهر، دهگلان و بوکان
۲۹ آبان ۱۴۰۱، هفت تن دیگر از معترضان کُرد در شهرهای جوانرود، پیرانشهر، دهگلان و بوکان بر اثر شلیک گلولههای جنگی و ساچمهای نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شدند. بهاالدین ویسی و عرفان کاکایی اهل جوانرود، طاهر عزیزی، کاروان قادرشکری و جلال قربانی اهل پیرانشهر، محسن نیازی اهل دهگلان و سلیمان شکری اهل بوکان؛ از جانباختگان ۲۹ آبان هستند.
۲۹ آبان۱۴۰۱، در ۶۴مین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی و بعد از برگزاری مراسم چهلم قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی، که اعتراضات مردمی به نقطه عطف مهمی تبدیل شده بود؛ از ۲۴ آبانماه نیز مجددا اعتراضات گسترده شد و شمار کشته و زخمیشدگان بسیار بالا رفت. در ۶۴مین روز از اعتراضات، جمهوری اسلامی جان هفت شهروند دیگر کُرد در شهرهای دیواندره، سنندج و بوکان را گرفت. بنابراین از ابتدای اعتراضات مردمی در کردستان مرتکب قتل حکومتی ۹٧ نفر از شهروندان کُرد شده بود.
کُردپا در سالگرد قتل حکومتی بهالدین ویسی، عرفان کاکایی، طاهر عزیزی، کاروان قادر شکری، جلال قربانی، محسن نیازی و سلیمان شکری اهل شهرهای جوانرود، پیرانشهر، دهگلان و بوکان نگاهی مختصر به نحوه کشته شدن آنها انداخته است.
جوانرود/ قتل حکومتی بهاالدین ویسی ۱۶ ساله؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، بهاالدین ویسی ۱۶ ساله و اهل جوانرود در جریان اعتراضات مردمی این شهر بر اثر گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شد.
۳۰ آبان ۱۴۰۱ مراسم خاکسپاری این نوجوان جانباخته با حضور هزار نفری مردم جوانرود در آرامستان «حاج ابراهیم» این شهر برگزار شد. مردم در این مراسم شعارهای اعتراضی سردادند. نیروهای سرکوب در مراسم خاکسپاری این جانباخته مردم را با گلوله دوشکا به رگبار بستند که در نتیجه پنج تن با نامهای تحسین میری، مسعود تیموری، جوهر فتاحی، جمال اعظمی و اسماعیل گلعنبر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
جوانرود/ قتل حکومتی عرفان کاکایی ۵۰ ساله؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، عرفان کاکایی ۵۰ ساله و اهل جوانرود در جریان اعتراضات مردمی این شهر بر اثر گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شد. آقای کاکایی در شهر جوانرود دبیر ورزش بوده است.
۳۰ آبان ۱۴۰۱ مراسم خاکسپاری این جانباخته با حضور هزار نفری مردم جوانرود در آرامستان «حاج ابراهیم» این شهر برگزار شد. مردم در این مراسم شعارهای اعتراضی سردادند. نیروهای سرکوب در مراسم خاکسپاری این جانباخته مردم را با گلوله دوشکا به رگبار بستند که در نتیجه پنج تن با نامهای تحسین میری، مسعود تیموری، جوهر فتاحی، جمال اعظمی و اسماعیل گلعنبر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
پیرانشهر/ قتل حکومتی طاهر عزیزی ۳۰ ساله؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، طاهر عزیزی ۳۰ ساله و اهل پیرانشهر در جریان اعتراضات مردمی این شهر بر اثر شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شد.
پیکر طاهر عزیزی شبانه با حضور گسترده مردم و سردادن شعارهای اعتراضی به خاک سپرده شد.
پیرانشهر/ قتل حکومتی کاروان قادر شکری ۱۶ ساله؛
۲۸ آبان ۱۴۰۱، کاروان قادرشکری ۱۶ ساله و اهل پیرانشهر در جریان اعتراضات مردمی این شهر بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر-حکومتی به شدت زخمی شد. این نواجون ۱۶ ساله ۲۹ آبان ۱۴۰۱ در نتیجه شدت جراحات جان خود را از دست داد.
مراسم خاکسپاری کاروان با حضور گسترده مردم و سردادن شعارهای اعتراضی برگزار شد. پدر کاروان قادر شکری در مراسم خاکسپاری پیکر فرزندش گفت؛ «بەعنوان یک پدر شهید از تمام ملت کُرد و خواهران و مادران سپاسگذارم. این قهرمان زیبا وقتی بەدنیا آمد بەنام "کاروان شهیدان" نام او را کاروان نهادم و اکنون بەنام کاروان شهیدان تقدیمش میکنم. امیدوارم یک روز انتقام همە شهیدان را بگیریم، بەهمین زودیها..."
۹ دی ۱۴۰۱ مراسم چهلم کاروان قادر شکری از جانباختگان اعتراضات پیرانشهر با شعار "ژن، ژیان، ئازادی" در آرامستان این شهر برگزار شد.
یکم اردیبهشت ۱۴۰۲، مادر کاروان قادر شکری، از تخریب سنگ مزار فرزندش و رنگ پاشیدن روی آن خبر داد. روز جمعه یکم اردیبهشتماه، مادر این جانباخته با انتشار تصویری از سنگ مزارش پسرش، نوشت: "با رویش ناگزیر جوانهها چه میکنید؟" عکس منتشر شده از سوی مادر کاروان قادر شکری نشان میدهد که مهاجمان روی واژه "شهید" بر مزار کاروان رنگ پاشیدهاند.
پیرانشهر/ قتل حکومتی جلال قربانی (کوتال)؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، جلال قربانی (کوتال)، اهل روستای شینآباد از توابع پیرانشهر، در مراسم تشییع پیکر کاروان قادر شکری بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر-حکومتی جان خود را از دست داد.
دهگلان/ قتل حکومتی محسن نیازی ۳۴ ساله؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، محسن نیازی ۳۴ ساله و اهل دهگلان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر از فاصله نزدیک هدف شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی به کمر قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان «کوثر» سنندج در نتیجه شدت جراحات جان خود را از دست داد. سازمان ثبت احوال علت فوت محسن نیازی در گواهی فوت را "نامعلوم" اعلام کرده است.
بعد از جانباختن محسن نیازی، نیروهای سرکوبگر با یورش به حیاط بیمارستان کوثر و درگیر شدن و تیراندازی به خانواده و بستگان محسن نیازی درصدد ربودن پیکر او بودند که با کمک مردم دهگلان و تجمع جوانان سنندج اطراف بیمارستان نتوانستند به هدفشان برسند. در ادامه پیکر محسن نیازی با افتخار و با استقبال گسترده مردم دهگلان در آرامستان این شهر به خاک سپرده شد.
نهادهای امنیتی پیشنهاد ثبت نام محسن در بنیاد شهید حکومتی و همچنین اخذ دیه را به خانواده نیازی داده بودند، اما آنان این درخواست را رد و اعلام کرده بودند، ما از خون محسن نمیگذریم و با خون او معاملە نمیکنیم و درخواست دادخواهی داریم.
علیرغم تهدید نهادهای امنیتی جهت ممانعت از برگزاری مراسم هفتم و چهلم محسن نیازی، مراسم هفتم و چهلم این جانباخته با مشارکت مردم و با وجود حضور نیروهای لباس شخصی برگزار شد.
۲۳ شهریور ۱۴۰۲، امید نیازی، برادر محسن نیازی بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
محسن نیازی از همان ایام نوجوانی انسانی زحمتکش و درستکار بود که در شغل آرماتوربندی و بعد از چند سال به عنوان پیمانکار ساختمانی مشغول به کار بود. او علاقه زیادی به ورزش بوکس داشت و در رشته بوکس مشغول ورزش بود و آخر هفتهها با گروههای کوهنوردی مشغول ورزش کوهنوردی بود. محسن نیازی انسانی آرام و سر به زیر بود کل همشهریان محسن را انسانی مهربان و دلسوز و خندهرو میشناختند.
محسن نیازی یک شب قبل از جانباختنش با دیدن کشتار جوانان در شهر مهاباد در استوری اینستاگرام خود با حمایت از مهاباد نوشت "صدای مهاباد باشیم" و فرداش به خیابان رفت و کشته شد.
بوکان/ قتل حکومتی سلیمان شکری ۲۲ ساله؛
۲۹ آبان ۱۴۰۱، سلیمان شکری ۲۲ ساله و اهل بوکان به دلیل شدت جراحات وارده در یکی از بیمارستانهای ارومیه جان خود را از دست داد. این معترض جوان ۲۶ آبان ۱۴۰۱در جریان اعتراضات بوکان بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر از ناحیه سر و صورت به شدت زخمی و جهت معالجه پزشکی به بیمارستانی در ارومیه منتقل شد.
پیکر سلیمان شکری در مقابل پرداخت ۹۰ میلیون تومان به اطلاعات سپاه به خانواده تحویل داده شد. پدر سلیمان شکری فوت کرده بود و به دلیل وضعیت مالی نامناسب خانواده ، این مقدار پول از سوی مردم بوکان جمعآوری و به اطلاعات سپاه در مقابل تحویل جنازه پرداخت شد.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده